چهارشنبه ۴ مهر ۱۳۸۶ - ۰۵:۱۸
۰ نفر

حسن احمدی‌زاده: بدون شک فهم قرآن، تحت تأثیر مجموعه‌ای از مسائل مختلف است که هر یک از اهمیت شایانی برخوردارند.

مسائلی مانند نوع نگرش مفسر در تفسیر آیات قرآن که البته این نگرش باید اسلامی‌باشد، وحی الهی و آسمانی‌دانستن قرآن نه اعتقاد به بشری و زمینی بودن آن، شناخت درست محیط و شرایط نزول قرآن، و دانستن اسباب نزول آیات که مصادیق یقینی را در مفاهیم آیات قرآنی به ما نشان می‌دهند.

یکی از مهمترین مسائلی که در فهم قرآن کریم از تأثیر بسزایی برخوردار است، شناخت هدف از نزول قرآن است، چرا که بدون شک، هدف از نزول قرآن، سایه‌ خود را بر معنای قرآن و تفسیر مجموعه‌ای از ظواهر قرآن می‌افکند، چنانکه گاه، تفسیر یک آیه‌ قرآنی تحت تأثیر اختلاف در تبیین هدف قرآنیِ آن آیه، متفاوت می‌شود.

به عنوان نمونه، تکرار داستانهای قرآنی در قرآن را برخی از مفسران با دیدگاه و جهت‌گیری بلاغی توجیه می‌کنند، در حالی که چه بسا تفسیر و توجیه صحیح آن، بر پایه‌ رویکرد تربیتی باشد.

علاوه بر این، تشخیص هدف از نزول قرآن تأثیر بسزایی در تعیین چگونگی اهتمام و احترام به قرآن کریم و مضامین عمیق آن در میان جامعه‌ اسلامی‌دارد. زیرا اهتمام به قرآن، گاه در سطح حفظ متن قرآن و ترکیبات آن، و گاه در سطح اهتمام به مضمون و محتوای آن، و گاه در سطح شناختن خطوط اصلی هدایت قرآن کریم و حقایق و معارف آن بوده. و گاه در سطح مطرح کردن قرآن به عنوان یک شعار اسلامی‌در محافل و مجالس گوناگون است.

 اما مهمتر از همه‌ این رویکردها انس و اهتمام به قرآن، در جهت تحقق بخشیدن به هدف حقیقی نزول قرآن است و در عین حال، دیگر سطوح مختلف انس با قرآن را تحت پوشش خواهد گرفت.

شاید بهتر آن باشد که برای بازشناسی هدف از نزول قرآن، به خود قرآن مراجعه کنیم؛ اما آیاتی که در این خصوص با آنها برخورد می‌کنیم، مجموعه‌ بزرگ و گوناگونی را شکل می‌دهند که ممکن است خواننده را در شناخت هدف اصلی و اساسی از نزول قرآن، متحیر سازد.

آنچه از مقایسه و بررسی آیات قرآنی در باب هدف نزول قرآن، به دست می‌آوریم از این قرار است: انذار و پندآموزی اقامه‌ حجت، و برهان و معجزه، قانون اساسی، شریعت و تفصیل احکام، قضاوت، داوری و جداسازی حق از باطل، و تصدیق و تکمیل رسالتهای پیشین.

با توجه به تعدد و گوناگونی اهداف و رسالت‌های مذکور که قرآن، خود را متعهد به عملی کردن و تحقق آنها به وسیله‌ انبیای الهی در جامعه می‌داند، بهتر است که پرسش را قدری دقیق‌تر مطرح کنیم؛ به این صورت که آن هدف اساسی‌ای که قرآن کریم در جهت تحقق آن، از طریق آثار وجودی خود، تلاش می‌کند کدام است؟

در مقایسه‌ اهداف پیشین می‌توانیم یک نتیجه‌ روشن برای پاسخ به این پرسش بیابیم؛ زیرا مشاهده می‌کنیم که قرآن کریم از نزول خود، تحقق بخشیدن به یک هدف اساسی را نشانه گرفته که دارای سه بعد است، و دیگر اهداف هر یک به گونه‌ای در تحقق بخشیدن به این هدف محوری سهیم هستند. این هدف اساسی عبارت است از ایجاد یک دگرگونی اجتماعیِ بنیادی در گستره‌ پهناور انسانیت از طریق راهنمایی و برنامه‌ریزی برای آن.

هدف اساسی از نزول قرآن
الف) بعد اول: تحول ریشه ای‌و بنیادینی است که اصطلاحاً به آن، انقلاب می‌گویند و قرآن، از آن به «بیرون کردن از ظلمات و پیش‌بردن به سوی نور» تعبیر می‌کند: «لیخرجهم من الظلمات الی النور».

قرآن کریم به این بعد، در آیات متعددی که دربردارنده‌ هدف اصلی از نزول قرآن است، و یا دربردارنده‌ هدف اصلی از رسالت انبیای الهی بوده، اشاره کرده است: بقره 257، مائده 15-16، ابراهیم 1 و حدید 9.

در این آیات، قرآن کریم اشاره دارد به اینکه فرایند تحول ریشه‌ای نه تنها یکی از اهدافی است که قرآن در صدد تحقق بخشیدن به آن بوده بلکه هدف  اصلی نزول قرآن نیز است. از جمله نکاتی که فرایند دگرگونی ریشه‌ای و اخراج از ظلمات به سوی نور را هدف اصلی قرآن معرفی می‌کند، این است که این فرایند از هر دو طرف به گرایش‌ها و وابستگی‌های انسان‌های مومن و کافر به دو قطب خدا و طاغوت، در ابعاد مختلف زندگی و تلاش‌هایشان مربوط می‌شود: «الذین آمنوا یقاتلون فی سبیل الله و الذین کفروا یقاتلون فی سبیل الطاغوت فقاتلوا اولیاء الشیطان إن کید الشیطان کان ضعیفاً» (نساء 76).

انبیای الهی در تحقق بخشیدن به این هدف الهی یعنی دگرگونی ریشه‌ای نقش بسزایی ایفا می‌کنند و شاید همین جنبه از مأموریت و رسالت ایشان باشد که پیامبران اولو العزم را از دیگر پیامبران متمایز می‌کند. چه بسا منظور از تلاوت آیات، در «یتلوا علیهم آیاته» نیز اشاره به همین جنبه از نهضت دگرگونی باشد.

ب) اما این دگرگونی ریشه‌ای طبعاً به یک برنامه‌ صحیح و یک روش مستقیم نیاز دارد که بعد دوم هدف از نزول قرآن را مشخص می‌سازد. به بیان قرآن، این برنامه در کتاب و حکمت شکل می‌گیرد: «و یعلمهم الکتاب و الحکمه».

کتاب، نماینده‌ شریعت و دین الهی است و حکمت، نماینده‌ دانش و شناخت نسبت به حقایق عالم وجود، قانون‌ها و سنت‌های حاکم بر آن، و سنت‌های حاکم بر تاریخ زندگی، حرکت و تحول بشر و عوامل موثر در سعادت و شقاوت او.

 قرآن، برنامه‌ جامعی است که همه‌ روابط حاکم بر جهان آفرینش را که انسان محور اصلی و اساسی است، مشخص می‌سازد و به همه‌ زوایای زندگی انسان و تفاصیل آن می‌پردازد و در برابر همه‌ مسائل موضع‌گیری الهی می‌گیرد و رهبری مسیر زندگی امروز و فردای بشر را به عهده می‌گیرد: «ان هذا القرآن یهدی للتی هی اقوم»، «و نزلنا علیک تبیاناً لکل شیئ و هدی و رحمه و بشری للمسلمین». این برنامه‌ جامع و کامل، همان است که قرآن کریم در مواضع متعددی از آن به «صراط مستقیم» یاد کرده است.

ج) طرح دگرگون‌سازی اجتماعی ریشه‌ای، طبعاً به ایجاد پایگاهی انقلابی نیاز دارد که بعد سوم هدف از نزول قرآن را شکل می‌دهد، و شاید مراد از تزکیه در «و یزکیهم» که در آیات متعددی از قرآن کریم بدان اشاره شده، همین باشد.

آشکار است که ایجاد این پایگاه و تثبیت آن، در عین اینکه مأموریتی برای پیامبر اکرم(ص) بود، نقش مهمی‌را در آینده‌ رسالت و توانمندی آن برای جاودانگی و استمرار و جهان‌شمولی و استقرار، ایفا می‌کند.

بنابر این علاوه بر بعد کیفی در این طرح دگرگون‌سازی که هدف اصلی قرآن قرار گرفته، یک بعد کمی‌نیز در این هدف، دیده می‌شود که به گونه‌ای خاص، می‌طلبد که پیامبر(ص) به ساختن پایگاهی برای رسالت خویش دست بزند، تا این رسالت، پس از وفات وی و منقطع شدن وحی، از طریق آن پایگاه بتواند بی‌وقفه به کار خود ادامه دهد.

قرآن کریم به این بعد از هدف، اهمیتی ویژه می‌دهد و سهم بزرگ و تعیین‌کننده‌ای برای آن قائل است؛ چنانکه در عمده‌ آیات مربوط به حوادث و وقایع عصر رسالت و تفصیلات آنها ملاحظه می‌کنیم؛ همچنین برخی از آداب و رسوم و قراردادهای اجتماعی آن زمان، گذشته از عنصر زبان و اسلوب‌های بیان در آن عصر، که در قرآن مشاهده می‌شود.

 قرآن کریم به ساکنان جزیره العرب عنایت ویژه‌ای دارد و از سرزمین آنها به ام القری تعبیر می‌کند، چرا که می‌خواهد از این جماعت، پایگاهی برای صدور انقلاب بنا کند و آنجا را مبدأ سیر و حرکت و گسترش رسالت خویش قرار دهد.

این عنایت ویژه بر پایه‌ امتیازات مردم عربستان نسبت به دیگر آحاد و اقوام بشر نیست بلکه تنها بر پایه‌ تحقق بخشیدن به بعد کمی‌هدف از نزول قرآن و رسالت اسلام است و از این جهت است که منطقه‌ جغرافیایی آنها میدان و مرکز فعالیت‌های تبلیغی پیامبر اکرم(ص) واقع شده است.

تحقق اهداف قرآن
هنگامی‌که سیر نزول قرآن کریم را در عصر نبوت مورد تأمل قرار می‌دهیم در می‌یابیم که قرآن توانسته هدف خود را در تمامی‌ابعاد سه‌گانه‌اش تحقق بخشد. قرآن توانسته امتی اسلامی‌به وجود آورد که بهترین امت برخاسته از میان بشریت است و باز ابلاغ رسالت به همه‌ اقشار عالم را بر دوش کشیده است. برای بازبینی این حقیقت قرآنی می‌توانیم ابعاد دگرگونی وسیعی را که قرآن کریم در جامعه‌ جزیره العرب ایجادکرد، ملاحظه کنیم:

الف) آزاد سازی انسان از بت پرستی
قوم عرب فطرتاً معتقد به خدای یگانه و آفریننده‌ جهان هستی بودند چنانکه خداوند به پیامبر(ص) می‌فرماید اگر از آنها سؤال کند که چه کسی خالق ایشان است، آنها در پاسخ خواهند گفت خدای یکتا (زخرف 87). اما بر اثر ضعف فکری و دور افتادن از عهد نبوت، واسطه‌های موهوم ‌و بی‌اساسی را میان خود و خدا پذیرفتند که ساخته و پرداخته‌ دست خودشان بود و آنها را منشأ سود و زیان خود می‌دانستند.

از این رو آنها را در تدبیر امور کائنات با خداوند سبحان شریک می‌دانستند. کار اعراب جاهلی به آنجا رسیده بود که سنگ را به طور کلی مقدس و برخوردار از الوهیت می‌دانستند. آنها حتی به پرستش سنگها اکتفا نکردند و خدایان متنوع و گوناگون دیگری همچون فرشتگان، جنیان و ستارگان را نیز می‌پرستیدند و فرشتگان را دختران خدا و برخی از جنیان را شریک او در پاره‌ای از تدابیر عالم می‌دانستند.

در کنار آن انبوه مشرکان، در میان قوم عرب، یهودیان و نصرانیان و پیروان ادیان دیگری نیز بودند که آنها نیز به کجروی و انحراف دچار شده بودند و با برخی عقاید و آراء شرک‌آمیز آمیخته شده بودند.

در این فضای بت‌زده‌ جهنمی، قرآن کریم آمد تا انسان را از حضیض ذلت و زبونی به اندیشه‌ بندگی خالص و عزت و انسانیت بازگرداند. قرآن توانست بر بت‌پرستی با اشکال گوناگون آن پیروز شود و ایمان به خدا را نه فقط در محدوده‌ نظر و شعار بلکه در تمامی‌ابعاد زندگی انسان جاری سازد.

ب) آزاد سازی خرد انسان‌ها
جماعت عرب جاهلی از سطح بسیار پایینی از سواد و فکر برخوردار بودند و به همین جهت، اساطیر و خرافات فراوانی میان آنها رواج داشت. با نزول قرآن کریم، دوره‌ آن عقاید و خرافات به سر رسید و آن موهومات و اساطیر باطل، جای خود را به خردورزی و تفکر راستین و ناب اسلامی‌داد. قرآن کریم در آیه‌ 170 از سوره‌ بقره به این فراخوانی اعراب به سوی تفکر و ایمان راستین اشاره می‌کند.

 قرآن به گونه‌ای خاص، همگان را به اندیشیدن در زوایای گوناگون آفرینش و تأمل در رمز و راز جهان تشویق کرد و انسان را به جای آن سرگرمی‌های خرافی و اساطیر بی‌پایه، در راستای این جهت‌گیری شایسته قرار داد: (رک به: یونس170، عنکبوت 20، حج 46 و غاشیه 17-20.)

قرآن کریم به تشویق انسان‌ها به مطالعه‌ طبیعت و کشف اسرار آن اکتفا نکرد بلکه این تأمل و تدبر را به ایمان به خداوند یکتا پیوند داد و اعلام کرد که دانش، بهترین راهنما به سوی ایمان است و هر چه پیشرفت دانش و گسترش اکتشافات بشر بیشتر گردد، ایمان انسان به خداوند نیز قوی‌تر می‌شود.

با این تدبیر، قرآن مفهوم همراهی و همدوشی ایمان و علم را در جامعه‌ اسلامی‌رواج داد. بر پایه‌ همین موضع‌گیری قرآن که پیروی از خرافات را مردود اعلام کرد و تدبر و تفکر را در جامعه تشویق کرد، امتی به وجود آمد که منبع و مرکز دانش و هنر و فرهنگ در جهان شدند تا آنجا که بسیاری از مورخان و پژوهشگران غربی نیز به این امر اعتراف کرده‌اند.

ج) آزاد سازی انسان از بند شهوت
قرآن کریم همان‌گونه که اندیشه و عقیده‌ انسان را از قید و بندهای بت‌پرستی آزاد ساخت و خرد انسان را از چنگال خرافات نجات داد، همچنین اراده‌ انسان را نیز از چیرگی شهوت رهایی بخشید. انسان مسلمان در پرتو تعالیم قرآن توانست در برابر شهوات خود مقاومت کند و در مقابل تحریکات هواهای نفسانی خویش بایستد.

 خداوند در سوره‌ آل عمران آیه‌ 14 به نمونه‌ای از این ایستادگی و مقاومت و تثبیت آن در ژرفای جان انسان‌ها اشاره می‌کند: «مردم ظاهربین کوته نظر را آرایش حب شهوات نفسانی که عبارت از میل به زن‌ها و فرزندان و همیان‌های زر و سیم و اسب‌های با نشان نیکو و چهارپایان و مزارع است، جلوه‌گر شد، لیکن اینها همه متاع زندگانی فانی دنیوی است و نزد خداست همان منزل بازگشت نیکو».

پیامبر اکرم(ص) این آزادسازی انسان از بند شهوات نفسانی و خواسته‌های درونی‌اش را جهاد اکبر نامید.

کد خبر 32393

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز