دوشنبه ۲ مرداد ۱۳۹۱ - ۱۰:۱۶
۰ نفر

شهرام اقبال‌زاده؛نویسنده و مترجم: متأسفانه در ایران وقتی می‌خواهیم در مورد پدیده‌ها و مقوله‌ها صحبت کنیم یا در جبهه رد مطلق قرار می‌گیریم یا در جبهه پذیرش مطلق.

قلم - دفتر

در مورد قانون کپی‌رایت هم همین‌گونه است. عده‌ای به‌طور کامل و از اساس با این قانون مخالفت می‌کنند و عده‌ای هم بدون توجه به نکات منفی این قانون می‌خواهند بی‌کم و کاست و بدون هرگونه گفت‌وگویی آن را بپذیرند. این مهم‌ترین مشکلی است که در مورد پذیرش قانون کپی‌رایت با آن مواجه هستیم چرا که تکلیف در این مورد برای خودمان هم روشن نیست. وجود قانون در زمینه رعایت حقوق مؤلفین و مصنفین، چه قانون جهانی کپی‌رایت باشد و چه هر قانون دیگری به‌طور حتم یک قانون مفید، انسانی و واجب‌الرعایه است اما تجربه شخصی من نشان می‌دهد ورود کپی‌رایت به ایران و جاری شدن آن به‌عنوان یک قانون لازم‌الاجرا چندان هم بدون مشکل و مسئله نیست.

در چند مورد که خود از نزدیک شاهد تلاش برای گرفتن کپی‌رایت از سوی برخی ناشران بودم متوجه شدم که این روند بسیار مشکل و طاقت‌فرساست. سال‌ها پیش خانم اکرم پدرام‌نیا (مترجم مقیم کانادا) تلاش کرد دو کتاب از «نوام‌چامسکی» فیلسوف و زبان‌شناس مشهور را با رعایت حق مؤلف، ترجمه کند. یکی از این کتاب‌ها به سرانجام رسید اما پروسه گرفتن امتیاز ترجمه کتاب دوم که عنوانش «دولت فرومانده» بود آنقدر طولانی شد که کار با مشکلات فراوانی مواجه شد و آخردست هم انتشار آن با مشکل مواجه شد. در آن سال حتی با دفتر چامسکی ارتباط قوی برقرار شد و تلاش شد که امتیاز کتاب گرفته شود اما به واقع مشکلات بسیاری وجود داشت که منجر به طولانی شدن ترجمه و نشر آن شد.

به‌طور عموم نویسندگان مطرح دنیا یک نماینده یا وکیل دارند که مترجمان آثار نویسنده در کشورهای مختلف با او در ارتباط هستند. این نمایندگان وقتی با مترجم یا ناشر ایرانی مواجه می‌شوند خیال می‌کنند ایران هم مثل کشور خودشان وضعیتی مشابه داشته و شمارگان کتاب در اینجا بالاست اما وقتی وارد گفت‌وگو شده و اصل قضیه را متوجه می‌شوند، یا به کلی از همکاری منصرف می‌شوند و یا اینکه اگر خیلی برای‌شان مسائل مالی مهم نباشد از اینکه مترجمی تلاش می‌کند تا کتاب را به فارسی برگرداند تشکری کرده و برای او آرزوی موفقیت می‌کنند. از طرف دیگر در برخی موارد بوده که مترجمی یک اثر را ترجمه کرده و زمانی که خواسته کار را به ناشر بسپارد به همراه ناشر به این نتیجه رسیده‌اند که به مؤلف خبر داده و از او اجازه بگیرند. بعضی اوقات در این زمان و در آستانه انتشار کتاب معلوم شده که نویسنده اجازه چنین کاری را نداده و به این کار معترض هم شده است. در این موقعیت مترجم و ناشر در معذوریت اخلاقی قرار گرفته و عطای چاپ کتاب را به لقایش می‌بخشند. بنابراین می‌بینیم که ما در مواجهه با قانون کپی‌رایت و تطابق آن با شرایط خودمان مشکلات کم نیستند و اجرای این قانون در ایران مستلزم نگاه به وجوه مختلف است.

موضوع دیگری که باید به آن توجه کرد آن است که ما در برخی اوقات قانون داریم و از نظر وضع قوانین مشکلی نداریم اما همین قوانین در مرحله اجرا متوقف مانده و به‌خوبی اجرا نمی‌شوند. یا اینکه در مسیر اجرای آن مشکلاتی به‌وجود می‌آید. ما از دوره مشروطه تا به حال برای قانون و قانون‌مداری هزینه‌های بسیاری داده‌ایم و مردم ما خواسته‌اند قانون مبنای عملکرد مسئولان قرار گیرد اما آیا به واقع الان چنین است؟ آیا ما در عرصه فرهنگ و ادبیات قوانینی نداریم که همین حالا به آنها بی‌اعتنایی می‌شود؟

مشکل بعدی وضعیت صنعت چاپ و نشر ماست. در جامعه‌ای که گفته می‌شد تیراژ پنج هزار نسخه‌ای کتاب کم است امروز شرایط به‌گونه‌ای رقم خورده که همان کتاب‌ها با تیراژ 500نسخه به بازار می‌آیند. اغلب کتابخوان‌ها مؤلفان را از نزدیک می‌شناسند و با یکدیگر در ارتباط هستند. چه بسا خوانندگان و مخاطبان امروز همان کسانی هستند که خودشان هم نویسنده و مترجم و شاعر بوده و به ضرورت یا رفاقت با نویسنده دیگر کتاب‌شان را می‌خرند. در این وضعیت پذیرفتن قانون کپی‌رایت چقدر می‌تواند مشکلات کتاب و ادبیات ما را برطرف کند؟ در این وادی از اساس قانون حمایت از حقوق مؤلفین و مصنفین چه مقدار کاربرد دارد و چه میزان در وضعیت کلان فرهنگی ما تأثیرگذار است؟

با این همه گمان می‌کنم دولت، مجلس و قوه قضاییه می‌توانند با همکاری یکدیگر قانون مناسبی برای حفظ و حراست از جایگاه مؤلف و حقوق قانونی او تدوین و تصویب کنند. تجربه نشان داده است اگر مسئولان بخواهند کاری را انجام دهند چندان به این فکر نیستند که چقدر در جامعه با تصویب آن قانون موافقت یا مخالفت می‌شود. نمونه‌اش تصویب قانون هدفمندی یارانه‌هاست. بسیاری به این قانون انتقاد و اعتراض داشتند اما در نهایت این قانون تصویب شد و الان هم در حال اجراست. به‌نظر هم نمی‌رسد الان کسی اعتراضی داشته باشد. پس در مورد قانون کپی‌رایت هم این شیوه محتمل به‌نظر می‌رسد. اگر مسئولان این قانون را اجرا کنند جامعه هم می‌پذیرد و به حرف‌ها و حکایت‌های قبل از آن هم چندان نیازی نیست.

کد خبر 178493

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار ادبیات و کتاب

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز