دوشنبه ۹ مرداد ۱۳۸۵ - ۱۵:۱۹
۰ نفر

مسعود لواسانی : اگر گذرتان به راسته کتابفروشی‌های خیابان انقلاب، کریمخان و یا «دراگ استور بوک»هایی مانند «شهر کتاب» افتاده باشد حتماً کتاب‌هایی هم به چشمتان خورده است که قطع و اندازه کوچکی دارند (معمولاً 10در 14) که به قول معروف به آن کتاب جیبی می‌گویند.

یکی از عمده دلایل این نامگذاری این است که این قبیل کتاب ها در جیب جا می شوند؛ اساساً فلسفه وجودی شان هم همین است که خریدار به راحتی بتواند آن را در مترو، اتوبوس، تاکسی، هواپیما، محیط های عمومی و در هر فرصتی که پیش می آید از جیبش خارج کند و بخواند.

سابقه انتشار کتاب جیبی در ایران به سالهای پایانی دهه 30 باز می گردد، اما در غرب انتشار کتاب جیبی سابقه طولانی تری دارد؛ در ایران بنا به شرایط اقتصادی پس از انقلاب و جنگ انتشار کتاب به طور کلی با مشکلاتی مواجه بود و این به دلیل محدودیت های دوران جنگ بود که کاغذ و مواد اولیه چاپ کتاب به مدت بیش از یک دهه کمیاب بود.

در این میان مؤسسات فعال در زمینه انتشار کتاب های جیبی هم پس از انقلاب وضعیت دیگری پیدا کردند. البته در این سالها کتاب هایی در قطع جیبی هم منتشر می شدند، اما نه به این معنی که کتاب جیبی به عنوان طرحی برای کتابخوانی و مورد توجه ناشران باشد.

کتاب جیبی به عنوان یک جریان مستمر و برنامه ریزی شده تا نیمه اول دهه 70 وجود نداشت، آنچه که در این گزارش منظور نظر است به طور مشخص جریانی است که از حدود سالهای 1374 و 1375 جرقه های آن زده شد و هم اکنون بخشی از بازار کتاب را به خود اختصاص داده است.

کتاب های جیبی در ایران

آنچه که به عنوان کتاب های جیبی امروزه در بازار کتاب ایران یافت می شود طیف وسیعی از کتاب های سرگرم کننده - که اصطلاحاً به آنها کتابهای کادویی گفته می شود - تا کتاب های داستان؛ شعر؛ رمان؛ علوم سیاسی؛ اجتماعی و انسانی را شامل می شود.

وقتی برای نوشتن این گزارش به چند کتابفروشی در تهران مراجعه کردم این عناوین به چشم می خورد: چه کسی پنیر مرا جابجا کرد، قورباغه را قورت بده، مدیر ده دقیقه ای.... love is، رازهایی برای ...، فال ورق و کتاب هایی از این دست که به وفور در بازار پیدا می شوند.

در بازار کتاب ایران تعداد ناشرانی که به طور حرفه ای به انتشار کتاب های جیبی مشغول هستند از 10 ناشر تجاوز نمی کند، البته فهرست ناشرانی که تاکنون کتاب جیبی چاپ کرده اند شاید بیش از 10 عنوان باشد، اما آنهایی که به طور جدی به این کار مشغول هستند از این فراتر نمی رود. تولید و انتشار کتاب هایی از این دست در کشور ما سازو کارهای تولیدی و توزیعی خاص خود را دارد که برای درک این ساختار لازم است پیش از هر چیز به پیشینه انتشار این کتابها در ایران نگاهی بیندازیم.

تجربه کتاب های جیبی در ایران به پایان دهه 30 آغاز دهه 40 و زمانی بازمی گردد که موسسه انتشارات «فرانکلین» تحت سرپرستی همایون صنعتی  زاده کار خود را آغاز کرد و در حدود یک دهه یکی از پرسودترین بخش های تجارت کتاب ایران؛ را سرپرستی می کرد.

انتشار کتاب های جیبی نخست با طرحی در مورد چاپ و نشر متون ایرانی از جمله آثار نویسندگان معاصر ایران در مؤسسه فرانکلین و با تأسیس مؤسسه کتاب های جیبی توسط آن آغاز شد. پیش از این البته مؤسسه انتشارات امیرکبیر به مدیریت عبدالرحیم جعفری مجموعه کتاب های «چه می دانم؟» از انتشارات گالیمار فرانسه و تعداد دیگری از کتاب های خود را به قطع جیبی منتشر کرده بود.

روایت خود جعفری (1) در این باره چنین است: «فرانکلین در ابتدا با ناشران بعضی از کتاب ها مذاکراتی را انجام داد و از آنها خواست که موافقت کنند کتاب های چاپ شده خود را به قطع جیبی به سرمایه فرانکلین در شرکت کتاب های جیبی تجدید چاپ کنند و از این بابت مبلغی به صاحب اثر و ناشر بپردازند.»

براساس روایت جعفری عده ای موافقت کردند و مؤسسه در ظرف مدت کوتاه صدها عنوان کتاب جیبی به این طریق منتشر شد که شمارگان آنها از 5 تا 20 هزار نسخه بود بعدها که این مؤسسه با پرداخت مبلغ 5 میلیون تومان به امیرکبیر واگذار شد همچنان به کار خود ادامه داد.

انتشار کتاب های جیبی در آن سالها از چنان موفقیتی برخوردار بود که حتی آوازه آنها به خارج از ایران هم راه یافته بود، به عنوان نمونه آصف فکرت نویسنده شهیر افغان که هم اکنون در اتاوای کانادا ساکن است وقتی از خاطرات نوجوانی خود در مورد کتابفروشی های شهر هرات یاد می کند از کتاب هایی جیبی نام می برد که توسط «شرکت کتاب هایی جیبی» و در ایران به چاپ می رسیده است. (2)
«آصف فکرت» می نویسد: «کتاب های قطع جیبی را که در آن سالها فراوان چاپ می شد و به دلیل ارزان بودن خواستار بسیار داشت به دست می آوردیم. کتاب های جیبی ما (منظور جوانانی افغانی است) را با مطبوعات غربی و نیز با شعر کهن و نو بیشتر آشنا می ساخت.»

فرید قاسمی کارشناس و نویسنده تاریخ نشر ایران نیز در مورد سابقه کتاب های جیبی می گوید: «انتشار کتاب جیبی در ایران با نگاه به تجربه موفق مؤسسات انگلیسی، فرانسوی و آمریکایی آغاز شد. قبل از دهه 40 کتاب جیبی در ایران چاپ شده بود، اما به عنوان یک جریان و طرحی برای کتابخوانی نگاه نشده بود. اصلاً پیش از این کتاب های چاپ سنگی با این قطع و اندازه خصوصاً (یا در قطع پالتویی) برای مدارس و مکتب خانه ها به طبع رسیده و بعد از چاپ سنگی هم کتاب های دیگری در این اندازه ها وجود داشت.

اما به این شکل که کتاب جیبی به عنوان یک روند ارائه شود و هدف از آن هم این باشد که کتاب ارزان در اختیار مردم قرار بگیرد از دهه 40 شروع شد. اما نکته حائز اهمیت در مورد این کتاب ها بهای آن بود که خیلی به آن توجه می شد؛ برای اینکه برای مردم ارزان تر باشد قیمت آن را بین 20 ریال تا 30 ریال در نظر می گرفتند و با توجه به طراحی جلد خوب این مجموعه ها، کیفیت بالای چاپ و بدون غلط بودن آن مورد استقبال عامه مردم و روشنفکران قرار گرفت.»

در سالهای دهه 30 و 40 مؤسسه امیرکبیر تعداد بسیار زیادی از کتاب های جیبی را روانه بازار کتاب کرد. «کتاب های پرستو» در حوزه ادبیات زیر نظر عبدالله توکل و تینا کار می کرد. کتاب های سیمرغ هم که وابسته به امیرکبیر بود در حوزه علوم کاربردی و پژوهشی زیر نظر پرویز شهریاری فعالیت می کرد. در این دوره داستان های عشقی، آثار کلاسیک ادبیات جهان و آثار نویسندگان ایرانی مانند صادق هدایت، جلال آل احمد و بسیاری دیگر، کتاب های مذهبی و سیاسی هم به فرم کتاب های جیبی منتشر می شد. از ناشران صاحب نامی که در کار انتشار کتاب هایی اینگونه بودند می توان به کتاب زمان، گوتنبرگ، شرکت سهامی انتشار، توس، نیل و رواق اشاره کرد.

کتاب های جیبی در ایران با آغاز دهه 70 بار دیگر مورد توجه ناشران و فعالان صنف کتاب قرار گرفت،اما پیش از همه مؤسسه ای با نام «کتاب همراه» بود که انتشار دوباره این کتاب ها را باب کرد. از سال 1374 بحث انتشار کتاب های جیبی به عنوان طرحی برای کتابخوانی مطرح شد. این مجموعه به گفته محمد کبریایی یکی از مدیران این پروژه با همکاری شهرداری و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آغاز به کار کرد. در آغاز کار تبلیغات وسیعی در مورد این کتاب ها در صدا و سیما و مطبوعات پخش و منتشر شد و سعی گردانندگان این مجموعه بر این بود که کتاب های همراه در دراگ استورهایی مانند شهروند، رفاه، قدس، داروخانه، لوازم التحریر، کتابفروشی و سوپر مارکت ها عرضه شود و به فروش برسد.

بهای این کتاب ها در آغاز انتشار بین 30 تا 50 تومان بود، همین بهای کم باعث شده بود که مردم از آن استقبال کنند و تیراژ کتاب ها هم افزایش یابد. کبریایی می گوید: برخی از کتاب های این مجموعه تا 10 هزار نسخه تیراژ داشت. تنوع موضوعات و عناوین این کتاب ها؛ که از داستان و رمان های خارجی تا افسانه و اسطوره های فارسی، امثال و حکم فارسی و خارجی، بهداشتی پزشکی، آثار کلاسیک ادبیات ایران و جهان، کتاب های آموزشی و موضوعات دیگر را شامل می شد یکی از دلایل استقبال از این مجموعه ها بود.

شمارگان بالای عناوین منتشره «کتاب همراه» باعث می شد گستره توزیع آن حداقل در تهران وسیع باشد و به طور بی سابقه ای در ایران کتاب وارد زندگی مردم شود. اما اگر چه «کتاب  همراه» خوش درخشید، ولی دولت مستاجل بود و به زودی تب آن فروکش کرد.

 بسیاری از نوجوانان و جوانانی که علاقه مند به خرید و مجموعه سازی از سری کتاب های همراه بودند حالا متوجه غیبت پکیج های مخصوص «کتاب همراه» در سوپرمارکت ها و لوازم التحریر فروشی ها شده اند و اغلب نمی دانند که کتاب همراه هم اکنون هم به کار خود ادامه می دهد و حجیم ترین کتاب های این مجموعه هم به راحتی در جیب جا می گیرد.

در سالهای اخیر، دو مجموعه موفق با قطع کوچک و کمی بلندتر از جیبی منتشر شد؛ یکی مجموعه نسل قلم از انتشارات کهکشان و دیگری تجربه های کوتاه از نشر تجربه. انتشارات کاروان بسیاری از آثار پائولوکوئلیو را در قطع جیبی منتشر کرده و ناشران دیگری هم در این زمینه تجربه هایی داشته اند؛ ناشرانی مانند نگار، یساولی (از ناشران نفیس)،  مشکی، ماه ریز،  چشمه، قدیانی، کارنامه معین، ثالث، راشین، کتاب خورشید و دیگران.

نکته مهم و اختلاف برانگیز در مورد کتاب هایی جیبی در این سالهای اخیر قطع و اندازه آن است که بسیار هم متنوع است و هر ناشری کتاب خود را در قطع و اندازه ای منتشر می کند و ادعا دارد که این کتاب در قطع جیبی است. در برخی از این کتاب ها ابعاد هر صفحه 20 +12 یا 11 +16.5 سانتی متر است ،اما در ایران به دلیل عدم تنوع کاغذ و به منظور جلوگیری از اتلاف آن دو قطع نصف رقعی و نصف وزیری برای کتاب های جیبی متداول است.

البته به جز این قطع های دیگری هم وجود دارد که ناشران دیگر ابداع کرده اند.

روایت ناشران و کتابخوان هااز کتاب های جیبی

انقلابی رخ نخواهد داد؛ کتاب را باید ارزان به دست مردم رساند .

ناشران زیادی هم اکنون به کار انتشار کتاب های جیبی مشغول هستند چه کسانی که به طور جدی فقط کتاب جدی چاپ می کنند و چه کسانی که در کنار دیگر فعالیت های خود چند عنوان محدود هم در این قطع منتشر کرده اند.(3)

محسن باقرزاده، مدیر نشر توس نیز با سابقه بیش از 40 سال فعالیت در زمینه نشر کتاب، اولین کسی است که در مورد انتشار کتاب های جیبی سراغ او می رویم. او که خود در این زمینه تجربیاتی دارد موقعیت شناسی، کیفیت و قیمت گذاری را سه فاکتور اصلی در انتشار کتاب های جیبی می داند.

وی تصریح می کند: من در سال های پیش از انقلاب و هم در سال های ابتدایی آن چندین عنوان کتاب در قطع جیبی و در موضوعات مختلف را به دست چاپ سپردم که از این میان شاهنامه  فردوسی نشر توس هنوز هم خواهان دارد.

باقرزاده ناشری است که به گفته خودش موهایش را در خاک کتاب سفید کرده است، می گوید: کتاب های سیاسی و یا فرهنگی که من در قطع جیبی و با شمارگان بالا منتشر کردم همگی موفق نبودند و در این میان برخی عناوین تا سال ها به فروش نرسیدند و برخی دیگر هم فروش خوبی داشتند. در مجموع کسی که می خواهد کتاب جیبی منتشر کند باید به قیمت گذاری و هزینه های چاپ توجه جدی داشته باشد.

نادر قدیانی از جمله ناشرانی است که چندین عنوان کتاب مذهبی در قطع جیبی منتشر کرده است. تخصص نشر قدیانی در حوزه ادبیات کودکان و نوجوانان است، اما او تاکنون کتابی برای کودکان و نوجوانان در این قطع منتشر نکرده است.او خود اعتقاد دارد که انتشار کتاب جیبی نیاز به تخصص کافی دارد و هر کسی نمی تواند دست به این کار بزند.

قدیانی انتشار کتاب جیبی و کتاب در قطع های بزرگ را دو رشته متفاوت از هم می داند و با اشاره به تجربیات ناموفق برخی از ناشران که سرمایه خود را در این راه از دست دادند، می گوید: کتاب های جیبی در ایران سابقه قدیمی دارد و با انتشار کتاب های مذهبی مانند مفاتیح الجنان و اینگونه کتاب ها شروع شده است، اما امروزه باید با محاسبه همه جوانب دست به این کار زد.

وی در ادامه می افزاید: چندی قبل یکی از افراد علاقه مند به کار کتاب قصد داشت کتاب های جیبی را دوباره در ایران راه اندازی کند اما چون سرمایه کافی نگذاشته بود با شکست مواجه شد.

نشر معین یکی دیگر از ناشرانی است که از یکی دو سال پیش به طور فعال در زمینه کتاب های جیبی ظاهر شده است. او انتشار مجموعه کتاب های جیبی خود را به عنوان طرحی برای کتابخوانی با انتشار مجموعه آثار کلاسیک ادب فارسی آغاز کرد و تاکنون در حدود 20 عنوان از این مجموعه را به چاپ رسانده است.

صالح رامسری مدیر این انتشارات درباره طرح خود برای انتشار کتاب های جیبی می گوید: انتشار آثار کلاسیک فارسی در قطع جیبی در ایران کار تازه ای نیست، اما این روزها رواج زیادی یافته است و بسیاری از ناشران اقدام به این کار می کنند اما هیچ کدام به صورت حساب شده و با برنامه مشخص دست به این کار نمی زنند.

مشکلات چاپ کتاب های جیبی در ایران بیش از هر چیز مربوط به مشخص نبودن سیاست های ارشاد در زمینه تولید کتاب است. ناشران زیادی علاقه مند به سرمایه گذاری در این حوزه هستند اما مشخص نیست که وزارت ارشاد در زمینه ممیزی چگونه با این طرح ها برخورد می کند به این خاطر ناشران ترجیح می دهند در این زمینه ریسک نکنند.

وی درباره برخی از مشکلات انتشار کتاب های جیبی می گوید: کتاب های جیبی نیاز به کاغذ خاص خود دارد، اما متاسفانه تهیه کاغذ در بازار ایران بسیار دشوار است و برای پایین آمدن قیمت، استفاده از کاغذ ایرانی هم موثر نیست چون به همان نسبت که کاغذ ایرانی کمیاب است بهای آن هم چندان تفاوتی با کاغذ خارجی ندارد.

کاوه کیانیان یکی از دست اندرکاران نشر چشمه هم در این باره می گوید: گرایش نویسندگان به ادبیات مینی مالیستی زمینه ساز گسترش بیشتر کتاب های جیبی شده است. این قطع برای انتشار خلاصه ای از رمان های حجیم، گزیده اشعار و فشرده  کتب مرجع هم بسیار مناسب است.

 نشر چشمه نیز با این امید که شاید تنوعی در قطع کتاب های خود، مردم بیشتری را به کتابخوانی تشویق می کند اقدام به ارائه عناوین جدید کتاب های خود در این قطع کرده است.نشر مرکز هم ناشر دیگری است که در کارنامه فعالیت خود چندین عنوان کتاب جیبی دارد. این ناشر از سال 1371انتشار کتاب های جیبی را آغاز کرده است و بنا به اعلام روابط عمومی آن تاکنون 20 عنوان کودک و نوجوان و چند عنوان کتاب در حوزه های دیگر مانند شعر، طنز و موضوعات دیگر به چشم می خورد.

همچنین بنا به اطلاع، نشر مرکز قصد دارد کتاب های جیبی خود را با عنوان کتاب های مریم و طرحی برای کتابخوانی قشر نوجوان دنبال کند. شمارگان کتاب های جیبی منتشر شده در نشر مرکز از 3 هزار نسخه فراتر نمی رود.

کتاب خورشید به مدیریت مسعود کازری کتاب جیبی منتشر می کند. این کار از سال 1380  در این موسسه آغاز شده و تاکنون عناوین مختلفی از آثار ادبیات داستانی و داستان های ترجمه از ادبیات جهان را شامل می شود.

زهرایی مدیر کارنامه ناشری است که انتشار کتاب های جیبی را خیلی جدی گرفته و البته در انتشار این کتاب ها ابداعاتی هم داشته است؛ قطع بی بی اندازه مخصوصی در کتاب های قطع جیبی است.

این قطع در نشر کارنامه شامل کتاب های متفاوتی است که با کیفیت بالا و به شکل لوکس منتشر می شود منتها در قطع کوچکتر.

یراقچی مدیر کتاب پنجره، یکی دیگر از ناشرانی است که از زمستان سال گذشته انتشار کتاب هایی را در قطع جیبی آغاز کرده است. تاکنون سه عنوان از آثار نشر کتاب پنجره به صورت جیبی منتشر شده که چاپ مکرر این آثار نشان دهنده میزان استقبال مخاطبان از آن است.بالا افتادن، جایی که پیاده رو تمام می شود و نوری در اتاق زیر شیروانی عناوین این آثار هستند که همگی در حوزه ادبیات داستانی جای می گیرند.

یراقچی در مورد علت رو آوردنش به نشر کتاب های جیبی می گوید: صرفا دلایل اقتصادی نیست که من را وامی دارد که کتاب جیبی چاپ کنم بلکه من اول از همه به مخاطب کتاب هایی فکر می کنم که بتوانم بهای کتاب هایم را پایین بیاورم. وقتی بهای یک کتاب 3000 تومانی را تا 500 تومان پایین بیاورم خواننده کتاب های من می تواند به جای یک کتاب 6 کتاب به خانه ببرد.

مدیر کتاب پنجره می گوید: شرط اول در چاپ یک کتاب توجه به بازار مصرف است اما صرفا با توجه به اینکه یک کتاب ممکن است پرفروش باشد من را وادار به چاپ آن در قطع جیبی نمی کند بلکه باید نوع کتاب به روشی که من در انتشار کتاب دنبال می کنم هماهنگ باشد.

سیدعلیرضا بهشتی، مدیر نشر روزنه، می گوید: رونق گرفتن کتاب های جیبی در ایران حاصل نگاه اقتصادی به نشر است. ناشران اگر به صنعت کتاب به عنوان یک فعالیت اقتصادی نگاه کنند می توانند در این حوزه موفق باشند. رونق گرفتن دوباره کتاب های جیبی در ایران حاصل نوع نگاهی است که به نظر می رسد آینده درخشانی هم داشته باشد.

نادر طبسیان، مدیر نشر ماه ریز که انتشار کتاب های جیبی را از سال 1378 و 1379 آغاز کرده است اعتقاد دارد: کتاب جیبی را نمی توان با شمارگان بالا منتشر کرد و نهایت تیراژی که می توان در نظر گرفت 2 یا 3 هزار نسخه است.

پخش کتاب های جیبی

به گفته شالچویی، مدیر یک کتابفروشی در خیابان انقلاب :«کتاب هایی از این دست سیستم توزیع خاص خود را دارد و در مناسبات پخش کتاب ایران بخش پرسودی را به خود اختصاص داده است.»
البته او حاضر نیست درباره سهم ناشران، پخشی ها و کتابفروشان و البته خوانندگان این کتاب ها در این تجارت سخن بگوید اما ناگفته پیدا است که در فقدان یک سود حداقلی و معقول در این زمینه، امکان افزایش تولید عناوین این کتاب ها وجود نخواهد داشت.

یک خریدار کتاب های جیبی که در نشر ثالث با او گفت وگو می کنم در مورد کتاب های جیبی می گوید: واضح است کتاب های جیبی به نسبت انواع قطع های رقعی، وزیری و رحلی قیمت پایین تری دارد. حمل و استفاده آنها آسان تر است و شاید بتوان گفت بیشتر از انواع دیگر برای هدیه دادن مناسب است. او خود چندین جلد از این کتاب ها را برای خواهرزاده خود که به تازگی امتحاناتش را پشت سر گذاشته، هدیه گرفته است.

اما از آن سو، کتابخوان دیگری اعتقاد دارد: ماندگاری و جلوه کتاب های غیر جیبی به خصوص آثار کلاسیک و مانا در کتابخانه های شخصی و عمومی بیشتر است و من ترجیح می دهم که دوره دوجلدی ژان کریستف با قطع معمولی و جلد گالینگور را در منزل داشته باشم تا دوره هشت جلدی جیبی آن را.

پی نوشت:

1 - جعفری، عبدالرحیم، در جستجو صبح، ج اول، 1384 تهران، روزبهان، 439 - 438
2 - افشار و جمعی از نویسندگان، کتابفروشی، 1383 تهران، شهاب
3 - البته تعداد ناشرانی که تاکنون کتابی به قطع جیبی منتشر کرده اند از این بیشتر است، اما مجال گفت وگو با همه آنها (مانند کاروان و مشکی) فراهم نشد و از طرف دیگر گفت و گو با همه آنها از فرصت و حوصله این گزارش خارج است.

کد خبر 1550

پر بیننده‌ترین اخبار ادبیات و کتاب

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز