سه‌شنبه ۲۷ آذر ۱۳۸۶ - ۱۰:۲۱
۰ نفر

حسن پارسایی: انتخاب و اجرای یک نمایش بیانگر فرهنگ و اندیشه نویسنده و کارگردان و حتی بازیگران آن است.

 آنها در اصل بخشی از مابه‌ازاءهایی را که جزو گزینه‌های فرهنگی و اجتماعی‌شان به حساب می‌آید به نمایش می‌گذارند. در حقیقت، نویسنده و مخصوصاً کارگردان با بیان غیرمستقیم به تماشاگر می‌گوید که این نمایش، بیانگر نوع انتخاب و نشانه‌ای از میزان دانایی‌ها و فرهنگ من است و بعد قضاوت را به عهده تماشاگران می‌گذارد. 

یک کارگردان هنرمند و با فرهنگ در حقیقت اجرای نمایش را نوعی احترام به تئاتر و مخاطب آن ارزیابی می‌کند و هرگز به تئاتر و تماشاگر به گونه‌ای سطحی نمی‌نگرد.نمایش  «تهران  86-1385» به نویسندگی و کارگردانی «احمد کچه‌چیان» که در تالار اصلی مولوی در حال اجراست، خواسته یا ناخواسته نشانگر این عارضه فرهنگی است.

متن نمایش «تهران 86-1385» به نویسندگی «کچه‌چیان» در اصل نمایشنامه نیست و یک صحنه نوشتار است که ظاهراً به یک قبرستان می‌پردازد و یکی هم نگهبان آن است که «راوی» بی‌دلیل این اجرا محسوب می‌شود. افرادی هم باز بدون دلیل به او مراجعه می‌کنند.

این افراد اغلب گویا به‌طور اتفاقی اکثراً زن هستند؛ یکی حامله است و ادعا می‌کند بچه‌ای را که هنوز به دنیا نیاورده، گم  کرده است و گفتار و رفتارش بی‌آنکه متن صراحتاً اشاره‌ای به آن داشته باشد دیوانه‌نماست.

زن دیگری با شوهرش اختلاف دارد و بچه‌ای را که از آن خوشش نمی‌آید، گم کرده و دنبالش می‌گردد. زن سوم چند تا از بچه‌هایش در جبهه جنگ با  عراق شهید شده‌اند، اما هنگامی که بر گورشان می‌نشیند و از آنها حرف می‌زند، به شکلی کمیک و توهین‌آمیز به حالت استهزاء نشان داده می‌شود.

در تقابل با این صحنه، یک کودک و یک گربه آدمخوار و حتی مرده‌خوار هم که نقش هر 2 را یک بازیگر بزرگسال بازی می‌کند و دست بر قضا هر2 هم در گورستان هستند، محور اجرا شده‌اند. ضمناً یک زن بدکاره هم به گورستان می‌آید. این گربه، کودک و4زن دیگر هر کدام برای مدتی کوتاه به این گورستان می‌آیند و جز گربه که متأ‌سفانه آدمخوار هم معرفی شده، هیچ کدام دلیلی برای حضور در چنین مکانی ندارند و نویسنده  یعنی «کچه‌چیان» با ذهنیت‌های ساختگی‌اش خواسته است نمایشنامه‌نویسی  را به بازی بگیرد.

دیالوگ‌های بازیگران اساساً دیالوگ نیستند چون وجوه معین و باورپذیری از حالت و موقعیت آدم‌ها را روی صحنه نشان نمی‌دهند، گاهی توهم‌زا، گاهی کمیک، گاهی هم بیانگر صلوات و دعا  و اشاره به ماه محرم هستند  و نوحه‌خوانی هم از بلند‌گو برای چند لحظه پخش می‌شود: گویا «احمد کچه‌چیان» اینها را برای گرفتن جواز عبور یا به عبارتی اجرای حتمی نمایش، وارد متن کرده، چون به هنگام اجرا عملاً همه این مضامین نقض می‌شوند.

