شنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۸۶ - ۱۵:۲۳
۰ نفر

ترجمه و اقتباس- پیمان کوهسار: متکلمان مسیحی در گذار تاریخ عموما به ارتباط تنگاتنگ بین کلام و کتاب مقدس اذعان کرده‌اند.

عده قلیلی از آنها، هم از متقدمان و هم از متاخران، طرح مسئله تفوق این ارتباط را مناسب دیده‌اند اما این مسئله‌پردازی همیشه از جانب اقلیت کوچکی ابراز شده است.

با این وجود، اجماع عمومی اخیر متکلمان- بی‌توجه به میراث کلیسایی، دوره تاریخی یا جهت‌گیری‌های کلامی- بر این است که کلام در برخی مسائل باید «مطابق با کتاب مقدس» باشد.

بر این اساس، به نظر می‌رسد که وظیفه متکلمان در واقع شکل دهی و سامان دادن به عناصر بسیار متفاوت کتاب مقدس (Bible) به صورت یک الگوی هماهنگ و استنباط اشارات و مضامین تعالیم کتاب مقدس برای جامعه مومن در یک نسل فرضی باشد.

واژه theology = (الهیات یا کلام) از گذشته تاکنون برای موارد دیگری هم مورد استفاده قرارگرفته است . مثلا، گاهی با مطالعه کلی دین همراه شده یا در مواقعی برای توصیف رشته‌ای از فلسفه که به مسائل ظاهری می‌پردازد به کار می‌رود.

در مجامع کلامی، کلام به طور اختصاصی‌تر به عنوان یک علم تخصصی در میان دیگر علومی که سرگرم بررسی و تامل در مفهوم ایمان مسیحی هستند به حساب می‌آید. با این حال مفهوم اصلی آن شامل بررسی نحوه ارتباط برقرار کردن  با خداوند است. باید گفت که گستره کلام، تمام مضامین و مفاهیم خود آشکارسازی (Self- Disclosure) یا تجلی الهی را در بر می‌گیرد.

یکی از سخت‌ترین وظایف متکلمان- حتی با فرض این ارتباط لاینفک- این است که ماهیت و چگونگی مرجعیت کتاب مقدس برای کلام را توضیح دهند. متکلمان همیشه بر سر مفهوم مرجعیت کتاب مقدس برای کلام توافق نظر نداشته‌اند. آنان در حقیقت از کتاب مقدس در آثار کلامی خود به طرق مختلف استفاده کرده‌اند. اما به طور کل از این مفهوم برای اشاره به این که نظرات کلامی به اندازه‌ای تحت تاثیر مرجعیت کتاب مقدس قرار دارند که در واقع کتاب مقدس آنها را شکل داده و مفهومشان را کنترل می‌کند، استفاده شده است.

کتاب مقدس در تلاش است تا دستورالعملی برای کلام بنیان گذاشته و سمت‌وسویی را برای توسعه و رشد موضوعاتی در آن طرح و پیشنهاد کند. علاوه بر این می‌توان گفت که کتاب مقدس برای کلام نقشی هنجاری یا ضابطه‌ای دارد چرا که کتاب مقدس مفاد، الگوها و اصول متعارف آن را مشخص می‌سازد.

 برای توجیه کار کلام باید در خود کتاب مقدس جستجو کرد. کتاب مقدس مملو از تاملات درباره مفهوم وحی الهی است. عیسی مسیح به طور منظم از متن عهد قدیم درس داده و تعلیم را یکی از ویژگی‌های اصلی رسالت خویش ساخته است. مردم از تعالیم او متعجب می‌شدند (متی 7:28) و او ادعا می‌کرده است که جوهره تعالیم وی از خداوند بوده است (یوحنا 7:16) پولس به آموزه‌ها اشاره کرده و طالب پیروی و اطاعت قلبی از آنها بود (روم. 6:17) و به مسیحیان نسبت به پس و پیش رفتن از آموزه‌ها و یا گرایش به هر آموزه‌ای هشدار داده شده است (افس. 4:14).

 متکلمان به چه شیوه‌ای آموزه‌های شفاهی را که برای هدایت کلیسا به کار می‌روند تهیه می‌کنند؟ کلام تا اندازه‌ای که کلیسا از آن استفاده می‌کند سه وظیفه اصلی بر عهده دارد: اولین و بارزترین وظیفه، ارائه «شیوه تفکر درباره ایمان» است.

حتی ساده‌ترین ایمان مسیحی هم یک عنصر آموزه‌ای دارد. وظیفه دوم متکلمان که از آغاز انگیزه‌ها و انفعالات بسیاری را برای کلام سبب شده این است که در برابر بدعت‌ها یعنی آن دسته از تعالیمی که در تقابل با ایمان کتاب مقدسی هستند بایستند. تداخل اناجیل و همه‌گونه تحریفات برای کلیسای اولیه مشخص شده بود و تاکنون نیز روشن‌تر شده است. اغلب این تحریفات منطق ذاتی و قانع‌کنندگی خودشان را داشته و می‌توانند به طور زیرکانه‌ای کلیسا را بر این دارند تا گنج الهی خود را با «طلای زرد» معاوضه کند.

در اینجا بحث بر سر یک وضعیت کلامی منحصر به فرد یا نظر و پیشنهادی برای هر نوع تبیین یا کنترل نیست. تفاسیر کلامی باید تشویق شده و سنن مختلف کلامی کلیسا می‌توانند و باید یکدیگر را آگاهی داده و غنی سازند.

سومین وظیفه کلام ارائه جهت و خط مشی است برای حیات جاری کلیسا به منظور اطمینان از این‌که کلیسا به رسالت مشخص کتاب مقدس خود در جهان معتقد می‌ماند. متکلم وظیفه دارد به کلیسا کمک کند تا در مورد حیات جمعی خود تامل کرده و به آن در بررسی این‌که آیا وظیفه خود یعنی «ابزار دست خدا بودن در جهان» را به انجام می‌رساند، کمک کند. متکلمان با این بررسی انتقادی از کتاب مقدس در جهت سنجیدن این‌که آیا کلیسا افراد و گروه‌ها را می‌تواند تبدیل به آنچه خدا از آنان خواسته بکند، استفاده می‌کنند.

این سه وظیفه خاص و انشعابات مختلف آنها نخستین مسئولیت متکلمان مسیحی را شکل می‌دهد. اما این‌که چطور متکلم این مسئولیت را به انجام می‌رساند نیاز به توضیح بیشتری دارد. یک چالش اساسی متکلمان این است که چگونگی ارتباط کتاب مقدس و کلام را کشف کنند و در این تلاش جهت توصیف این ارتباط شماری از مباحث به کار گرفته می‌شود. یک مسئله که معمولا به کار رفته است مبحث توسعه و به معنای این است که کلام، توسعه فهم دستوری- تاریخی یک متن یا مطلب است.

این مفهوم به این معناست که مسئولیت متکلمان این است که وقتی معنای اولیه یک گزاره کتاب مقدس مشخص شد، آن را به شکلی بزرگ‌تر شده دوباره بیان کنند به گونه‌ای که ارزش و معنای آن برای حیات کلیسا و جامعه مربوط با آن کاملا مشخص شود. در این مفهوم فرض بر آن است که ارتباط لاینفکی بین کتاب مقدس و آنچه که متکلم بیان می‌کند خواه متن و خواه یک گزاره، وجود دارد. تمثیل دیگری که معمولا به کار می‌رود «ترجمه» است.

 این برداشت با فرض این‌که کتاب مقدس و مسیحیان مدرن با زبان‌های متفاوت سخن می‌گویند آغاز می‌شود. وظیفه متکلم این است که زبان کتاب مقدس (زبان پیش از دوره علمی، زبان اسطوره‌ای، عبری و...) را به اصطلاحات معاصر که برای مردم امروز قابل فهم و استفاده باشد ترجمه کند. در این تعریف، کلام یک کار خاتمه‌ناپذیر است که پیام کتاب مقدس را به صور فکری و زبانی‌ای در می‌آورد که برای جامعه معتقد، مناسب و حیات‌بخش باشد.

کلام؛ پیام کتاب مقدس را قادر می‌سازد تا از ورای  زبان و موانع فرهنگی بجهد و با زبانی گیرا و متحول‌کننده در یک جایگاه فرهنگی جدید سخن بگوید. این تمثیل بر فرض وجود یک استمرار معنایی بین نظرات کلامی و کتاب مقدس استوار است. این تمثیل ظاهرا بر این فرض است که کتاب مقدس یک پیام دارد که می‌تواند به بیان معاصر ترجمه شود. دفاع از این فرض در دنیای وارونه معاصر سخت است.

واژه سومی که در توصیف ارتباط بین کتاب مقدس و کلام به کار می‌رود کلمه چکیده است. از این نقطه نظر متکلم مسئول جمع‌آوری و چکیده کردن تمام آن چیزی است که کتاب مقدس در مورد هر موضوع مشخصی بیان کرده است. کلام باید یک نظر متناظر از تعلیمات کتاب مقدس در مورد تنوعی از موضوعات فراهم آورد.

 مبحث نهایی که اغلب برای مرتبط ساختن کتاب مقدس و کلام به کار می‌رود، تخیل است. اگر کلام به عنوان عمل بازسازی تخیلی مفاد کتاب مقدس به گونه‌ای که بیشترین کمک را به کلیسا کند فهمیده شود متکلم در واقع همانند هنرمندی می‌گردد که درصدد است تا به طور تخیلی روح چیزی را تسخیر کند. متکلم به نحو تخیلی کتاب مقدس را به گونه‌ای که چگونگی حضور خداوند در میان مومنان را بیان کند تفسیر می‌کند.

 خطر این روش این است که به طور آشکاری هیچ حد و مرزی برای تخیل متکلم وجود ندارد بنابراین امکان این که تخیل متکلمان به جای کتاب مقدس زمینه و جایگاه کلام گردد به وجود می‌آید.  هیچ متکلمی قادر به انجام کار کلامی در خلأ نیست و نیازمند رجوع به اصول و سننی که قرن‌ها به این علم خدمت کرده‌اند، است.

با توجه به شرایط موجود در علم کلام و حیات کلیسا اصول زیر در اینجا به طور خاصی مهم جلوه می‌کنند:

1 -متکلم باید تحت کنترل ضابطه‌ای کتاب مقدس عمل کند. به طور فزاینده‌ای کسانی وجود داشته‌اند که در مورد این که کلام در عملکرد خود نیاز به کتاب مقدس ندارد بحث و استدلال کرده‌اند. هر چند ذکر این نکته شاید غیرضروری و کاملا واضح و مبرهن به نظر برسد. در واقع هیچ جنگ و جدالی با آنان که مباحث فلسفی و کلامی را بیرون از چارچوب مرجع و ماخذ تبیین می‌کنند وجود ندارد، به ویژه اگر این کار به عنوان بخشی از مطالعات آکادمیک دینی انجام شود.

2 -متکلم نیاز به این دارد که به وسیله اصول کلی هرمنوتیک کنترل شود و کلام را بر پایه فهم ساختاری- تاریخی کتاب مقدس بنا گذارد. متکلمان در رشد و توسعه یک نظام یا در طلب بیان مجاب‌کننده یک دیدگاه بسیار بعید است که قواعد منطقی و محکم هرمنوتیکی را زیرپا بگذارند. حتی کارل بارت که  کتاب «جزمیت‌های کلیسا»ی وی یکی از موثرترین تلاش‌ها در قرن ما جهت ارائه کلامی که در وحی کتاب مقدس ریشه دارد، است گاه‌گداری نسبت به کار محققان کتاب مقدس کاملا بی‌تفاوت  بوده  و حتی سرپیچی می‌کند.

برای وی وحی یک معجزه محض است و با نور خودش می‌درخشد و تحقیق کتاب مقدس ممکن است حتی کاملا بی‌ارتباط با آن باشد.نقطه نظر بارت باید درک شود اما نباید امروزه به کار بسته شود. کلامی که بر حول وحی کتاب مقدس متمرکز شده و به وسیله بهترین تحقیقات انجیلی، مجهز و محکم شده به بهترین نحو در یک دوره طولانی به کلیسا خدمت خواهد کرد.

3 -متکلم باید نسبت به پیش‌فرض‌های مربوط به ماهیت کتاب مقدس صریح و بی‌پرده باشد. لازم نیست که همه متکلمان به کتاب مقدس به یک شیوه نظر کنند. در واقع این حقیقت که کتاب مقدس به انحای مختلف درک شده یک بحث کلامی در باره «تنوع» به وجود آورده است که کلیسا را بسیاری غنی ساخته است.

 اما آنچه مورد بحث است این است که متکلم، کلام را به همراه پیش‌فرض‌های خود درباره کتاب مقدس به نگارش درمی‌آورد. متکلم تنها با عمل کردن به این شیوه، کلام را تحت حمایت کتاب مقدس درمی‌آورد.وحی بودن کتاب مقدس به چه معناست؟ کتاب مقدس چگونه وحی است و یا شامل وحی می‌شود؟ کتاب مقدس چگونه برای کلام و حیات کلیسا مرجعیت دارد؟ کتاب مقدس چگونه به عنوان یک راهنمای ضابطه‌ای برای متکلم در انجام کار کلام عمل می‌کند و متکلم تا چه اندازه می‌تواند متکی به قضایا و کار نقد تاریخی کتاب مقدس باشد؟ نتیجه کار متکلم اساسا با نوع جواب‌هایی که به این سئوالات و دیگر سئوالات در مورد ماهیت کتاب مقدس داده می‌شود تحت تاثیر قرار می‌گیرد.کلام رودلف بولتمن در اینجا نمونه خوبی برای ماست.

کلام او مشخصا به فهم وی از کتاب مقدس وابسته است. وی برآن است که وقتی موضوعات غیرعلمی از کتاب مقدس زدوده شود به بهترین نحو فهمیده شده و به انسان‌های معاصر مربوط می‌شود. پس مباحث جدید بیشتر در راستای الگوی فکری انسان‌های معاصر می‌تواند شکل گیرد.

4 -متکلم باید نسبت به روش کلامی که به کار بسته می‌شود کاملا آگاه باشد. همچنین هیچ روش کلامی نباید به عنوان تنها راه پرداختن به کلام در نظر گرفته شود. کتاب مقدس و روش کلامی کاملا مرتبط به هم بوده و کیفیت کار کلامی منوط به تداوم ارتباط با دو مسئله مذکور است.منظور از روش کلامی، اسلوب قاعده‌مند و منظمی است که متکلم در نگارش کلام به کار می‌بندد.

 این کار شامل فرضیات مربوط به معرفت‌شناسی و به طور اخص چگونگی شمول یا اشاره کتاب مقدس بر حقیقت خداوند است. همچنین این کار به عنوان یک پل سازمان‌دهنده بین کتاب مقدس و نگارش کلام عمل می‌کند.

5 -متکلم باید از یک جهت‌گیری کلامی معین برخوردار باشد.  این جهت‌گیری، چگونگی قرائت کتاب مقدس را تحت تاثیر قرار خواهد داد و به این ترتیب قالب ارجاعی را که کلام براساس آن به نگارش درمی‌آید، کنترل خواهد کرد. مقامات سنتی لیبرال و محافظه‌کار، گرایش‌ها و تمایلاتی – هر چند کم‌ارزش- را در مورد کتاب مقدس و عملکرد آن در کار کلام مطرح ساخته‌اند. لیبرال‌ها بیشتر مایل هستند که در رجوع به اصول سنتی و قواعد اعتقادی و کاربرد متن کتاب مقدس به آزادی، عمل کنند. محافظه‌کاران بیشتر تمایل دارند تا بر وحی بودن و مرجعیت کتاب مقدس و ارزش گزاره‌های ایمانی کلاسیک تاکید ورزند.

6 -متکلم باید از چگونگی تاثیر هدف کار بر قرائت کتاب مقدس کاملا بااطلاع باشد.همان‌طور که گرایش کلامی استفاده متکلم از کتاب مقدس را تحت تاثیر قرار می‌دهد، بیشتر از آن هدف خاصی که متکلم در ذهن خود دارد بر کار او تاثیرگذار است. هدف ممکن است اعتقادی و متناظر باشد  و یا  به دنبال مساعدت جامعه معتقد در فهم اصول ایمان مسیحی باشد. هدف ممکن است جدلی بوده و به دنبال آزادی انسان‌های مظلوم باشد.

 هدف ممکن است ایده‌آل بوده و کلیسا را وادار به بازی کردن یک نقش بسیار فعال در طلب صلح و عدالت سازد یا این‌که ممکن است مشخصا هدف شاخصه کشیشی را  دارا  باشد که فراهم آورنده هدایت، راحتی، رفاه و امید برای جامعه مسیحی باشد.

 7- کیفیت یک اثر کلامی وابسته به اعتبار ارجاعاتی است که متکلم از کتاب مقدس می‌دهد. کلام ماهیتی استنباطی دارد. متکلم باید به تعداد زیادی از مطالب کتاب مقدس نظم داده و بدون این‌که مطالب را در هیچ ترتیب ساختگی بگنجاند، عمل کند. نتایج منطقی و محکم کلامی از گزاره‌های کتاب مقدس ناشی شده و هر ترتیب قاعده‌مندی از مطالب باید از جانب خود آنها حاصل آید. متکلم باید از وسوسه استنباط نتایج بسیار زیاد از مطلب واحدی خودداری کند چرا که دسته‌بندی گزاره‌های کتاب مقدس در مباحث منظم و مرتب در قیاس با پیچیدگی و میزان مطالب آن عملا به جا نیاوردن شرط انصاف است.

8 - کیفیت یک اثر کلامی تا اندازه‌ای وابسته به نامحدودی و زمان‌پذیری آن است. یک نظام کلامی خوب نظامی پویا، انعطاف‌پذیر و قابل تغییر و تعدیل است. همان‌طور که اطلاعات جدید به دست می‌آید متکلم هم باید به موقعیت کلامی خود اجازه دهد تا به وسیله آنها تغییر یافته و غنی شود. دیدگاه‌های جدیدی هم نسبت به مطالب کتاب مقدس بروز می‌کند که نظام کلامی باید به اندازه کافی انعطاف‌پذیر باشد تا به وسیله این نظرات جدید متحول شود و تعدیل و اصلاح شود.

 علاوه بر این کلیسا در هر نسلی باید با یکسری مسائل و دغدغه‌های جدید سر و کار داشته باشد و متکلم هم باید با تهیه راهنمای کلامی برای کلیسا به عنوان نهادی که خود را وقف تحقق اراده خداوند کرده است جوابگوی این دغدغه‌ها باشد.

این 8  اصل قصد ندارند تا راهنمای قابل درک یا توصیفی کار کلام باشند، اما آنها بعضی از دستورالعمل‌ها را جهت مساعدت متکلم در استفاده از کتاب مقدس برای خدمت به جامعه ایمانی  ارائه می‌دهند.

کد خبر 20131

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز