سیدمجید حسینی: شهرداری تهران، با سازندگان بنای غیرقانونی پاساژ معروف علاءالدین «برخورد کرده است».

writing

من برآنم كه «برخورد اجتماعي» مفهومي پيچيده است كه نمي‌توان به راحتي فهميد و در موردش قضاوت كرد؛ در همين مورد برخورد با تخلف علاءالدين در ابعاد ذيل مطرح است كه كمك مي‌كند ما ماجراي « برخورد» اجتماعي را بهتر بفهميم:

1- «برخورد» در وهله اول عليه «زندگي روزمره» عمل مي‌كند؛ مردماني هستند كه آرام‌آرام و به‌صورت روزمره و البته كند مسيري را رفته‌اند كه از قانون و عرف و نفع كليت جامعه فاصله گرفته است، اين فاصله گرفتن در قالب زندگي روزمره بوده و طبيعتا آرام اتفاق افتاده و زندگي عده‌اي را آرام با خود هماهنگ كرده، مثلا پاساژ علاءالدين طبقاتي را ساخته و آرام آرام زندگي روزمره فروشندگاني به آن پيوند خورده و كم‌كم اين تخلف طبيعي شده؛حالا برخورد اجتماعي كه در اينجا تخريب طبقات غيرقانوني است، ضد‌زندگي روزمره عده زيادي عمل مي‌كند، آنهايي كه طي يك مدت بلند خودشان را با اين روند تنظيم كرده‌اند، حالا طي يك روز بايد زندگي‌شان را عوض كنند و جور ديگري زندگي كنند؛ پس مقاومت مي‌كنند.اين است كه مسئله اول «برخورد اجتماعي» تقابل آن با زندگي روزمره است، پس برخورد اجتماعي انرژي زيادي مي‌خواهد براي غلبه بر اين زندگي‌هاي طبيعي شده.

2- «برخورد» در وهله بعدي تقابل دارد با ساختارهاي «تقصيرانداز» اجتماعي؛ بدين معنا كه ما دائما در امور روزمره اشكالات، تخلفات و نارسايي‌هايي داريم كه باز دائما، ريشه ديگر و مقصر بالاتر از خودي براي آن مي‌شناسيم؛ مثلا اگر اينجا خلافي شده است برمي‌گردانيم به اينكه با وضعي كه قوانين كشور دارد، خلاف اقتضاي كار است، يا اگر فلان مسئول خلاف نمي‌كرد، اين خلاف هم نمي‌شد، يا اگر فرهنگ سياسي ما مسئوليت گريز نبود اينطور نمي‌شد يا اساسا چرا بايد با اين حلقه از تخلف برخورد كرد، لازم است حلقه‌هاي مهم تري از خلاف را شناسايي و برخورد كرد!

خلاصه ساختارهاي ذهن «تقصيرانداز» دائما افرادي را مقصر و «برخورد اجتماعي» در اين سطح را دچار اشكال عقلي يا اخلاقي مي‌دانند؛ برخورد اجتماعي طبيعتا بايد انرژي‌ گذار از اين چالش را هم داشته باشد؛ مثلا بتواند مبتني بر «فرم» و اينكه فرم و شكل قانون مبدا عمل ماست، انرژي گذار از اين تقصيرگرايي را ايجاد كند و اين هم كار بسيار مشكلي است.

3- «برخورد» در سطح بالاتري درگير مسئله «دانه درشت‌ها» مي‌شود؛ اگر بخواهد برخورد اجتماعي با سطوح كوچك و پايين تخلف اتفاق بيفتد از نظر مردم بي‌عدالتي يا حتي كلاه‌گذاري براي پوشاندن تخلفات بزرگ‌تر است؛ اما اگر بخواهد مانند همين نمونه علاءالدين با دانه درشت‌ها اتفاق بيفتد طبيعتا به‌خاطر روابط سياسي - اقتصادي اين افراد كه در سطح بسيار بالايي قرار دارد؛ نياز به ايستادن مقابل فشار واقعي و مادي و سياسي و اقتصادي و حتي شخصي دارد؛ برخورد اجتماعي در اين سطح خود نياز به انرژي زيادي براي مقابله با قدرت وارده از سوي افراد پر قدرت به لحاظ اقتصادي دارد و البته اين قدرت اقتصادي قطعاً همراه با قدرت سياسي جدي است.

4- «برخورد اجتماعي» در سطح شكلي درگير مسئله شكل و فرم قانون است؛ قانوني كه در كشور ما داراي تفسيرهاي متعدّد و پيچيده است كه بر بستر روابط اجتماعي و فردي سوار شده است؛ اگر بخواهي در يك سطح بالاي اجتماعي و اقتصادي با يك پديده ضد‌منافع عمومي برخورد كني، نياز داري انرژي زيادي براي همراه‌سازي‌ فرم قانون و تطبيق با آن انجام بدهي؛ چنانكه صاحبان نفع فردي كه قدرت اقتصادي خوبي هم دارند به هيچ وجه نتوانند از سوراخ‌هايي كه ممكن است عمل «برخورد» در فرم قانون داشته‌باشند، استفاده كنند و برخورد را از اثر بيندازند؛ انرژي همراه‌سازي‌ با اين قانون و قانون‌گرايي هم انرژي زيادي است و سخت توليد مي‌شود.

5- در برخورد اجتماعي، به‌خصوص با دانه درشت‌ها و افراد مؤثر اقتصادي مسئله نهايي افكار عمومي است؛ افكار عمومي البته فقط از ضابط قانون و برخورد‌كننده حرف نمي‌شنود؛ محيط سياسي و اجتماعي پر از صداهاي مختلف و پر از رقابت‌هاي سياسي، فرهنگي و اجتماعي است. يك برخورد اجتماعي، در يك متن پر از سرو صداي اجتماعي اتفاق مي‌افتد و افراد زيادي با داشتن انگيزه‌هاي متعدّد فكري، سياسي، اقتصادي و اجتماعي مقابل اين حركت قرار مي‌گيرند و افكار عمومي در كشاكش اين سر و صدا‌هاست كه بايد بسيج شود و از يك برخورد اجتماعي به نفع عموم دفاع كند؛ توليد چنين انرژي‌اي در فضاي پرتنش و پرسر و صداي اجتماعي براي بسيج افكار عمومي در برخورد اجتماعي بسيار مشكل است.

نهايتاً اينكه شهرداري تهران، در يك حركت يكروزه، اقدام به «برخورد» با متخلفين ساخت‌وساز در يك پاساژ بسيار معروف اقتصادي در شهر تهران كرد. پيچيدگي‌هاي پيش گفته همه مقابل اين حركت قرار دارد و انرژي زيادي لازم است كه از سد اين تقابلات عبور شود؛ اين انرژي زياد از هيچ منبع قانوني يا سياسي به تنهايي توليد نمي‌شود، مگر حمايت افكار عمومي وجود داشته باشد وگرنه هيچ سيستم قانوني يا سياسي به تنهايي توانايي توليد اين انرژي را براي گذر از سدهاي پيش‌گفته ندارد؛ به‌نظر يك‌بار بايد تقابلات فكري، جناحي و شخصي را كنار بگذاريم و اين انرژي را همه با هم توليد كنيم. انرژي‌اي كه تنها از افكار عمومي و پايين جامعه مي‌آيد و نخبگان كانال انتقال آن هستند؛ بياييد يك‌بار اين انرژي را همه با هم توليد كنيم و بيازماييم و يك «برخورد اجتماعي» به نفع عموم را موجّه‌سازيم.

  • مديرعامل نشر شهر
کد خبر 283122

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست داخلی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha