شنبه ۲۰ آبان ۱۳۹۶ - ۰۶:۵۵
۰ نفر

روح‌الله شمسی‌زاده‌ملکی، مدرس دانشگاه هنر تهران ازجمله مجسمه‌سازانی است که عقیده دارد افزایش قابل‌توجه آثار حجمی و هنرهای محیطی تهران، رفتاری پوپولیستی در دهه گذشته بوده و برخی از آثار نصب‌شده از کیفیت لازم برخوردار نیستند.

روح‌الله شمسی‌زاده‌ملکی

دبير سابق انجمن مجسمه‌سازي‌ ايران، معتقد است كه تهران از نظر بصري سنگين است.

  • فضاي محيطي تهران را از نظر هنرهاي شهري چطور مي‌بينيد؟‌

در دوره‌هاي مختلف اتفاقات متفاوتي در تهران رخ داده؛ از كارهاي كلاسيك مثل مجسمه ميدان حر و فردوسي و ‌بعد از آن، كارهاي ارزشي بعد از انقلاب كه بيشتر جنبه يادمان دارند و مكان‌محورند (مثل ميدان فلسطين) گرفته تا زمان كنوني كه فضاهايي غيرمتمركز و گسترده داريم. طي 10تا 15سال اخير هم بي‌ينال‌هاي شهري و فراخوان‌هاي مناسبتي وارد جريان شدند كه كارهايشان تاريخ مصرف دارد و مي‌خواهند شهر را تلطيف كنند و ماحصل تلاشي يكي‌دوماهه هستند؛ الان محيط‌هاي شهري تهران ملغمه‌اي از همه اينهاست بدون داشتن هارموني؛ درحالي‌كه شهر را به مثابه يك اركستراسيون بايد ديد. همه‌‌چيز با هم رشد مي‌كند. همه بايد با هم حركت كنند. هنرهاي شهري و محيطي، معماري و جداره‌هاي شهري و بافت گياهي بايد با يكديگر ديالكتيك همه‌جانبه ايجاد كنند.

  • در تهران حدود 700 اثر حجمي نصب شده. اين تعداد براي اين شهر با مختصات خودش چگونه است؟

زياد است. ما شهر را شلوغ كرده‌ايم. ‌تهران بايد خودش را سبك كند. گاهي مجسمه‌ها به عناصر اضافي تبديل شده‌اند و اين فشردگي اجازه ديدن اثر را نمي‌دهد. 4-3 سال پيش براي جانمايي برخي آثار مشكل پيدا كرديم. ما در گذشته شهر خلوت‌تري داشتيم. ميدان فردوسي كنوني را با عكس‌هاي 40سال پيش مقايسه كنيد. كلي ساختمان ايجاد شده و فضاي ديد مجسمه كاهش يافته است. در ديوارنگاري شهري در ديگر شهرهاي دنيا خيلي با حساسيت عمل مي‌شود اما در تهران هر ديوار خالي‌اي كه داريم روي آن نقاشي مي‌كشيم. اين برخورد كمّي، كمكي به تعادل بصري شهر نخواهد كرد.

  • ظاهرا شما جزو منتقدان آثار مناسبتي هستيد؛ كارهايي مثل استقبال از بهار كه چند سالي است اجرا مي‌شود.

به‌عنوان يك جريان مناسبتي كه يك برهه زماني را به‌ خود اختصاص مي‌دهد و شهر با آن متحول مي‌شود قبول دارم و موافقم اما اين نبايد جايگزين جريان اصيل مجسمه‌سازي‌ در تهران شود. وقتي اين جريان ايجاد مي‌شود تمام بودجه‌ها به اين سمت حركت مي‌كند و انگار در شهرداري اين تفكر وجود دارد كه بودجه مربوط به مجسمه‌سازي‌ فقط در استقبال از بهار بايد خرج شود و آن جريان جدي مجسمه‌سازي‌ كه بايد در طول سال به سمت نخبه‌گرايي برويم و كارهاي اصيلي كه به‌عنوان رسانه بتوانند شهر را متاثر كنند بسيار كم ديده مي‌شود؛ كارهايي كه پروسه مطالعاتي جدي داشته باشند و شهر را متاثر كنند و ما به يك هنرمند سفارش دهيم براي مكان مشخصي اثر حجمي بسازد.

  • چرا ما اين را از دست داديم؟

به خاطر سياست‌هاي پوپوليستي شهرداري. گاهي اين بودجه‌ها براي داستان آماري و كمّي خرج مي‌شده به جاي كيفي. قبل از دهه80 اين نخبه‌گرايي و جريانات اصيل مجسمه‌سازي‌ وجود داشت و به ذهنيت هنرمند، مدت زمان تمركزش براي خلق اثر و نيز مكان‌بندي كارش احترام قائل بودند. مجسمه از ساختار شهري و معماري جدا نيست.

  • آثار حجمي و هنر‌هاي شهري قرار است پيونددهنده شهروند و محيط باشند. با توجه به موضوعي كه شما به آن اشاره كرديد اين پيوند برقرار مي‌شود؟

عدم‌انجام پروسه مطالعاتي صحيح و مدون كه به هنرمند اجازه دهد در مورد يك مكان فكر كند مشكل ايجاد خواهد كرد. ما در دنيا جزو شهرهايي هستيم كه مجسمه زياد داريم. اما اينكه مجسمه‌هايي داشته باشيم كه بتوانند به‌عنوان اثرفرهنگي كه انتقال دانش كند و مخاطب را درگير خودش كند نداريم و اين شتابزدگي موجب‌شده كه اين جريان عقيم بماند.

  • در بي‌ينال‌هاي شهري، ابتدا بي‌ينال برگزار شده و آثار برگزيده انتخاب مي‌شوند و سپس مكان نصب آنها در فضاي شهري مشخص خواهد شد؛ اما طبق توضيحي كه شما فرموديد اين روند بايد برعكس باشد.

بله كاملا. وقتي داريم از مجموعه‌اي به نام شهر صحبت مي‌كنيم نمي‌توان محيط و شهر را حذف كرد. تمام ورودي ـ خروجي‌ها، موقعيت محيط، ‌وضعيت معماري، نوع و فرهنگ مخاطب، كيفيت محيطي مثل نور و سايه و... همه بايد در كار لحاظ شود.

  • برخي از شهروندان به آثار حجمي و مفهومي علاقه‌اي ندارند. نصب چنين آثاري در محيط شهري ميان مخاطب و اثر فاصله ايجاد نمي‌كند؟

مردم با تعاريفي آشنا هستند كه به ريشه‌هاي آموزش هنر برمي‌گردد. اگر علاقه‌مند كارهاي كلاسيك و رئال هستند به‌معناي خوب‌نبودن آثار انتزاعي نيست؛ مثلا مخاطب عام سينما علاقه‌اي به فيلم‌هاي روشنفكري ندارد، مخاطب عام در مورد مجسمه هم همينطوراست. با گذشت زمان مخاطب بايد در جامعه آموزش ببيند. گالري به وسعت يك شهر كه آثار مدرن و معاصر را در بيلبوردها معرفي مي‌كرد كار خوبي بود و بايد تداوم داشته باشد.

  • از طرفي به‌دليل سرعتي كه در برگزاري بي‌ينال‌ها وجود دارد و فرصت براي تعمق بيشتر هنرمند ايجاد نمي‌كند، نمي‌توان انتظار خلق اثري عميق و دادن خوراك فكري باكيفيت به مخاطبان را داشت.

همينطور است. كارهاي مناسبتي را بايد به‌عنوان يك فستيوال نگاه كرد نه اينكه كل جريان را زير سؤال برد. جريان مجسمه‌سازي‌ ما در طول سال تعطيل است و نزديك عيد، با فرصت بسيار كم اجرا خواهد شد. كار خلق‌شده در 15روز نمي‌تواند اثرگذاري مطلوب داشته باشد و سطح سليقه و ذائقه مخاطب هم به همين دليل ارتقا نخواهد يافت. شهر شوخي ندارد و جاي آزمون و خطا نيست.

کد خبر 388022

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha