چهارشنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۰ - ۱۹:۰۸
۰ نفر

خشایار الوند: آن زمان که سریال ساختمان پزشکان روی آنتن بود خبرنگار محترمی تماس گرفت و خبر داد که 2 نماینده محترم مجلس فرموده‌اند که این سریال امنیت روانی جامعه را به‌خطر انداخته است!

و نظر مرا می‌خواست درباره این اظهارنظر، عرض کردم چون سریال را جسته و گریخته دیده‌ام نمی‌توانم نظری بدهم. تازه مگر جامعه‌شناس، کارشناس رسانه یا هر شناس دیگری هستم که بتوانم بفهمم این جنایت فرهنگی - امنیتی اتفاق افتاده است یا نه؟! من رفقایم را می‌شناسم که نویسنده‌ها و کارگردان و بازیگران این سریالند و بالطبع هر چیزی که علیه رفقایم باشد را به‌شدت محکوم می‌کنم! خلاصه نتوانست چیزی از زبان ما دربیاورد و با دلخوری قطع کرد. بعد جایی دیگر خواندم که فلان سریال در نمایش روابط زن و مرد نامحرم جوری عمل کرده که هنجارهای اجتماعی- شرعی را زیر سؤال برده است! دیدم نه بابا، ظاهرا این رشته سر دراز دارد. بعد پیش خودم فکر کردم آیا واقعا تلویزیون در این مملکت آنقدر قدرت تأثیرگذاری دارد که بتواند هنجاری را این‌ور و آن‌ور کند؟!

گزینه 1 - بله. نمونه‌اش هم همان دعوای معروف برره‌ای که نمی‌دانم یادتان هست یا نه. در همان سریال دوست داشتنی خودمان یک‌جور دعوا طراحی کرده بودیم که ابتدا 2 نفر گلاویز می‌شدند و بعد هرکس از راه می‌رسید جستی می‌زد و شنیدم می‌رفت روی بقیه بدون اینکه بداند دعوا سر چیست و کی به کی است. نتیجه آن شد که از فردای آن شب در کلی از مدارس کشور دانش‌آموزان ریختند روی سر و کله هم و چندتایی دست و پا شکست و اولیایی شاکی شدند و جنجال به‌پا شد و نتیجه این شد که به ما گفتند از فردا دعوای برره‌ای تعطیل! یا نمونه دیگر تکیه‌کلام‌هایی که ما در دهان تیپ‌های سریال‌هایمان می‌گذاشتیم و از فردا همه مردم کوچه و بازار آن تکیه کلام را تکرار می‌کردند و چندتایی‌اش که اصالت داشتند و نمونه واقعی‌شان هم غیرقابل پخش بود رفت جزؤ فرهنگ عمومی مردم مثل پاچه‌خاری! پس نتیجه می‌گیریم که رسانه می‌تواند روی مخاطب جوری تأثیر بگذارد که امنیت روانی‌اش مخدوش شود یا حتی گویش‌اش تغییر کند و به جای بگویم، بگوید: «وگوئم»!

گزینه 2 - خیر. نمونه‌ها بسیارند. نمی‌خواهم مثال بیاورم ولی خودتان یک فلاش‌بک بزنید به خیل سریال‌های فاخر تلویزیون که آدم‌هایشان حرف‌های خوب خوب می‌زنند و نصیحت‌های سوپرمتحول‌کننده می‌کنند و آخر و عاقبت دروغگویی و مال‌مردم‌خوری و اعتیاد و دزدی و رفیق ناباب و غیره را جوری نشان مخاطب می‌دادند که اگر قرار بود تأثیرگذار باشد الان مرحوم داداشی زنده بود و کودک‌آزاری واژه غریبی بود که باید معنی‌اش می‌کردیم و زندان‌ها آنچنان خالی بود که باید زندانی از چین وارد می‌کردیم! واقعیت‌اش این است که رسانه‌های اینچنینی تأثیرگذار هستند اما روی سطحی‌ترین لایه‌های ادراک و احساس مخاطب به همان نسبت که سریع تأثیر می‌گذارند سریع‌تر هم از یاد می‌روند و به‌اصطلاح از ذهن می‌افتند.

به همین دلیل است که همان دعوای برره‌ای فقط در دبستان‌ها تقلید می‌شود و نه حتی در مدارس راهنمایی و به همین دلیل است که در ماه پس از اتمام سریال شب‌های برره کسی نمی‌گفت وگوئم و به همین دلیل است که کسی یادش نیست تکیه‌کلام مربا بده بابا مال کدام سریال بود. آن تأثیری که مدنظر دوستان کارشناس است یک فرایند زمانبر و عمیق است. با یک سریال و دو سریال هم اتفاق نمی‌افتد. اصلا رسانه‌ای مثل تلویزیون با این همه دبدبه و کبکبه و مخاطب انبوهش و انحصار بی‌بدیلش هم یک‌تنه نمی‌تواند آن تأثیر را به‌وجود بیاورد. یک فرهنگ است، یک جریان است که آموزش و پرورش یک سرش است و رسانه‌ها یک طرفش و محیط خانواده بسترش است و وضعیت اقتصادی مردم موتور حرکتش و همین خط را بگیر و بیا... در خانه‌ای که هیچ چیز سرجایش نیست اگر به‌دنبال سوزن بگردی تا سوراخ جورابت را رفو کنی طبیعتا وقتی پیدایش می‌کنی که تا دسته رفته کف پایت!

کد خبر 142795
منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سینما

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز