همشهری آنلاین - گروه سیاسی: حمله مرگبار روز ۲۲ آذرماه (۱۳ دسامبر ۲۰۲۵) که به کشته شدن ۲ نظامی ارتش آمریکا و یک مترجم آمریکایی انجامید، پرسش عمومی اما بنیادی را دوباره در کانون توجه قرار داده: اگر آمریکاییها از ابتدا در سوریه علیه داعش عمل میکردند، چرا هنوز نیرو دارند؟ این گزارش پاسخ میدهد به اینکه حضور کنونی چیست، چه هدف و سقف و محدودیتهایی دارد، چه شرکایی با آن همکاری میکنند و چه سابقهای از حملات مرگبار پیشین وجود داشته که بهخصوص به گروههای مورد حمایت ایران نسبت داده شد.
تاریخ حضور و ماموریت رسمی
حضور نظامی آمریکا در سوریه ریشه در مبارزه با گروه موسوم به خلافت اسلامی یا داعش دارد: از سال ۲۰۱۴ کارزار هوایی و حمایت از نیروهای محلی بهویژه نیروهای کردی و ائتلاف محلی موسوم به «نیروهای دموکراتیک سوریه» آغاز شد. وقتی خلافت سرزمینی داعش تا حد زیادی در سالهای ۲۰۱۹–۲۰۱۸ فرو ریخت، ماموریت رسمی آمریکا به «مبارزه با هستهها و سلولهای باقیمانده داعش» و جلوگیری از بازسازی دوباره آن تقلیل یافت. اما حضور ایالات متحده در سوریه صرفا به عملیات مستقیم ضد داعش محدود نبوده است؛ آموزش، پشتیبانی اطلاعاتی، محافظت از انبارها و برخی زیرساختها، و حفظ اهرم نفوذ در مذاکرات و آینده سیاسی سوریه نیز داشته است.
ترکیب نیروها و ارقام
در رسانهها معمولا عدد «حدود ۹۰۰ نفر» برای شمار نظامیان آمریکایی که در نقاط مختلف سوریه مستقرند ذکر میشود؛ اما گزارشهای رسمی و تحقیقات بعدی نشان داده که این رقم در مقاطعی فراتر رفته و حتی پنتاگون در پایان سال ۲۰۲۴ اذعان کرد که سطح واقعی گاهی تا حدود دو هزار نفر هم بالا آمده است. سپس روندی از تجمیع و کاهش اعلام شد و در میانه ۲۰۲۵ اعلام شد شمار نهایی به رقمهای نزدیک به ۹۰۰ کاهش یافته یا زیر هزار نگه داشته میشود. براساس گزارشی از رویترز این نوسان ترکیبی از نیروهای موقت، یگانهای ویژه و تغییرات میدانی بوده است.
شرکای نیروهای آمریکا در سوریه
عملیات زمینی آمریکا عمدتا در چارچوب همکاری با شرکای محلی صورت میگیرد. مهمترین شریک آمریکا در شرق سوریه «نیروهای دموکراتیک سوریه» (SDF) است که عمدتا تحت رهبری میلیشیاهای کردی عمل میکنند. در مناطقی دیگر همکاری با گروههای محلی مورد حمایت امارات یا حتی هماهنگیهای محدود با نهادهایی که اکنون با دولت جدید دمشق ارتباط برقرار کردهاند، گزارش شده است. اهمیت این شرکا ۲ وجه دارد: اول، آمریکاییها از نظر نیروی انسانی قابلتوسعه در میدان ملی ضعیفاند و برای کار میدانی به شرکای زمینی نیاز دارند؛ دوم، کیفیت و قابلاتکا بودن این شرکا مسئلهای استراتژیک و امنیتی است.
حملات مرگبار قبلی و نسبتهای سیاسی
برای درک بهتر حمله اخیر، حداقل ۲ سابقه حائز توجه وجود دارد که ابعاد سیاسی و انتقامجویی را روشن میکند. مورد اول؛ حمله مارس ۲۰۲۳ به مقر ائتلاف در منطقه حسکه که در جریان آن یک پیمانکار آمریکایی کشته و چندین نظامی مجروح شدند؛ پنتاگون آن حمله را به شبهنظامیان مورد حمایت ایران نسبت داد و آمریکا در پاسخ ضرباتی را علیه تاسیسات مرتبط در سوریه انجام داد.
در مورد دوم، حمله پهپادی، جان ۳ سرباز آمریکایی را در ۸ بهمنماه ۱۴۰۲ (ژانویه ۲۰۲۴) گرفت. این حمله به یک پایگاه در مرز سوریه و اردن موسوم به پایگاه برج ۲۲ انجام شد و دولت جو بایدن رئیسجمهور قبلی آمریکا در مقیاس راهبردی واکنش موثری و بازدارندهای به این حمله نداشت. تنها برخی عملیاتها در مقیاس کوچک صورت گرفت. آمریکا چند روز بعد از حادثه برج ۲۲، در اوایل فوریه، مجموعهای از حملات هوایی را علیه مواضع گروههای ادعایی همپیمان ایران در سوریه و عراق انجام داد. این حملات شامل انبارهای تسلیحاتی، مراکز فرماندهی و برخی پایگاهها بود و از نظر فنی گستردهترین موج حملات دولت بایدن علیه این شبکهها تا آن زمان محسوب میشد.
انتقام ترامپ همانند بایدن خواهد بود؟
درخصوص حادثه روز شنبه ۱۳ دسامبر، فرماندهی مرکزی آمریکا، سنتکام اعلام کرد که تیم آمریکایی در جریان «دیدار با رهبران محلی» در حوالی تدمر پالمیرا مورد حمله یک تیرانداز قرار گرفت؛ مقامات ارتش میگویند مهاجم «خنثی» شده است و تحقیقات در جریان است. رئیسجمهور آمریکا وعده «انتقام بسیار جدی» داده و پنتاگون اعلام کرده که شواهد اولیه احتمال نسبت دادن حمله به داعش را نشان میدهد.
نظر شما