اتفاقی که میتوانست پایانی موفقیتبار برای کاروان ایران در بازیهای آسیایی باشد. مسابقاتی که با کسب 11 طلای انفرادی برای ایران به پایان رسید.
موفقیت؟
مدیران ورزش ایران به دلیل کسب نتایج بهتر و صعود 4 پلهای نسبت به بازیهای بوسان و با چهرههایی خوشحال وارد ایران خواهند شد. طبیعتا موفقیت نسبی است و احتمالا اولین مقیاس سنجش، دوره قبلی است که ایران 8 طلا، 14 نقره و 14 برنز گرفته بود که در مقایسه با 11 طلا، 15 نقره و 21 برنز این دوره نتیجه ضعیفتری است. در عین حال، نکتهای که در این روزها بارها به آن پرداخته شده، بحث بانوان است و این حقیقت که ورزشکاران بانوی سایر کشورها سهم عمدهای در موفقیت ایشان در جدول مدالها دارند، در حالی که ایران به دلایل خارج از حوصله این متن قادر به گوی زدن در این میدان نیست.
ستاره
حسین رضازاده، وزنهبردار ایرانی که نخستین طلای کاروان اعزامی به دوحه را کسب کرد. همچنان کانون توجه رسانههاست، اما به نظر میرسد احسان حدادی پرتابگر دیسک ایران که جزو مستعدترین ورزشکاران ایرانی است و متعلق به کلاس جهانی ستاره ایران در این رقابتها بود، چرا که وی در رشتهای به قهرمانی رسید که ایران مدتهاست در آن جایگاهی ندارد.
علاوه بر حدادی میتوان از علی مظاهری بوکسور برومند ایران نام برد که طلسم طلای بوکس را پس از سالها شکست. حسن و حسین روحانی و جاسم ویشگاهی (کاراته)، یوسف کرمی (تکواندو)، مراد محمدی، علی اصغر بذری،رضا یزدانی و علیرضا حیدری (کشتی آزاد) نیز سایر طلاییهای ایران بودند. البته نام جاسم امیری فرنگی کار سبک وزن ایران را نیز باید در میان همین جمع نوشت کسی که طلا را به اشتباهات داوری باخت.
ناکامها
به جز فوتبال و والیبال، آرش میراسماعیلی قهرمان جهان در جودو، فردین معصومی در کشتی، هادی ساعی در تکواندو و چند چهره دیگر مهمترین چهرههایی بودند که دستشان از مدالهای خوش رنگ تر بازماند. در این میان به خصوص باید از هادی ساعی نام برد که از ابتدای مسابقات مشخص بود تمرکز لازم برای قهرمانی را ندارد و گرچه داوران در دیدار مقابل حریف کرهای کمی نسبت به او سختگیر بودند، اما او نتیجه را به خود واگذار کرد.
بالاتر از انتظار
کشتیگیران تیم فرنگی، اعضای تیم بسکتبال، رضا رئیسی و عباس سعیدی و قایقرانی و با کمی تساهل بچههای دوچرخهسواری. در این جمع باید حتی نام اعضای تیم هندبال را نیز نوشت که بالاخره برنز بازیها را بردند. اجازه بدهید از اعضای تیم شطرنج و همینطور مهروز ساعی نیز اسم ببریم که باعث امیدند. احسان مهاجر شجاعی نیز با برنز در دو و میدانی کار بزرگی کرد.
تحلیل
گرچه تمامی طلاهای ایران در رشتههای انفرادی به دست آمد، اما صرفنظر از فوتبال که ایران در آن قدرت سنتی آسیاست و طبیعتا با یک مدال برنز چندان خوشحال نمیشود، ورزشهای تیمی دیگر مثل بسکتبال و هندبال درخشش امیدوار کنندهای داشتند و حتی میشود گفت ارزش مدالهای آنها کمتر از طلاهای انفرادی نیست.
با در نظر گرفتن این نکته که والیبال ایران به قهرمان بازیها باخت و حذف شد میتوان چنین نتیجه گرفت که اوضاع ایران در ورزشهای تیمی بسیار بهتر از گذشته و در حد قدرتهای اول آسیاست.
در ورزشهای انفرادی نیز ایران در رشتههایی مثل کاراته، کشتی و تکواندو قدرت اول آسیاست و مدالهایی که کسب کرد در حد انتظار بود. اما در رشتههای مدال آوری مثل شنا، شمشیربازی، دوچرخهسواری، تیراندازی، ژیمناستیک، اتفاق خاصی رخ نداده است.
البته اگر خوشبین باشیم، نمیشود منکر تلاشها، به خصوص در رشته شنا شد. نکته مهم در این باره این است که بپذیریم فاصله ما با قدرتهای این رشته در سطح آسیا بسیار است و با توجه به شرایط ورزش حرفهای ایران در این رشتهها، در کوتاه مدت چارهای جز پرورش گلخانهای چند ورزشکار مستعد این رشتهها نیست. کاری که کشورهایی مثل عربستان در انجام آن موفق شدهاند. یقینا اگر منصف باشیم باید اقرار کرد که بر خلاف تبلیغات همیشگی حتی اگر احسان حدادیهای بسیار داشته باشیم، فعلا بهتر است هوای همین یکی را داشته باشیم و دست از خیالپردازی درباره استعداد ایرانی برداریم!
نتیجه
تعداد طلاهای کسب شده توسط کاروان اعزامی تیم چین حیرتانگیز است اما اگر چارهای جز گردن گذاشتن به برتری چین و ژاپن و کره نباشد، باید از اینکه قزاقستان و تایلند جلوتر از ما در جدول حاضرند متاسف باشیم. یادمان باشد بدترین آفت برای یک مدیر رضایت از وضع موجود است و مدیرانی گنجشک روزی که همیشه به داشتهها راضیاند. ما احتیاج به کمالگرایی داریم و کمی رویا. برای آنکه ممکن است در دوره بعدی اتفاقی مثل آن چه در چهارشنبه هفته گذشته رخ داد و اوضاع ایران در بازیها را متحول کرد، اتفاق نیفتد!