محتوای اجرای «تهران 86 – 1385» در اصل کمدی و آن هم یک کمدی بسیار بی‌معنی و تا حدی هم ضد  اخلاقی است.

یکی ازدخترها می‌گوید: « من  آن‌کاره نیستم، دزدم» و همین دختر به فاصله چند ثانیه می‌گوید: «دروغ گفتم من دزد نیستم» و نهایتا ذهن تماشاگر به «آن کاره بودن» او ارجاع داده می‌شود. جالب آن است که خود دختر این را با غرور و علاقه بر زبان می‌آورد. آجرهایی کنار صحنه روی هم چیده شده‌اند و در آغاز ماکت شهر تهران به نظر می‌آید اما بازیگران در پایان بعضی از این آجرها را برمی‌دارند و کنار شمع‌های کف صحنه، می‌گذارند.

در نتیجه مضمون ماکت شهر تهران هم منتفی می‌شود و معلوم هم نیست که گذاشتن آجر کنار شمع‌ها چه معنایی دارد «کچه ‌چیان»‌تعداد زیادی شمع روشن را داخل لیوان بر کف صحنه چیده و همه جا را پوشانده است.

طوری که جا و فضای کافی برای حرکت بازیگران وجود ندارد و بازیگران حرکات بسیار محدودی دارند. کارگردان با این اشتباه بزرگ، جلوه‌آرایی را بر مضمون خود نمایش که بخشی از آن به حرکت بازیگران ارتباط پیدا می‌کند، ترجیح داده است.

داستان یا موقعیتی دراماتیک در کار نیست. رابطه بازیگران همچون برخورد ساده و سطحی چند نفر توی خیابان است که نویسنده چنین مکانی را با گورستان جایگزین کرده است. متن صحنه نوشتاری بیش نیست و تفاوت بسیار زیادی با نمایشنامه دارد.

تماشاگر با هیچ برخورد کنش زا یا حادثه‌ای تعلیق‌زا روبه‌رو نمی‌شود. چیزی تحت عنوان شخصیت پردازی هم وجود ندارد، چون هر بازیگر با چند دیالوگ بی‌ربط و اغلب متناقض چند دقیقه‌ای روی صحنه هست و بعد بیرون می‌رود. بنابراین، مقوله بازیگری هم در آن قابل بحث نیست. راوی نمایش هم که هیچ دلیلی برای راوی بودنش ارائه نشده، گزارش‌هایی کلی می‌دهد که وقت اجرا را گرفته وحاوی هیچ مقصود و منظور نمایشی هم نیست.

لازم به یادآوری است که نویسنده یک متن و حتی کارگردان باید بداند که چه وظیفه خطیری به عهده دارد. با نوشتن و اجرای یک نمایش بی‌محتوا کسی نویسنده یا کارگردان نمی‌شود. چه‌بسا کسانی که بیش از 20 متن نوشته‌اند و روی صحنه برده‌اند و هرگز هم شایسته نام هنرمند نشده‌اند، چون وقت و احساس تماشاگران را تلف کرده و به بیهودگی کشانده‌اند.

نویسنده و کارگردان تئاتر باید در درجه اول خود و بنیان‌های فرهنگی و اجتماعی جامعه‌اش را بشناسد و با آنها رشد کند و تعالی یابد. تعریف نمایش صرفاً در اجرا خلاصه نمی‌شود، ما با گونه‌های زیادی مثل «پلی‌شو» و «پرفورمانس» و انواع کمدی‌های سبک بی‌محتوا روبه‌رو هستیم که هدفشان صرفاً ارائه یک «اجرای نمایه‌ای» است  و توجهی به اصول و قواعد ساختاری و ژرف‌اندیشی‌های لازم در حوزه تئاتر ندارند.

اجرای «تهران 86 – 1385» اساسا در ژانر نمایش نمی‌گنجد و در اصل  تئاتر نیست، زیرا فاقد متن دراماتیک است. شمع‌های داخل لیوان‌ها هم صرفا برای جلوه‌دهی به صحنه خالی در نظر گرفته شده‌اند، از آن‌جایی که داستان یا حادثه یا موقعیتی کنش‌مند که پرسوناژ‌ها را در روند امکان یک تحول قرار دهد، مورد نظر و توجه نویسنده نبوده است، هیچ گیرایی و جاذبه نمایشی در آن نیست.

طراحی صحنه هم بسیار ناقص و غیر نمایشی انجام شده، چون تصور تماشاگر از آجرهای چیده شده به عنوان ماکت شهر تهران در خود نمایش توسط بازیگران نقض می‌شود:هرکدام آجری را که می‌توانست نشانگر یک خانه یا آپارتمان صوری باشد، برمی‌دارند و کنار قبرها می‌گذارند. ضمنا فضای صحنه که قاعدتا و در درجه اول به بازیگران تعلق دارد، در این اجرا، به ابزار صحنه یعنی شمع‌ها و لیوان‌ها اختصاص یافته است.

کارگردان می‌توانست خیلی ساده، گوشه‌ای از صحنه را به این لیوان‌ها و شمع‌ها که ظاهرا تمثیلی از گورستان هستند اختصاص دهد و تا این حد مزاحم بازیگرانش نشود.

اجرای «تهران 86-1385» برخلاف عنوانش هیچ اطلاعات فرهنگی، مذهبی، سیاسی و اجتماعی قابل تحلیل، فراگیر و دلالت گرانه‌ای در مورد شهر تهران به تماشاگر نمی‌دهد.
این بی‌توجهی به متن و اجرا سبب شده که راوی و نگهبان گورستان به شکل مضحک و مسخره‌ای با یک نان سنگک در گورستان حاضر شود و بعد هم به گونه‌ای مسخره‌تر، تکه‌های نان را بین تماشاگران تقسیم کند.

در اجرای «تهران86-1385» به نویسندگی و کارگردانی و طراحی «احمد کچه‌چیان» برای هیچ‌کدام از دیالوگ‌ها ، حرکات و حضور بازیگران  روی صحنه دلیلی در متن ارائه نشده و آنچه اجرا می‌شود حتی یک شوخی ساده هم نیست.

گویا «احمد کچه چیان» متوجه نارسایی وحشتناک متن و اجرا شده و خواسته است بازی بی‌محتوای روی صحنه را با یک بازی در بیرون سالن جبران کند، چون یک دختر عکاس،  با تربیتی غیر ایرانی و بدون اجازه تماشاگران، قبلا در سالن انتظار از آنها «دزدکی» عکس می‌گیرد و باز با تربیتی غیر اخلاقی از طریق کامپیوتر پرینت رنگی می‌گیرد و داخل قاب‌هایی روی میز جلو درخروجی تالار اصلی به عنوان تصاویر مردگان کنار یک جعبه خرما می‌چیند تا تماشاگران هنگام خروج از تالار آن را ببینند و پیام غیر تربیتی این دختر و گروه نمایشی «احمد کچه‌چیان» را که قصد مسخره‌کردن و توهین به تماشاگران را داشته‌اند، دریافت کنند.

ال باید پرسید  در محیطی که بسیاری از هنرمندان بزرگ تئاتر کشور به عنوان کارگردان، بازیگر یا صحنه آرا تلاش کرده‌اند و شخصیت و اعتباری برای تئاتر کسب کرده‌اند، چرا باید دختری با فرهنگی غیر ایرانی دست به چنین اقدامی بزند و وقار محیط فرهنگی را بشکند و آن را به محیطی باب طبع خودش تبدیل کند؟ اجرای «تهران 86-1385» متاسفانه نتوانسته است تعریفی از نمایش ارائه دهد و در نتیجه جز اتلاف وقت تماشاگران و سطحی‌نگری به مقوله نمایشنامه، نمایش و کارگردانی، حامل و حاوی هیچ تعریف قابل ملاحظه‌ای از نمایش نیست و در کارنامه نویسنده وکارگردان آن «صفر»ی ماندگار به جای می‌گذارد.

کد خبر 39469

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز