بارها مشابه جملات فوق را از زبان اولياي دانشآموزان شنيدهام و مكرراً با دانشآموزان كمالگرا برخورد داشتهام. آنها معمولا كمالگرايي خود را به اين صورت نشان ميدهند: اعتماد به نفس پايين در پاسخ دادن به سؤالات دارند. به جز زماني كه مطمئن هستند كارها را صددرصد درست انجام ميدهند، تمايلي به شروع تكاليف ندارند. معمولا در شروع كارها مردد هستند. احساس خشنودي از نتايج زحمات خود ندارند؛ حتي هنگامي كه ديگران كاملا راضي هستند.
وقتي اشتباه ميكنند، نمره پايين ميگيرند يا كسي نمره بهتري از ايشان ميگيرد؛ شديدا ناراحت ميشوند. بهعلت دقت زياد و نگراني شديد از اشتباه كردن بسيار كند هستند. دائما دوبارهكاري ميكنند تا خيالشان راحت شود كه به بهترين روش جلو ميروند. زودتر از ديگران (حتي زودتر از دانشآموزان ضعيفتر از خود) دچار خستگي تحصيلي ميشوند. افت اعتماد به نفس، هدر رفتن زمان شخص، افت تحصيلي، افزايش احتمال ايجاد اضطراب و افسردگي، كاهش انعطافپذيري و از دست دادن موقعيتهاي مناسب در زندگي ازجمله عوارض كمالگرايي است.
نخستين قدم براي كاهش كمالگرايي از بين بردن تقويتكنندههاي رفتاري در خانواده است. بهعنوان مثال ميتوان به نتيجه يا كوشش بيش از حد كودك كمتر توجه كرد. به كودك بياموزيد وقتي اشتباهي كرد بهخود بگويد كه «مهم نيست. اين يك چيز عادي است. من ميتوانم باهاش كنار بيايم.» وقتي عبارات فوق را بهكار برد به وي پاداش دهيد. از اين عبارات خودداري كنيد: «دفعه بعد جبران ميكني. از نظرمن تو بهتريني حتي اگر خراب كني. عيب نداره، درسته 20 نشدي ولي از خيليها بهتر شدي».
موارد فوق در ظاهر دلخوشكننده و تسكيندهنده هستند اما در باطن بر اين نكته كه كامل بودن و نمره آوردن يك فضيلت است، صحه ميگذارند. ميتوان به كودك آموخت كه چرا نمره كم گرفتن ايرادي ندارد! بگوييد اشتباهات ما را قويتر ميكنند و همه اشتباه ميكنند حتي بزرگترين دانشمندان. اشتباه كردن ميتواند باعث ايجاد صبر و پشتكار شود. اين دو مورد خيلي بهتر از كمالگرايي به ما كمك ميكند. از ايشان بخواهيد در كارها عمدا اشتباه كنند و اگر اشتباه كردند آن اشتباه را تشويق كنيد. با اين كار به ايشان ميآموزيد كه بهعلت اين اشتباهات بلايي سرشان نميآيد.
بازيهايي را طراحي كنيد كه كودك بايد در آن سريع باشد نه دقيق مثلا؛ «به اين 10سؤالي كه مطرح ميكنم تندتند جواب بده. سعي كن كه به حداقل 5مورد جواب اشتباه بدي. اگر موفق شدي جايزه خواهي داشت.» در برخوردهايتان، بهخود تلاش اهميت بدهيد نه به نتيجه. بهعنوان مثال اگر فرزند شما بهموقع و بدون تذكر شما به اندازه متعارف تلاش كرد به وي پاداش دهيد؛ حتي اگر نتيجه نگرفته باشد. هرگز به نتايج پاداش ندهيد.
- روانپزشك و عضو كميته روانپزشكي
نظر شما