دنبال یک لقمه جون

«مگر این‌که من هم تومور مغزی بگیرم تا به عنوان یکی از بیمارهات کمی هم به من توجه کنی. »

«خوبه بیام سر چهارراه و بگم آقا مستقیم، اون وقت  تو هم فکر کنی مسافرم و صدام رو بشنوی و ترمز کنی! فقط اون وقته که می‌تونم بفهمم اصلا منو می‌بینی و گیرنده‌ای برای درک فرکانس صدای من تو گوش‌های تو هست یا نه»!

شکایت زن‌ها از کار زیاد مردها و ابراز ناراحتی از توجه بیش از اندازه مردها به شغل‌شان، یک مسأله رایج و یک مشکل نسبتا عمومی است. بسیاری از خانم‌ها از خودشان می‌پرسند چرا شوهرشان این‌قدر به کارش اهمیت می‌دهد، ولی در مقابل، آن‌طور که باید، خانه و زندگی و مسائل عاطفی خانواده برایش مهم نیست. این موضوع شاید به تفاوت نگاه مرد و زن به زندگی، کار و مسائل پیرامون آن‌ها برگردد.

بیکاری یعنی ضعف یکی از دلایلی که مردها زیاد کار می‌کنند، این است که از نظر آن‌ها، نداشتن کار مناسب و پیشرفت نکردن در کار، یک ضعف به حساب می‌آید و آن‌ها دوست ندارند در نظر همسرشان ضعیف جلوه کنند. به همین خاطر، قبل از هر چیز، دوست دارند برای این که در نظر همسر و فرزندان‌شان فردی قوی و موفق باشند، روز به روز به موفقیت‌های شغلی بیشتری دست پیدا کنند. در واقع، مردها فقط برای به دست آوردن پول و ثروت بیشتر کار نمی‌کنند؛ در بیشتر مواقع تلاش آن‌ها برای کسب احترام و موقعیت اجتماعی بهتر برای خود و خانواده‌شان است. 

پیشرفت شغلی و احساس بهتر علت دیگری که مردها زیاد کار می‌کنند و کار برایشان مهم است، این است که آن‌ها وقتی کار می‌کنند، احساس بهتری دارند.

 طبق نتایج یک بررسی و نظرسنجی که از سوی مرکز تحقیقات روان‌شناسی و جامعه شناسی آمریکا انجام شده است، 50 در صد مردها اعلام کرده‌اند که وقتی در اوج پیشرفت کاری بوده‌اند، از زندگی خانوادگی‌شان هم بیشتر لذت برده‌اند، 35 درصد گفته‌اند که زمان زیادی را در محل کارشان می‌گذرانند و فقط 11 درصد از آن‌ها قبول کرده‌اند که بیشتر ازخانواده به کارشان توجه کرده‌اند.

البته عکس این موضوع هم صادق است؛ یعنی مردانی که زندگی خانوادگی موفق داشته‌اند، در کارشان هم موفق‌تر عمل کرده‌اند.   از تو ممنونم مردها برای فراهم کردن نیازهای خانواده‌شان و برای این‌که احساس رضایت کنند و آرامش داشته باشند، کار می‌کنند و در مقابل هم دوست دارند این تلاش صادقانه آن‌ها از طرف همسرشان درک شود و از آن‌ها قدردانی شود. وقتی مردی بعد از یک روز کار و تلاش به خانه برمی‌گردد و به جای تشکر با نارضایتی همسرش مواجه می‌شود، احساس می‌کند نتوانسته رضایت او را جلب کند و به همین خاطر، باز هم بیشتر و بیشتر کار می‌کند تا رضایت و آرامش را به خانه‌اش بیاورد.

در واقع، او از نیاز واقعی همسرش به مقداری توجه و مهربانی و همسرش هم از نیاز او به قدردانی از تلاش‌های صادقانه‌اش آگاه نیستند.  

خانه محل زندگی یا استراحت آقایان، خانه را محل استراحت می‌دانند و دوست دارند وقتی بعد از یک روز کار و تلاش به خانه می‌آیند، بتوانند راحت و آسوده استراحت کنند‌، به آرامش برسند و برای روز کاری بعد آماده شوند.

 آن‌ها به فرصتی نیاز دارند تا استرس‌ها و مشکلات و فشارهای کاری را فراموش کنند. به همین خاطر، این حق را به خودشان می‌دهند که وقتی به خانه می‌آیند همسرشان از آن‌ها انتظار دیگری نداشته باشد. واقعیت هم این است که آقایان در محل کارشان با تمام توجه و تلاش کار می‌کنند، اما به خانه که می‌آیند انگار از سطح هوشیاری‌شان کم می‌شود.

 آن‌ها برای مشکلات مطرح شده در جلسات کاری راه حل‌های خلاقانه و موثر و مفید ارائه می‌دهند، اما وقتی همسرشان در خانه در مورد مشکلاتش با آن‌ها صحبت می‌کند، احساس می‌کنند، دارند متهم می‌شوند و می‌خواهند از خودشان دفاع کنند.

آن‌ها این توانایی را دارند که موضوعات و مسائل مطرح شده در هر جلسه کاری را جمع‌بندی کنند و به نتیجه برسانند، اما بحث آن‌ها با همسرشان در مورد نوع دکوراسیون خانه و این که آیا لباسی که همسرشان پوشیده زیباست یا نه، اغلب اوقات بدون یک پایان مشخص و درست و حسابی و معمولا بی‌نتیجه باقی می‌ماند.

در چنین شرایطی خانم‌ها به خودشان حق می‌دهند که تعجب کنند و حیرت زده از همسرشان بخواهند که در مورد این موضوع به آن‌ها توضیح بدهد.   وقتی وضع بدتر از آن چه هست می‌شود وقتی خانم‌ها به همسرشان پیشنهاد می‌کنند که از این به بعد کمی کمتر کار کن و در عوض یک مقدار بیشتر به ما توجه کن، با این پاسخ روبه رو می‌شوند که « ای بابا، مثل این که من هر کاری می‌کنم و هر زحمتی می‌کشم برای آسایش و آرامش شماست، وگرنه برای من همین یک پیراهن و یک تکه نان هم کافیه. اصلا اگر خسته شدی، من حاضرم کارهای خانه را هم انجام بدهم، به شرط این که دیگر غر نزنی و شکایت نکنی.»

وقتی مردی این پیشنهاد را به همسرش می‌دهد، بدون این که بداند، اوضاع را وخیم‌تر می‌کند. با این کار او حق درد دل کردن و بیان احساسات را هم از همسرش می‌گیرد و از او می‌خواهد که همیشه فقط در یک حالت، آن هم خوشحال و راضی، در مقابل او ظاهر شود. از طرف دیگر، از یاد نبریم که آقایان اصولا منش و روحیه «عملگرا» دارند.

تنها راهی که آن‌ها برای توجه نشان دادن به چیزی بلدند، این است که برای آن تلاش کنند و کاری انجام دهند. به همین خاطر از این جمله که «به خانواده‌ات بیشتر توجه نشان بده» این را می‌فهمند که باید در کارهای خانه مشارکت بیشتری داشته باشند.  

راه حل مسأله راه حل این موضوع، مثل بقیه مشکلات و موضوعات خانوادگی، درک طرف مقابل ، رعایت حق و حقوق همدیگر و تلاش برای برآورده کردن خواسته‌های طرف مقابل است.

در این مورد خاص کافی است زن از تلاش همسرش برای فراهم کردن موقعیت مالی و اجتماعی بهتر برای خانواده قدردانی کند و به او این فرصت را بدهد که در خانه استراحت کند. در مقابل، مرد هم نیاز همسرش به توجه را جدی بگیرد و بعد از این که استراحت کرد، زمانی را برای گوش دادن به درددل و مشکلات همسرش در نظر بگیرد و سعی کند در این زمان‌ها نه تلویزیون تماشا کند و نه خودش را سرگرم خواندن روزنامه کند، بلکه فقط و فقط به حرف‌های همسرش توجه کند و آن‌ها را با گوش جان بشنود و بداند که همین توجه مهم است و همیشه هم لازم نیست حتما کار خاصی انجام دهد.

در نهایت، اگر مردی می‌بیند نمی‌تواند بین توانایی‌های کاری و زندگی خانوادگی‌اش تعادل برقرار کند، بهتر است در اولویت‌بندی‌ها و برنامه‌ریزی‌های خود تجدید نظر کند و آن‌ها را باهم متناسب کند.