محسن تولایی: شکستن حلقه‌های بسته مدیریتی یکی از مهم‌ترین شعارهای انتخاباتی محمود احمدی‌نژاد در سال 84بود که به همراه انتقاد از دولت‌های پیشین تأثیر زیادی در جذب آرای مردم داشت.

مدیریت دولتی

اکنون دولت‌های نهم و دهم به‌عنوان رکورددار جابه‌جایی مدیران در میان دولت‌های پس از انقلاب شناخته می‌شود. این جابه‌جایی‌ها اگرچه بنا به عرف سیاست در ایران در مرحله تغییر دولت‌ها بدیهی به‌نظر می‌رسد اما در دولت‌های نهم و دهم کم نبودند چهره‌هایی که خیلی زود ستاره اقبالشان رو به افول گذاشت و کارشان به جدایی رسید. تغییرات پی در پی مدیریتی این روزها به پاشنه آشیل دولت دهم تبدیل شده و انتقادات بی‌شماری را برانگیخته است که از آن تعبیر به بی‌ثباتی و ناهماهنگی در امور اجرایی کشور می‌شود.

گذشت بیش از هفت سال از عمر دولت‌های نهم و دهم فرصت مناسبی بود تا درباره نتایج این جابه‌جایی‌ها با محمدحسین فرهنگی، عضو هیأت رئیسه مجلس نهم به گفت‌وگو بنشینیم.

  • آقای فرهنگی؛ چرا پس از هفت سال انتقاد از حلقه‌های بسته مدیریتی جای خود را به انتقاد از بی‌ثباتی‌های مدیریتی داده است؟

اینکه ما قائل به سرقفلی برای پست‌ها و مسئولیت‌ها باشیم به ضرر کشور است. مدیریت‌های ضعیف و ناسالم نباید به بهانه ثبات مدیریتی سرجایشان بمانند، چراکه جلوی ضرر را هر کجا بگیریم منفعت است. ما در انقلاب چه بسا مدیرانی داشته‌ایم که با وجود عدم‌شناخت و نداشتن اطلاعات صحیح به‌دلیل ثبات مدیریتی، کشور را متحمل خسارت چندین و چندساله کردند. بنابراین شعار آقای احمدی‌نژاد در اصل درست بود، اما آنچه اتفاق افتاد در بسیاری جاها خلاف اهداف مدنظر بود. ظاهرا دولت در این تغییر و تحولات مهم‌ترین عنصر را هماهنگی میان اعضای کابینه درنظر گرفته بود. در اینجا باید گفت هماهنگی میان اعضای قوه مجریه ضرورت دارد اما همه مسئله این نیست. دولت ‌باید در چینش مدیران خود پارامترهای دیگری مانند کارآمدی و توانمندی را نیز لحاظ می‌کرد. درحال حاضر این سؤال مطرح است که آیا با تغییرات، توانمندی حاصل شد یا خلاف آن اتفاق افتاد؟

  • با فرض مدیریت‌های ضعیف و ناسالم در دولت‌های قبل چرا چهره‌های معتمد دولت نهم و دهم پی درپی تغییر کردند؟

دولت ‌باید در بدو انتخاب و تصمیم‌گیری با دقت بیشتری دست به گزینش همراهانش می‌زد. افرادی که منصوب می‌شوند دارای سوابقی هستند و این سوابق می‌تواند تا حدودی بیان‌کننده موفقیت یا عدم‌موفقیت فرد در سمتی باشد که برای وی درنظر گرفته می‌شود. آسیب ما تنها معطوف به بسته‌بودن حلقه مدیریت‌ها نیست. پس از هفت سال اکنون این پرسش مهم فراروی دولت قرار دارد که ما در اقتصاد و سرمایه‌گذاری‌های ملی در بخش‌های مختلف تا چه میزان مجاز به آزمون و خطا هستیم؟ دولت آقای احمدی‌نژاد می‌توانست طی این سال‌ها گوشه چشمی نیز به روش رهبر معظم انقلاب در تعیین رؤسای دستگاه‌های تحت نظر ایشان داشته باشد. رهبرمعظم انقلاب ضمن آنکه اصراری بر حفظ افراد در مناصب مختلف ندارند، در انتخاب‌های اولیه از مشاوران و کارشناسان کمک می‌گیرند. ایشان در انتصاب‌های خودشان حداکثر ثبات را درنظر گرفته و به آن عمل کرده‌اند و کشور از چنین ثبات‌هایی سود برده است.

  • دولت از تیرماه سال‌جاری تاکنون 11استاندار کشور را تغییر داده است که از آن به‌عنوان موج جابه‌جایی مدیران دولتی یاد می‌شود. دلیل این تغییرات را چه می‌دانید؟

برخی از این استانداران قبلا نیز استاندار بوده‌اند. چرخش مدیران در استان‌های مختلف فی نفسه اتفاق نامناسبی نیست. یک فرد ممکن است در استانی دارای محدودیت‌هایی باشد و در استان دیگر با تجدیدنظر در روش‌های خودش بتواند بخشی از مشکلات قبلی را حل کند. نفس ورود افراد تازه نفس به حوزه‌های مدیریتی و کاری نیز اقدام ناپسندی نیست. ما باید در حوزه مدیران میانی که استانداران نیز جزو آنها هستند اجازه ظهور و بروز ابتکارات جدید را نیز بدهیم. با این همه جابه‌جایی‌ها ممکن است منجر به پسرفت در کارآمدی مورد نیاز مردم یک استان شود؛ همچنان که در دولت نهم و دهم مصادیق این امر را نیز مشاهده کرده‌ایم.

  • این تغییرات در سال پایانی دولت چه کمکی به مسائل استان‌ها می‌تواند بکند؟

این را باید از خودشان بپرسید تا متوجه دلایل‌شان شوید.

  • مردم، علما، نمایندگان و نخبگان سیاسی بسیاری از استان‌ها مخالف این جابه‌جایی‌ها در سال پایانی فعالیت دولت بوده‌اند.

نه. بعضاً با استقبال نمایندگان استان‌ها نیز همراه بوده است؛ مثلاً در استان فارس.

  • ولی قبول دارید که غالب این جابه‌جایی‌ها با مخالفت همراه بوده است؟

نه. قبول ندارم. مورد به مورد باید بحث و بررسی شود.

  • من تعریضی به آن بخش از سخنان‌تان دارم که گفتید چرخش استانداران منجر به پیشرفت استان‌ها می‌شود. بسیاری از کارشناسان معتقدند استانداران باید شناخت کاملی نسبت به ویژگی‌های استان خود داشته باشند و بهتر است این افراد بومی منطقه خود باشند تا به درک کامل‌تری از مسائل برسند. با جابه‌جایی استانداران، آنها چگونه می‌توانند نسبت به مسائل استان شناخت پیدا کنند؟

اینها موضوعاتی قابل بحث هستند و نمی‌شود با احکام کلی درباره آنها صحبت کرد. چه بسا مدیر توانمندی که با تغییر جایگاه مدیریتی‌اش بتواند ضمن پرهیز از کاستی‌های گذشته ظهور و بروز موفق‌تری داشته باشد. بحث مدیریت بیش از آنکه به کلیشه‌هایی که شما به آن اشاره کردید مربوط باشد به توانمندی و کارآمدی خود مدیران ارتباط دارد. مدیر اگر توانمندی بالایی داشته باشد ظرف مدت کوتاهی می‌تواند بر همه موضوعات استان تسلط نسبی پیدا کند و با به کارگیری ظرفیت‌های مختلف سکوی پرشی را برای استان فراهم کند؛ ضمن اینکه برخی با توقف در جایگاه‌های مدیریتی ابتکاراتشان تحلیل می‌رود و حفظ آنها در آن جایگاه نه به نفع خودشان است و نه به نفع استان، چون فرد،خودش را در چارچوب‌هایی محدود کرده و عملاً حرف جدیدی برای گفتن ندارد. اما به‌طور کلی در شرایط مطلوب ثبات بهتر از دگرگونی‌ها و نوسانات است، مشروط به آنکه ثبات باعث ایجاد مشکل برای مدیر و استان تحت امرش نشود. البته در تغییرات اخیر استانداران برخی شائبه‌های سیاسی نیز مطرح است که در جای خود قابل بررسی است.

  • آمار جابه‌جایی استانداران در دولت‌های نهم و دهم به عدد 90رسیده که رکورد محسوب می‌شود. این آمار طبیعی است؟

من آمار ندارم. نمی‌توانم این موضوع را تأیید یا تکذیب کنم.

  • این آمار را سایت نزدیک به آقای پورمحمدی که خودشان وزیر کشور دولت آقای احمدی‌نژاد بوده‌اند منتشر کرده است.

این رقم در هشت سال نامتعارف نیست. در گذشته نیز همین نوسانات وجود داشته است.

  • اما نه به اندازه دولت‌های نهم و دهم. خراسان شمالی در هشت سال گذشته شش استاندار عوض کرده است.

خراسان شمالی از استان‌های جدیدالتأسیس است. چنین استان‌هایی مشکلات گوناگون دارند و جابه‌جایی‌ها نیز جزو همین مشکلات هستند. دولت بهتر است با کار کارشناسی دقیق چهره‌هایی را برای استان‌ها انتخاب کند که بعدا مجبور نشود همان‌ها را کنار بگذارد. چنین رویکردی در جابه‌جایی استانداران باعث افزایش هزینه‌های استان‌ها می‌شود.

کد خبر 191898

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار دولت

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز