میراث ناملوس همیشه مظلومتر از بناهای تاریخی و میراث ملموس بوده و با رشد سریع تکنولوژی بیم خاموشی و فراموشی آن بیشتر در جامعه پدیدار میشود. موسیقی عاشیقی داستانهایی عاشقانهاند که شادی و غم توأمان آن میتواند در روح و جان شنونده رسوخ کند و در کام شنونده خوش بنشیند. موسیقی عاشیقی این روزها دستکم در همدان حال و روز خوشی ندارد.
عاشیقهای کهنسالی که با نقالی سبب انتقال بخشی از فرهنگ شفاهی به نسلهای بعدی میشدند، این روزها کمتر به مجالس بزم و شادی فراخوانده میشوند. در آذربایجان، اردبیل و زنجان و در بخشهای ترکنشین همدان، نوای چگور، سرنا، دوزله و تار عاشیقهای عاشق، زیب و زینت مجالس بوده است، اما در دنیای امروز با پیدایش ابزارهای جدید موسیقی جایگاه پیشین خود را از دست دادهاند و به کنج عزلت خزیدهاند. برای پیشگیری از خاموش شدن همیشگی ساز این دلسوختگان عاشق شاید بتوان از این ظرفیت مغفول در گردشگری استان در نوروزگاهها استفاده کرد. درباره موسیقی عاشیقی با جواد حسینقلیپور پژوهشگر موسیقی محلی و فرهنگ عامه لالجین به گفتوگو نشستهایم. وی دانشآموخته کارشناسی ارشد ادبیات از دانشگاه تهران است و کتاب «سیلنامه» از جمله پژوهشهای جدید اوست.
- درباره موسیقی عاشیقی همدان و اهمیت حفظ این بخش از فرهنگ بگویید.
معتقدم هنر و ادبیات این منطقه دوران بحران را طی میکند و چنانچه ابعاد مختلف موسیقی محلی و فولکلور این ناحیه ثبت و ضبط نشود، در چند دهه آینده نشانی از آنها بر جای نخواهد ماند. بنابراین محققان در هر منطقه از کشورمان بهمثابه سردارانی هستند که زبان، هنر، آداب و رسوم و ادبیات خاص آن منطقه را از فاجعه فراموشی و نابودی نجات میدهند. موسیقی نواحی گونهای از موسیقی است که به نغمهها و نواهای مناطق و نواحی مختلف هر کشور اطلاق میشود. از زمانی که در مورد موسیقی نواحی مطالعه و تحقیق شده است، عنوانهایی همچون موسیقی محلی، موسیقی اقوام و موسیقی مقامی هم به این نوع موسیقی دادهاند. در استان همدان نیز با موسیقی نواحی مواجهیم که مشخصترین آن، موسیقی عاشیقی است که عمدتاً در نیمه شمالی استان رواج دارد.
- موسیقی عاشیقی از چه زمانی و در کدام مناطق در همدان مرسوم شده است؟
متأسفانه تاریخ دقیقی از رواج جدی موسیقی عاشیقی در همدان در دست نیست، اما در اغلب شهرها و روستاهای شهرستانهای نیمه شمالی استان یعنی رزن، فامنین، کبودراهنگ، بهار و قسمتهایی از شهرستانهای اسدآباد، همدان و ملایر موسیقی عاشیقی ترکی رایج است.
- عاشیقها بیشتر چه سازهایی مینوازند؟ هریک از این سازها در چه مجالسی کاربرد دارند؟
این نوع موسیقی که غالباً با ساز چگور (چؤگؤر Çöwgür) اجرا میشود، بازمانده ساز قدیمی چؤنگؤر (Çöngür) است. عاشیق یا آشیق معادل خنیاگر است. عاشیقها در ایران، آناتولی، آذربایجان و قسمتی از گرجستان و ارمنستان به خنیاگری سیار اشتغال دارند. آنان داستانها و اشعار حکمی را به زبان ترکی و گاه کردی و ارمنی روایت میکنند. به خوانندگان و نوازندگان چگور (قوپوز)، عاشیق یا به عبارت قدیمیتر اوزان میگفتند که در اصل باید سراینده شعر هم میبودند.
امروزه به خنیاگران ترک که راوی شعر دیگران باشند نیز عاشیق گفته میشود. آنان در حین نواختن به نقل داستان و خواندن اشعار حکمتآمیز میپردازند. عاشیقها در زنده نگاهداشتن شعر، زبان و موسیقی محلی در سرزمینهای مختلف میکوشند. ساز اصلی عاشیقها چوگور است، اما در چند دهه اخیر استفاده از سازهایی نظیر کمانچه، تار فارسی و ویولن هم در این موسیقی رواج یافته است. همه این سازها در اصل در خدمت نقل داستان یا اشعار حکمتآمیز بوده است. سازهای غیرعاشیقی مانند بالابان و سرنا معمولاً در فضای باز برای شادی و پایکوبی یا همراهی عروس و داماد در هنگام آوردن عروس از خانه پدر به کار میرفته است.
- موسیقی عاشیقی همدان با مناطق دیگر تفاوت دارد؟
موسیقی ترکی همدان با موسیقی عاشیقهای آذربایجان شرقی و غربی، اردبیل، زنجان، خراسان شمالی، جمهوری آذربایجان و تعدادی از مناطق شرقی ترکیه شباهتها و البته تفاوتهایی دارد. در اجرای موسیقی عاشیقی همدان به ندرت از سازهای دیگر (کوبهای و دمیدنی) در کنار چگور استفاده میشود. اغلب مقامهای این ناحیه دارای ریتمهای خاص است و نمیتوان به سهولت سازهای ضربی را با آنها هماهنگ کرد. جمعنوازی نیز در موسیقی ترکی همدان چندان رایج نبوده یعنی همنوازی چند چوگور مرسوم نیست.
- موسیقی عاشیقی از نظر استقبال مردم از این نوع موسیقی و علاقه جوانان برای ورود به عرصه این هنر نسبت به گذشته چه تغییری کرده است؟
به هر حال این نوع موسیقی یکی از میراث فرهنگی و هنری قدماست و حفظ چنین میراث ارزشمندی بر همه واجب است. دیگر اهمیت بزرگ موسیقی نواحی، حفظ هنر موسیقی، فرهنگ، زبان و ادبیات اقوام است که با توسعه تکنولوژی در معرض بیتوجهی توده مردم و فراموشی قرار گرفته است. متاسفانه این نوع موسیقی تا حدودی از اصالت فاصله گرفته است و بعضی از عاشیقها و نوازندهها از اغلب فوتوفنها و دقایق نوازندگی چگور بیخبرند.
بعضی از عاشیقها نیز با هدف جلب نظر شنوندگان و حاضران در مجالس از مسیر اصلی هنر عاشیقی منحرف میشوند. در زمانی نه چندان دور عاشیقها در مجالس شادی گاهی چند شب یا چند روز به نقل داستان و نوازندگی میپرداختهاند و اکثر شنوندگان تا آخر روایت مشتاقانه در محل عروسی و مجالس شادمانی میماندند، اما امروزه به علل متعدد چنین اشتیاقی بین مردم وجود ندارد. به نظرم موسیقی سنتی کشور هم تقریباً با چنین معضلی روبهرو است. همچنان که اغلب مردم خصوصاً جوانان حوصله گوش سپردن به آوازهای طولانی را ندارند.
- چگونه میتوان به حفظ این فرهنگ کمک کرد؟ در دنیای امروز این نوع موسیقی چه کاربردی دارد؟
شاید بهتر باشد برای آشتی دادن مردم با موسیقی سنتی و نواحی در کنار حفظ اصالت، ذائقه مخاطبان را هم در نظر داشته باشیم و ذهنیت ملالآور بودن این موسیقیها را از اذهان دور کنیم که البته کار دشواری است. هنر مدرن جذابیت بیشتری برای مخاطبان و به ویژه جوانان دارد، اما مطمئناً جایگزین هنر اصیل که برخاسته از نیاز فطری انسان است، نخواهد شد. موسیقی محلی برای گردشگرانی که شنونده چنین موسیقیای نبودهاند یا کمتر آن را شنیدهاند، جاذبهای انکارناپذیر دارد. شاید نوعی از موسیقی برای بومیان منطقهای عادی باشد، ولی مطمئناً برای غیربومیان جاذبهای مضاعف دارد و میتوان برای جذب گردشگر بیشتر در فضاهایی مانند پیادهراهها و اطراف اماکن تاریخی از این نوع موسیقی بهره برد. چنانکه در سال گذشته از ساز و دهل برای استقبال از نوروز استفاده شد و فضای شادی و نشاط در شهر به وجود آمد.
- چند نفر از عاشیقهای همدانی را معرفی کنید.
بنده به همه اساتید موسیقی نواحی خصوصاً عاشیقها ارادت دارم و دوست ندارم اظهار نظرم موجب رنجش بعضی از خوانندگان شود. با این حال از چند عاشیق درگذشته همچون عاشیق حسینعلی کوریجانی، عاشیق محمود صالحآبادی، عاشیق مصیب ظهوری، عاشیق اکبر غفوری، عاشیق صحبت طاهری، عاشیق سلمان محمدی، استاد هادی گلزاری، عاشیق عباس ملایری، عاشیق علیمراد بهاری، عاشیق نجات جلالی و عاشیق احمد هلوری نام میبرم که بر گردن موسیقی عاشیقی همدان حق بزرگی دارند. همچنین برای اساتید عزیز استاد خانمیرزا فطری، استاد ماشاءالله رسام، عاشیق حیدر محمودی و عاشیق ارشد جلالی آرزوی سلامت و توفیق دارم.
- در همدان چه داستانهایی بیشتر رواج داشته و دارد؟
از منظومههای ترکی رایج در همدان باید از اصلی و کرم، تیلیمخان، حمرا (امراه)، محمود و نگار، خستهقاسم و لزگیاحمد، دده یادگار، رضا گؤیچک، زهره و طاهرمیرزا، سیدی، شاه اسماعیل، شیری و بیرچک، صیاد و سادات، عباس و گؤلگز، غریب و شاصنم، کلبی و حورزاد، کوراوغلو، گرگرلی محمد، محمد بیگجان سوداگر، معصوم و افروزپری یاد کرد. عنوان نغمات عمده محلی که در همدان هوا یا صوت نیز گفته میشود عبارتند از بوتون شکسته، چرّا (منسوب به ناحیه شرّاء همدان)، خان ایوزی، دوبیتی (دوبیری)، زارُتمه، شاختایی، عثمانلی، قُبا (یا کسمه)، کَرَم (که انواع مختلف دارد)، کسمه گرایلی، باش گرایلی، کوراوغلو، گرایلی، ماران (منسوب به شهر مهاجران)، مهربان (منسوب به منطقه مهربان که به چند صوت مشابه اطلاق میشود)، نیمقُبا، هشتری و یاریمشکسته (گزمه) و چند صوت دیگر همچون زرگری، ایلیاتی، شهریاری، یتیم زرگری، ساللامه گرایلی، و ردباری (رودباری) که ظاهراً از محیط ساوه وارد حوزه همدان شدهاند.
- بیشتر اشعار کدام شاعران بین عاشیقهای همدان رایج است؟
خسته قاسم تیکمهداشلی، شاه اسماعیل صفوی (شاختایی)، عباس دخارخانلی (توفارقانلی) و تیلیم خان از روستای مَرَغِی (ساوه) را میتوان نام برد.
- بر پایه آنچه گفتید از دیدگاه شما عاشیق کیست؟
عاشیق شاعر، نوازنده، خواننده، نقال و حکمتآموز است اما در اصل، عاشیقی که به گفتههای خود عامل نباشد و از لحاظ اخلاق نسبت به دیگران برتری نداشته باشد، نوازندهای بیش نیست. شاید یکی از بهترین توصیفهای عاشیق را از زبان عاشیق علعسگر (علی عسگر) بتوان بیان کرد:
آشوق اولوب دیاردیار گزه نینگ
اول باشده چوخ کمالی گرکدی
اوتوروب دورماقده ادبئن بیله
معرفت علمئنده دولی گرکدی
خلقه حقیقتدن مطلب قاندوره
شیطانی اؤلدؤره نفسئن یاندوره
ائل ایچئنده پاک اوتوره پاک دوره
دالوسوجگ خوش صدالی گرکدی
دانوشدوقی سؤزینگ دگرئن بیله
سؤزلرئندن لعل و گؤهر سؤزؤله
مجازی دانوشه مجازی گؤله
بؤتؤن سؤزؤ معمالی گرکدی
عارف اولوب الهامونن سؤز قانه
نامحرمدن اؤز دؤندره اوتانه
ساعات کیمئن حق دؤرؤنه دولانه
دوغرو دیلی دوغرو یولی گرکدی
علعسگر حق سؤزؤن اثباتون وره
عملئن ملک لر یازه دفتره
هر یانی ایسته سه باخنده گؤره
طریقتده باش سؤودالی گرکدی
کسی که عاشیق شده و قرار است دیار به دیار بگردد
قبل از هرچیز باید صاحب کمال باشد
باید در نشست و برخاستش ادب را رعایت کند و در معرفت کامل باشد
عاشیق باید مردم را متوجه حقیقت کند.
همچنین شیطان درونیاش را از بین ببرد و هوای نفسش را بسوزاند
رفتار و کردارش در میان خلق با پاکی توأم باشد.
بعد از همه اینها بهتر است خوشصدا هم باشد
ارزش کلامش را بداند
به نوعی که سخنانش لبریز از لعل و گوهر باشد
همچنین گفتار و رفتارش هم مجازی (غیرمستقیم) باشد.
کلامش نیز سراسر معماگونه باشد
عارف باشد طوری که با مختصر اشارهای متوجه منظور گوینده شود.
عاشیق باید از نگاه به ناموس دیگران شرم کند و رو برگرداند
او باید مثل عقربههای ساعت دور محور حق بچرخد.
و گفتار و مسیر زندگیاش در جهت درست باشد
علی عسگر باید کلام حق را به اثبات برساند
تا ملائک هم اعمال نیکش را در دفتر ثبت کنند
و نهایتاً به مقامی برسد که چشم بصیرتش باز شود.
آری در طریقت باید سر پرسودایی داشت...
- استفاده از ظرفیتهای عاشیقی در گردشگری
عاشیق رحمان دریایی یکی از نوازندگان توانایی که در زمینه نواختن سازهای بادی با اداره میراث فرهنگی استان همدان همکاری میکند درباره استفاده از ظرفیتهای این نوع موسیقی در گردشگری معتقد است: در چند سال گذشته که ما در نمایشگاههای مختلف گردشگری برای معرفی موسیقی محلی بخشی از همدان در غرفه این استان حاضر شدیم و به اجرای ساز و دهل پرداختیم، استقبال مردم شهرهای دیگر به ویژه تهران بسیار خوب بود.
در شهر همدان هم چند سالی است برنامههایی با عنوان نوروزگاه در استقبال از نوروز برگزار میشود و چند مسیر را با نواختن ساز و دهل طی کرده و خود را در شادی بهاری مردم شریک میکنیم. استقبال خود همدانیها هم از این نوع موسیقی بسیار خوب بوده است، البته شاید بهتر باشد علاوه بر ساز و دهل از چگورنوازان نیز کمک بگیرند و مثلا در پیادهراههای بوعلی و اکباتان یک عاشیق بخشی از یک نقل را به زبان محلی بازگو کند تا مردمی که از شهرهای دیگر به همدان میآیند با فرهنگ غنی این استان آشنا شوند.
نظر شما