چهارشنبه ۲۲ آذر ۱۳۸۵ - ۱۵:۰۰
۰ نفر

محدثه واعظی‌پور: 1) «زیر تیغ» تجربه‌ای تازه در کارنامه محمدرضا هنرمند است. کارگردانی که با ساخت سه‌گانه «کاکتوس» برای مخاطب تلویزیون آشنا است و در کارنامه سینمایی‌اش دو فیلم کمدی پرفروش دیده می‌شود.

کمدی‌های خوش‌ساخت و جذابی که شوخی‌های تند و تیزشان با مسایل سیاسی – اجتماعی روز بیشتر از هر چیز دیگری در ذهن مانده است. «زیر تیغ» نشان می‌دهد که هنرمند همان‌قدر که کمدی را خوب می‌شناسد و می‌داند چطور می‌توان با خلق موقعیت‌های عجیب و غریب تماشاگر را به قهقهه واداشت، خوب می‌داند چه‌طور می‌توان با نمایش ویران شدن یک زندگی، نفس را در سینه بیننده حبس کرد.

«زیر تیغ» مجموعه تلخ و تاثیرگذاری است. واقعیت عریانی که در «کاکتوس» یا «عزیزم من کوک نیستم» زیر ظاهر شادشان مخفی بود و تلخی‌اش را کمتر نشان می‌داد در «زیرتیغ» نمود بیشتری پیدا کرده است. در دایره بسته سرنوشت محتوم قربانیانی مثل محمود (پرویز پرستویی)، خسرو (رامین راستاد) و... به نظر نمی‌رسد روزنه امیدی پیدا شود. همه چیز تیره و تار است. در چنین فضایی نفس کشیدن چه‌قدر دشوار است.

2) «زیر تیغ» مدام بیننده‌اش را غافلگیر می‌کند. برخلاف اغلب مجموعه‌های تلویزیونی که قادر نیستند قدمی جلوتر از مخاطب بردارند و لحظه‌ای از او پیش بیفتند، حدس زدن اتفاق‌هایی که قرار است برای شخصیت‌های این مجموعه بیفتد و مسیری که قصه تا انتها طی می‌کند، چندان ساده نیست.

این عنصر غافلگیری که از همان قسمت اول خودش را نشان داد عامل جذابیت مجموعه است. در فصل پیک نیک دو خانواده در باغ، ناگهان حادثه‌ای برای دختر کوچک محمود اتفاق می‌افتد. این حادثه، تکان‌دهنده و غیرقابل پیش‌بینی است. اگر چه دختر از خطر مرگ نجات پیدا می‌کند و ظاهراً همه چیز ختم به خیر می‌شود اما این ماجرا یک تلنگر است. ضربه‌ای که در ذهن مخاطب می‌ماند و این هشدار را می‌دهد که حادثه بدی در راه است.

مرگ جعفر (آتیلا پسیانی) مقدمه چینی مفصلی دارد. در چند قسمت ابتدایی نویسنده و کارگردان روی این شخصیت، تمرکز ویژه‌ای دارند. کاراکتر شوخ، بذله‌گو و ساده جعفر در تقابل با برادرش – قدرت – (سیاوش طهمورث) تعریف می‌شود.

در همین قسمت‌ها است که روی دوستی چند ساله محمود و جعفر و علاقه‌شان به همدیگر تاکید می‌شود و حضور خسرو در این قسمت‌ها مقدمه‌ای برای ایجاد غافلگیری بعدی است. خسرو به عنوان عنصری مهاجم، این تصور را در بیننده ایجاد می‌کند که او مسبب مرگ جعفر می‌شود و زمانی که بهترین دوست جعفر در یک درگیری تصادفی او را به قتل می‌رساند، بیننده به شدت شوکه می‌شود.

احساس بهت و غمی که محمود با دیدن جسد جعفر دارد، به ما هم منتقل می‌شود و ما درست مثل محمود ناباورانه با این موضوع برخورد می‌کنیم.پنهان کردن ماجرای مرگ جعفر توسط محمود که کارگری شریف و زحمت‌کش است، در عین حال که غافلگیرکننده است، تصویری ملموس و انسانی از این شخصیت می‌سازد. محمود در برزخ انتخاب دست و پا می‌زند و خوب می‌داند که اعترافش، زندگی خانواده‌اش را نابود خواهد کرد.

3) هنرمند در «زیر تیغ» تلاش کرده به واقعیت زندگی نزدیک شود. خلق فضایی واقعی از زندگی طبقه کارگر یکی از امتیازهای مجموعه است. این فضاسازی با دقت و هوشمندی زیادی به وجود آمده است. نماها پر از جزئیاتی است که در مجموعه‌های تلویزیونی معمولا نادیده گرفته می‌شوند.

در قسمت اول، زمانی که خانواده جعفر برای بردن خانواده محمود می‌آیند، اعضای خانواده جعفر از ماشین پیاده می‌شوند. در همین فصل، جزئیات زیادی وجود دارد که این حرکات و دیالوگ‌ها را به شدت واقعی کرده. بچه‌ها در حال بازی هستند. عروس و داماد جوان با هم صحبت می‌کنند و...

طراحی لباس و صحنه هم به کمک این فضاسازی آمده. نوع پوشش شخصیت‌ها با طبقه اجتماعی‌شان همخوان است و طراحی صحنه خانه شخصیت‌های اصلی دقیقا مطابق با وضعیت اقتصادی و خاستگاه طبقاتی آنها است. برای این که فضای واقعی در کل مجموعه به وجود بیاید، هنرمند تلاش کرده از هیچ نمایی به سادگی نگذرد.

گفتگوی محمود و طاهره (فاطمه معتمدآریا) بعد از بازگشت از خانه جعفر، می‌توانست خیلی ساده برگزار شود. زن و شوهر هم مقابل هم  می‌نشستند و دیالوگ‌ها را می‌گفتند. اما طاهره مشغول مرتب کردن وسایلی است که برای عروسی آماده کرده بوده، او لباس‌ها را داخل کمد می‌گذارد و اتاق را مرتب می‌کند. محمود در جلوی کادر نشسته و با طاهره صحبت می‌کند.

وقتی طاهره زن خسرو را متهم می‌کند همسرش را نمی‌شناخته و... او نمی‌تواند چهره درهم شکسته و ویران همسرش را ببیند و به راز درونش پی ببرد.

4) فیلمنامه «زیر تیغ» اگر چه نکات جالب توجهی دارد اما اگر این فیلمنامه را کارگردان دیگری مقابل دوربین می‌برد شاید نتیجه کار، این قدر قابل تامل نبود. فیلمنامه «زیر تیغ» مثل اغلب سریال‌های تلویزیون، کش‌دار و ملال‌آور است.

به همین خاطر است که از لحظه مرگ جعفر تا دفنش سه قسمت طول می‌کشد. این کش‌دادن داستان، با کارگردانی خوب هنرمند و حضور موثر پرستویی و معمتدآریا، تا اندازه‌ای پوشش داده می‌شود.باید دید با پیش رفتن ماجراها، فیلمنامه ریتم پرشتاب‌تری پیدا می‌کند یا نه؟ هر چند «زیر تیغ» در همین شمایل هم یک سر و گردن از دیگر مجموعه‌های سیما بالاتر است.

کد خبر 10897

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سینما

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز