یکشنبه ۲۲ مهر ۱۳۸۶ - ۰۹:۳۰
۰ نفر

حامد فرحبخش: بیکار هستید، هیچ هنری هم ندارید، خلاقیت‌تان هم صفر یا حتی منفی است، حتی یک مدرک کشکی هم که به درد در کوزه بخورد ندارید.

خب اینکه اشکال ندارد، مهم این است که آرزوی کار مشتی و حقوق قلمبه توی کله‌تان است.

این هم اصلا اشکال ندارد، ایکی ثانیه‌ ردیف است، جان تو خودمان می‌گذاریم‌ات سرکار، طوری که خودت هم حال کنی، فقط یک نموره خرج دارد. اشکالی ندارد که؟ توی بازار خلاف هر روز یک نوع کلاه‌برداری مد می‌شود؛  شرکت‌های مضاربه‌ای، لیزینگ خودرو،  پیش‌فروش‌مسکن، ... حالا هم چند وقتی است که با وجود این همه جوان بیکار و علاف، کلاه‌برداری به روش سرکارگذاری حسابی مد روز شده است؛ یک کلاه‌برداری ترو تمیز و شیک از جوانان و عزیزان آینده‌ساز بیکار.

 خبرها را اگر بخوانید می‌بینید که هر چند وقت یک بار، تق یکی از این شرکت‌های کلاه‌برداری در یک نقطه از کشور درمی‌آید و آن‌وقت هزاران شاکی جدید می‌ماند روی دست پلیس و سیستم قضائی. در این آشفته بازار کلاه‌برداری، بد نیست این پرونده‌های واقعی و عجیب که در آنها کلاه‌برداران با شیوه‌های اختراعی و عجیب و غریب خود پول به جیب می‌زنند را بخوانید،  شاید چشم و گوش‌تان باز شد و عاقبت به‌خیر شدید.

پرونده1: شرکت ارتباط پویش کیان
کلاه‌برداری 90 میلیونی در جوار دستشویی

یکی از پرونده‌های توپی که در زمینه کلاه‌برداری با روش سرکارگذاری ترکید، مربوط به پرونده شرکتی به نام «ارتباط پویش‌کیان» است که همین یکی دو هفته قبل تق‌اش درآمد. در این پرونده، 3 جوان هفت خط با طرح نقشه‌ای که عقل شیطان هم به آن قد نمی‌داد، از تهران به زاهدان رفتند و با ایجاد یک شرکت صوری کاریابی،  9 هزار جوان خسته از بیکاری را حسابی سرکار گذاشتند تا 90 میلیون تومان به جیب بزنند.

این سه جوان پس از ثبت شرکتی به نام «ارتباط پویش کیان»، گوشی را برداشتند و به تمام روزنامه‌های محلی سیستان و بلوچستان آگهی‌های تمام صفحه‌ای دادند که آقایان و خانم‌های بیکار، با هر مدرکی که دارید بدوید، می‌خواهیم استخدام‌تان کنیم؛ یک چیزی توی مایه‌‌‌های «خونه‌دار، بچه‌دار، زنبیلو وردار بیار».

وقتی جوان‌های بیکار ـ که دیگر حوصله‌‌شان از کارکردن در شرکت ایرانول(!) سررفته بود ـ با شماره تلفنی که شرکت کلاه‌بردار  اعلام کرده بود تماس می‌گرفتند، به آنها گفته می‌شد چون سؤالات امتحانی در زاهدان لو رفته، فعلا 9 هزار چوب بریزند به شماره حساب شرکت و تست اعتیاد بدهند تا بعدش زمان برگزاری آزمون استخدامی ‌ فرا برسد.

خیلی زود کار و بار آنها سکه شد و در دفتر 3 جوان کلاه‌بردار ـ مخصوصا جلوی دستشویی‌ها ـ جای سوزن انداختن نبود چرا که هرکسی بعد از واریز فیش 9 هزار تومانی، یک لیوان دستش بود تا مثلا تست اعتیاد بدهد و اگر آزمایش چیزی را نشان نداد، بعدش برود سرکار.
آنها البته در اقدام خیلی  کثیفی، در محل های تست ادرار خانم‌ها، دوربین مدار بسته‌ای نصب کرده بودند و اقدام به فیلم‌برداری می‌کردند.

وقتی کارجوی( کلمه‌ای هم‌وزن دانشجو) از همه جا بی‌خبر نمونه را می‌داد و می‌رفت پی‌کارش، آن‌وقت به او اعلام می‌شد که نتیجه آزمایش به زودی از طریق پست یا به صورت تلفنی به شما اعلام می‌شود؛ البته این پروسه یک مقداری طول می‌کشد ، پس  باید دندان روی جگر مبارک بگذارید و  مزاحم نشوید.

جالب این بود که در حالی  که هزاران جوان برای یافتن کار به این شرکت مراجعه کرده بودند، حتی یک نفرشان به موضوع مشکوک نشده بود و دست آخر هم ماجرای کلاه‌برداری آنها زمانی فاش شد که  پلیس سیستان و بلوچستان به موضوع مشکوک شد و دست به تحقیقات نامحسوسی درباره شرکت کاریابی زد تا در نهایت مشخص شود که آنها چطور بی‌آنکه با حتی یک شرکت برای استخدام کارگر و کارمند صحبت کرده باشند، آگهی استخدام داده‌اند. 

 با دستگیری 3 کلاه‌بردار در بیست و هشتم شهریورماه، مشخص شد آنها 9 هزار جوان جویای کار را در زاهدان و سراوان سرکار گذاشته‌اند و از این طریق بیشتر از 100 میلیون تومان در مدت کوتاهی به جیب زده‌اند.

پرونده2: شرکت هواپیمایی
سرکارگذاری از آن سوی میله‌ها

یکی دیگر از پرونده‌های مربوط به آگهی‌های کاریابی‌های تقلبی که حسابی هم صدا کرد، پرونده عجیب کلاه‌برداری‌ای بود که طی آن، مردی شرکت هواپیمایی خودش را داخل زندان تاسیس کرد و ازهمان جا هزاران جوان جویای کار را سرکیسه کرد. نخستین سرنخ ها درباره کلاه‌برداری حساب شده این مرد، مرداد ماه گذشته در اختیار پلیس قرارگرفت؛ وقتی که چند شاکی به دادسراهای مختلف کشور رفته و از مردی  که به بهانه کاریابی آنها را سرکار گذاشته بود، شکایت کردند.

شاکیان که کلاه گشادی سرشان رفته بود، در توضیح ماجرا گفتند که بعد از خواندن آگهی استخدام مهماندار برای یک شرکت هواپیمایی، با توجه به اینکه از بچگی مثل برادران رایت آرزوی پرواز در آسمان‌ها را داشته‌اند و علاوه بر آن از بیکاری هم رنج می‌برده‌اند، با  شماره‌ای که در آگهی اعلام شده بود، تماس گرفته‌اند.

بعد از تماس از آن سوی خط، صدای زن جوانی به گوش می‌رسید  که به آنها می‌گفت  در صورتی که قصد شرکت در آزمون استخدامی ‌را دارند باید یک کارت تلفن بین المللی  با مبلغ بیش از 3 هزار تومان  تهیه کنند و این کارت تلفن را به یک صندوق پستی ارسال کنند یا آنکه نام کاربر و رمز ورود کارت را از طریق تلفن برای او بخوانند تا نام آنها ثبت شود و این 2 شماره هم شماره‌ کارت آنها هنگام آ‌زمون است.

با این اطلاعات، کارآگاهان پلیس به ردگیری مخابراتی شماره تلفنی که در آگهی ثبت شده بود، دست زدند و توانستند زن جوانی را که به تماس‌ها پاسخ می‌داد، دستگیر کنند. با دستگیری این زن جوان، وی که تازه متوجه شده بود پایش به یک کلاه‌برداری بزرگ باز شده، به کارآگاهان گفت که او منشی مردی است  که با شماره‌ای عجیب تماس می‌گیرد و مدعی  است که در خارج از کشور زندگی می‌کند.

این زن جوان به کارآگاهان گفت: «مدتی قبل وقتی برای استخدام شدن به عنوان منشی آگهی داده بودم، مردی با من  تماس گرفت و مرا به عنوان منشی استخدام کرد. او گفت که قصد دارد برای استخدام مهماندار و کارمند خدماتی نهاد ریاست‌جمهوری در روزنامه‌ها آگهی استخدام بدهد.

وظیفه من این بود که بعد از آنکه افراد جویای کارتماس می‌گیرند به آنها توضیح بدهم که برای شرکت در آزمون استخدامی‌ باید یک کارت تلفن بین‌المللی خریداری کرده و نام  کاربر و رمز ورود آن را برای من بخوانند تا آنها را ثبت‌نام کنم.

او بعد از گرفتن شماره تلفن من، آگهی استخدامی ‌را در روزنامه‌ها چاپ کرد و از آن به بعد هر چند روز یک بار تماس می‌گرفت و من ‌نام تمام کاربرها و رمز ورود کارت‌ها را برای او می‌خواندم. او بعد از مدتی به من قول ازدواج داد و قرار شد بعد از بازگشت‌اش به ایران با هم ازدواج کنیم». با این اطلاعات کارآگاهان به ردیابی شماره تلفن تماس گیرنده ناشناس پرداخته و دریافتند که تمامی‌تماس‌ها از تلفن عمومی‌ زندان اوین برقرار شده  و به این ترتیب تحقیقات وارد مرحله جدیدی شد.

کارآگاهان این بار تلفن عمومی‌‌ای را که تماس‌ها با آن صورت گرفته بود، تحت کنترل قرار داده و سرانجام بعد از یک ماه توانستند تماس‌گیرنده مرموز را به دام بیندازند.

سوم شهریورماه گذشته وقتی مرد جوان در شعبه  دوم دادیاری دادسرای فرودگاه در مقابل قاضی شهبازی  قرارگرفت، با قبول اتهام کلاه‌برداری از افراد جویای کار گفت: «از 6 سال قبل به اتهام کلاه‌برداری به زندان افتادم و بنابراین نتوانستم درآمدی داشته باشم. مدتی قبل به فکر افتادم پس‌اندازی برای زمان آزاد شدن‌‌ام فراهم کنم. برای همین از 2 ماه قبل نقشه کلاه‌برداری‌ را طراحی کردم و به ا جرا گذاشتم.

بعد از چاپ آگهی استخدام، هزاران نفر با این شماره تماس گرفتند و شماره کاربری و رمز عبور کارت تلفنی را که اعلام کرده بودم برای ثبت‌نام لازم است، برای منشی‌ ساده‌لوح خواندند. در تماس‌هایی که با منشی جوان برقرار می‌کردم، او این شماره‌ها را برایم می‌خواند و من هم بعد از یادداشت، آنها را به زندانیان می‌فروختم تا آنها  بتوانند با خارج از تهران تماس بگیرند».

پرونده3: خودروسازی
کلاه‌برداری به سبک آمریکایی
وقتی  می‌گویند که  این آمریکایی‌ها دائم در حال نقشه‌کشیدن برای ما هستند، باورتان نمی‌شود. ببینید این هم یک نمونه‌اش؛ یک آقای آمریکایی ورمی‌دارد کتابی می‌نویسد و یاد می‌دهد که چطوری می‌شود پولدار شد. خب، این آقا فکر نمی‌کند که یکی از هموطنان ما از بین هزار و دو راه پولدار شدن قانونی و مشروع، می‌رود درست سراغ همان روش کثیف و البته بی دردسر؛ کلاه‌برداری از جویندگان کار.

ماجرای کلاه‌برداری این خوره کتاب، وقتی فاش شد که کارآگاهان پلیس آگاهی تهران متوجه شدند مسئول شرکتی با چاپ آگهی و تبلیغات گسترده در روزنامه‌ها، اعلام کرده که قصد استخدام هزاران جوان جویای کار برای یک شرکت خودرو‌سازی معتبر را دارد و افراد جویای کار می‌توانند با پرداخت 2 هزار تومان در آزمون استخدامی ‌شرکت کنند.

با توجه به اینکه از این آگهی بوی کلاه‌برداری به مشام می‌رسید،  بازپرس شعبه اول دادسرای فرودگاه، به تیمی ‌از کارآگاهان ماموریت داد تا تحقیقات گسترده‌ای را در این باره انجام دهند و وقتی مشخص شد که چنین شرکتی اصلا ثبت نشده است، مرد کلاه‌بردار دستگیر شد. این مرد وقتی تحت بازجویی قرار  گرفت، با اعتراف به کلاه‌برداری گفت: «سال‌ها بود که تعمیرکار بودم اما پول دندان‌گیری گیرم نمی‌‌آمد.

 همیشه آرزو داشتم  پولدار شوم و چون می‌دانستم از راه کار نمی‌توانم به آرزویم برسم، باید روش دیگری پیدا می‌کردم.
در حالی که روزها و شب‌ها با رؤیای پولدار شدن زندگی می‌کردم، چند وقت قبل به صورت اتفاقی کتابی از یک نویسنده آمریکایی به دستم رسید. 

نویسنده به تشریح زندگی افراد پولدار آمریکا پرداخته  و درباره یکی از ثروتمندان نوشته بود این  مرد با چاپ آگهی دروغین استخدام افراد  بیکار، از هر کدام از جویندگان کار مبلغ ناچیزی کلاه‌برداری کرده بود اما چون مبلغ دریافتی کم بود، هیچ‌کس علیه او شکایت نکرد و وی توانست به ثروت زیادی دست یابد.

پس از خواندن کتاب تصمیم گرفتم به همان شیوه دست به کلاه‌برداری بزنم. برای همین اقدام به چاپ آگهی در روزنامه‌ها کردم  و از جویندگان کار خواستم نفری 2 هزار تومان به حسابم واریز کنند تا در آزمون استخدامی‌ شرکت داده شوند. با تبلیغات مناسبی که داشتم، صدها نفر این پول را واریز کردند. فکر می‌کردم آنها هرگز به فکر شکایت علیه من نخواهند افتاد و خیلی زود ماجرا را فراموش می‌کنند اما مثل اینکه اینجا آمریکا نبود».

پرونده4: پرستار زن برای خارج از کشور
کاریابی در آن‌ور آب
کلاه‌بردارهای این ور آبی را خدا خیر بدهد که اگر کلاه‌برداری هم می‌کنند، زیاد دندان‌گرد نیستند که زندگی طرف را از بیخ و بن نابود کنند. اما خدا نکند که آگهی استخدام برای کار در خارج با حقوق‌های نیم‌میلیونی در روزنامه‌ها چاپ شود، آن‌وقت است که دیگر کلاه‌برداری خانه برانداز می‌شود.

فروردین ماه گذشته، آگهی استخدام پرستار زن برای اعزام به خارج از کشور در 3 روزنامه اصلی کشور منتشر شد. طبق این آگهی، استخدام شدگان باید با بیماران ایرانی‌ای که برای درمان به خارج از کشور می‌رفتند، همراه شده و در مقابل گرفتن حقوق‌‌های سنگین، از آنها درخارج پرستاری می‌کردند.

وقتی افراد جویای کار با این شماره تماس می‌گرفتند، مرد میانسالی که خودش را مدیر یک مؤسسه کاریابی معرفی می‌کرد، به آنها می‌گفت که برای اینکه بتوانند استخدام شوند، باید 2 میلیون تومان به عنوان ضمانت بازگشت به کشور به مؤسسه بپردازند که این مبلغ بعد از بازگشت به آنها برگردانده می‌شود.

 وقتی افراد جویای کار با هزار بدبختی این مبلغ را تهیه کردند و به آقای مدیر عامل ‌دادند، دیگر خبری از او نشد و تازه آن‌وقت بود که متوجه ‌شدند ماجرا یک کلاه‌برداری حساب‌شده بوده و مرد کلاه‌بردار با اجاره دفتر مؤسسه و یک خط تلفن، دست به کلاه‌برداری میلیونی زده است. با چهره‌نگاری مرد کلاه‌بردار، کارآگاهان با دستور بازپرس موسوى- رئیس شعبه پنجم بازپرسى دادسراى ناحیه۱۰- وی را به دام انداختند و در حالی که مشخص شده بود وی از افراد بسیاری کلاه‌برداری کرده است، بازپرس او را راهی زندان کرد.

بچه‌ها مواظب باشید
سرهنگ عبدالله قاسمی*:
انتشار اخبار مربوط به 2 پرونده کلاه‌برداری‌ با آگهی‌های کاریابی در کمتر از 2هفته در سیستان و بلوچستان و استان کردستان، زنگ‌های خطر را به صدا درآورده است. موضوع وقتی اسفبارتر می‌شود که بدانید تنها در این 2‌پرونده، از 11هزار جوان جویای کار کلاه‌برداری شده است.

متاسفانه جدا از مشکلاتی که سبب شده با خیل عظیم جوانان جویای کار مواجه باشیم، شرایط موجود در زمینه ثبت شرکت‌ها، فضایی را فراهم کرده که در سایه آن تعدادی از شرکت‌های کاغذی و صوری، به سادگی امکان کلاه‌برداری از افراد جویای کار را یافته‌اند.
شرایط به‌گونه‌ای است که حتی یک فرد سابقه‌دار هم می‌تواند به راحتی شرکتی را ثبت کرده و با اختصاص یک شماره ثبت به این شرکت، تبلیغات گسترده‌ای  به‌راه بیندازد و از جوانان جویای کار بخواهد پس از پرداخت مبالغی بین 2 تا 10هزار تومان - یا حتی مبالغ بالاتر - برای شرکت در آزمون استخدامی ثبت‌نام کنند.

این فرد می‌تواند مدتی بعد بدون اینکه نشانی‌ای از خود برجای بگذارد، فرار کند و چون در بسیاری از موارد به دلیل اینکه میزان کلاه‌برداری‌ای که از هر فرد صورت گرفته قابل توجه نیست و شکایت‌های اندکی به پلیس گزارش می‌شود، موضوع جدی تلقی نشده و تازه زمانی که آمار طعمه‌های باند به هزاران نفر می‌رسد، تحقیقات آغاز شود.

جدا از جرایم اقتصادی‌ای که با این کلاه‌برداری‌ها صورت می‌گیرد، کلاه‌برداری‌هایی از این دست از جوانان جویای کار، باعث می‌شود آنها به تدریج سرخورده شده و تصورشان این باشد که اصلا کار یعنی کلاه‌برداری و در چنین شرایطی، هر جوان فریب‌خورده ممکن است خود عامل کلاه‌برداری بعدی باشد و این زنجیره تکرار شود.

اگرچه پرونده چنین کلاه‌برداری‌هایی به‌شدت از سوی پلیس و دستگاه قضائی تعقیب می‌شود اما موضوعی که همیشه پلیس بر آن تاکید داشته، این است که می‌شود جلوی بسیاری از این‌گونه جرایم را با اندک دقت و توجهی گرفت و کلاه‌برداران را ناکام گذاشت.

اگر جوانان بدانند که ثبت یک شرکت و انتشار‌ آگهی در روزنامه‌ها به معنای این نیست که چنین شرکتی اقدامات غیرقانونی و از جمله کلاه‌برداری انجام نمی‌دهد، آن هنگام است که اعتماد 100درصدی‌ که در حال حاضر نسبت به چنین شرکت‌هایی وجود دارد، از بین می‌رود و جوانان در برخورد با چنین آگهی‌ها و شرکت‌هایی محتاط‌تر عمل می‌کنند.

* رئیس اداره اجتماعی پلیس آگاهی ناجا

کد خبر 33894

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز