یکشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۵:۲۷
۰ نفر

همشهری دو - مریم کمالی‌نژاد: برقرار کردن ارتباط مؤثر با دیگران، یک مهارت است؛ مهارتی که الزاما در دست افرادی با توانایی‌های خاص ذاتی نیست.

فراموش نشدنی

 اين مهارت نياز به فراگيري و تمرين دارد. همين كه بدانيم چيزهايي در اين‌باره هست كه نمي‌دانيم و نياز به يادگيري داريم، يعني در مسير هستيم و يك قدم به جلو برداشته‌ايم. در مورد ارتباط با كودكان نيز اين مسئله اهميت بسيار زيادي دارد. ما به‌عنوان والد بايد بدانيم كه كلمات و جملات ما چه تأثيرات آني و دراز مدتي بر كودكانمان دارد. متأسفانه گاهي گمان مي‌كنيم كه هر چيزي درباره كودك، به‌اندازه ظاهر و جثه‌اش ساده و كوچك است درحالي‌كه ارتباط برقرار كردن با كودكان اگر نگوييم بيشتر، پيچيدگي‌هايي به اندازه‌ بقيه ارتباط‌هاي اجتماعي ما دارد.

  • تو خيلي خوش‌تيپي دختر

اگر مدام از ظاهر دختربچه‌تان تعريف مي‌كنيد، دست نگه‌داريد. شما مشغول بالا بردن اعتماد به‌نفس دخترك‌تان نيستيد بلكه باعث مي‌شويد در آينده نوجوان و جواني ظاهربين و سطحي داشته باشيد كه همه‌ اعتماد به نفس‌اش و تمام دارايي‌اش شكل لباس و مدل موها و ظاهر او است. به جاي تعريف مدام از ظاهر كودك، خاصه دختربچه‌ها كه اغلب به‌دليل ظاهر بانمك‌شان مورد توجه و استقبال قرار مي‌گيرند، خوب است از صفات اخلاقي خوب آنها تعريف كنيد؛ «عجب دختر مهرباني هستي»، «چقدر مودبي»، « چقدر خوش‌اخلاقي»، «تو چه تصميم‌هاي عاقلانه‌اي مي‌گيري» و... بسياري از افراد وقتي كه براي نخستين بار با يك دختربچه روبه‌رو مي‌شوند نخستين جملاتشان تعريف و تمجيد از ظاهر كودك است؛ چه لباس قشنگي، چه صورت زيبايي، چه موهاي جذابي و... اگر در مورد كودكتان اين اتفاق زياد مي‌افتد، بهتر است بلافاصله وارد ماجرا شويد و همزمان بگوييد؛ «دخترم بسيار مهربان است»، «من دختر بسيار مودبي دارم»، «دختر من رفتارهاي عاقلانه‌اي از خود نشان مي‌دهد» و... . ضمنا خودتان از كساني نباشيد كه هميشه باب صحبت را با كودكان درباره ظاهر باز مي‌كنيد.

  • من تا ابد جيغ مي‌كشم

گاه يك جمله‌ ساده از طرف شما كه برخاسته از محبت قلبي و دلسوزي عميق‌تان است، نتيجه‌ عكس مي‌دهد. كودك شروع مي‌كند به داد و فريادكردن و جيغ‌كشيدن و بهانه‌گيري و شما درمي‌مانيد كه چرا او متوجه‌ عمق محبت شما نشده و چرا اينقدر بدقلق است. درحالي‌كه اگر همان جمله را به‌نحوي ديگر و با كلماتي با بار احساسي متفاوت، عنوان مي‌كرديد، نتيجه ديگري عايدتان مي‌شد. برخي اوقات هم يك تعريف ساده كه به‌دليل عدم‌شناخت شما از روحيه كودكان است، تأثير تربيتي منفي‌اي به همراه دارد. بنابراين به بيان جملات خودتان در رابطه با بچه‌ها حساس باشيد و هوشمندانه از اينكه آنها را در دام بروز عكس‌العمل‌هاي منفي بيندازيد پيشگيري كنيد.

