سه‌شنبه ۳۰ آذر ۱۳۸۹ - ۰۵:۵۰
۰ نفر

سیدرضا صائمی: مختارنامه سرشار از امتیازاتی است که از همین حالا می‌توان حدس زد به یک سریال ماندگار در حافظه تاریخی مخاطب و تاریخچه تلویزیون تبدیل می‌شود.

سریال مختارنامه

شاید نخستین امتیاز مختارنامه به قصه و قهرمان آن برگردد که اگرچه نسبت به سریال‌های دینی قبلی کمتر شناخته شده است یا از حیث مذهبی منزلتی کمتر از مقام امام دارد، اما به واسطه ارتباط قیام مختار به ماجرای کربلا و قصه عاشورا فارغ از ظرفیت‌های دراماتیک، به لحاظ ایدئولوژیک و اعتقادی، نزد مخاطبان ارزشمند و جذاب است و می‌تواند کنجکاوی آنها را برانگیزد.

دقیقا به همین دلیل و ریشه‌دار بودن اعتقادات و احساسات عمیقی که نزد ایرانیان نسبت به واقعه کربلا وجود دارد، مختار می‌تواند نه فقط یک قهرمان سینمایی که به‌عنوان یک قهرمان واقعی نزد آنها محبوبیت پیدا کند. این همذات‌پنداری صرفا دراماتیک نیست بلکه اعتقادی و ایمانی است. از حیث نمایشی نیز این سریال واجد یک قهرمان جنگجو و دلاور است که جای آن خیلی وقت است در سینمای ایران خالی است. ضمن اینکه مختارنامه از این امتیاز برخوردار است و می‌تواند نسبت به سریال‌های دینی دیگر، تصویر قهرمان خود را نشان دهد و به تصویر‌سازی‌ مخاطب از یک قهرمان تاریخی کمک کند.

مختارنامه نه فقط یک سریال تاریخی که تصویری از تاریخ شیعه نیز هست که اندیشه‌های شیعی را در قیام مختار بازشناسی می‌کند. از امتیازات دیگر این سریال باید به جلوه‌های بصری و استفاده از تجهیزات و عناصر فنی اشاره کرد که جلوه جذاب‌تری از قصه و رخداد تاریخی را به نمایش می‌گذارد و بیننده در این سریال می‌تواند شاهد تصاویر باشکوه‌تری از یک موقعیت تاریخی باشد؛ مثلا تصاویری که از جنگ و نبرد در این سریال می‌بینیم از حیث اکشن بودن، کیفیت تصویری و نمایشی بیش از آثار مشابه واجد جذابیت بوده و خیلی واقعی‌تر به‌نظر می‌رسد. به این عناصر اضافه کنید نوع چهره‌پردازی، طراحی دکور و صحنه و لباس و ساخت ماکت‌های بناهای تاریخی که تصویر بیرونی اثر را چشمگیر‌تر کرده است؛ مثلا در قسمت‌هایی که شمایلی از کعبه به تصویر کشیده می‌شود، یا آتش کشیدن آن به نمایش درمی‌آید، با قدرت بصری درخشانی قابل رویت است.

مختارنامه از این صحنه‌ها کم ندارد؛ صحنه‌هایی که کمتر در یک سریال تاریخی شاهد آن بوده‌ایم؛ صحنه‌هایی که کمک می‌کند یک رخداد تاریخی به‌شدت در ذهن و حافظه مخاطب ماندگار شود. در تثبیت این ماندگاری البته باید به نقش آفرینی بازیگران، موسیقی دلنشین سریال و حتی تیتراژ متفاوت آن هم اشاره کرد.

مختارنامه ابتدا تلاش می‌کند وضعیت تاریخی قهرمانش را ترسیم کند تا برای قیام مختار هم دلایل جامعه‌شناختی و هم علت‌های ایدئولوژیک دست و پا کند؛ تصویری که از مختار در همین ابتدا می‌بینیم، مردی با‌صلابت و پر‌تلاش است که کار کردن برای معاش را کمتر از جنگیدن در راه خدا نمی‌داند و با ارجاع به حدیث نبوی از عمل خویش دفاع می‌کند اما با توصیفی که عمویش در کوشک سفید از شرایط حساس تاریخی- سیاسی دوران ارائه می‌دهد و از اعتماد امام‌حسن‌(‌ع) به آنها که حتی برای مداوای زخمش تن به تیغ طبیب کوشک می‌دهد مختار قانع می‌شود.

زمانی که دین در خطر است و مفسر دین در معرض تهدید، تلاش برای معاش، اولویت خود را از دست می‌دهد و باید به جای داس برای دروی گندم دست به شمشیر برای اصلاح جامعه برد. همین‌جا بد نیست که به انتخاب درست میرباقری در برگزیدن فریبرزعرب نیا در نقش مختاراشاره کرد. خطوط چهره و نوع نگاه و ساختار بصری صورت او تناسب زیادی با شمایلی که از مختار و شخصیت او گفته شده دارد و هرچه که قصه جلوتر می‌رود پذیرش ذهنی‌ - روانی قهرمان قصه برای مخاطب عمق بیشتری پیدا می‌کند.

با این حال اگر مختارنامه تا اینجای کار از حیث بازیگری یک نقطه عطف داشته باشد بازی قدرتمند و چشمگیر فرهاد اصلانی در نقش ابن‌زیاد است که به درستی توانسته چهره درونی و باطنی وی را به تصویر بکشد. ضمن اینکه شمایل ظاهری فریبرز عرب نیا با آن چشمان نافذ و جدیتی که در نگاهش موج می‌زند با سویه قهرمان‌گونه بودن مختار تناسب خوبی دارد و در واقع انتخاب هوشمندانه‌ای بوده است، برعکس محمد فیلی که گزینه خوبی برای کاراکتر شمر نبوده و چندان با تصویر ذهنی مخاطب از وی و قساوت قلبی که از وی در تاریخ ترسیم شده جور درنمی‌آید.

از جمله شخصیت‌هایی که در مختارنامه حضور برجسته و پر‌رنگی دارد و این نه به درام که به واقعیت تاریخی ماجرا قابل استناد است، شخصیتی ایرانی به نام کیان است که رضا رویگری ایفاگر نقش اوست. ایرانیان از یاران و همراهان باوفا و شجاع مختار بودند که در پیروزی او نقش مؤثری داشتند. نقطه قوت این شخصیت درهمین ابتدا از حیث سینمایی، نوع گریم و چهره‌پردازی رضا رویگری است که کاملا ایرانی و قابل تشخیص از شخصیت‌های عرب قصه است. کیان که برای یاری امام‌حسن( ع) در لشکر او شمشیر می‌زند، از دوستان قدیمی مختار است و میان آن دو رفاقت و عقد اخوت محکمی برقرار است. او از کوفه به مدائن آمده تا در سوی سپاه حق قرار بگیرد و امام‌حسن( ع) را یاری کند.

لحظه رویارویی او با مختار از بخش‌های جذاب قسمت اول سریال بود و دیالوگ‌هایی که بین کیان و مختار رد و بدل می‌شود، نشانه ریشه‌دار بودن اخوت آنها و رفاقت عرب و عجم است؛ زمانی که نه نژاد و زبان که ایمان و عقیده، رشته این پیوند قرار می‌گیرد. در واقع کیان نمادی از تدبر و شجاعت قوم ایرانی را که پیش از این در زمان پیامبر(ص) در شمایل سلمان‌فارسی ریشه داشت بازنمایی و نمایندگی می‌کند و هویت ایرانی را در ترکیب قومیت و مذهب به تصویر می‌کشد.

در مختارنامه نیز پای زن یا زنانی در میان است که در شکل‌گیری شخصیت مختار و روایت قصه بی‌تأثیر نبوده‌اند. در قسمت اول 2 نفر از این زنان که یکی خواهر مختار و دیگری زنی که خاله می‌نامندش، حضور یافته‌اند که از گفت‌وگو و مباحثه‌ای که میانشان درگرفته می‌توان اعتبار نام مختار را در آن دوره تاریخی و در جامعه‌ای که می‌زیسته بازشناسی کرد.

البته باید منتظر بود تا قصه بیشتر پیش برود تا ماهیت و نقش این زنان در قیام مختار و تجربه تاریخی آن آشکارتر شود. اما آنچه بیش از هر معنا و مفهومی در همین قسمت‌ها قابل تشخیص است و برجسته می‌شود، در گفت‌وگو و مجادله‌ای است که میان مختار و عمویش در کوشک سفید اتفاق می‌افتد. آنجا که عمو با بازی خوب اکبر زنجانپور از پراکندگی و عدم‌وحدت مسلمین در دفاع از دین خدا و رسول و امامش سخن می‌گوید و فریاد سر می‌دهد و از انزوایی حرف می‌زند که یا به واسطه معیشت دنیا رخ می‌دهد یا شک و تردید به کلام حق. هدایت و فلاکت آدمی در نسبت با دین و حقیقت نیز ناشی از همین وضعیت دوگانه است.
مختارنامه علاوه بر بازیگری، فضاسازی و کارگردانی خوب، واجد قصه جذاب و تعلیق آفرینی است که با احساسات مذهبی مخاطب نیز گره می‌خورد و با دل، عشق و اعتقاد پیوند دارد.

کد خبر 123676

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز