دوشنبه ۲۷ دی ۱۳۸۹ - ۱۹:۲۲
۰ نفر

امیرحسین علم الهدی: تشکیل شورای‌عالی سینما در بالاترین رده اجرایی کشور اتفاق فرخنده‌ای است و از آن باید به نیکی یاد کرد اما چنانچه این شورا نقشه راه نداشته باشد نمی‌تواند سرمنشأ اتفاقات مهمی در سینما باشد.

مصوبات شش‌گانه نخستین جلسه این شورا برای ارائه به ریاست محترم جمهوری نشان از نبود نقشه راه دارد. ضمن اهمیت مسائل مالیاتی و مشکل فیلمنامه سینمایی و ضرورت وجود شهرک سینمایی در شاکله سینمای ایران به‌نظر می‌رسد همان آفتی که پیش‌بینی می‌کردیم، ممکن است گریبانگیر مسائل این شورای‌عالی شود.

بهتر است تعارف را کنار بگذاریم و صراحتا مشکل بحران مخاطب را که سالیان سال است گریبانگیر سینمای ایران است نام ببریم که به‌عنوان مهم‌ترین معضل سینمای ایران باید برای درمان فوری آن راهکارهای اجرایی پیدا کرد و سپس به مسائل دیگر همانند مصوبات فوق برسیم.

بحران مخاطب برای سینمای ایران و بالاخص سالن‌های سینمایی همانند نرسیدن خون به قلب یک انسان است. اگر تمام راه حل‌های جانبی برای درمان یک بیمار اندیشیده شود، تا زمانی‌که بیمار قلبش در معرض ایست باشد نمی‌توان ابتدا برای سرماخوردگی بیمار راه‌حل پیدا کرد و سپس به فکر قلب او بود!

مخاطب برای سینمای ایران همان حکم خون را دارد که طی 31 سال گذشته به پایین‌ترین میزان خود در سینما رسیده است. مهم‌ترین موضوعی که شورای‌عالی سینما می‌تواند با لحاظ کردن نظرات کارشناسان به آن در اسرع وقت رسیدگی کند همین درمان مقطعی بحران مخاطب است؛ بحرانی که با هدفمند کردن یارانه‌ها ( که باید اتفاق بیفتد مشروط به جلوگیری از اثرات آن بر پیکره سینمای ایران ) و اخذ 3 درصد مالیات ارزش‌افزوده (با اینکه قانون است) در حال بحرانی‌تر شدن است.

شورای‌عالی سینمای ایران برای اینکه بتواند تحلیل درست‌تری از وضعیت سینما در ایران داشته باشد چاره‌ای ندارد که ضمن ارتقای سطح کارشناسی مصوبات خود حسب اولویت‌های واقعی سینمای ایران، نیم‌نگاهی هم به شرایط واقعی سینما در حوزه بین‌الملل داشته باشد و در پیدا کردن راه‌حل‌های بقای سینمای ایران در کنار توجه به تجارب کشورهای دیگر در این خصوص، بیشترین توجه را به خون‌رسانی به قلب این بیمار داشته باشد.

ما نیز معتقدیم که تولید‌کننده باید حمایت شود، مشروط به اینکه این تولید، مخاطب را ارضا کند. در غیراین‌صورت تولیدکننده داخلی ضمن دریافت تمام این حمایت‌ها ( که باید به‌صورت منطقی نیز ادامه داشته باشد) همچنان بر طبل تولیدات غیرکیفی می‌نوازد و مخاطب نیز در این بازار رقابتی بی‌اعتنا به تولیدات غیرکیفی، نیازهای خود را از هزاران طریق دیگر رفع می‌کند! پس در یک وضعیت بحرانی چاره‌ای نداریم که اول به فکر مخاطب باشیم و درصورت داشتن مخاطب آن‌وقت تولید‌کننده صرفا کیفی را حمایت کنیم. اگر خون در بدن نباشد ادامه حیات امکان‌پذیر نخواهد بود.

کد خبر 126034

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز