جمعه ۳ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۱۸:۴۷
۰ نفر

محمدرضا جمالی: اصولگرایی نه به‌معنای محافظه‌کاری یا مقابل اصلاح‌طلبی بلکه به‌معنای بازگشت به آرمان‌ها و اندیشه‌هایی است که براساس آن انقلاب اسلامی به رهبری امام‌خمینی به‌وقوع پیوست.

در تعریف اصولگرایی از واژه‌ها و عبارات فراوانی بهره گرفته شده است. برخی  از مغرضین آن را معادل بنیادگرایی و... گرفته‌اند اما آنچه در ماهیت و تعریف اصولگرایی می‌گنجد یک فرایند ارزشی و بومی است که در اثر تجربه‌های تاریخی مردم ایران به‌دست آمده است؛ آنجا که ایرانیان بیش از 100 سال در جهت تحکیم پایه‌های هویتی خویش و رهایی از استبداد کوشیدند و سرانجام در سال 57 بدان دست یافتند.

بعد از انقلاب با طی تجربه‌های  دفاع مقدس، دوران سازندگی و اصلاحات و با کم و کاست هریک از آنها و ارزیابی دقیق هر بخشی از تاریخ و مقطع انقلاب اسلامی به تعریف صحیحی از نیاز و درک ایران امروز رسیدند و نام آن را اصولگرایی گذاشتند.

در واقع اصولگرایی محصول فهم مشترک و عمیق ملی است و به‌عبارتی در پروسه عمل جلوتر از پروسه نظریه حرکت کرده است. شاید تقدم عمل بر نظریه در شناخت و ابراز اصولگرایی موجب بازتعریف و قرائت‌های متفاوت از آن شده است.

فهم عام و خاص از اصولگرایی، تأکید بر بازگشت به گفتمان انقلاب اسلامی است.
این گفتمان چون نهضت بزرگ امام خمینی به‌گونه‌ای است که می‌تواند رویکرد صحیحی را نسبت به آرایش‌های سیاسی در کشور، خرده‌گفتمان‌ها، تعامل جریان‌های سیاسی با گفتمان غالب، ایجاد رضایت‌مندی عمومی، نحوه برخورد با چالش‌های جهانی، فرصت‌ها و تهدیدهای جمعیتی و تنوع اقلیم و وسعت سرزمین و تکثر اقوام ایرانی و دشمن‌شناسی و عدم مرعوب شدن نسبت به بیگانگان ارائه بدهد.

بنابراین، اصولگرایی یک امر ذهنی و اعتباری نیست بلکه یک واقعیت و حقیقت زنده در فرایند تاریخی انقلاب اسلامی است.دوام و قوام این تفکر بر آرمان‌ها و اندیشه های مقام معظم رهبری اتکا دارد ؛ به‌طوری که ولایت‌پذیری و تبعیت محض  از ولی‌فقیه‌نقطه ثقل عمل اصولگرایانه محسوب می‌شود.

در نگاه اصولگرایانه، فرهنگ نقد و نقدپذیری به‌عنوان یک سنت در این جریان رواج دارد؛ به‌طوری‌که نقد درون گفتمانی در طراوت و تازگی تفکر اصولگرایی نقش مهمی را ایفا می‌کند.

در بازتعریف اصولگرایی، تفکر هدفمند و برنامه‌دار جایگاه ویژه‌ای دارد؛ به‌طوری که درجا زدن سیاسی و عدم تحرک اجتماعی رفتار اصولگرایانه محسوب نمی‌شود.تصور درجا زدن سیاسی در تشنجات سیاسی و کشمکش‌های حزبی و جناحی به‌جای فضای گفت‌وگو و تعامل بین افراد و قوای موجود دیده می‌شود؛

یعنی هرجا سیاست‌زدگی‌ها و بحث‌های روزمره سیاسیون روحیه کار جهادی و تلاش برای مردم را تضعیف نماید آن رفتار سیاسی عملی اصولگرایانه محسوب نمی‌شود و باید از آن پرهیز کرد. کارآمدی محور اندیشه اصولگرایی در عمل اجتماعی است؛ به‌نحوی که حل معضلات فراروی مردم و کاستن از بار مشکلات، انگیزه‌ای است که باید در بازتعریف اصولگرایی بدان اهتمام ویژه داشته باشیم.

در بازتعریف اصولگرایی و مرزبندی با جناح‌ها و افراد  حتماً باید توجه داشته باشیم میزان هر فرد و جریان سیاسی،  امروز آن است، گذشته نمی‌تواند توجیه‌گر رفتار نابخردانه امروز باشد.

بنابراین هرکس که در گفتار و عمل به‌گونه‌ای رفتار نماید که دشمنان ایران شادمان شوند نمی‌تواند مشی سیاسی اجتماعی خود را موجه جلوه دهد و حتماً با منطق اصولگرایی، مرزهای پررنگی دارد و اصولگرایان حتماً در معادلات خود بدان توجه دارند و در بازتعریف اندیشه اصولگرایی باید بدان عنایت ویژه داشت.

کد خبر 105764

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست داخلی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز