مجموع نظرات: ۰
شنبه ۲۵ آذر ۱۳۸۵ - ۱۶:۵۶
۰ نفر

کلانشهرهای ایران و سازه‌های شهری آن را در دهه اخیر می‌توان سازه‌هایی «بدون هویت» نامید؛ از آن جهت که این سازه‌ها نه‌تنها «مدرن» نیستند بلکه هیچ اثری از «سنت» نیز در شکل و نمای آنها دیده نمی‌شود.

 این سازه‌ها، بر پایه جهت‌گیری‌هایـــی ساخته شده‌اند که در تلاش است به کلانشهرهای ایران، ظاهری مدرن ببخشد اما نه‌تنها این کلانشهرها نشانه‌ای از مدرنیسم ندارند بلکه از وجه سنتی دلپذیر خود نیز تهی شده‌اند. تهی‌شدن شهر از سنت، تهی‌شدن حافظه اجتماعی (Social memory) از هویت است. هیچ کلانشهری را نمی‌‌توان در کشورهای توسعه‌یافته یافت که سازه‌های آن عاری از وجوه «هویت ملی» و سنت‌های اجتماعی باشد.

پاریس، نمونه اعلای این امر است. هنوز در متن این شهر سازه‌هایی وجود دارد که «انقلاب کبیر فرانسه» را یادآوری می‌کند و هنوز خیابان شانزه‌لیزه و محله سن‌ژرمن از نمادهای سنتی مرتبط با خصایص ملی بهره گرفته‌اند.
فرهنگ ایران آمیخته‌ای از خصایص ملی ـ اسلامی است. درست است که در شهرهای ایران، نمادهای مذهبی جزء لاینفک طرح‌های زیباسازی شهر محسوب می‌شوند، لیکن بهره‌گیری از این نمادها، هنوز نتوانسته است یک سمت‌وسوی علمی و اجتماعی به خود بگیرد. نقاشی‌های مذهبی روی دیوارها در بیشترین حالت، یک «تبلیغ مذهبی» را نشان می‌دهد و نمی‌تواند به حضور بی‌انفصال «هویت دینی» در ذهنیت شهرنشینان منجر شود؛ چه کارکرد اجتماعی یک سازه شهری باید معطوف به تقویت «همبستگی اجتماعی» در شهر باشد.

نمای ظاهری شهرها را باید به نوعی کالبد فرهنگی هر شهر محسوب کرد. هر تازه‌واردی که به یک شهر وارد می‌شود، در نگاه اول با دقت در شکل و نمای شهر، تلاش می‌کند اوضاع فرهنگی آن شهر را مورد سنجش قرار دهد؛ بنابراین شهری که از وجوه فرهنگی خود در ظاهرآرایی خود بهره‌ای نگرفته باشد، «شهر بی‌فرهنگ» محسوب می‌شود؛ چه از منظر هر انسان صاحب‌نظری، فرهنگ اگر یک صبغه پراتیک نیابد، فرهنگی ابتر و ناکارا محسوب می‌شود. به بیانی دیگر، سازه‌های شهری، ما‌به‌ازای بیرونی و آشکار فرهنگ غالب و ایدئولوژی هر شهر محسوب می‌شود. از دیدگاه جامعه‌شناسی شهری، لوونتال عقیده دارد که هر شهر دارای کیفیت نمادینی است که در هر عصر، محیط خود را شکل می‌دهد و منعکس‌کننده هنجارهای اجتماعی(Social norms) همان عصر است.

حال پرسشی که در اینجا مطرح می‌شود، آن است که کلانشهرهای ایران و مدیریت شهری آنها تا چه حد به این پرنسیپ‌‌ها توجه نشان داده‌اند؟ آیا غیر از آن است که «کپی‌کردن ناقص» از شیوه‌های مدرن شهرسازی و تاکید بر سنت‌هایی که دیگر کارایی جامعی ندارند، به جای تکیه بر اصول مدرن شهرسازی و توجه به سنت‌های پویای جامعه، کنش غیرمنطقی مدیریت شهری و نهادهای خصوصی مرتبط با سازه‌های شهری بوده است؟

کد خبر 11076

پر بیننده‌ترین اخبار شهری

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز