دوشنبه ۱۶ مرداد ۱۳۹۱ - ۰۷:۱۰
۰ نفر

رضا منتظری: بخش خصوصی سینمای ایران از ابتدا تاکنون به جز معدود فیلم‌های دغدغه‌مندی که ساخته بیشتر حول وحوش موضوعات و سوژه‌هایی چرخیده که حاصل آن به فیلم‌های سخیف و نازل تبدیل شده و در یک نگاه کلی فیلم‌هایی را شامل می‌شود که خیلی ارزش دفاع کردن ندارند؛ سینمایی که به هر حال برای اینکه دخل و خرجش باهم بخواند مجبور است سلیقه عمومی مردم را در نظر بگیرد.

سینما - فیلم

بیشتر فیلم‌هایی که به عنوان فیلمفارسی می‌شناسیم حاصل فعالیت‌های سینمایی همین بخش خصوصی است. البته امروز بخش‌خصوصی سینما به شدت لاغر است ‌و تقریبا بیشتر فیلم‌هایی که تولید می‌شوند دولتی و نیمه‌دولتی هستند. البته در این میان نمی‌توان فیلم‌های ارزشمندی که در همین بخش خصوصی ساخته شده را نادیده گرفت. اما اگر خروجی بخش‌خصوصی این قدر بی‌کیفیت است پس اساسا آیا نیازی به تقویت این بخش هست یا نه؟ سازوکار تولید در سینمای ایران به شکلی است که در حال حاضر وزارت ارشاد و معاونت سینمایی به بزرگ‌ترین دفتر فیلمسازی تبدیل شده‌اند و غیر از مباحث نظارتی و مجوز‌های ساخت، پخش و نمایش، این بازوی فیلمسازی معاونت سینمایی است که مستقیما در پروسه تولید دخالت دارد. سهم سینما از بودجه نفت در اختیار این معاونت قرار می‌گیرد و روال و رویه سال‌های جاری این بوده که معاونت‌های مختلف با این پول فیلم بسازند و در جشنواره فجر حاصل کار یکساله را به نمایش بگذارند و اینگونه فیلمسازی به عنوان وظیفه‌ای برای مسئولان ارشاد تلقی شده است؛ در حالی که صورت درست ماجرا طور دیگری است و اساسا حمایت از ساخت آثار مناسب و فرهنگی با دخالت مستقیم در پروسه تولید تفاوت‌های زیادی دارد.

سال‌‌هاست که توان اصلی معاونت سینمایی صرف فیلمسازی می‌شود در حالی که اگر با حفظ شأن حاکمیتی و نظارتی و رفتن به سمت سیاست‌های حمایتی- هدایتی از نقش تصدیگری ارشاد و فارابی در حوزه فیلمسازی کاسته می‌شد و در عوض نقش حمایتی آن در حوزه‌هایی مثل اکران جلوه‌ای بیشتر می‌یافت و سازوکار تولید برمبنای مدل عرضه و تقاضای واقعی شکل می‌گرفت، می‌شد به پا گرفتن یک بخش خصوصی قوی در سینمای ایران دل بست؛ اتفاقی که می‌توانست ضمن حفظ رابطه دوسویه مخاطب- فیلمساز، هنرمند را در ارتباط ناگزیر با دغدغه‌های مخاطب قرار دهد و تولید فیلم‌ها را به سمتی سوق دهد که هم تنوع فرهنگی لازم در میان آنها دیده شود و هم چارچوب‌ها و سیاست‌های کلی و کلان در آنها لحاظ شود. مدل فعلی ضمن کاستن از توان بالقوه نیروهای فعال در عرصه هنر سینما باعث شده تا توانی که باید صرف سیاستگذاری صحیح و مدبرانه یا تقویت زیرساخت‌های سینمایی (که امروز در وضعیتی دور از شأن نظام فرهنگی ما قرار دارد) شود صرف دخالت مستقیم در پروسه تولید فیلم‌های سینمایی یا دعواهای بی‌حاصل دسته‌ای و گروهی شود. سینمای دولتی در بسیاری از موارد با فاصله گرفتن از نیازهای واقعی مخاطب به سمت سینمای سفارشی بی‌اثر و گاهی مخرب پیش رفته و فقط در دوره‌های مختلف سمت و سوی این سفارش‌ها متفاوت بوده است.

گاهی اوقات فیلم‌هایی بر اساس سفارش صرف شکل گرفته‌اند و کارگردان‌هایی که ساخت آنها را قبول کرده‌اند دغدغه‌ای درباره موضوع و سوژه فیلم نداشته‌اند. تجربه نشان داده که این دسته از فیلم‌ها خیلی وقت‌ها کارکردهای معکوسی داشته و به ضد خود تبدیل شده‌اند و بعضی وقت‌ها آنچنان با اهداف اولیه تولید مغایر بوده‌اند که یکراست به بایگانی ادارات و نهادها فرستاده شده‌اند. این دست اتفاق‌ها حاصل دور بودن از شرایط واقعی تولید یعنی شرایط رقابت برای به دست آوردن مخاطب است. شرایطی که تعیین می‌کند چه کسی می‌تواند در سینما بماند و فیلم بسازد و چه کسی باید با آن خداحافظی کند؛ شرایطی که اجازه نمی‌دهد در آن فیلمسازان بی‌استعداد که هیچ‌ موفقیتی در کارنامه‌شان نداشته‌اند سال‌های سال با بودجه عمومی فیلم‌های ضعیف بسازند و ادامه حیات بدهند. به‌نظر می‌رسد فاصله گرفتن از تصدیگری و دخالت مستقیم در پروسه تولید، تقویت حمایت‌ها در مراحل بعد از تولید و تقویت زیرساخت‌های سینمایی این فرصت را به مسئولان می‌دهد که بتوانند با تمرکز بیشتر بر سیاست‌های کلان حمایتی- هدایتی توان بالقوه بخش‌خصوصی را در مسیر درست به کار ببرند.

کد خبر 180097

پر بیننده‌ترین اخبار سینما

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز