شهین صادقی: کیسه‌های بزرگ سیاهرنگ را هر روز صبح به دوش می‌کشد؛ آن‌قدر سنگین است که با وجود هیکل درشتش باز هم آنها را با زحمت حمل می‌کند. با این‌که برقعی بر صورت دارد، اما می‌شود اضطراب را در چشمانش دید.

زن دستفروش

 در گوشه‌ای از بازار بندرعباس بساط محقرش را که تمام سرمایه زندگی و وسیله امرار معاشش است، پهن می‌کند و با نگاهی نگران به آینده نامعلوم خود و فرزندانش به گوشه بساطش خیره می‌شود. تمایل زیادی به صحبت کردن ندارد، اما چشمانش حاکی از رنجی است که سال‌هاست بر دوش می‌کشد؛ چشمانی که هنوز به نبود مردی که رهایش کرده و رفته عادت نکرده است... مانند او در جای‌جای این شهر بسیارند.

چند سال پیش وقتی در بازار بندرعباس قدم می‌زدید، شاید زنان انگشت‌شماری را می‌دیدید که به دستفروشی مشغولند، اما امروز بسیاری از کوچه‌های بازار مملو از بانوانی است که به مشاغل کاذب روی آورده‌اند و مجبورند به این صورت هزینه‌های سنگین زندگی را تامین کنند؛ زنانی که یا سرپرست خانواده‌اند یا بد سرپرست یا کمک خرج خانه.

«ثریا - ح» یکی از این زنان است. او 5 سال پیش به دلیل اعتیاد همسرش از او جدا شد و اکنون سرپرستی 3فرزندش را بر عهده دارد. از حمایت سازمان بهزیستی نیز برخوردار است، اما این کمک را آب باریکه ای می‌داند که زیاد نمی‌توان بر آن تکیه کرد. او با تاکید بر این‌که برای در آوردن خرج خود و خانواده‌اش مجبور به دستفروشی در این هوای گرم است، ادامه می‌دهد: «این روز‌ها با توجه به تعداد زیاد دستفروشان کاسبی هم رونقی ندارد.»

«زینب - ف» نیز از مبلغ کم مستمری‌ها گله‌مند است و می‌گوید: «این میزان کمک حتی گوشه کوچکی از مشکلات و کمبود‌ها را پر نمی‌کند و کسانی مثل من که سواد درست و فامیل و خانواده‌ای ندارند تا از او حمایت کنند، مجبورند با همین بخور و نمیر بسازند.»
وقتی پای صحبت این قشر از جامعه می‌نشینی، بیشتر آنان از نبود و یا کمبود حمایت از طرف سازمان و ارگان‌های مختلف می‌نالند و در پاسخ به این‌که چرا حرفه‌ای نمی‌آموزند تا درآمد قابل‌قبولی داشته باشند، می‌گویند که توانایی انجام کار را ندارند و از آنان گذشته است که دیگر سر کلاس حاضر شوند، تا چیزی بیاموزند و سر انجام جایی مشغول به کار شوند. می‌گویند آن‌قدر درگیر مشکلات هستیم که فرصتی برای چنین کارهایی باقی نمی ماند.

ماده فراموش شده برنامه چهارم توسعه

با این وضع این پرسش مطرح است که سازمان‌های حمایتی چگونه و تا چه حد توانسته‌اند به وظایفشان در حمایت از این زنان سر پرست خانوار عمل کنند؟ آیا فقط پرداخت مبلغی کمک اندک ماهانه برای سامان یافتن زندگی آنان کافی است؟ سرآخر این‌که تدابیر و راهکاری برای آموزش، توانمند‌سازی‌، تامین سرمایه و امکانات اولیه برای آنان اندیشیده اند؟

مریم اقبالی، عضو شورای اسلامی شهر بندرعباس با استناد به ماده 97 برنامه چهارم توسعه در حمایت از زنان سرپرست خانوار با هدف جلوگیری از آسیب‌های اجتماعی می‌گوید: «با توجه به این‌که مستمری افراد زیر پوشش نهادهای حمایتی بسیار ناچیز است، براساس این ماده برای افزایش مستمری ماهانه خانواده‌های نیازمند و زنان سرپرست خانوار زیر پوشش، باید40 درصد حداقل حقوق و دستمزد کارگران مستقیماً به این افراد پرداخت شود، اما این اقدام در برنامه چهارم توسعه محقق نشد.» وی می‌افزاید:«اگر با تاکید نمایندگان مجلس این در حکم برنامه پنجم تنفیذ و این میزان از طریق تامین اجتماعی به‌طور مستقیم به حساب افراد واریزشود، بسیاری از مشکلات حل می‌شود و علاوه بر رفع مشکلات اقتصادی، شخصیت و کرامت انسانی افراد نیز حفظ خواهد شد و زنان سرپرست خانوار مجبور نمی‌شوند برای امرار معاش در خیابان‌ها و بازار دستفروشی کنند.»

انتقاد از وابسته شدن به مستمری

مهدی تدریس حسنی، سرپرست معاونت امور اجتماعی بهزیستی هرمزگان نیز در توضیح حمایت‌هایی که از زنان سرپرست خانوار زیر پوشش این سازمان صورت می‌گیرد، می‌گوید: «هدف اصلی بهزیستی درباره جامعه هدفش، توانمند‌سازی با توجه به سطح سواد و استعداد مددجویان است و در این زمینه دفتر امور زنان استان اشخاص مستعد را شناسایی و با برگزاری جلسات آموزشی، توانایی و اعتماد به نفس را در این افراد تقویت و زمینه اشتغال و استقلال فردی و مالی را در آنان فراهم می‌کند. در این زمینه همچنین تعدادی از زنان سرپرست خانوار به سازمان فنی و حرفه ای برای آموزش و اخذ مدرک معرفی می‌شوند تا بتوانند از تسهیلات
خود اشتغالی با بهره بسیار اندک استفاده کنند.»

وی با بیان این‌که براساس تجربه، دریافته‌ایم کار به‌صورت گروهی نتیجه بهتری دارد، خاطرنشان می‌کند: «تعدادی از این زنان در قالب گروه‌های همیار، ساماندهی و سازماندهی شده‌اند که در زمینه‌های مختلف مشغول به فعالیت هستند و اکنون هم 28 گروه همیار زنان سرپرست خانوار در سطح استان ثبت شده و فعالند.»وابسته شدن به مستمری ماهانه نکته‌ای است که حسنی با انتقاد از آن یاد می‌کند و ادامه می‌دهد: « دید غلطی بین مددجویان وجود دارد و آن وابستگی آنان به مستمری‌های سازمان است، در حالی که بین مدد جویان اشخاصی هستند که استعداد و توانایی زیادی دارند، اما حاضر به استفاده از استعداد و توانمندی خود و دل کندن از حمایت‌های سازمان نیستند و با همین حمایت اندک سازمان روزگار می‌گذرانند.»

سرپرست معاونت امور اجتماعی بهزیستی هرمزگان همچنین از طرح اجتماع محور فقر زدایی در 2 محله شهر بندرعباس یاد می‌کند و تاکید می‌کند که این طرح بهترین عملکرد را داشته است.

به گفته وی، براساس این طرح، در محلات با اولویت بندی نیازها، ساکنان در محله آموزش مهارت‌های زندگی، فنی و حرفه ای را فرا می‌گیرند و سپس در خدمات شهری مانند زیبا‌سازی به کار گرفته می‌شوند.

وی ادامه می‌دهد:« وقتی جامعه این قبیل افراد را طرد کند و از آنان حمایت نشود، خواسته یا ناخواسته در معرض آسیب‌های اجتماعی قرار می‌گیرند. بنابراین ارگان‌ها، سازمان‌ها، نهادها، خیران یا افرادی که می‌توانند از جامعه هدف ما که یک جامعه آسیب‌پذیر و شکننده است حمایت کنند، می‌توانند با سازمان هماهنگ شوند تا مسیر فعالیت مناسب به آنان معرفی و به این طریق حرمت مددجو نیز حفظ شود.»

کد خبر 115074

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز