ارسلان مرشدی: روزشمار 13 آبان در تقویم انقلاب اسلامی یادآور3 رویداد است که هر یک به نوبه‌خود نقطه عطفی در تاریخ کشور محسوب می‌شوند؛

تهران - تسخیر لانه جاسوسی

 13آبان1343 بازداشت و تبعید امام‌خمینی(ره) به ترکیه در پی اعتراض به تصویب لایحه کاپیتولاسیون، 13 آبان 1357 شهادت تعدادی از دانش‌آموزان و دانشجویان مقابل دانشگاه تهران و13 آبان 1358 تسخیر لانه جاسوسی آمریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام.

تبعید امام‌خمینی(ره)

«طبق اطلاع موثق و شواهد و دلایل کافی چون رویه آقای خمینی و تحریکات مشارالیه، علیه منافع ملت و امنیت و استقلال و تمامیت ارضی کشور تشخیص داده شد، لذا در تاریخ 13 آبان 1343 از ایران تبعید گردید.» این اطلاعیه کوتاه ساواک پس از دستگیری و تبعید امام(ره) بود که از رادیو، تلویزیون و روزنامه‌ها انتشار یافت.

13 آبان 1343 امام‌خمینی(ره) توسط مأموران حکومت پهلوی بازداشت و پس از انتقال از قم به تهران، به ترکیه تبعید شدند؛ بازداشت و تبعید امام(ره) 17 ماه پس از حوادث خرداد 1342 صورت گرفت. در طول این ماه‌ها امام(ره) بارها به انتقاد و اعتراض از سیاست‌های حکومت رژیم پهلوی روی‌آورده بود. یکی از همه این اعتراضات، موضع‌گیری ایشان در برابر تصویب لایحه کاپیتولاسیون (مصونیت قضایی) برای اتباع آمریکایی بود. امام(ره) در یکی از شدیدترین این انتقادات، 9 روز پیش از دستگیری در مراسمی به مناسبت میلاد حضرت زهرا (س) که در منزلشان برگزار شد، طی نطقی این لایحه را از مفاسد رژیم دانستند.

پیش از این و در13 مهر 1342 به دستور محمدرضا پهلوی پیشنهاد ایالات متحده مبنی بر اعطای مصونیت قضایی به اتباع آمریکایی به‌صورت لایحه قانونی در هیأت دولت تصویب شد. یک سال پس از آن نیز لایحه به تصویب مجلسین شورای ملی و سنا رسید. براساس‌ این‌ قانون‌، تمامی‌‌ افراد ارتش‌ آمریکا و وابستگان‌ آنان‌ که‌ در ایران ‌ اقامت‌ داشتند، در برابر قوانین‌ ایران‌ از مصونیت‌ کامل‌ دیپلماتیک‌ برخوردار بوده‌ و درصورت‌ ارتکاب‌ جرم‌، از شمول‌ قوانین‌ ایران‌ معاف‌ بودند و دادگاه‌های‌ ایران‌ حق‌ رسیدگی و محاکمه‌ آنان ‌را نداشتند.

تصویب این لایحه با اعتراض امام(ره) همراه شد. ایشان در سخنانی فرمودند که عظمت‌ ایران‌ از بین‌ رفت‌، استقلال‌ از دست‌ رفت‌، عزت‌ ما پایکوب‌ شد. مگر ما مستعمره‌ هستیم‌؟ مگر ایران‌ در اشغال‌ آمریکاست‌؟ می‌‌دانید مجلس‌ به ‌پیشنهاد دولت‌ سند بردگی‌ ملت‌ ایران‌ را امضا کرد و اقرار به‌ مستعمره‌ بودن‌ ایران ‌نمود.

حجم وسیع انتقادات بی‌پروای امام(ره) چندان برای رژیم قابل تحمل نبود و سرانجام به دستگیری ایشان منجر شد. صبح 13 آبان ماموران ضداطلاعات ساواک به سرپرستی سرهنگ مولوی، رئیس وقت ساواک تهران، با یورش به بیت امام(ره) در قم، ایشان را بازداشت کرده و قبل از طلوع آفتاب با یک فروند هواپیمای نظامی از فرودگاه مهرآباد به ترکیه تبعید کردند.

در پی تبعید امام‌خمینی(ره) و با وجود فضای خفقان، موجی از اعتراضات به دستگیری و تبعید امام(ره)، در شهرهای تهران، قم و مشهد شروع شد. تظاهرات در بازار تهران، تعطیلی طولانی دروس حوزه‌ها و ارسال طومار و نامه به سازمان‌های بین‌المللی و مراجع تقلید بخشی از این موج اعتراضی بود.

آیت‌الله سید مصطفی خمینی نیز در روز تبعید امام(ره) بازداشت و زندانی شد و پس از چندی در13 دی 1343 به ترکیه نزد پدر تبعید شد؛ این دوران، سرآغاز تبعید امام‌خمینی(ره) را رقم زد.

محل اقامت اولیه امام(ره) هتل بلوار پالاس آنکارا بود، اما فردای آن روز برای مخفی‌ نگاهداشتن محل اقامت، امام(ره) را به محلی واقع در خیابان آتاترک منتقل کردند. یک هفته بعد نیز برای منزوی‌تر ساختن ایشان و قطع هرگونه ارتباط، محل تبعید را به شهر بورسا در 46 کیلومتری غرب آنکارا انتقال دادند. در این مدت امکان هرگونه اقدام سیاسی از امام‌خمینی(ره) سلب شده و ایشان تحت مراقبت مستقیم مأمورین اعزامی ایران و نیروهای امنیتی ترکیه قرار داشتند.

تسخیر لانه جاسوسی

سومین 13 آبان تاریخ ساز انقلاب یک سال بعد از کشتار دانش‌آموزان روی داد؛ روزی که ساختمان سفارت آمریکا در تهران توسط جمعی از دانشجویان معترض تصرف شد.

در این روز دانشجویان مسلمان پیرو خط امام(ره) 4دانشگاه امیرکبیر، تهران، شهید بهشتی و صنعتی شریف، صبح یکشنبه
13 آبان 1358، برابر با 4 نوامبر 1979، سفارتخانه آمریکا را به‌همراه 72 نفر از اتباع آمریکایی به تصرف خود درآوردند.

این واقعه ریشه در رویکردهای آمریکا نسبت به ایران داشت و ریشه‌های آن در وقوع انقلاب اسلامی قابل جست وجوست. جدا شدن ایران از جبهه آمریکا ضربه‌ای اساسی برای منافع واشنگتن محسوب می‌شد، چنانکه سایروس ونس، وزیر امورخارجه جیمی کارتر، می‌گوید که رفتن ایران از صف کشورهای متحد آمریکا و افتادن این کشور به دست رژیمی که دوست‏ ما نیست، ضربه‏‌ای اساسی به منافع سیاسی و امنیتی ما در آسیای جنوب غربی و خاورمیانه به‌شمار می‌رود.

از این‌رو آمریکا که ایران را از دست رفته یافته بود، برای به‌دست آوردن این حیاط خلوت از هیچ کوششی فروگذار نکرد.
همچنین عدم‌به نتیجه رسیدن تماس با دولت انقلابی سبب شد تا آمریکا روی به تلاش برای ساقط کردن نظام نوپای انقلاب اسلامی بیاورد. تماس با گروه‌های مخالف و معاند انقلاب، ارتباط با شبکه‌های کودتا و براندازی در داخل کشور و تأمین مالی گروهک‌های تروریستی، کارشکنی در روند طرح‌های انقلابی و دریافت و ارسال اطلاعات محرمانه کشور به خارج از کشور و دیگر اقداماتی از این دست، تنها بخشی از کارکرد سفارت ایالات‌متحده- مرکز عملیات، فرماندهی و جاسوسی- در 9 ماه بعد از عمر انقلاب اسلامی بود. به واقع می‌توان گفت که سفارتخانه ایالات متحده مانند یک مرکز جاسوسی با ایجاد شبکه‌های جاسوسی و اطلاعاتی در پی آن بود تا با بحران‌آفرینی، تضعیف نیروهای انقلابی، پایه‌های انقلاب را از درون سست کرده و بتواند فعالان انقلابی را از امام(ره) دور کند. نفوذ و رخنه در بدنه ارتش و طرح و برنامه‌ریزی کودتاهای پی‌درپی، بخشی دیگر از کارکرد سفارتخانه‌ای بود که تلاش داشت تا حرکت انقلابی مردم ایران را آسیب ‏پذیر کند.

وزارت خارجه آمریکا هم در این راستا ماموریت اصلی سفارت خود در ایران را تلاش برای هماهنگی فعالیت‌‏های نیروهای لیبرال و میانه‌روهای مذهبی و پیوند دادن آنها با عناصر ملی‌گرا و سلطنت‌طلبان و طرفداران رژیم سابق علیه انقلابیون مذهبی قرار داده بود.

این کارکردهای سفارتخانه آمریکا را مقامات این کشور نیز بعدها اذعان کردند؛ چنانکه بعضی از مقامات دولت جیمی کارتر در مصاحبه‌ها و خاطرات خود به نقش سفارتخانه آن کشور در تهران اعتراف کردند.

با این حال و براساس تعهدات و نزاکت بین‌المللی انقلاب اسلامی این رویکردها و رفتارهای سفارتخانه آمریکا 9 ماه تحمل شد تا اینکه آمریکا تقاضای ایران را برای استرداد شاه و اموال و دارایی‌های بلوکه شده ایران نه تنها نادیده‌گرفت بلکه شاه را نیز به بهانه معالجه پذیرفت؛ این مسئله بهانه لازم را برای حرکتی انقلابی در مواجهه با این کشور فراهم ساخت.

تسخیر سفارتخانه آمریکا در تهران با حمایت امام‌خمینی(ره) همراه شد و ایشان تصرف لانه‌جاسوسی توسط دانشجویان را «انقلاب دوم» و انقلابی بزرگ‌تر از انقلاب اول خواندند. ایشان در سخنانی از این اقدام انقلابی دانشجویان خط امام(ره) این چنین حمایت کردند که شما می‌‌بینید که الان مرکز فساد ‌آمریکا را جوان‌ها رفته‌‌اند گرفته‌اند و آمریکایی‌ها را هم که در آنجا بودند، گرفتند و آن لانه فساد را به‌دست آوردند و آمریکا هیچ غلطی نمی‌‌تواند بکند و جوان‌ها مطمئن باشند که آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند.

اینگونه موضع‌گیری‌‌های امام‌(ره) مقابل‌ آمریکا، صریح‌ و قاطع‌ بود و در تقابل‌ با دیدگاه‌های‌ دولت‌ موقت‌ قرار می‌گرفت‌. پیامدهای تسخیر لانه‌‌جاسوسی آمریکا مرزهای جغرافیایی را درنوردید و در عمق گفتمان انقلابی ملت ایران نهادینه شد؛ گفتمانی که تعهداتش به شکست سلطه و سیطره آمریکا تعبیر شد و پارادایم بیداری اسلامی را به قلب ملت‌های آزادیخواه مخابره کرد.

کشتار دانش‌آموزان

13آبان 1357 و در روزهای اوج‌‌گیری انقلاب اسلامی ده‌ها نفر از دانش‌آموزان که برای انجام تظاهرات در محوطه دانشگاه تهران تجمع کرده بودند، هدف تیراندازی مأموران حکومت پهلوی قرار گرفته و به‌شهادت رسیدند. به گفته شاهدان به‌دلیل بسته بودن درهای دانشگاه هیچ‌یک از دانش‌آموزان نتوانستند از تیررس گلوله‌های مأموران بگریزند و در نتیجه بسیاری از دانش‌آموزان و دانشجویان به شهادت رسیدند.

قبل از شروع درگیری‌ها و ساعت 11 صبح، بیش از 7 هزار دانش‌آموز، دانشجو و دیگر طبقات مردم در محوطه دانشگاه تهران گرد آمده و عده‌ای سرگرم تماشای نمایشگاه عکس بودند و گروهی به سخنرانی گوش می‌کردند که مأموران ابتدا چند نارنجک اشک‌آور در میان دانش‌آموزان و دانشجویان پرتاب کردند.

دانشجویان و دانش‌آموزان قصد داشتند آن روز به سوی منزل مرحوم آیت‌الله طالقانی راهپیمایی کنند و درست هنگامی که قصد داشتند از دانشگاه خارج شوند با تیراندازی ماموران مواجه شدند و به‌دنبال آن دانشگاه صحنه برخوردهای خونین شد. اجتماع‌کنندگان با فریادهای «الله اکبر» به تظاهرات خود ادامه دادند. با ترس و هراس نیروهای نظامی در متفرق کردن تظاهر‌کنندگان، تیراندازی آغاز شد و دانش‌آموزان با فریادهای «الله‌اکبر» و با شعارهای «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر شاه» به شهادت رسیدند. در این رخداد 56 نفر شهید و صدها نفر مجروح شدند.

امام‌خمینی(ره) در پیامی که به همین مناسبت از پاریس برای مردم ایران فرستادند، فرمودند که عزیزان من صبور باشید که پیروزی نهایی نزدیک است و خدا با صابران است. ایران امروز جایگاه آزادگان است، من از این راه دور چشم امید به شما دوخته‌ام. صدای آزادیخواهی و استقلال طلبی شما را به گوش جهانیان می‌رسانم.

کشتار دانش‌آموزان که توسط دولت آشتی ملی شریف امامی رخ داد، رژیم پهلوی را در سراشیبی سقوط قرار داد. این رویداد که پس از کشتار 17 شهریور همان سال روی داد، جای هیچ مصالحه و مسامحه‌ای با رژیم را باقی نگذاشت و مبارزان انقلابی مسلمان را در ادامه راه انقلابی خود مصمم‌تر ساخت.

فاجعه 13 آبان پس از 17شهریور 1357، دومین نقطه‌عطف تاریخ نهضت انقلابی مردم ایران محسوب می‌شود.
شریف امامی در ادامه دکترین درهای باز ایالات متحده، سیاستی تازه را دنبال کرد، اما با وقوع این دو رویداد در طول 70 روز از عمر دولتش، به همه گفته‌های خود پشت پا زد. پیامدهای این رویداد، شامگاه همان روز استعفای وزیر علوم و روز بعد نیز سقوط دولت شریف امامی بود.

امام(ره) و تسخیر لانه جاسوسی آمریکا

امام(ره)‌ با تأیید حرکت انقلابی دانشجویان پیرو خط امام(ره) در اظهاراتی نسبت به تسخیر سفارت آمریکا و واکنش دولت این کشور موضع‌گیری کرده و با اشاره به اینکه سفارت‌ آمریکا مرکز توطئه‌ و جاسوسی‌ است، فرمودند این‌ عملی‌ که‌ این‌ جوان‌های ما انجام‌ داده‌‌اند، تمام‌ ملت‌ ما، الا بعضی‌ منحرفین‌ در اینجا و سایر ممالک‌ دیگر، از آن‌ پشتیبانی‌ کردند و این‌ خواست‌ تمام‌ ملت‌ ما بوده ‌است‌، نه ‌یک‌ خواست‌ از روی‌ هوای‌ نفسانی‌. این‌ حق‌ از برای‌ ملت‌ ما هست‌، سفارتخانه‌ها حق‌ قانونی‌ ندارند که‌ جاسوسی‌ بکنند یا توطئه.

مرکز توطئه‌ و جاسوسی‌ به‌ اسم‌ سفارت‌ آمریکا و اشخاصی‌ که‌ در آن‌ برضد نهضت‌ اسلامی‌ ما توطئه‌ نموده‌اند، از احترام‌ سیاسی‌ بین‌المللی‌ برخوردار نیستند، تهدیدات‌ و تبلیغات‌ دامنه ‌دار دولت‌ آمریکا به‌ قدر پشیزی‌ نزد ملت‌ ما ارزش‌ ندارد؛ نه‌ تهدید نظامی‌ او عاقلانه‌ است‌ و نه‌ تهدید اقتصادی‌ او واجد اهمیت.

امام‌(ره) همچنین با روحیه استکبارستیزی یکی‌ از بزرگ‌ترین‌ و مهم‌ترین‌ پیامدهای‌ اشغال‌ لانه‌‌‌جاسوسی‌ را شکستن‌ هیبت‌ و وجهه آمریکا می‌دانستند. از این‌رو فرمودند که نخستین قدم‌ هر مبارزه‌‌ای، ارزیابی‌ این‌ است‌ که‌ این‌ مبارزه‌ می‌شود یا نمی‌شود و شما ثابت‌ کردید که‌ نه‌، می‌شود با آمریکا هم‌ طرف‌ شد، می‌شود که‌ لانه‌ ‌جاسوسی‌ آمریکا را هم‌ تصرف‌ کرد و می‌شود جاسوس‌‌های آمریکایی‌ را هم ‌گرفت‌ و نگه‌داشت‌ و حفظ کرد. شما این‌ را به‌ دنیا ثابت‌ کردید. آن‌ عظمتی‌ که‌ از آنها به‌ واسطه‌ تبلیغات‌ زیادی‌ که‌ داشتند و در دنیا سایه‌ افکنده‌ بود، که‌ ابرقدرت‌ است‌ و کسی‌ حق‌ حرف‌ زدن‌ ندارد، آن‌ شکست‌.

تعیین سرنوشت آمریکا در تهران

پیوندهای عمیق آمریکا و رژیم پهلوی موجبات نزدیکی بیش از پیش دو کشور ایران و آمریکا را قبل از انقلاب فراهم آورده بود. از این‌رو آمریکا نیاز مبرم داشت تا ایران را یک جزیره آرام ببیند و شاه نگهبان منطقه پرآشوب باشد. ابتدا کارتر با شاه به خاطر نقض حقوق بشر برخورد کرد اما بعد همه چیز برگشت. در سال‌های 1976 و 1977 بیش از 10 هزار نفر از مبارزان انقلابی توسط ساواک ترور می‌شدند و این امر هیچ واکنشی از سوی کارتر که با هدف حفظ حقوق بشر به قدرت رسیده بود به همراه نداشت، چرا که کارتر چشم خود را روی این کارهای شاه می‌بست؛ نگهبان منطقه بیش از این برای کارتر اهمیت داشت.

کارتر حاضر بود که شاه بیش از این نقض حقوق بشر کند، اما به سوی همسایه شمالی‌‌اش نزدیک نشود. سالیوان بعدها گفت که کارتر شاه را به سیاست مشت آهنین و ترور مبارزین انقلابی مسلمان تشویق می‌کند تا نه دادگاهی باشد و نه محاکمه‌ای.

سالیوان به شاه

گفت که شما هم این کار را بکنید ولی نباید بگویید که آمریکا شما را تشویق می‌کند؛ این مسئله رویکرد حقوق‌بشری کارتر را مخدوش می‌ساخت. بعد هم از دست رفتن ایران و به‌دنبال آن نیز گروگان‌گیری کارکنان آمریکا در سفارتخانه این کشور در تهران
همه چیز را فرو ریخت.

تأثیر این رویداد به مثابه زلزله‌ای مهیب آمریکا را تکان داد و روزهایی مملو از سردرگمی و سرخوردگی را برای آمریکاییان رقم زد؛ چنان‌که جیمی کارتر در کتاب خاطراتش می‌نویسد که نخستین هفته ماه نوامبر 1979(اولین هفته گروگان‌گیری) دشوارترین ساعات زندگی خود را می‌گذراندم. صبح زود در باغچه‌های کاخ سفید مشغول قدم زدن می‌شدم و شب‌ها خواب به چشمم راه نمی‌یافت.

اما این همه پیامدهای واقعه گروگان‌گیری نبود. پیامدهای شگفتی نوامبر مرزهای آمریکا را نیز در نوردید و موجبات شکست جیمی کارتر در انتخابات ریاست‌جمهوری را فراهم ساخت. چنانچه همیلتون جردن، رئیس ستاد انتخاباتی کارتر در انتخابات سال1980 می‌گوید که برای من روشن بود که کلید انتخابات در دست کسانی دیگر در آن سوی دنیاست که تصمیم و عملشان تا آخرین لحظه قابل پیش‌بینی نیست. کارتر در هواپیما به من گفت که عجیب است که سرنوشت انتخابات ریاست‌جمهوری کشور بزرگ ما نه در شیکاگو یا نیویورک بلکه در تهران تعیین می‌شود.

امام(ره)‌ نیز نیک می‌دانست که کارتر نگران‌ جان‌ گروگان‌ها نیست‌ و تنها علت‌ پیگیری‌ مسئله‌ از سوی‌ او، تأثیر آزادی‌ احتمالی‌ گروگان‌ها برانتخاب‌ مجدد وی‌، به‌عنوان‌ رئیس‌جمهور آمریکاست، از این‌رو تأکید کردند که شما خیال‌ می‌‌کنید که‌ برای‌ این‌ پنجاه‌ و چند نفر جاسوسی‌ که‌ در اینجا هستند، اینها دلشان‌ سوخته‌؟ شما مطمئن‌ باشید که‌ مسئله‌ این‌ نیست‌. اینها فوج‌‌فوج ‌سربازهای‌ خودشان‌ را می‌فرستند به‌ جبهه‌ها که‌ بریزند و در جبهه‌ها بکشند و کشته‌ بشوند. هزاران‌ افراد را از خود ملتشان‌ به‌ کشتن‌ می‌‌دهند، برای‌ اینکه‌ صدایی‌ در خود آمریکا پیدا نشود‌. نه‌ برای‌ خاطر این‌ پنجاه‌ و چند نفرشان‌ دست‌ و پا می‌‌زنند، همه‌‌ تلاششان‌ این‌ است‌ که، کارتر دوباره‌ رئیس‌جمهور بشود.

سرانجام گروگان‌ها

اندک‌ مدتی‌ پس‌ از تسخیر لانه‌‌ جاسوسی‌، دولت‌ آمریکا از شورای‌ امنیت‌ سازمان‌ ملل‌ تقاضای‌ تشکیل‌ جلسه‌ فوق‌العاده‌ کرد. از ایران‌ نیز خواسته شد تا وزیر خارجه‌ یا نماینده‌ای را برای‌ پاسخگویی‌ و تشریح‌ مواضع‌، به ‌این‌ جلسه‌ بفرستد، اما امام‌(ره) چنین‌ کاری‌ را نپذیرفتند.

آمریکا در نخستین اقدام برای آزادی گروگان‌ها تلاش‌ کرد تا رمزی‌ کلارک‌، وزیر سابق دادگستری را برای مذاکره به‌ ایران‌ بفرستد. کارتر امیدوار بود تا با این‌ اقدام و فرستادن‌ فردی‌ میانه‌‌رو، امام(ره)‌ را به‌ مذاکره‌ و دست‌ برداشتن‌ از مواضع‌ خود راضی‌ کند، اما امام(ره)‌ با این‌ امر مخالفت‌ کرد و مذاکره‌ با کلارک‌ را رد کرد؛ این‌ کار، کلارک‌ را مجبور کرد تا از ترکیه‌ به‌ آمریکا برگردد. امام(ره) در این زمینه فرمودند که دولت‌ آمریکا با نگهداری‌ شاه‌، اعلام‌ مخالفت‌ آشکار با ایران‌ کرده‌ است‌ و از طرفی‌ دیگر، آن طور که‌ گفته‌ شده‌ است‌، سفارت‌ آمریکا در ایران‌ محل‌ جاسوسی‌ دشمنان‌ ما علیه‌ نهضت‌ مقدس‌ اسلامی‌ است‌، لذا ملاقات‌ با من‌، به‌ هیچ‌‌وجه‌، برای‌ نمایندگان‌ ویژه‌ ممکن‌ نیست‌.

پس از به بن‌بست رسیدن این راهبرد دیپلماتیک از سوی آمریکا، کورت والدهایم، دبیرکل‌ وقت‌ سازمان‌ ملل‌ برای‌ بررسی‌ موضوع‌ وارد تهران‌ شد. وی‌ نیز خواستار ملاقات‌ و مذاکره‌ با امام(ره) شد، اما امام‌(ره) چنین‌ ملاقاتی‌ را نپذیرفتند و یکی‌ از اعضای ‌شورای‌ انقلاب‌ اعلام‌ کرد که‌ امام‌(ره) قطعاً والدهایم‌ را به‌‌حضور نمی‌پذیرد و این‌ مسئله ‌مسلم‌ است‌.

پس از به نتیجه نرسیدن آمدوشدهای دیپلماتیک، کارتر در 26 مارس‌ 1980 طی نامه‌ای محرمانه می‌نویسد که ما آماده‌ پذیرش‌ حقایق‌ جدی‌، که‌ مولود انقلاب‌ ایران‌ است‌، می‌‌باشیم. این‌ امر، همچنان‌ هدف‌ و آرزوی‌ ماست. زیرا من‌ تصور می‌کنم‌ که‌ ما هدف‌ واحدی‌ را- که‌ صلح‌ جهانی‌ و برقراری‌ عدالت‌ برای‌ همه‌ ملل‌ است‌- تعقیب‌ می‌‌کنیم.

اما امام(ره) با انتشار این نامه محرمانه بار دیگر نتیجه هرگونه رایزنی را منتج به محقق‌شدن خواسته‌های ایران دانستند. پس از این سیر حوادث، رویکرد آمریکا نیز نسبت به ایران تغییر یافت و راهکار دیپلماتیک جای خود را به گزینه نظامی داد. چنان‌که هنری‌ کیسینجر، وزیر خارجه‌‌ اسبق‌ آمریکا گفت که آمریکا باید به‌ مقامات‌ ایرانی‌ بگوید که ما آماده هر اقدامی هستیم.

از این‌رو کارتر با همکاری شورای امنیت ملی ایالات‌متحده آمریکا نقشه اجرای عملیاتی غافلگیرانه را به نام «پنجه عقاب» برای آزاد‌سازی‌ گروگان‌های آمریکایی و تنبیه ایرانی‌ها تدارک دیدند. کارتر در باب چرایی و چیستی این عملیات می‌گوید که من می‌خواهم به محض آزاد شدن افرادمان، ایرانی‌ها را تنبیه کنم و واقعاً به آنان ضربه بزنم. آنان باید بدانند که نمی‌توانند ما را به بازی بگیرند.

البته برخی دیگر این عملیات را تنها عملیات آزادسازی گروگان‌ها نمی‌دانستند و قائل به طراحی طرحی برای ساقط‌سازی‌ نظام بودند. از جمله مایلز کاپلند- از عوامل کودتای 28مرداد 1332- می‌گوید که هدف از حمله طبس تنها آزادی گروگان‌ها نبوده بلکه کودتا برای سرنگونی رژیم ایران، هدف اصلی این عملیات بوده است. اما عملیات نظامی با توفان شن و برخورد یک هواپیمای نظامی و بالگرد با هم، شکست خورد.

پس از آن نیز عملیات نظامی برای آزادسازی گروگان‌ها در صحرای طبس به شکست منجر شد. پس از شکست عملیات نظامی آزادسازی گروگان‌ها و ناکامی کودتای نظامی نوژه، محمدرضا پهلوی در یک بیمارستان نظامی در قاهره فوت کرد. این چنین، استرداد وی با گروگان‌ها نیز منتفی شد تا امام(ره) در مرداد 1359 حل‌ مسئله ‌گروگان‌ها را به‌ نمایندگان‌ نخستین دوره‌‌ مجلس‌ شورای‌ اسلامی‌ واگذار کند. در نهایت نیز طی بیانیه الجزایر گروگان‌ها پس از 444 روز، بهمن همان سال آزاد شدند.
در بسیاری از حوادث سال‌های اول انقلاب می‌توان ردپاهایی از ایالات متحده را مشاهده کرد؛ ردپاهایی که اقدامات این کشور را در تقابل با منافع و مصالح ملت ایران ترسیم می‌کند.

درمقابل نیز سایه روشن‌هایی از خواست ملت ایران به نفی هرگونه سلطه و سیطره استکبار جهانی قابل رصدکردن است. به‌واقع از 13آبان 1343 تا 13آبان 1389، همه زمانی است که سطح سایش و تنش‌های ایران با آمریکا رو به فزونی گذاشته است. عدم‌فهم و درک خواست و مطالبات انقلاب اسلامی ایران از سوی آمریکا سبب وارونگی رویکردهای واشنگتن در قبال تهران شده است.

کد خبر 119847

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز