و اين نحوه رفتار يك انسان كامل با خلق است كه درسنامهاي روشن را بر صفحه دل هر ضمير آگاه مينگارد؛ راه را از بيراهه نمايان ميكند و دستي بر درون چاه غفلت ميافكند و گرفتاران تاريكي را با خود به سوي آفتاب سعادت ميكشاند. اين سيره عملي حضرت است كه بر كارفرماي غافل نهيب ميزند كه چرا مزد و اجرت كارگر را قبل از كار، مشخص نكردهاي؟!
اي كارفرمايان آگاه باشيد كه حضرت با كارگران و غلامان بر سر يك سفره مينشستند! لقمه در دهانشان ميگذاشتند! كوچك و بزرگشان را گرد خود جمع كرده و با ايشان صحبت ميكردند. اي دوستداران امامرضا عليهالسلام كه اقوام را بر سفرههاي رنگين مهمان ميكنيد و مازاد آن سفره را به زبالهدان روانه ميكنيد!
و يا ماهانه و روزانه لباسهاي جديد بر تن كرده و لباسهاي قبل را انبار ميكنيد، گوش بسپاريد كه وقتي حضرت با افرادي كه ميوه را نيمخورده رها ميكردند مواجه ميشدند، آنان را نهي ميكردند و ميفرمودند: «اگر شما نياز نداريد، افرادي هستند كه نيازمند آن باشند». اصلا چرا نشود از اين كلام حضرت حتي درموضوعي همچون لزوم تفكيك زبالهها درس گرفت؟
مگر نه اين است كه آنچه همراه با زبالههاي بيمصرف دور ميريزيم ميتواند براي صنايع متعددي مفيد فايده باشد؟! اي مريدان حضرت كه هر سال يا هرماه با صرف هزينهاي سنگين به سفرهاي مختلف ميرويد؛ شمايي كه خداوند سرمايهاي در اختيارتان قرار داده است، اين سخن از مقتدايتان را اجابت كنيد كه فرمودند:
«بهترين مردم كسي است كه زندگي ديگران از جانبش بهبود يابد». پس بهخاطر محبت مولايتان بهجاي انباشت سرمايه در بانكها و خريد دلار و طلا، به فكر تجارتي باشيد كه از كنار آن براي شيعيان حضرت سفرهاي گسترده شود و زندگاني مردمان بهبود يابد. گرچه ممكن است به ظاهر و عقل دنيايي، سود كمتري ببريد ولي يقينا اينگونه نزد امامتان محبوبتر ميشويد و چه شرافتي بالاتر از اين؟! آنچه گفته شد چون «الف» بود از كتاب درسنامه امام مهربانمان. بياييم همين «الف» را در زندگي بهكار ببنديم.
نظر شما