دوشنبه ۱ آبان ۱۳۹۱ - ۰۶:۲۵
۰ نفر

محمد رضا عبدالملکیان*: قریب به سه دهه از حضورم در فضای نشر و ادبیات کشور می‌گذرد.

 از این بابت می‌توانم بگویم با مسائل و مشکلاتی که در این حوزه وجود دارد آشنا هستم. در کشور ما به اقتضای شرایط و در زمان‌های مختلف همواره اوضاع پیچیده‌ای بر نشر حاکم بوده است. اگر بخواهم روی یکی از عوامل تأثیرگذار در این مجموعه شرایط پیچیده تأکید کنم با فاکتور گرفتن موضوع مهمی چون اقتصاد نشر، می‌توانم عدم‌وجود و اوضاع و احوال حضور نشر تخصصی در کشور را نام ببرم. این مسئله کوچکی نیست و از این زاویه می‌توان بیشترین انتقاد را به کل سیاستگذاری‌های حوزه فرهنگی وارد کرد. جای تأسف است که در حال حاضر حدود چهار هزار مؤسسه انتشاراتی در کشور وجود داشته باشد و این تعداد هیچ مزیتی برای مجموعه فرهنگ و نشر ما محسوب نشود چرا که به سختی می‌توان در میان این همه ناشر، ناشران تخصصی یافت. در حوزه شعر که حوزه تخصصی من است به‌جرأت می‌توان گفت تعداد ناشران تخصصی انگشت‌شمار است.

برای ارزیابی این ادعا کافی است به نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران که ویترین تمام عیار نشر و کتاب کشور است نگاهی بیندازیم. چرخشی کوتاه در این نمایشگاه نشان می‌دهد مجموعه نشر کشور چند ناشر حرفه‌ای و تخصصی داشته و چه تعداد از ناشران تنها به قصد تحقق امیال شخصی و - نه فرهنگی - مجوز نشر گرفته و در نمایشگاه کتاب حضور می‌یابند. تحلیل کلی نسبت به این فضا این می‌شود که در شرایط کنونی این تعداد ناشر غیرتخصصی و غیرحرفه‌ای جا را برای ناشران حرفه‌ای و تخصصی تنگ می‌کنند. سنجه این ادعا متراژ غرفه‌های نمایشگاه کتاب است؛ آنجا که ناشران حرفه‌ای ما به‌دلیل حضور ناشران متفرقه و غیرفرهنگی ناچارند در فضاهای کوچک غرفه خود را برپا کنند.

این محدودیت فضا در عرصه‌ای کلان‌تر در کل جامعه و فضای نشر هم وجود دارد.تلاش می‌کنم با ذکر مثالی، موضوع را روشن‌تر کنم. سال گذشته 30سال از درگذشت زنده‌یاد سهراب سپهری شاعر نامی معاصر گذشت. این اتفاق باعث شد ناشران بسیاری که تا پیش از این حتی یک کتاب شعر هم منتشر نکرده بودند از فرصت استفاده کرده و «هشت کتاب» سهراب را در قطع‌ها و شمارگان متعدد چاپ و در نمایشگاه عرضه کنند. درحالی‌که تا پیش از این، کتاب در اختیار ناشری بود که خود سهراب با آن به توافق رسیده بود و آن را چاپ می‌کرد. اما بعد از اتمام مدت قانونی، ناشران غیرتخصصی از فرصت سوءاستفاده کرده و با علم به اینکه این کتاب، پرفروش است و تنها به‌خاطر کسب سود سرشار اقدام به انتشارآن کردند. نتیجه آن بود که هشت کتاب سهراب با کیفیت‌های نازل و بدون نظارت تخصصی در نمایشگاه پر شد و از قضا فروش خوبی هم داشت. بنابراین فقدان ناشر تخصصی در کشور یکی از آسیب‌های جدی صنعت نشر است که به‌طور مستقیم به حوزه سیاستگذاری فرهنگی مرتبط می‌شود.

اما در نقد سیاست‌های فرهنگی حوزه کتاب نمی‌توان شرایط سخت ممیزی را ندیده انگاشت. در شرایطی که نویسندگان، شاعران و ناشران برای اخذ مجوز یک کتاب باید ماه‌ها و بلکه سال‌ها منتظر بمانند، نمی‌توان گفت فضای فرهنگی مطلوب است. جای تأسف است که همان کتابی که از سوی یک ناشر ماه‌ها در نوبت مجوز مانده یا اصلا مجوز نمی‌گیرد وقتی از طرف یک ناشر دیگر ارائه شود، می‌تواند منتشر شود. به این دو معضل، مسائل کنونی اقتصاد نشر و گرانی کاغذ و اقلام چاپ را هم اضافه کنید.

* شاعر و مدیرعامل دفتر شعر جوان

کد خبر 188607

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار ادبیات و کتاب

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز