دوشنبه ۳ خرداد ۱۳۸۹ - ۰۵:۲۷
۰ نفر

مینا فشنگچی: «شب و روز» عنوان نمایشگاه پری‌یوش گنجی در گالری ماه مهر است.

گنجی را سال‌هاست می‌شناسیم؛ نقاشی که همیشه با همنشینی رنگ‌های بسیار و با الهام از نقاشی خاور دور ما را به دیدن آثارش دعوت کرده است.

این‌بار اما نقاشی‌ها بسیار متفاوتند. او نقاشی را در زیر نقاشی مخفی کرده است؛ لایه‌لایه، رنگ‌بررنگ. طیف‌های «بنفش تیره» حکایت از شبی عمیق دارد و«بنفش سفید»های بسیار روشن داستان سپیده دم است.نقاشی‌های او سال‌هاست که تصویر پنجره‌هاست؛ تلفیق پنجره‌های ژاپنی و نقوش گره‌چینی ایرانی، اما نقوش در این آثار درمقایسه با دوره قبل که در گالری دی به نمایش درآمد بسیار مخفی شده‌اند.او در این آثار عمدا فرم‌ها را پنهان می‌کند و بیننده را به جست‌وجو در تصویر وامی‌دارد.

در دهه‌های 50 و 60 میلادی نقاشانی چون رابرت راشبرگ، ایوکلاین و لوچیو فونتانا دست به نمایش بوم‌هایی سفید و سیاه و تک‌رنگ زدند. این هنرمندان، متأثر از جریان مینی‌مالیسم به نوعی حداقل‌گرایی در نقاشی رسیدند، اما ما در این آثار به هیچ عنوان با سفیدی یا تیرگی محض روبه‌رو نیستیم چون نقاشی‌ها در ساختار حداقل‌گرایی نمی‌گنجند، برعکس با یک نوع حداکثرگرایی روبه‌رو هستیم. بنفش‌های تیره و روشن در درون خود نقوش متعددی از گل‌های رز و کادربندی پنجره‌های ژاپنی و گره‌چینی به صورت پنهان دارند. می‌توان گفت نقاشی‌های گنجی از یک‌سو یادآور آثار برجسته معاصر غرب هستند و از سویی ریشه در موتیف‌های شرقی دارند.

آثار جدید پری‌یوش گنجی در ساختار زیبایی‌شناسی کلاسیک نقاشی نمی‌گنجد. او با جسارت پا را فراتر می‌گذارد و با به‌کارگیری کمترین تضاد رنگی، پلان‌های متعددی می‌سازد. عمقی نامحسوس و سیال در نقاشی او وجود دارد. نقاشی از هر زاویه متفاوت می‌شود و هنگامی که بیننده مقابل نقاشی‌ها قرار می‌گیرد با سایه یا انعکاس، نقاشی را کامل می‌کند. سایه‌ها مدام در رفت‌و‌آمد هستند، پس نقاشی‌ها مدام کامل و کامل‌تر می‌شوند. البته مسئله سایه‌ها در نقاشی‌های سفید را شبرگ هم مهم بود ولی بوم‌های او سفید یا سیاه محض بودند، برعکس بوم‌های پرنقش و نگار گنجی.

نقاشی‌های او با مخاطب کامل می‌شوند. هنرمند لحظه‌ای را برای خلاقیت ما گذاشته است و لذت کشف در نقاشی‌های خود را به بیننده هدیه می‌دهد.اما مفهوم در آثار گنجی بسیار پیچیده‌تر شده است. نمایشگاه در مجموع خود یک  مفهوم  است و هر اثر نیز به تنهایی، خود کاری بزرگ. او با بهره‌گیری از تکنیکی بسیار نقاشانه، در هر نقاشی از 16تا17لایه رنگ رقیق استفاده کرده است. لایه‌ها جدای بحث تکنیکی، در خود مفاهیمی چون لایه‌های فرهنگی و تاریخ لایه‌لایه‌مان را دارند. نکته دیگر جسارت پری‌یوش گنجی در خلق آثارش است.

بسیاری از نقاشان دوره‌های مختلف، آثارشان بسیار شبیه به هم است و تا سال‌ها گاهی از ترس آنکه آثارشان مقبول دیگران نیفتد، مدام خود را تکرار می‌کند اما گنجی با جسارت، تمام رنگ‌های خود را کنار گذاشته و با بیانی «منو کروم» نقاشی کرده است. او از هم‌نسلان خود پیشی گرفته و برخلاف آنان که آثارشان هنوز در واحد زمانی نیمه اول قرن بیستم می‌گنجد، قدم فراتر از مرزهای زیبایی‌شناسی مدرنیسم گذاشته است.

فضای نقاشی‌های او محل تضادهاست. هم خلوت است و هم شلوغ، هم پر نور و هم خاموش و هم سکوت و هم هیاهو که این تضادها و استفاده از تکنیکی بسیار مشکل،  نوعی بیان صریح زنانه به آثارش می‌دهد. او از منظر جدیدی به نقاشی نگریسته و در عین حال نقاشی‌هایش می‌تواند چون درسی برای جوانان باشد.

کد خبر 108077

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز