فکر میکنم همین دیروز بود که به همراه سلماسی، نامجو، مهینی، میرقوامی و در کل 33نفر دیگر بهعنوان کاروان ورزشی ایران راهی لندن شدیم تا بهعنوان نخستین المپیکیهای کشور در رشته وزنهبرداری به تاریخ بپیوندیم.
چه لحظه شیرینی بود مدالآوری سلماسی و چه افتخاری میکردیم به اینکه نخستین مدالآور المپیک ایران یکی از ما وزنهبرداران است؛ انگار همین دیروز بود. خیلی سخت و دردآور است باور اینکه از تمام دوستان و اعضای کاروان 1948 لندن فقط من ماندهام. شاید قابل درک نباشد اما من با تمام همتیمیهایم زندگی میکنم، با یاد و خاطرهشان، با رشادتهایی که برای اعتلای ایران عزیز داشتند.
گذشت؛ 64 سال گذشت. عمری رفت باز هم میزبانی المپیاد جهانی ورزش به شهر زیبا و اصیل لندن رسید. شاید نسبت به آن سال همه چیز تغییر کرده باشد که مطمئنا همینطور است؛ میلههای هالتر تغییر شکل دادهاند. وزنهها دیگر آن وزنههای آهنی و پیچ و مهرهای نیستند. دیگر در رقابتها خبری از پرس سینه نیست و حتی لباس، دوبنده و کفش ملیپوشان و شکل و شمایل اندام آنان هم فرق کرده است. حتی خود لندن که لندنیها به حفظ شکل و شمایل آن خیلی مفتخرند نیز لندن 64سال پیش نیست و زرق و برق زندگی امروزی و تکنولوژی روز چهره آن را عوض کرده است.
شاید فقط یک چیز در لندن 1948 با لندن 2012 مشترک باشد و آنهم چیزی نیست جز حس میهندوستی شرکتکنندگان در این المپیک. بله، تنها چیزی که در این 64 سال ناب و دست نخورده مانده همان حس میهندوستی و تلاشی است که کردیم جهت افتخارآفرینی برای ایران عزیز و حال نیز متحمل خواهند شد باز هم برای ایران عزیز.
این مختص من و ما ایرانیان هم نیست. در المپیک هرکس از هر رنگ و نژادی ابتدا برای نشان دادن فرهنگ، شخصیت و تمدن خود به میدان میآید و سپس برای کسب مدال المپیک که از باارزشترین مدالهای ورزشی است.
اما همانطور که ذکر شد اولویت با اخلاق، پهلوانی و نشاندادن شخصیت و فرهنگ است. پس کاروان ما نیز که قطعا لباس و سازوبرگ حضورش همگام با این 64سال تغییر کرده مطابق و هماهنگ با المپیک 2012 به لندن خواهدرفت اما قصد، نیت و هدف همان هدف 1948 یعنی اعتلای نام و اهتزاز پرچم ایران خواهد بود.
* نماینده ایران در المپیک 1948 لندن