  • خودت باش

به كودكتان برچسب نزنيد. هر نوع برچسبي كمكي به هويت‌يابي نمي‌كند. اينكه مدام در مقابل احساسات پسربچه‌تان بگوييد«مثل دختربچه‌ها رفتار نكن»، «پسرها قوي هستند مثل دخترها ضعيف نيستند» و جملاتي از اين دست باعث مي‌شود او را دچار احساسات متناقض كنيد. در مقابل براي دختربچه‌ها هم پيش مي‌آيد كه به آنها برچسب «عين‌پسرها» مي‌زنند. «چه نترسه، عين پسرها» و... بگذاريد بچه‌ها خودشان باشند و با ابراز آنچه در دل دارند آرام شوند.

  • يه بوس كوچولو

بچه‌ها را مجبور نكنيد كه ديگران را ببوسند. خودتان را به جاي او بگذاريد و ببينيد چقدر دلتان مي‌خواهد مدام مجبور به بغل‌كشيدن و بوسيدن ديگران شويد. گاهي والدين بچه‌ها را مجبور مي‌كنند كه ديگراني را نيز ببوسند و بغل كنند؛آن هم با تعابيري مثل خاله و عمو: «خاله رو بغل كن»، «عمو رو ببوس» و... بچه‌ها بايد بدانند كه چنين رفتارهايي در چه زماني مجاز و در چه زماني غير مجاز است و مي‌توانند در برابر خواسته‌هاي ديگران «نه» بگويند. بنابراين لازم است كه وجود خطوط قرمز را به آنها آموزش دهيد؛ مثلا حتي در برخورد با محارم هم از آنها اجازه بگيريد، نظرشان را بخواهيد و گزينه‌هاي جايگزين را پيشنهاد كنيد. «دوست‌داري پدربزرگ را بغل كني؟»، «مي‌خواهي خاله را واقعا ببوسي يا برايش بوس بفرستي؟» با اين جملات هم قدرت انتخاب و تصميم‌گيري را به او ياد مي‌دهيد، هم او را در بيان احساساتش آزاد مي‌گذاريد و هم «نه» گفتن را با او تمرين مي‌كنيد.

  • زود عذرخواهي كن

حتما براي كودك شما هم پيش آمده كه در جمع بزرگسالان يا در بازي با همسالان مرتكب اشتباهي شود كه ديگران آزار ببينند. در چنين شرايطي معمولا پدر و مادرها كودك را مجبور به عذرخواهي مي‌كنند؛ «زود از دوست‌ات عذر بخواه»، «به مامان بگو معذرت مي‌خوام». كودك تصوري از مفهوم عذرخواهي ندارد. برايش گنگ و نامفهوم است و مطمئنا با يك مفهوم گنگ، مهارتي در كودك به‌وجود نمي‌آيد؛ در واقع عذرخواهي‌كردن دردي را دوا نمي‌كند و ممكن است كودك باز هم همان كار را تكرار كند. به جاي اجبار كودك به عذرخواهي، آن هم به‌صورت نمايشي، راه درست را به او پيشنهاد كرده يا شرايط را برايش توصيف كنيد. «اينكه بدون اجازه اسباب‌بازي‌هاي علي رو برداشتي، اونو ناراحت مي‌كنه»، «اينكه بي‌هوا رو سر پدربزرگ بپري، بهش آسيب مي‌رسونه» و اينگونه جملات مي‌تواند او را متوجه عواقب كار بدي كه انجام داده بكند و بداند كه چرا بايد عذرخواهي كند. همچنين اجازه ندهيد كه ديگران هم كودكتان را مجبور به عذرخواهي كردن كنند. اگر كسي به كودكتان گفت «كارت اشتباه بود، لطفا عذرخواهي كن» شما مي‌توانيد همان‌موقع با جملات گفته شده، شرايط را توصيف كنيد تا كودك از سردرگمي دربيايد.

  • تو خيلي زرنگ و باهوشي

به جاي تشويق كردن دائمي كودك بابت كارهاي ريز و درشتش بهتر است تلاش او را تشويق كنيد. «تو بهتريني»، «تو هميشه موفق مي‌شي» و... اين جملات باعث مي‌شود كه كودك ارزش خود را در گرو درست و كامل‌انجام دادن كارها بداند و حتي دچار اعتماد به نفس كاذب شده يا اضطراب و استرس كامل بودن تا ابد رهايش نكند چون گمان مي‌كند اگر اين كار را به بهترين نحو ممكن انجام ندهد ديگر ارزشي نزد شما نخواهد داشت. عوض اين جملات بگوييد؛ «تو هميشه تلاشت رو مي‌كني»، «اينكه اينقدر تلاش مي‌كني خيلي براي من ارزشمنده». با اين جمله‌ها ارزش تلاش كردن را به او مي‌فهمانيد نه صرفا برنده شدن و جلوافتادن از بقيه را.

كارشناس: ‌ فروغ نيلچي‌زاده
استاد دانشگاه و مشاور خانواده

9879...0936: مادري 36ساله هستم، با حجاب و معتقد. همه در اطراف ما حجابشان را رعايت مي‌كنند ولي دخترم در بيرون از خانه با افرادي مواجه مي‌شود كه حجاب ندارند. من نمي‌دانم وقتي مي‌پرسد كه چرا بعضي از خانم‌ها حجابشان را رعايت ‌نمي‌كنند چه جوابي بايد به او بدهم؟لطفا راهنمايي كنيد.

شما بايد توجه به حجاب را براي فرزندتان پررنگ‌تر كنيد تا او متوجه شود كه داشتن حجاب چه ارزش‌هايي را به او اضافه مي‌كند و نداشتن آن‌ چه ارزش‌هايي را از او كم مي‌كند. يك مثال: معلم‌ها اصولا نسبت به دانش‌آموزي كه نمره 20مي‌گيرد و شاگرد اول است بيشتر حساس هستند و اگر اين فرد در يك امتحان نيم نمره كم بياورد تعجب مي‌كنند و اين موضوع توجه‌شان را جلب مي‌كند؛ اما در مقابل، اگر با دانش‌آموزي مواجه شوند كه هميشه نمره 15مي‌گيرد و يك‌بار نمره 12بگيرد، معمولا معلم‌ها اين اتفاق را غيرطبيعي نمي‌دانند. ولي اگر مثلا همان دانش‌آموز نمره 17بگيرد، اميدوار مي‌شوند كه دانش‌آموز در حال طي كردن مسير پيشرفت است. اين مثال در مورد حجاب نيز صدق مي‌كند. شما بايد با ذكر اين مثال دخترتان را متوجه ‌سازيد حجابي كه با استانداردهاي قرآني همخواني داشته باشد بيشتر مورد توجه خداوند قرار مي‌گيرد و آن فردي كه حجابش با استانداردهاي قرآن مطابقت نداشته باشد، نوع رفتار و گفتارش هم ممكن است از روش قرآني فاصله بگيرد چون نشان داده خيلي زير نور قرآن قرار نگرفته است. درواقع وقتي شما شاگرد اول كلاس باشيد هيچ‌كس توقع ندارد كه يك‌بار نمره 17 يا 18 بگيريد.

او را متوجه‌سازيد فردي كه حجاب حضرت زهرا(س) را به‌عنوان پرچم وجودش انتخاب كرده در حقيقت خودش را در مسير معيارهاي قرآن قرار داده است. پس با اين ويژگي‌ها او نيز به داشتن حجاب و اينكه ظاهرش تلالو نور دين را نشان دهد، حساس مي‌شود و در باطن و رفتارش بيشتر دقت مي‌كند. فردي كه نوعي دلبستگي به قرآن و اهل‌بيت(ع) دارد و دلش مي‌خواهد خودش را در مدار پاكي و پاكدامني قرار دهد، قطعا به سمتي حركت مي‌كند كه خود را بيشتر شبيه اهل‌بيت(ع) كند و هر نوع پوششي را كه جاذبه‌هاي زنانه را به جلوه درنياورد كه همان پوشش مورد نظر اسلام است، انتخاب مي‌كند. شما يك‌بار در جواب اين سؤال دخترتان عنوان كنيد كه آيا به حضرت زهرا(س) عشق مي‌ورزد يا خير؟ اگر او پاسخ مثبت داد به او بگوييد كه داشتن حجاب چادر يك نماد ويژه است چراكه چادر يك ارزش است و شما اگر قداست چادر را بفهميد خيلي بيشتر از خودتان مراقبت مي‌كنيد تا اين ارزش و هويت، خودش را تمام و كمال نشان دهد. در واقع بايد براي او مثال‌هايي از اهل‌بيت(ع) بياوريد تا بداند كه با انتخاب حجاب برتر، خود را به ارزش‌هاي مورد توجه آنها نزديك‌تر مي‌كند.

کد خبر 335917

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha