یکشنبه ۳ تیر ۱۳۸۶ - ۰۸:۲۰
۰ نفر

مهدی امیرپور: فقط یک نفر می‌تواند هر هفته رکوردهای آسیا را جابه‌جا کند و به فهرست برترین‌های جهان برسد؛ احسان حدادی.

باید اعتراف کنیم که احسان حدادی یک‌تنه دوومیدانی ایران را سرپا نگه داشته و این حرف عجیبی نیست. او کسی است که پس از مدت‌ها دوومیدانی ایران را احیا کرد و حتی در بازی‌های آسیایی دوحه اولین مدال طلای دوومیدانی ایران در سال‌های پس از انقلاب را برای کاروان ورزشی ایران گرفت.

او درحالی که هنوز یک سال به آغاز المپیک 2008 پکن باقی مانده سهمیه این مسابقات را هم کسب کرده و از حالا نام خودش را در فهرست کاروان ورزشی ایران در پکن می‌بیند.

وقتی بدانیم که در 20 روز گذشته 3 مرتبه رکورد پرتاب دیسک آسیا را شکسته و رکوردهایش به رکوردهای برتر دنیا تنه می‌زند، باید  خودمان را آماده کنیم تا او را با یکی از 3مدال المپیک 2008 پکن تصور کنیم؛ مدالی که بعید نیست طلا باشد.

وقتی احسان حدادی در قفس توری زمین دوومیدانی مجموعه ورزشی آفتاب انقلاب می‌‌‌ایستد، کسی احساس ناامنی نمی‌کند. کافی است پرتابگر دیگری در قفس بایستد و بخواهد دیسک پرتاب کند؛ آن‌وقت تمام دوندگانی که در پیست تارتان می‌دوند، کار را تعطیل می‌کنند تا دیسک به سر و کله‌شان نخورد. اما وقتی احسان دیسک پرت می‌کند، خیال همه راحت است که دیسک روی سرشان فرود نمی‌آید.

این اطمینان حتی در مسابقات هم وجود دارد؛ زمانی که حدادی به قفس توری پرتاب می‌رود، همه مطمئن هستند که او می‌تواند رکورد بزند. البته پارسال وقتی که او در بازی‌های آسیایی دوحه در 3 پرتاب ابتدایی خود خطا کرد، این اطمینان از بین رفت و همه مدال او را از دست رفته دیدند.

او در 3 پرتاب پایانی، حتی پرتابگر قطری را هم شکست داد؛ پرتابگری که با مربیگری ویکتور لیتوانیایی (مربی سابق احسان) به دوحه آمده بود و با این حال باز هم به حدادی باخت. حدادی با برنامه‌ریزی ویکتور که تا 2 سال پیش از آن، مربی‌اش بود حتی به قهرمانی جام جهانی هم رسید اما باز هم بحث پول کاری کرد که ویکتور از ایران برود و در جایی مربیگری کند که بی‌حساب و کتاب پول خرج می‌کنند.

با این اتفاق، احسان مدت‌ها بدون مربی تمرین کرد تا اینکه بالاخره فدراسیون دوومیدانی به فکر جذب یک مربی جدید برای او افتاد. «کیم بوخونسوف» پیرمرد 75 ساله‌ای که هر روز در مجموعه ورزشی انقلاب کرج برای خودش به زبان روسی فریاد می‌زند، مربی جدید حدادی است. او تا چند سال پیش مربی تیم ملی روسیه بود و حالا احسان را انتخاب کرده.

بوخونسوف مربی انحصاری حدادی است و تمام وقتش را برای او می‌گذارد. جالب اینجاست که او مترجمی هم ندارد؛ گویی حقوق ماهانه 5 هزار یورویی او به قدر کافی به فدراسیون فشار آورده تا دیگر قید مترجم را بزنند.

البته این موضوع مشکلی برای حدادی به وجود نیاورده؛ او چند سالی با مربیان روس و جمهوری‌های استقلال یافته شوروی کار کرده و به راحتی به زبان روسی حرف می‌زند. احسان و بوخونسوف یک همراه همیشگی دیگر هم دارند؛ کسی که احسان به او «عمو مهدی» می‌گوید.

عمو مهدی در اصل ماساژور حدادی است و آن‌قدر عضلات حدادی را ماساژ داده که احسان دیگر به ماساژ اعتیاد پیدا کرده. شاید برای همین بود که وقتی عمو مهدی همراه احسان به بازی‌های آسیایی دوحه نرفت، حدادی کمرش گرفت و حتی نتوانست 3 پرتاب ابتدایی خودش را درست بیندازد.

به هر حال الان دیگر حدادی ریسک نمی‌کند و هر جور که شده او را با خودش این طرف، آن طرف می‌برد. عمو مهدی چند روز پیش همراه احسان به بلاروس رفت. حدادی می‌گوید: «حتی اگر بخواهم آن دنیا هم بروم عمو مهدی را با خودم می‌برم. بدون عمو مهدی نمی‌توانم راه بروم».

پاداش سکوت
صندوق عقب زانتیای نقره‌ای رنگش را که باز کند، آدم یاد صندوق عقب پیکانی می‌افتد که علی پروین تمام باشگاه پرسپولیس را در آن جا می‌کرد. حالا صندوق عقب زانتیای احسان حدادی هم یک جوری تمام دارایی پرتاب دیسک ایران را درخودش جا داده.

توی صندوق ماشین احسان چند جفت کفش، چند تا دیسک، یک کیسه گچ و تعدادی وسیله آهنی دیگر برای تمرین هست؛ وسایلی که پدر احسان خودش آنها را برای او می‌سازد. البته تا چند سال پیش هم خود احسان در کارگاهی در 40 کیلومتری تهران به پدرش کمک می‌کرد و وسایل ورزشی می‌ساختند اما از وقتی که او جدی افتاده دنبال تمرین پرتاب دیسک، دیگر وقت نمی‌کند به پدرش کمک کند.

این صنعت پدر حسابی به نفع خانواده حدادی‌ها تمام شده؛ هم احسان توانست با کمک لوازم ساخت پدرش قهرمان آسیا شود و هم پدرش توانست با این کار وضع مالی خانواده را بهتر کند. به هر حال آنها در عرض 10 سال از افسریه که در جنوب شرق تهران است به خیابان میرداماد در شمال تهران کوچ کردند.

عمومهدی، همان کسی است که احسان می‌گوید به ماساژهایش اعتیاد پیدا کرده. می‌گوید بدون او به بهشت هم حاضر نیست برود!

البته خود احسان هم وضع مالی بدی ندارد. او برای یک سال حضور در لیگ برتر 30 میلیون تومان گرفته و بابت هر رکورد آسیایی که بزند هم 11 میلیون تومان می‌گیرد. این را هم اضافه کنید که به خاطر طلای دوحه، سازمان تربیت بدنی قول پاداش 50 میلیون تومانی به او داده بود که تا حالا چیزی به حساب او ریخته نشده.

حتی زانتیایی که زیر پای حدادی است هم انگار از پاداش‌های چند سال گذشته به حساب می‌آید. با وجود این خودش می‌گوید: «این پاداش‌ها اصلا با پاداش‌هایی که در دنیا می‌دهند قابل مقایسه نیست. در قطر یک ورزشکار رکورد کشورش را هم که بزند، با لگد می‌افتد به جان در دفتر رئیس فدراسیون که پاداش 100 هزار دلاری من را بده.آنها هم از ترس، سریع به طرف پول می‌دهند که تابعیت کشور دیگری را نگیرد».

البته این را هم باید اضافه کنیم که تا حالا قطر و یکی دو کشور حوزه خلیج فارس به حدادی پیشنهاد تغییر تابعیت داده‌اند که او هیچ‌کدام را قبول نکرده.

وقتی رکوردها پودر می‌شوند
احسان حدادی که در پایان سال 85 با 65 متر و 25 سانتی‌متر رکورددار آسیا بود، امسال هم 6 مرتبه رکورد آسیا را شکسته. او در فروردین و اردیبهشت 3 بار موفق به رکوردشکنی شد. احسان یک بار در رکوردگیری رسمی فدراسیون دوومیدانی به رکورد 66 متر و 18 سانتی‌متر رسید؛ این رکورد 93 سانتی‌متر بیش از رکورد آسیا که مال خودش بود، به حساب می‌آمد.

پس از آن در نیمه‌های خرداد او در عرض نیم ساعت 2بار دیگر رکورد آسیا را شکست تا سر جمع، رکوردش به 67 متر و 88 سانتی‌متر برسد. 10 روز بعد او در تورنمنت بلاروس توانست به رکورد 67متر و 95 سانتی‌متر برسد. با این اتفاقات، حدادی در عرض 3 ماه توانست رکورد خودش را 2 متر و 70 سانتی‌متر افزایش بدهد که در دنیای دوومیدانی طبیعی نیست.

البته این رکوردها وقتی در فدراسیون جهانی ثبت می‌شود که جواب تست دوپینگ هم ضمیمه پرونده شود؛ جوابی که احتمالا تا چند روز دیگر از آزمایشگاه کلن می‌آید. البته رکورد پرتاب دیسک در دنیا 74 متر است که ثبت شدن آن به 20 سال پیش برمی‌گردد؛ زمانی که در مسابقات تست دوپینگ نمی‌گرفتند و اساتید تا جایی که عشقشان می‌کشید دوپینگ می‌کردند.

یک نکته دیگر هم در رکورد‌گیری، وجود دارد؛ الان تمام پرتابگران دنیا برای رکوردزدن به نیویورک می‌روند؛ جایی که یک زمین دوومیدانی با 5 جایگاه پرتاب دارد. از آنجا که نیویورک حسابی بادگیر است، پرتابگران می‌توانند یکی از آن 5 جایگاه را که باد موافق دارد انتخاب کنند و رکورد بزنند. البته مدیران آن زمین حسابی از ورزشکاران پول تیغ می‌زنند و حدادی هم اصلا دوست ندارد در آن پیست رکورد بزند. این رکوردزنی اصلا احسان را ارضا نمی‌کند.

توفان مدال در 5سال
با اینکه همه احساس می‌کنند احسان حدادی، تنها پرتابگر دیسک تاریخ ورزش ایران است که این جوری درخشیده اما خودش اعتراف می‌کند که پیش از او هم جلال کشمیری در بازی‌های آسیایی 1976 تهران طلای پرتاب دیسک رامال خود کرده. به هر حال او از سال2002 تا حالا که تقریبا 5 سال می‌شود، هر نوع مدالی را که بتوانید تصور کنید، گرفته است؛ از مسابقات جوانان آسیا 2002 بگیرید که برنز گرفت تا بزرگسالان آسیا در آن سال که هشتم شد. البته در آن سال‌ها احسان چندان مهره شاخصی به حساب نمی‌آمد و پس از آمدن ویکتور لیتوانیایی به ایران در سال2003 زیر و رو شد.

او پس از آمدن ویکتور، برنز کشورهای اسلامی را گرفت و بعد در تورنمنت جوانان بلاروس 7 سانتی‌متر رکورد پرتاب دیسک جوانان جهان را زد. او سال بعد در مسابقات بزرگسالان آسیا 25/65 انداخت و رکورد آسیا را شکست. چند ماه پس از آن در غرب آسیا طلا گرفت و بعد در تورنمنت‌های بلاروس و قطر مدال طلا را مال خود کرد. احسان در 2 سال گذشته هم نایب قهرمان جوانان جهان و قهرمان بازی‌های آسیایی دوحه شد. البته او هنوز با افتخارات «الکنا» بهترین پرتابگر دیسک در دنیا فاصله زیادی دارد.

چطور قهرمان پرتاب دیسک شویم؟
در افسریه تهران زندگی می‌کرد. سال دوم راهنمایی را می‌گذراند که معلم ورزش مدرسه او را کشف کرد. در آن سال‌ها دوومیدانی، جذابیت الان را نداشت و بالاخره احسان با هزار مکافات قبول کرد که در مسابقات آموزشگاه‌های تهران وزنه بیندازد. او رکورد آن مسابقات را هم شکست و وزنه را 7 متر پرتاب کرد.

تابستان آن سال احسان حدادی تمام وقتش را گذاشت روی پرتاب وزنه و هر کاری کرد که برای مسابقات آموزشگاه‌های کشور در تیم تهران انتخاب شود؛ رکوردهای خوبی هم داشت اما در روز آخری که اعضای تیم را انتخاب کردند، نام او در لیست نبود.

انگار احسان را خط زده بودند تا یکی از «آقازاده‌ها» عضو تیم شود. احسان هنوز هم که به آن عصر دلگیر فکر می‌کند، اعصابش خرد می‌شود؛ «ما تهرانپارس تمرین می‌کردیم. وقتی فهمیدم خط خورده‌ام از تهرانپارس تا افسریه گریه کردم و همه مسیر را با پای پیاده آمدم.»

و این‌جوری بود که احسان حدادی قید دنیای پرتاب وزنه را زد. با این ماجرا آن‌قدر توی ذوقش خورده بود که رفت سمت ورزش‌های دیگر. باتوجه به هیکل درشتی که داشت گلر فوتبال شد. بعد هم که دیدند هیکل احسان‌خان روز به روز درشت‌تر می‌شود او را بردند در تیم‌های هندبال تا دروازه‌بانی کند.

او تا سال 1380 یعنی زمانی که جشن تولد 17 سالگی‌اش را هم گرفته بودند دیگر کاری به کار دوومیدانی نداشت. اما بازهم وسوسه پرتاب به جان احسان افتاد و بازهم رفت استادیوم شیرودی، تا خودش را به کمیته استعدادیاب فدراسیون دوومیدانی، معرفی کند؛ «آنجا هم می‌دانستم که اگر باز هم پسر یکی از اعضای فدراسیون با من رقابت کند، او را انتخاب می‌کنند ولی این‌بار دیگر نمی‌خواستم اتفاق دفعه پیش بیفتد.»

در عرض تنها چند ساعت و پس از اینکه اعضای کمیته استعدادیاب فدراسیون طول بازو و عرض شانه و دور کمر او را متر کردند، همه از کشف یک استعداد برای دوومیدانی ایران اطمینان پیدا کردند. البته این‌بار هم آنها نسخه اشتباهی برای حدادی پیچیدند و او را به رشته «پرتاب وزنه» فرستادند؛ هرچند که پس از چند ماه به اشتباهشان پی بردند و او را فرستادند تا «پرتاب دیسک» کار کند.

کمتر از 4 سال از حضور حدادی در پرتاب دیسک گذشته بود که او توانست تمام فدراسیون دوومیدانی را شگفت‌زده کند؛ او در مسابقات جوانان آسیا قهرمان شد و حتی رکورد جوانان آسیا را مال خود کرد. اما شگفتی چندماه پس از آن اتفاق افتاد؛ زمانی که او به مسابقات جوانان جهان رفت و توانست اولین مدال تاریخ دوومیدانی ایران در مسابقات جهانی را به گردن بیندازد.

رنگ مدال او به دیسک‌های بدرنگی که پرت می‌کرد، شباهتی نداشت؛ او مدال طلا گرفت و پس از آن بود که دیگر مردم ایران فهمیدند در دوومیدانی، رشته‌ای به نام «پرتاب دیسک» هم داریم. مدال هیجان‌انگیزی که او برای ایران گرفته بود. دوومیدانی را از بن‌بستی که در آن بود، درآورد.

کد خبر 24982

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز