گروه سیاسی: ایران و آذربایجان با وجود برخورداری از ریشه‌های تاریخی، دینی و فرهنگی یکسان در سال‌های اخیر روابط پر فراز و نشیبی را تجربه کرده‌اند.

پرچم جمهوری آذربایجان

احتمال استقرار سپر دفاع موشکی آمریکا در خاک آذربایجان، تردد تروریست‌های اسرائیلی در خاک این کشور که با هشدار وزارت اطلاعات کشورمان مواجه شد و اخیرا برگزاری کنفرانسی ضد‌ایرانی در خاک این کشور در ایام نوروز روابط ایران و آذربایجان را با چالش‌های جدی‌ای مواجه ساخته است. در این خصوص گفت‌وگویی انجام داده‌ایم با مهدی‌سنایی، عضو کمیسیون امنیت ملی و رئیس گروه دوستی پارلمانی ایران و آذربایجان که در ادامه می‌خوانید.

این موضوع در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مطرح شد و در فضای عمومی نیز طبیعتا رئیس کمیسیون و نمایندگان استان‌های شمال غرب به این موضوع واکنش نشان دادند و در هفته‌های گذشته یکی از موضوعات اصلی در حوزه رسانه در زمینه سیاست خارجی بود.

  • خب چه نتیجه‌ای گرفتید؟

ببینید جمهوری اسلامی ایران برای روابط خودش با آذربایجان اهمیت بسیاری قائل است و حسن‌نظر خودش را نیز در این رابطه به خوبی نشان داده است؛ هم جزو نخستین کشورهایی بوده که تمامیت ارضی جمهوری آذربایجان را به رسمیت شناخته و هم سیاست‌های جمهوری اسلامی ایران در منطقه هیچ‌گاه با جهت‌گیری مقابله با آذربایجان نبوده بلکه همواره سیاست کمک به رشد و توسعه و استقلال آذربایجان را پیگیری کرده است و معمولا در زمینه روابط ایران و آذربایجان عموما بررسی راهکار‌های ارتقای این روابط مطرح می‌شود و اینکه حجم مبادلات دو کشور باید افزایش پیدا کند و با توجه به پیوند‌های عمیق تاریخی‌، دینی و فرهنگی ایران و آذربایجان روابط باید در همه ابعاد سیاسی، فرهنگی و اقتصادی گسترش پیدا کند و تفاهمی برقرار شود تا دیگر شاهد به‌وجود آمدن برخی مسائل جزئی میان دو کشور که می‌تواند به روابط ما خدشه وارد کند نباشیم اما برگزاری کنفرانسی در باکو و مداخله در امور ایران از طریق ورود به بحث آذری‌های ایران اقدامی ناپسند بود که هیچ‌گاه جمهوری اسلامی ایران آن را بر نمی‌تابد. اگرچه سخنگوی ریاست‌جمهوری آذربایجان اعلام کرد که سیاست رسمی آذربایجان چیز دیگری است و این یک نشست خصوصی بوده اما این از نظر ما قابل‌قبول نیست. به هر حال برگزاری یک نشست در باکو، هرچند توسط نهاد‌های خصوصی مسئولیت‌هایی را متوجه جمهوری آذربایجان می‌کند و به نفع دو‌کشور هم نیست. این کار آب در آسیاب دشمن ریختن است چرا که دشمنانی در منطقه تلاش می‌کنند تا روابط ایران و آذربایجان را به هم بزنند.

  • این دشمنان چه کسانی هستند؟

من فکر می‌کنم که در سه بعد و سه سطح گروه‌هایی هستند که مایلند در روابط ایران و آذربایجان تنش ایجاد کنند. در سطح بین‌الملل آمریکا و اسرائیل مهم‌ترین کشور‌هایی هستند که تلاش می‌کنند تا روابط گرمی بین ایران و آذربایجان برقرار نباشد و بین افکار عمومی آذربایجان ایران را به‌عنوان تهدید معرفی کنند و با بهانه‌های ساختگی یک نوع فضای ایران‌هراسی را در منطقه دامن بزنند. این روند گاهی تا جایی پیش می‌رود که تلاش می‌کنند آذربایجان را به پایگاه دشمنان جمهوری اسلامی مانند گروهک منافقین قرار دهند و یا اینکه پایگاه‌هایی را در جمهوری آذربایجان ایجاد کنند که می‌توانند منشأ تهدید علیه ایران باشند. حتی در مقطعی اعلام کردند که آذربایجان می‌تواند پایگاهی برای حمله به ایران باشد و دائما هم به این توهمات دامن زده می‌شود. در سطح منطقه هم ایران رقبایی دارد که آنها به روابطشان با آذربایجان به‌عنوان یک اهرم برای ابراز دشمنی علیه ایران نگاه می‌کنند و ائتلاف‌هایی را ترسیم می‌کنند که تلاش دارند آذربایجان با ورود به این ائتلاف‌ها خودش را در مقابل ایران تعریف کند و روابط بنیادین و منطقه‌ای بین ایران و آذربایجان شکل نگیرد. در داخل آذربایجان هم گروه‌هایی هستند که تحت‌تأثیر عوامل خارجی قرار دارند و بعضا هم از سر ناآگاهی به تنش‌های میان ایران و آذربایجان دامن می‌زنند. بهانه‌هایی هم که مطرح می‌کنند مانند اینکه ایران به‌دنبال راه‌انداختن انقلاب در آذربایجان است و در امور داخلی آذربایجان مداخله می‌کند بحث‌هایی است که مبنای واقعی ندارد و بیشتر ساختگی است چون ایران در تمام این دو دهه سیاستش در قبال آذربایجان معطوف به حفظ استقلال و تمامیت ارضی این کشور بوده.

  • با این اوصاف دورنمای روابط این دو کشور را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

با توجه به زمینه‌هایی که اشاره کردم باید درنظر داشت که روابط آذربایجان و ایران نیاز به مدیریت دقیقی دارد چون با وجود این، همه عواملی که مایل به آرامش در این روابط نیستند از شکنندگی زیادی برخوردار است. از جهتی هم با وجود اینکه ایران و آذربایجان هر دو از مردمانی مسلمان و شیعه هستند که فرهنگی بسیار نزدیک به هم دارند اما در عین حال در یکی حکومت دینی برقرار است و در دیگری حکومت سکولار بنابراین این روابط از شکنندگی‌های خاص خودش برخوردار است و مسئولان عرصه دیپلماسی کشورمان برای اینکه این شکنندگی مورد سوءاستفاده دشمنان قرار نگیرد باید تدابیر ویژه‌ای درنظر بگیرند و با هوشیاری زیادی روابط را مدیریت کنند. از آن سو دولت آذربایجان هم باید توجه داشته باشد که دولت در زمینه برگزاری چنین نشست‌هایی بی‌مسئولیت نیست. چطور زمانی که اسلامگرایان چنین نشستی را برپا کنند دولت رصد می‌کند و درصورت لزوم یورش می‌برد و آن را بر هم می‌زند اما یک نشست بین‌المللی ضد‌ایرانی در کمال آرامش و آن هم با حضور نمایندگان مجلس آذربایجان در باکو برگزار می‌شود؟ آذربایجان باید به این نکته توجه داشته باشد که کشور کوچکی است در کنار کشور بزرگی مانند ایران که علاوه بر اینکه قدرت اول منطقه است و از اوراسیا تا خاورمیانه را تحت‌تأثیر خودش قرار داده، می‌تواند هم سرمنشأ چشمه‌های معنوی برای مردم آذربایجان باشد از جهت تاریخی و فرهنگی و زبان و ادبیات و هم اینکه در زمینه رشد و توسعه اقتصادی آذربایجان کمک‌دهنده باشد. از لحاظ حقوقی هم صرف‌نظر از موقعیت و قدرت و وسعت ایران، این دعاوی از سوی ایران خیلی جدی‌تر می‌تواند مطرح شود چون به هر حال خواهی نخواهی بخش بزرگی از منطقه قفقاز جزو قلمرو ایران بوده، اینکه دیگر بر کسی پوشیده نیست. بنابراین فکر می‌کنم جلوگیری از تکرار اقداماتی از این دست باید در دستور کار جمهوری آذربایجان قرار بگیرد و حفظ روابط و گسترش آن در دستور کار دو کشور قرار گیرد.

  • آیا در این زمینه امکان شکایت به مراجع بین‌المللی وجود دارد؟

طبیعتا اینها بحث‌هایی است که باید در جای خودش مورد توجه قرار گیرد و ابتدا در محافل آکادمیک و بعد هم در محافل حقوقی و قضایی مورد بحث و بررسی قرار گیرد. از آن زمانی که این اتفاقات افتاده نقشه دنیا در عرصه‌های مختلف بسیار تغییر و تحول پیدا کرده. به هرحال در اینکه نه‌تنها آذربایجان بلکه بخش‌های وسیعی از قفقاز جزو قلمرو ایران بوده تردیدی نیست. خب در یک شرایط عادی و حسن همجواری این بحث‌ها بیشتر بحث‌های تاریخی است و روی آنها مطالعات تاریخی و فرهنگی صورت می‌گیرد اما چنانچه اقدامات به شکلی باشد که تنش در روابط دو کشور ایجاد شود طبیعتا از قابلیت تبدیل به موضوعات سیاسی و حقوقی نیز برخوردار است. سیاست اصولی جمهوری اسلامی ایران در منطقه قفقاز حفظ و تقویت استقلال جمهوری‌های نو‌پا و تازه شکل گرفته بوه و در تمام طول دو دهه اخیر هم همین روش دنبال شده است.

  • در روزهای گذشته برخی نمایندگان استان‌های شمال غرب کشورمان بحث تجدیدنظر در معاهده ترکمنچای را مطرح کردند و آقای شریعتمداری هم پیشنهاد رفراندوم را عنوان کرد. این بحث‌ها چقدر جدی و عملیاتی است؟

طبیعتا اینها هیچ کدام سیاست رسمی کشورمان نیست اما پاسخ‌هایی است به اقداماتی که در کشور آذربایجان صورت گرفته. من فکر می‌کنم به هیچ وجه به نفع آذربایجان که کشور همسایه و دوست ماست نیست که وارد چنین فضایی شود و دلایل و سبب‌هایی را ایجاد کند که به این بحث‌ها دامن زده شود. به هر حال آنچه از زبان برخی نمایندگان و روزنامه‌نگاران گفته شد، ذهنیت بخش قابل توجهی از مردم ایران است و طبیعتا در چنین شرایطی دولت آذربایجان باید در روابط خودش با ایران با مراقبت و دقت بیشتری رفتار کند و اجازه ندهد برخی گروه‌هایی که در داخل آذربایجان یا خارج از این کشور به‌دنبال برهم زدن روابط این دو کشور هستند در داخل خاک آذربایجان چه به شکل برگزاری کنفرانس و چه به طرق دیگر ظهور و نمود پیدا کنند.

  • چند سالی است که این بحث در میان مردم مطرح است و دهان به دهان و در فضای مجازی می‌چرخد که معاهده ترکمنچای برای مدت محدود‌100ساله بوده و با اتمام این مدت باید اراضی جدا شده به کشور باز می‌گشت اما این اتفاق نیفتاده. شما این مطلب را تأیید می‌کنید؟

این موضوع قابل بررسی است و باید در زمان خودش مورد توجه قرار گیرد. اما این نکته را هم باید درنظر داشت که اگر هر کشوری بخواهد چنین دعاوی‌ای را مطرح کند کل نقشه دنیا باید به 200سال پیش بازگردد. خب کشور‌ها به‌تدریج مستقل می‌شوند و نقشه جهان پیوسته در حال تغییر است. در واقع باید اجازه داد نقشه‌های تاریخی به همان تاریخ بپیوندند. با این حال مستندات محکمی درخصوص تعلق بخش‌های وسیعی از قفقاز به ایران وجود دارد که در یک فضای تنش‌آلود این بحث‌ها حتما جای طرح دارد و قابل پیگیری هم هست.

  • ریشه این دشمنی‌ها و ایران‌هراسی‌ها در آذربایجان کجاست؟

ببینید، همانطور که اشاره کردم روابط ایران و آذربایجان به دلایل مختلف در عین حالی‌که روابط عمیقی است و دو کشور به‌دلیل پیوند‌های تاریخی و فرهنگی به هم خیلی نزدیک‌ هستند و من معتقدم که آذربایجان باید یکی از اولویت‌های اصلی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است و یکی از متحدین اصلی ما در منطقه باشد اما خب به دلایل مختلفی که عرض کردم این روابط از شکنندگی بالایی هم برخوردار است. در واقع دشمنان ما از اینکه یک کشور شیعه در منطقه به متحد ما تبدیل شود نگران هستند و معتقدند که این موضوع می‌تواند به افزایش قدرت منطقه‌ای ایران بینجامد. از سوی دیگر خود آذربایجان هم یک هراس‌ساختگی از انقلاب و اسلام در این کشور دارد. به هر حال مردم این کشور مسلمان و شیعه هستند و در آذربایجان هم می‌تواند مانند ترکیه در یک قالب دمکراتیک احزاب اسلامگرا می‌توانند فعالیت داشته باشند و درصورت فراهم بودن زمینه به قدرت هم برسند. این موضوع نباید باعث هراس این کشور بشود اما متأسفانه نه‌تنها در آذربایجان بلکه در مجموعه کشور‌های آسیای مرکزی و قفقاز، جمهوری‌های نوظهور این منطقه هنوز نتوانسته‌اند ارتباط مناسبی با اسلام برقرار کنند و تکلیف خودشان را با مسلمانان که جمعیت‌های قابل ملاحظه‌ای را در این کشور‌ها تشکیل می‌دهند مشخص کنند اما باید به این نکته توجه داشته باشند که احزاب اسلامگرا هم باید در یک چارچوب دمکراتیک اجازه فعالیت بیابند و ممانعت از فعالیت‌های احزاب اسلامگرا تنها موجب به حاشیه رانده شدن آنها نخواهد شد بلکه رشد گرایشات رادیکالی را هم به‌دنبال خواهد داشت. بنابراین گروه‌های اسلامی هم باید در آذربایجان امکان فعالیت مجاز داشته باشند. صدور انقلاب اسلامی هم بحثی است که از 20سال پیش دشمنان ما مطرح‌کرده‌اند و گفته‌اند که ایران به‌دنبال صدور انقلاب خودش به قفقاز است اما واقعا در این 20سال چه شواهدی به‌دست آمده که این موضوع را تأیید کند؟ من فکر می‌کنم نگرانی‌های آذربایجان بیشتر از اینکه واقعی باشد، نگرانی‌های خودساخته و تحت‌تأثیر القائات بیرونی است.

کد خبر 209584

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست‌خارجی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز