سعید پیرمحموئی: برنامه‌ریزی شهری و شهرسازی به شکل قانونمند و حرفه‌ای از سرزمین یونان و روم باستان آغاز شد.

معماری یونانی به نام «هیپوداموس» اهل میلوتوس، سکونتگاه‌های یونانی مانند «پرین» و «پیروس» را طراحی کرد و اینچنین شهرسازی براساس هویت‌های شهری آغاز شد. هیپوداموس که به‌عنوان پدر شهرسازی نوین معروف است، روی طراحی هندسی شهرها تأکید داشت. او قلعه‌های مذهبی و مکان‌های عمومی شهروندی را به شکلی جهت می‌داد که احساس توازن و تناسب از آنها حاصل شود. تقلید از سبک کلاسیک یونانی - رومی در طول دوره رنسانس، کوشش‌های شهرسازی را در راستای سبک کلاسیک احیا کرد.

میدان کلیسای سن‌پیر در رم و میدان سن‌مارک در ونیز از نمونه‌های ایده‌آل شکوه و عظمت در سازه‌های شهری و مکان‌های عمومی است. برخلاف خیابان‌های باریک و بدون قاعده سکونتگاه‌های دوره قرون وسطی، شهرسازی رنسانس بر دوایر متحدالمرکز به دور یک نقطه مرکزی و خیابان‌هایی که از آن نقطه به طرف بیرون، شبیه پره‌های یک چرخ منشعب می‌شود، تأکید داشت. این الگوها آرام‌آرام به دنیای جدید منتقل شد و مهندسان آن روزها براساس ایده‌های این معمار یونانی، شهرها را بنا کردند.

پس از گذشت یک قرن و افزایش جمعیت شهرها، مسئولان شهری، ساختمان‌های بلند عمومی و معابر عظیم را بر ساختمان‌هایی با طراحی زیبا ترجیح دادند و ساختمان‌های بلند یکی پس از دیگری بر پیکره‌ شهرها پیوستند. این ساختمان‌ها حجم زیادی از افراد را در خود جای می‌دادند، از این‌رو نیاز شهرها به مکان‌های عمومی مانند پارک‌ها و فضای سبز بیشتر و بیشتر شد. در نتیجه مشکلات جدید شهری متولد شدند و سیاستگذاران شهری اقدام به قاعده‌مندکردن تراکم جمعیتی ‌کردند و شاید بتوان قرن بیستم را قرن قانونمندسازی ساخت شهرها نامید. اما در میان تمام دستاوردهایی که در قرن بیستم برای بشر اتفاق افتاد، برخی موضوعات به دست فراموشی سپرده شدند و اینکه کمتر به آنها توجه شد! موضوعاتی مهم مانند ساخت سازه‌ها و ساختمان‌هایی که به هیچ عنوان با «هویت» شهرها سازگاری و مطابقت نداشت. به عبارتی، مشکل از این قرار بود که شرایط اقلیمی و هویتی شهرها در طراحی و ساخت سازه‌ها کمتر مورد توجه قرار گرفت تا یکی از نخستین مبانی و اصول شهرسازی نادیده گرفته شود.

هویت در معماری ایرانی

معمولا ارتباط بین شخصیت و هویت افراد با محل زندگی آنها را هویت مکانی می‌نامیم که این هویت در مقیاس بزرگ‌تر نظیر هویت شهری نیز قابل انطباق است. معماران ایرانی دوره قاجار اعتقاد داشتند که اگر شهر محل زندگی فرد بی‌هویت باشد، احساس ناامنی در وجود او رخنه می‌کند و با حالت بی‌انگیزگی به زندگی خود ادامه می‌دهد. هویت شهر نیز اگر مطابق با اصول و ضوابط شهری بوده و با بدنه‌های شهری پیوند خورده باشد، واژه هویت را در ذهن تداعی می‌کند. ایرانیان اما از سالیان دور نیز معماران نام‌آشنایی داشتند که حتی در دوره پهلوی سبک «نئو‌رئالیستی» وارد بحث شهرسازی ایرانی شد و موضوعاتی مانند شرایط اقلیمی و هویت شهرها در ساخت‌وسازها اندکی مورد توجه قرار گرفت. حتما در بررسی دقیق شهرها و ساخت‌وسازهایی که در داخل کشور صورت گرفته است به ساخت‌وسازهایی همچون کاخ شهربانی تهران، میدان نقش جهان اصفهان، تئاترشهر تهران، برج آزادی و... برمی‌خوریم که می‌توان آنها را جزو بناهایی قلمداد کرد که توازن شهری، شرایط اقلیمی و هویتی شهری در ساخت آنها مورد توجه قرار گرفته است.در معماری قدیم به‌خصوص در استان گیلان و شمال کشور، اصفهان، یزد، جنوب کشور و چندین استان دیگر، موضوع شهرسازی مطابق با اصول هویتی و اقلیمی مورد توجه قرار گرفته است.

باغ آلبالو و تئاتر شهر

مجموعه تئاتر شهر تهران در سال1346 توسط مهندس امیرعلی سردار افخمی طراحی شد و ساخت آن 5سال به طول انجامید. تئاتر شهر با قطعه باغ‌آلبالو آنتوان چخوف به کارگردانی آربی آوانسیان گشوده شد. این مجموعه، از معماری زیبایی برخوردار است و جزو میراث فرهنگی کشور محسوب می‌شود. مجموعه تئاتر شهر در چهارراه ولیعصر، تقاطع خیابان انقلاب و خیابان ولیعصر در مجاورت پارک دانشجو قرار گرفته است و محوطه سنگفرشی وسیع و زیبایی دارد. به گفته مهندسان و مشاروان معمار، می‌توان این بنا را یکی از بناهایی اعلام کرد که کاملا براساس هویت‌شهری و همچنین اقلیمی پایتخت ساخته شده است.

بنایی که آرام‌آرام نماد شد

برج آزادی به سمبلی برای تهران و اهالی پایتخت تبدیل شده است؛ نمایی‌که بیش از آنکه نماد هویت ملی باشد، نمادی شهری است، اما همین‌که توفیق بیشتری در جذب مردم و خانواده‌ها نسبت به سایر بناهای ملی چون مجلس داشته، قابل توجه است. مجموعه برج و میدان آزادی رفته‌رفته هویت‌های جدیدی پیدا کرد! فرم‌ خاص آن و ارجاعات تاریخی بنا، آن‌را به سمبلی برای شهر و مایه مباهات تهرانی‌ها تبدیل کرد. به‌خصوص استفاده نمادین آن در روزهای پیروزی انقلاب برای تجمعات و تظاهرات هر ساله معنای جدیدی به این بنا ‌بخشید و رفته‌رفته تبدیل به نمادی با مضامین هویتی و تاریخی شد.

معماری نئوکلاسیک ایرانی

اولین نمونه‌های معماری مدرن ایرانی در دوره پهلوی در داخل کشور خودنمایی کرد. نکته برجسته در معماری این دوره، ظهور گونه‌ای از معماری است که می‌شود با اغماض به آن معماری نئوکلاسیک ایرانی لقب داد. از شاخص‌ترین نمونه‌های اینگونه معماری در تهران می‌توان به ساختمان کاخ شهربانی در محوطه میدان باغ ملی اشاره کرد. همچنین ساختمان صندوق پس‌انداز بانک ملی در خیابان فردوسی نیز نمونه برجسته‌ای از معماری نئوکلاسیک ایران است. نما در ساختمان، به‌عنوان حائلی بین شرایط فیزیکی و اقلیمی خارج ساختمان (شرایط جوی) و همچنین به‌عنوان نمایشگر هویت حجمی و زیبایی آن، انواع گوناگونی دارد که از ترکیب مصالح مختلف شکل می‌گیرد و به ساختمان معنا می‌دهد و معماران معتقدند برای اینکه نما به ساختمان روح هویتی دوچندان بدهد، حتما باید به موضوع شرایط اقلیمی و فرهنگی شهری که ساختمان در آن بنا می‌شود، نیز پرداخت.

توجه به استانداردها

در روند پیشرفت سریع شهر و کلانشهرها، برخی موضوعات مانند نگرش درست به لهجه معماری از بین رفت و ساختمان‌ها تنها برای زیبایی و چشم‌نوازی ساخته شدند و به موضوعاتی مانند توجه به اقلیم و هویت منطقه‌ای که بنا در آن ساخته می‌شود، توجهی نشد. این موضوع حتی در تهران نیز اتفاق افتاد و برخی از بناها به هیچ‌عنوان با هویت و اقلیم این کلانشهر سازگاری ندارند. کارشناسان اعتقاد دارند که توجه به اقلیم و هویت، هنوز در شهرهای شمالی، جنوبی و شهرهایی مانند اصفهان به کار گرفته می‌شود. می‌گویند بناهایی که در تهران ساخته می‌شود باید به‌گونه‌ای باشند که نمای کوه البرز را از شهروندان نگیرد! اما در عین حال همچنان ساختمان‌ها و نماهایی در قسمت‌های شمالی ساخته می‌شود که سر به فلک می‌کشد و شرایط اقلیمی و هویتی را نادیده می‌گیرد.

در این بین اما در همین سال‌ها سازه‌هایی همچون پردیس سینمایی ملت نیز ساخته شدند که هویت‌ها و شرایط اقلیمی را در نظر می‌گیرد و براساس استانداردهایی که درباره‌اش بحث شد، ساخته می‌شوند. شاید این نتیجه‌گیری چندان غیرمنصفانه و عجولانه نباشد، اگر بگوییم این روزها ساختمان‌ها و بناهایی که سر به آسمان می‌کشند، هیچ نشانی ندارند از اقلیم، فرهنگ، گویش و هویت منطقه‌ای که به آن تعلق دارند.

میدان چشم‌نواز نقش جهان

میدان نقش جهان، میدان بزرگ مستطیل شکلی است که در شهر اصفهان قرار دارد و به ‌وسیله بناهایی از دوره صفوی محصور شده ‌است. گرچه نقش جهان پیشینه‌ای کهن‌تر از دوران صفوی دارد، ولی میدان نقش جهان به شکل امروزی در دوره سلطنت شاه عباس صفوی پایه‌گذاری شده‌است. این میدان و سازه‌اش یکی از شاهکارهای معماری ایرانی محسوب می‌شود که در بین سایر ابنیه‌های شاهکار اصفهان در رتبه اول قرار دارد و دقیقا براساس مختصات شهری و هویت بومی اصفهان بنا شده است. مورخاندیو لافوا، جهانگرد فرانسوی که در سال1298 هجری قمری این میدان را دیده است، درباره این میدان تاریخی می‌نویسد: «من احتیاجی ندارم که مانند فیثاغورث یونانی در حل مسئله مهمی تلاش کنم، بلکه کاملا برای من مکشوف است و می‌توانم با نهایت اطمینان بگویم که در دنیای متمدن امروز هیچ‌گونه بنایی وجود ندارد که بتواند از حیث وسعت و زیبایی و تقارن عمارات، شایسته مقایسه با این میدان باشد. این عقیده شخص من نیست، سایر اروپاییان هم که در فن معماری و مهندسی تخصص دارند با عقیده من همراهند.»

لهجه معماری!

معمولا شاهدیم که معماری ایرانی با حیاط‌های درونگرای خانه‌های یزد یا گنبدهای آبی مساجد اصفهان معرفی می‌شود اما این نوع خاص معماری مختص محدوده‌ای مشخص یعنی بخش مرکزی و اقلیم گرم و خشک ایران است. اگر به نقطه‌نقطه ایران و قومیت‌ها و فرهنگ‌های مختلف نگاه کنیم، همچون لهجه‌ها و گویش‌های خاصی‌که وجود دارد، با شیوه‌های مختلف معماری نیز آشنا می‌شویم. پروفسور رنه‌گابریل معتقد است که معماری همچون لهجه می‌ماند! او اعتقاد دارد که نمی‌توان ساختمان‌های شهری را که آفتابگیر است را در شهرهایی که به‌طور مثال در مجاورت دریا قرار دارند، ساخت. این یک اصل است و برای ساخت هر بنایی باید به گویش‌ها، هویت و البته شرایط اقلیمی آن توجه کرد.

کد خبر 144454

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار شهری

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز