مجموع نظرات: ۰
یکشنبه ۲۰ آبان ۱۳۸۶ - ۱۸:۳۴
۰ نفر

اکرم احمدی : گفت‌وگو با فرشته کریمی- بازیکن تکنیکی‌ تیم ملی فوتبال زنان ایران- و مادرش

آرزویش این است که با پوشش اسلامی در مسابقات جام جهانی بازی کند؛ حتی برای یک دقیقه هم که شده، می‌خواهد توانایی دختران ایرانی را ثابت کند. فرشته کریمی پدیده فوتبال زنان و یکی از مؤثرترین بازیکن‌های ایران در دیدار حساس مقابل هند بود؛ دیداری که آخرین فرصت ایران برای حضور در جام ملت‌های آسیا بود؛ برای همین همه بچه‌ها از جان مایه گذاشتند. فرشته کریمی هم یکی از آنها بود که شکست 3 بر یک در هند را با پیروزی 4 بر یک در ایران عوض کردند و صعود به جام ملت‌های آسیا را جشن گرفتند؛ صعودی که بعد از 2 سال حضور رسمی در مسابقات به دست آمد.

  • می‌دانی خیلی از روزنامه‌ها به تو لقب کریم باقری فوتبال زنان را داده‌اند؟

چه جالب! ولی بازی من که اصلا هیچ شباهتی به کریم‌باقری ندارد. باقری هافبک وسط و دفاعی است ولی من هافبک هجومی هستم و بیشتر حمله می‌کنم. نه، اشتباه می‌کنند، من هیچ شباهتی به او ندارم.

  • با علی کریمی نسبتی دارید؟

نه. فقط فامیلی‌‌هایمان یکی است. خیلی‌ها این سؤال را می‌کنند، شاید به خاطر اینکه هر دوی ما هافبک تیم هستیم ولی من کجا و علی کریمی کجا.

  • از او تقلید نمی‌کنی؟

چرا باید تقلید کنم؟ فقط بازی‌هایش را تماشا می‌کنم. از او بهتر هم در ایران داریم.

  • خودت دوست داری با چه کسی مقایسه شوی؟

دوست ندارم با کسی مقایسه شوم چون در آن حد نیستم؛ نه اینکه خودم را دست‌کم بگیرم، نه. فوتبال زنان تازه 2سال است که به صورت رسمی فعالیت می‌کند ولی مردها الان چندین و چند سال است که بازی می‌کنند. برای همین هم اصلا نباید ما را با هم مقایسه کرد ولی می‌شود از آنها الگوبرداری کرد. من در ایران بازی نیکبخت واحدی را خیلی دوست دارم. از فوتبالیست‌های خارجی هم کریستیانو رونالدو بهترین است.

 دوست داری مثل آنها بازی کنی؟

مثل آنها که نمی‌توانم. آنها خیلی فرق می‌کنند. من سعی می‌کنم یک ذره، یک لحظه یا در یک حرکت مثل آنها بازی کنم. من که در حد آنها نیستم.

  •  آسیایی شدن چه احساسی دارد؟

واقعا نمی‌توانم بگویم. اینکه به ما هم به چشم یک تیم رسمی نگاه می‌کنند، خیلی خوب است. صعود به جام ملت‌های آسیا واقعا حق ما بود؛ مخصوصا اینکه هندی‌ها خیلی ما را دست‌کم گرفته بودند و فکر می‌کردند به جام ملت‌ها صعود کرده‌اند ولی ما رؤیاهای آنها را خراب کردیم. می‌دانید! این پیروزی خیلی ارزش داشت. آنها 22 سال است که تیم فوتبال زنان دارند ولی تیم ما فقط 2 سال است که تشکیل شده. خودتان که در استادیوم بودید؛ دیدید که همه آنها گریه می‌کردند. اصلا باورشان نمی‌شد که از ما شکست بخورند و ما به جای آنها صعود کنیم.

  •  بعد از بازی چه کار کردید؟

هیچی. چند دقیقه‌ای که مراسم اشک ریختن و گریه کردن بود. بعد هم که رختکن را روی سرمان گذاشتیم. آقای نبی هم آمدند و تبریک گفتند و بعد به کمپ برگشتیم و جشن گرفتیم. دیگر حنجره برایمان نمانده. خیلی چسبید.

  • با اینکه صعود شما اتفاق مهمی در ورزش زنان بود ولی بازتاب خیلی زیادی در مطبوعات و رسانه‌ها نداشت. شما می‌توانستید حداقل عکس یکی از روزنامه‌های ورزشی شوید.

بله، ما دیگر عادت کرده‌ایم. فقط اخبار ورزشی در یک خبر کوتاه اعلام کرد که تیم فوتبال زنان به مسابقات جام ملت‌های آسیا صعود کرد.

  • خب، این موضوع دلسردتان نمی‌کند؟

ناراحت که می‌شویم ولی دلسرد، نه. ما این همه زحمت کشیدیم، یک سال اردو بودیم، از درس و مدرسه ماندیم ولی هیچ‌کس خبر ندارد که ما چه کار بزرگی کرده‌ایم. حالا اینکه خوب است خبر نمی‌دهند ولی بعضی‌ها که واقعا آدم را ناامید می‌کنند. مثلا می‌پرسند مگر فوتبال زنان هم داریم؟ خب، آدم حرصش می‌گیرد. این همه زحمت می‌کشیم. حالا اگر کشورهای عربی یا همین هند صعود می‌کردند، کلی سر و صدا به پا می‌شد. ما که توقع آن‌چنانی نداریم. حداقل یک دهم توجهی که به فوتبال مردان می‌کنند هم به ما محل بگذارند. جای دوری نمی‌رود به خدا.

  •  کی به فوتبال علاقه‌مند شدی؟

من از بچگی تفریحی بازی می‌کردم. یک توپ برمی‌داشتم و شروع می‌کردم به شوت زدن. اصلا نمی‌دانستم که لیگ فوتسال داریم. بعد به اصرار دوستم – که بازی‌ام را در مدرسه دیده بود – به باشگاه فوتسال رفتم و از آنجا شروع کردم. از همان روز اول هم بازی‌ام خوب بود و حتی چند تیم با من صحبت کردند ولی من اصلا اهمیت نمی‌دادم. فقط برای دلم بازی می‌کردم. من عاشق فوتبال بودم و دوست داشتم از آن لذت ببرم.

بعد از چند ماه در مسابقات مدارس شرکت کردم که در آن مسابقه‌ها خانم شجاعی – که نماینده فدراسیون هستند – بازی مرا دیدند و به خانم سپنجی – نایب‌رئیس فدراسیون فوتبال – معرفی کردند. الان 2 سال است که با تیم ملی هستم. از زمانی که تیم ملی در مسابقات غرب آسیا شرکت کرد و نایب قهرمان شد، من بودم. در آن مسابقات مقابل فلسطین به عنوان بهترین بازیکن معرفی شدم. همین موضوع امیدوارم کرد و ماندم. حالا هم که خدا را شکر با تیم ملی به جام ملت‌های آسیا صعود کرده‌ایم.

  •  پس درس و مشق‌ات چه می‌شود؟

چه کار می‌توانستم انجام بدهم!؟ خب، آدم همیشه شانس حضور در تیم ملی کشورش را به دست نمی‌آورد. من هم تیم ملی را انتخاب کردم. البته درس هم می‌خوانم ولی امسال خیلی مدرسه نرفتم و بیشتر اردو بودم. حالا هم که به جام ملت‌ها صعود کرده‌ایم، دوباره باید به اردو برویم. فکر می‌کنم از 2 هفته دیگر مسابقات شروع می‌شود.

  •  خانواده چی! راضی بودند که دخترشان فوتبالیست شود؟

آنها می‌دانستند که من چقدر به فوتبال علاقه دارم. از بچگی در خانه فوتبال بازی می‌کردم. البته نه در هال و پذیرایی؛ بیشتر در حیاط. خب؛ خودشان می‌دانستند که من یک روز فوتبالیست می‌شوم. من بچه آخر خانواده هستم، برای همین خیلی به پدر و مادرم نزدیکم و خیلی با آنها راحتم. هر اتفاقی که بیفتد، برای آنها تعریف می‌کنم. روزی هم که می‌خواستم برای ثبت‌نام به باشگاه بروم، به پدر و مادرم گفتم. راضی بودند. حالا هم که خیلی خوشحال هستند و کلی هم از من تعریف می‌کنند. پدرم که هرجا می‌نشیند، از من می‌گوید.

  •  فامیل چی؟ برایشان عجیب نیست؟

نه، باورتان نمی‌شود وقتی از اردو به خانه رفتم، از صبح تا شب با همه افراد فامیل حرف زدم؛ عمه، عمو، خاله، دایی، زن‌عمو، زن‌دایی، همه برای تبریک زنگ زده بودند. همین‌طور هم میهمان می‌آمد و می‌رفت.

  • مادرت بازی‌هایت را تماشا می‌کند؟

بله، بیشتر اوقات، ولی این بازی حساس نبود. خاله‌ام کسالت داشت، نیامد ولی خواهرم و دوست‌های خودم بودند. در مسابقه صدایشان را به خوبی می‌شنیدم. کلی تشویقم کردند.

  •  چه چیزی در این فوتبال راضی‌ات می‌کند؟

اینکه باحجاب بازی می‌کنم. افتخار می‌کنم که نماینده زنان کشورم هستم که حجاب برایشان ارزش دارد. این حجاب به من هویت می‌دهد؛ اینکه خیلی راحت با پوشش اسلامی بازی می‌کنم و پا به پای بقیه حریفان می‌دوم. خیلی‌ها فکر می‌کنند تحمل این لباس‌ها برای ما سخت است ولی اصلا این‌طور نیست. باورتان نمی‌شود وقتی وارد زمین می‌شویم، اصلا انگار نه انگار که با تیم حریف فرق می‌کنیم؛ فقط حواسمان به بازی است و اینکه شایستگی‌مان را نشان بدهیم.

  •  فرشته کریمی در این فوتبال می‌خواهد به کجا برسد؟

نمی‌دانم. نه اینکه ندانم چه می‌خواهم اما فوتبال بازی گروهی است؛ من که به تنهایی به جایی نمی‌رسم. باید با تیم و با همه بچه‌ها به موفقیت بزرگی برسیم. راستش را بخواهید دلم می‌خواهد برای یک‌بار هم که شده، پایم را بگذارم روی چمن زمین فوتبالی که قرار است در آن مسابقات جام جهانی برگزار شود. می‌خواهم همه دنیا ببینند که ما نماینده ایران هستیم و با حجاب اسلامی به آنجا رسیده‌ایم. این بزرگ‌ترین هدف من و بقیه بچه‌های تیم است؛ آنهایی که با این غیرت و شجاعت بازی می‌کنند، می‌خواهند به تمام مردم دنیا ثابت کنند که زنان ایرانی هم می‌توانند مثل بقیه زنان دنیا فوتبال بازی کنند و موفق هم بشوند.

البته اول مسابقات جام ملت‌های آسیاست، بعد باید به هدف‌های بالاتر فکر کنیم. من دلم صاف است و مطمئنم در این مسابقات –که اسفندماه در مالزی برگزار می‌شود– مقام خوبی به دست می‌آوریم؛ حداقل خیلی بهتر از تیم ملی مردان نتیجه می‌گیریم و سربلند برمی‌گردیم. ما خیلی باغیرت هستیم.

اگر ما به‌جای مردها در مسابقات جام ملت‌ها شرکت می‌کردیم، مقام بهتری به دست می‌آوردیم چون تیم ما خیلی بی‌حاشیه است و همه برای دل خودشان و کشورشان بازی می‌کنند. حرف پول هم که وسط نیست. مطمئن باشید ما بهتریم.

  •  خانم کریمی، وقتی شنیدید فرشته می‌خواهد فوتبالیست شود، چه واکنشی داشتید؟

خب، تعجب کردم ولی می‌دانستم علاقه دارد و برای همین رضایت دادم. پدرش هم راضی بود. گفتیم بگذاریم برود، ببینیم چه کار می‌کند. فرشته خیلی پشتکار داشت. خودش همیشه می‌گفت من یک روز بهترین فوتبالیست ایران می‌شوم.

  •  فکر می‌کردید موضوع جدی شود و به اینجاها بکشد؟

نه، راستش را بخواهید فکر می‌کردم چند روزی می‌رود و خودش خسته می‌شود ولی ماند و به تیم ملی دعوت شد و حالا هم که خدا را شکر موفق شده.

  •  وقتی شنیدید تیم ملی فوتبال زنان به جام ملت‌های آسیا صعود کرد، چه احساسی داشتید؟

خیلی خوشحال شدم. می‌دانستم فرشته چقدر زحمت کشیده و چقدر در اردو بوده. همه زحمت کشیده بودند. فرشته که زنگ زد خانه، خیلی خوشحال بود. من هم خوشحال شدم چون حقشان بود. می‌دانید چند ماه در اردو  بودند؟ آنها بدون هیچ دل‌خوشی‌ای تمرین می‌کردند. سرشان پایین بود و کار خودشان را انجام می‌دادند.

  •  بازی‌های فرشته را تماشا می‌کنید؟

دوست دارم ببینم ولی گرفتاری زیاد است. البته یکی‌دوبار رفته‌ام. خیلی هیجان داشت و جالب بود. اصلا فکر نمی‌کردم این قدر جالب باشد. آدم چیزهای عجیبی در استادیوم می‌بیند.

  • مثلا چی؟

همین که دخترها با هم فوتبال بازی می‌کنند، پاس‌کاری می‌کنند و گل می‌زنند دیگر. آن هم با لباس اسلامی خیلی جالب می‌شود.

  •  در خانه چطور؟ با هم فوتبال می‌بینید؟

بله، بعضی وقت‌ها بازی‌های تیم ملی را تماشا می‌کنم. خودم هم دوست دارم. دور هم جمع می‌شویم و بازی‌ها را نگاه می‌کنیم.

کد خبر 36308

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز