چهارشنبه ۲ اسفند ۱۳۸۵ - ۱۵:۲۹
۰ نفر

دکتر اسماعیل کهرم: اشاره: قفقاز که تا زمان قاجاریه بخشی از ایران محسوب می‌شد سالهاست که دیگر از حاکمیت ایران خارج شده است.

تنها بخشی از این سرزمین در قلمرو ایران قرار دارد و بخشهای دیگر این سرزمین که به گفته کارشناسان محیط‌زیست یکی از بارورترین مناطق زیست جهان به‌شمار می‌آید متعلق به کشورهای ترکیه، ارمنستان، گرجستان، آذربایجان و روسیه است.

هرچه هست اینک این منطقه یکی از 25 منطقه‌ای است که بنا به اعلام سازمان‌های بین‌المللی حفاظت محیط‌زیست در معرض خطر قرار گرفته و از همین‌‌رو، چندی پیش کنفرانس بین‌المللی برای حفظ این منطقه منحصر به فرد با شرکت کشورهای ذی‌نفع برگزار شد اما در این میان تنها کشوری که سهمی از کمک‌های بین‌المللی برای حفاظت  محیط‌زیست این منطقه دریافت نکرد ایران بود.

آنچه در پی می‌آید گزارشی است از کنفرانس مذکور به قلم دکتر اسماعیل کهرم استاد دانشگاه و صاحب‌نظر مسائل محیط‌زیست که خود یکی از اعضای هیأت مدعو ایرانی در این کنفرانس بوده است.

کدام قفقاز!

کشور ترکیه از ارتفاع 10 کیلومتری سبز، خرم و کوهستانی به نظر می‌آمد. ساخت و ساز در ارتفاعات، شهرهای بزرگ و ساحلی، دریاچه‌ها، آب و هوای معتدل، همه و همه یک مقصد توریستی را رقم زده‌اند که طبق آخرین آمار، 5/6 میلیون نفر توریست در طول سال گذشته از این کشور دیدار کردند.

ترکیه به عنوان یک کشور باستانی، مجموعه‌ای از میراث‌های فرهنگی و طبیعی را به گردشگران اهداء می‌کند؛ شبیه به وضعیتی که برای ایران متصور هستیم. ولی با وسعت کمتر و طبعاً جاذبه‌های مختصرتر، آنان به‌مراتب در جلب توریست‌های خارجی  بهتر و موفق‌تر از ما عمل کرده‌اند.

ولی راستی چرا؟ این مسائل فکرم را مشغول کرده بود که مهماندار اعلام کرد در فرودگاه آنکارا  به‌زودی خواهیم نشست. فرودگاه نو بود. در چند دقیقه از سالن پروازهای بین‌المللی به سالن پروازهای داخلی منتقل شدیم و باز هم در چند دقیقه به صف پرواز به طرف ترابوزان پیوستیم.

ترابوزان شهر ساحلی در کنار دریای سیاه است؛ زیبا و خوش آب و هوا و باز هم مملو از تسهیلاتی که برای توریست‌ها فراهم شده، هتل‌های 5 ستاره و پایین‌تر، خیابان‌های شلوغ پر از رستوران، کافه و فروشگاه‌های صنایع دستی، نقره‌کاری... و مرکز سنگ‌فرش ‌شده بسیار جذابی که در پاره‌ای از نقاط ورود اتومبیل ممنوع بود. فرودگاه ترابوزان یک سالن بود. ساده و مؤثر.

کارکنان W.W.F ترکیه در انتظار ما بودند. (صندوق جهانی حفظ طبیعت). از نظر تشکیلات شبیه به پاکستان. شرق و غرب ما این تشکیلات حضور دارند. روز بعد رأس ساعت 9 صبح در اطراف میزگرد کنفرانس نشسته بودیم.

جمعاً 24 نفر. به عبارتی 4 نفر از هر کشور ناحیه قفقاز! نام قفقاز و یا Gaucasus آشنا به نظر نمی‌آید؟ اجازه بدهید یک یادآوری تلخ داشته باشیم. معاهدات گلستان و ترکمان‌‌چای را می‌شناسید؟ اجازه بدهید قفقازیه را حضورتان معرفی کنم:

ناحیه‌ای است بین دریای مازندران و دریای سیاه. این ناحیه از جنوب به ایران و ترکیه و از شمال به روسیه محدود است. سرزمینی کوهستانی است. بلند‌ترین قله آن5630 متر ارتفاع دارد. آب و هوا در قفقازیه در زمستان بسیار سرد و در تابستان ملایم و معتدل است. این ناحیه قرن‌ها جزو سرزمین ایران بود و فقط در زمان فتحعلی‌شاه قاجار بر اثر دو جنگ که منجر به معاهده‌های فوق گردید، (گلستان   1228 و ترکمان‌چای  1243 ه ق) خاک قفقازیه به روسیه تزاری واگذار شد.

پس از تشکیل حکومت شوروی در منطقه قفقاز سه جمهوری به‌وجود آمد؛ 1- جمهوری آذربایجان، 2- جمهوری گرجستان. 3- جمهوری ارمنستان- مساحت قفقاز  000/500 کیلومتر مربع است و مردم آن شهر از  نژادهای ترک و تاتار، چرکس، لزگی، گرجی، ایرانی و روسی می‌باشند.

اهمیت جهانی

قفقاز یکی از بارورترین مناطق زیست محیطی به حساب می‌آید به‌طوری که جزو یکی از 25 منطقه متنوع و در عین حال در معرض خطر، توسط سازمان‌های بین‌المللی حفاظت محیط‌زیست معرفی شده است. (حفاظت بین‌المللی (GI) و صندوق همکاری اکوسیستم‌های بحرانی (C.E.P.F).

منطقه قفقاز یک اکوسیستم ویژه و در عین حال بحرانی از نظر تنوع زیستی و نیز یک بانک منحصر به فرد گونه‌های بومی محسوب می‌گردد که در هیچ نقطه از عالم وجود ندارند.قفقاز یکی از200 منطقه  حیاتی در سراسر عالم توسط WWF شناخته شده است.

قفقاز همچنین به عنوان یک زیستگاه منحصر به فرد گیاهخواران بزرگ، توسط WWF، معرفی شده است. جمعاً 11 گونه از گیاه‌خواران بزرگ و 5 گونه گوشتخوار بزرگ در منطقه زندگی می‌کنند.

همه اینها در یک منطقه نسبتاً کوچک حضور دارند. کتاب قرمز UCKI 2003، جمعاً 50 گونه از جانورانی که در جهان در معرض خطر‌اند و یک گونه گیاه در معرض خطر را در قفقاز شناسایی نموده است. 

کوه‌های قفقاز تعداد زیادی گیاهان دارویی و زینتی را در خود جای داده است. در جمع 6500 گونه از گیاهان آوند‌دار در قفقاز یافت می‌گردد و حداقل یک‌چهارم از این تعداد در هیچ نقطه‌ای از عالم وجود ندارد. این بالاترین حد تراکم گیاهان بومی در مناطق معتدله در نیمکره شمالی است. حداقل  153 گونه پستاندار در قفقاز یافت می‌شود که یک‌پنجم آن بومی می‌باشند.

400 گونه  پرنده در قفقاز پیدا می‌شود که 4 گونه آن بومی بوده و در نقطه دیگری از  جهان یافت نمی‌شود. سواحل دریای مازندران و نیز دریای سیاه هر ساله پذیرای میلیونها پرنده مهاجر می‌باشند.22 گونه از 77 گونه خزندگانی که در قفقاز یافت می‌شوند، بومی می‌باشند. 14 گونه از دوزیستان در این منطقه یافت می‌شوند که 4 گونه آن بومی هستند.

بیش  از 200 گونه‌ رودخانه‌ها و دریاهای قفقاز را خانه خود کرده‌اند که یک‌سوم آنها در هیچ نقطه دیگر عالم پیدا نمی‌شوند، به عبارتی بومی و یا Eddemic می‌باشند!

قفقاز همچنین از نظر فرهنگی و تنوع حیات بشری در عالم شهره است که در آن مجموعه‌ای از نژادها، زبان‌ها و ادیان و اعتقادات گوناگون، در یک نقطه کوچک با هم زندگی می‌کنند.

به‌راستی اگر فقط جنبه‌های ارزش حیات وحش و طبیعت منطقه قفقاز را در نظر بیاوریم ملاحظه می‌کنیم که این منطقه گل سر سبد مناطق ایران، منطقه و حتی جهان است.

فتحعلی‌شاه قاجار قطعاً به ارزش منطقه قفقاز واقف نبود والا مقداری از ناراحتی خود را برای ثبت در تاریخ می‌نوشت! و یا لااقل به نحوی بروز می‌داد.معروف است که وقتی روسیه تزاری ایران را از کشتی‌رانی در دریای مازندران محروم کرد، فتحعلی‌شاه با بی‌تفاوتی گفت: «والله آبش برای قلیان چندان خوب هم نبود.»

برای آن‌که عظمت فاجعه را بتوان حس زد به این تاریخ‌ها و اسامی دقت کنیم: جنگ‌های روسیه و ایران (حمله روسیه به ایران) به دو دوره تقسیم می‌شوند؛ دوره اول از اواسط  1218 ه ق (1803 م) شروع و اواخر (1813) م پایان می‌یابد.

ایران در این تجاوز مغلوب شد و با میانجی‌گری  انگلستان معاهده گلستان (در قریه گلستان از قرای قراباغ)، منعقد شد و ایران، ولایات: قراباغ، گنجه، شکی، سروان، دربند- باکوبه، قسمتی از طالش و سراسر داغستان و گرجستان را به روسیه تسلیم کرد!در دوره دوم، باز هم روسیه در سال  1241 (1826م) به‌طور غیرمترقبه به ایران حمله نمود و در سال (1828م) پایان یافت.

باز هم روسیه فاتح شد و باز هم با وساطت انگلستان، عهدنامه ترکمان‌چای  بین دولتین منعقد شد و بر طبق آن بقیه قفقازیه تا رود ارس و قسمت عمده دشت مغان و بندر لنکران به روسیه تسلیم شد و کشتی‌رانی در دریای مازندران در انحصار روسیه قرار گرفت و 5 میلیون تومان غرامت نیز پرداخت!من نمی‌دانم چرا «باباخان» ابن حسینقلی‌خان و برادرزاده آغامحمد خان قاجار دومین پادشاه قاجاریه، به فتحعلی‌شاه قاجار معروف شد ولی در روز دوشنبه 22 آبان سال جاری در سر میز کنفرانس، عجیب با این مرد همدردی می‌کردم!

در جمع 24 نفره نمایندگان کشورهای روسیه، ترکیه، گرجستان، ارمنستان، آذربایجان و ایران، من پیش خود فکر می‌کردم که اگر فتحعلی‌شاه قاجار تنها گوشه‌ای از غم و غصه و انزوای من را حس کرده بود، قطعاً کوهی از نامرادی را با  شانه خود حمل می‌کرده، هر روز و همه روز تا آخر عمرش! 

از تصور آن‌که این‌همه دشت‌ها، مراتع، کوه‌ها، جنگل‌ها، انواع گیاهان و حیات وحش و به‌خصوص حدود400 گونه پرنده روزی بخشی از ایران بوده است شدیداً من را مغموم کرده بود. بعداً فهمیدم که همکاران ایرانی ما هم در این خط بودند.

می‌گویند در کنفرانس‌‌ها، به‌خصوص کنفرانس‌های بین‌المللی، قسمت اعظم مکالمه و تفاهم، سر میز شام، ناهار، قدم زدن در یک پارک و یا دیدار از یک ماهی‌سرا و... اتفاق می‌افتد. گرجی‌ها، ارمنی‌ها و آذری‌ها از زندگی اقوامشان در ایران صحبت می‌کردند.

گرجی‌ها در فریدن، ارمنی‌ها در اصفهان و آذری‌ها در آذربایجان خودمان. اینها مهمانانی بوده‌اند که اکنون خود صاحبخانه‌اند!!

موضوع کنفرانس!

نظر به اهمیت منطقه قفقاز از نظر پدیده‌‌های زیست‌محیطی که شرح آن رفت این منطقه به عنوان یک اکوسیستم‌ خاص بحرانی نام گرفت و مطالعه زیستگاه‌های آن در لیست اولویت‌های جهانی قرار گرفت.

در این موارد برای مطالعه هرچه بیشتر مبالغ مالی در اختیار کشورها قرار می‌گیرد تا اولاً اکوسیستم‌های خاص و حساس را در قفقاز مورد مطالعه دقیق قرار دهند و درثانی با رفع اشکالات این اکوسیستم‌ها به بقاء و برداشت پایدار از این اکوسیستم‌ها، کمک شود.

به عبارت ساده‌تر، جهان به این  نتیجه رسیده است که منطقه قفقاز متعلق به میراث طبیعی جهانی است و جهان باید در حفاظت این منطقه کوشا باشد ولی کدام قفقاز مورد حمایت بین‌المللی قرار دارد؟ آنچه بیش از تفکر در مورد فتحعلی‌شاه قاجار من را منزوی و تکیده کرد آن بود که آن قسمت از قفقاز که در خاک پاک ایران قرار دارد، در محاسبات مربوط به اختصاص بودجه برای بهبود اکوسیستم، وارد نمی‌شود.

به عبارت دیگر حد جنوبی قفقاز، ارمنستان و ترکیه و آذربایجان به‌حساب می‌آید. این کشورها آن‌قدر کوچک‌اند که اکوسیستم‌های موجود در آنها، مثلاً یک تالاب و یا یک جنگل، به‌راستی نسبت به وسعت تالاب‌های ایران، به‌حساب نمی‌آید ولی مع‌الوصف‌ از کمک‌های چندین میلیون دلاری برای تقویت اکوسیستم‌ها، تقویت ساختار NGOها و یا ادامه مطالعات روی گونه‌های گیاهی و جانوری، استفاده می‌کنند.

این در حالی است که منطقه ارسباران که ذخیره‌گاه زیست کره بوده بیش از  000/81 هکتار وسعت دارد، از لیست دریافت کنندگان کمک‌های مالی از CEPF* حذف شده است.

همین‌طور است جنگل‌های هیرکانی گیلان و مازندران و مناطق تالاب انزلی، لوندویل، سلکه... .این‌همه بی‌توجهی به میراث طبیعی جهانی و استثناء کردن یک منطقه جهانی از کمک‌هایی که به همین منظور تعبیه شده‌اند، خیانت به همه نسل‌هایی است که قرار است از این مواهب طبیعی، در آینده بهره‌مند گردند.

تحریم محیط زیست به بهانه مسائل سیاسی محروم کردن جهانیان است از میراث حقه آنها. این‌گونه نگرش‌ها به‌زودی جای خود را به گزیدن انگشت ندامت خواهد داد. خیلی زود.


Critical Ecosystem Partnership Fund

کد خبر 16315

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار محیط زیست

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز