همشهری آنلاین: مراسم رونمایی از کتاب "۱۹۷۰ روز در شماره شش ژان بارت" نوشته دکتر حجت‌الله ایوبی معاون سینمایی وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی عصر پنجشنبه ۲۸ آذر در نشر ثالث در تهران برگزار شد.

در مراسم رونمایی از کتاب ۱۹۷۰ روز در شماره شش ژان بارت نوشته‌ حجت‌الله ایوبی علاوه بر او، فرشته طاهرپور، دکتر یونس شکرخواه، رضا میرکریمی، رخشان بنی‌اعتماد، دکتر حسام‌الدین آشنا، علی مرادخانی‌ و سیف‌الله صمدیان سخنرانی کردند.

در این مراسم که با پخش یک فیلم از فعالیت‌های فرهنگی  حجت الله ایوبی در فرانسه آغاز شد و حمید باباوند روزنامه‌نگار اجرای برنامه را بر عهده داشت معاون سینمایی وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت:

- آن روزهایی که گرم کارهای فرهنگی بودم و واقعا وظیفه خود را انجام می‌دادم و گوشه‌هایی از هنر ایرانی، هنر پرافتخار ایرانی را در سرزمینی که مردمان آن می‌فهمیدند این هنر را معرفی می‌کردم. اگر یادداشت‌هایی داشتم هرگز فکر نمی‌کردم که این یادداشت‌ها چاپ شود و آن وقتی هم که اینها را تنظیم می‌کردم هرگز فکر نمی‌کردم که ارزش چاپ داشته باشد.

- به طور اتفاقی این نوشته‌ها را به تعدادی از دوستان دادم و آنها هم مشوق شدند که آنها را برای چاپ تنظیم کنم. نگرانی هم که داشتم این بود که معمولا در ان خاطره ها فرد نویسنده برجسته است. در مقدمه هم ذکر کردم که در ابتدای کار خیلی تلاش کردم که فقط هنر ایران برجسته باشد.

- آن چه که انگیزه بود برای من چند چیز بود. اولا شاید این اثر و این کتاب نشان دهد که جهان آماده و حاضر است تا با کمال میل مستعمره فرهنگی ایران شود. جهان فرهنگ ایران را دوست دارد و مولانا و حافظ را می خواهند. هرجا سخن از فرهنگ ایرانی باشد همه درها به روی ما باز است.

- متاسفانه عادت کردیم گزارش کارهای نکرده را بدهیم و صندلی های خالی را به رخ بکشیم و جاهایی که نرفتیم را به آن افتخار کنیم ولی واقعا اگر تلاش کنیم و برویم جاهای فراوانی وجود دارد که مردم عطش فرهنگ ایران را دارند. همه درها بروی فرهنگ و هنر ایرانی باز است.

- من اگر به شهرداری می‌رفتم و تقاضای جایی برای برگزاری برنامه می‌کردم اگر به من می‌گفتند چقدر جا لازم داری می‌گفتم بین ۱۰۰ تا ۱۱۰۰ هزار متر لازم دارم. زیرا تلفنی به سیف الله صمدیان در موزه هنرهای معاصر می‌کردم و مطمئن بودم که ایران گنجینه فرهنگ و هنر است و به سرعت می‌توانیم یک شهر را پر از تابلوهای خط و نقاشی و مینیاتور ایرانی کنیم.

- همچنین اگر هر سالنی را به ما می دادند مطمئن بودم که بهترین هفته فیلم در آن برگزار می‌شود. به دلیل اینکه سینمای کشور یک سینمای پرافتخاری است. بنابر این اگر اقدامی کوچک انجام می گرفت به پشتوانه این فرهنگ بزرگ و غنی بود.

- کار فرهنگی کار دشوار، پرمخاطره و سختی است. ما در کاخ ورسای دو شب برنامه داشتیم که یک شب برنامه شب حافظ را داشتیم و شب دیگر شب شمس را برگزار کردیم. گروه رخشانی و گروه‌های دیگر حضور داشتند. همه درها به روی فرهنگ ادب ایرانی باز است.

- برای برگزاری چنین جلسه‌ای من دو ماه مقاومت کردم. که بعدا خورد به مسئولت جدید من که باز هم من سر باز می‌زدم از برگزاری چنین مراسمی و می‌گفتم مراسمی برگزار کنید که آقای جعفری گفتند که این برنامه‌ها نرم ما است که خیلی از ایشان تشکر می‌کنم.

- فکر می‌کنم که در لابلای این سطور خیلی موارد است که نمی‌شود نوشت و خیلی مسائل بود که ننوشتیم که خودتان حتما می‌توانید حدس بزنید.

- پست نمایندگی فرهنگی یک فرصت بسیار خوبی است برای همه افرادی که این مسئولیت را می‌پذیرند که بتوانیم با زبان فرهنگ و هنر جاذبه‌های این تمدن بزرگ ایرانی را بیان کنیم.

- یقین دارم در این دوران که دیپلماسی سیاسی ما حرکت کرده دیپلماسی فرهنگی هم باید حرکت کند و باید بتواند با زبان فرهنگ و هنر و موسیقی و سینما ایران را معرفی کنیم.

  • سخنان فرشته طائرپور:

فرشته طائرپور نیز به عنوان اولین سخنران میهمان در این مراسم بیان کرد:

- در زمان سخنان ایوبی داشتم فکر می‌کردم که همان سال که من یک گروه از موسیقیدانان جوان از دختران ایرانی را به فرانسه و سپس به ایتالیا بردم و سمیناری راجع به فیلم ایرانی برگزار شد. اگر ان زمان هم من و هم ایوبی می‌دانستیم که امروز به عنوان دو فردی که در عرصه سینمای ایران کار می‌کنند. یکی به عنوان عالی‌ترین مقام اجرایی و مسئول و دیگری به عنوان کارگزار چقدر حرف‌ها و سخنان بیشتری با هم داشتیم که بزنیم.

- معتقد هستم فردی که خاطرات روزانه خود را با این نظم چاپ می‌کند حتما فرد منظمی است و حتما به کاری که می‌کند آنقدر جدی فکر می‌کند که این کار در بستر تاریخ ماندگار خواهد شد.

- وقتی شما انتخاب شدید به عنوان معاونت سینمایی خیلی‌ها تعجب کردند و نمی‌شناختند و عده‌ای معدود از میان سینماگران و حوزه‌های فرهنگ و ادب و هنر که با شما کار کرده بودند می‌دانستند که چه اتفاقی دارد رخ می‌دهد.

- هربار که صحبت می‌کنید و چیزی از شما شنیده می‌شود یقین داشته باشید که نزد سینماگران محوب تر می‌شوید. برای اینکه بیشتر اوقات حرف‌های دل ما را خیلی منظم و منسجم تر و با نیت بهتر و با شجاعت بیشتر مطرح می‌کنید.

- آرزو می‌کنم خیلی زود شاهد کتابی باشیم که روزنگار خاطرات شما در عرصه پر بلای سینما باشد. خود ما خیلی خوب می‌دانیم که شما در عرصه سینما چه کار سختی را پیش رو دارید. یک بار دیگر از این فرصت استفاده کرده و مطالعه این کتاب را توصیه می‌کنم.

- قصد مقایسه ندارم ولی دوستان فیلم حاجی واشنگتن را دیده‌اند. حالا جدا از اینکه این فیلم چقدر به اصل تاریخ نگاری‌های آن زمان نزدیک است ولی یک سند تاریخی است. سندی بوده که قابلیت تصویری شدن را داشته است. ما از نزدیک و در پاریس نظم و مدیریت و پشتیبانی و فهم فرهنگی شما را تجربه کرده‌ایم. امیدواریم که این اتفاق هم در داخل کشور هم رخ بدهد. می‌دانیم که کار در داخل کشور از کار در خارج کشور چقدر سخت تر است.

- با همه کج اندیشی‌هایی که نسبت به فرهنگ ایرانی وجود دارد آنجا وقتی می‌توانید با نخبگان جامعه ارتباط برقرار کنید یعنی اینکه نصف راه را پیموده‌اید. کافی است که فقط حرفی شنیدنی و دیدنی داشته باشید یا یک اثر هنری دیدنی اما در ایران متاسفانه هرچه قدر هم حرف حق داشته باشید خیلی جاها تعمدا شنیده نمی شود.

- امیدواریم در سینما شاهد اتفاق‌های بزرگی باشیم که در همان ۱۹۷۰ روز رخ داد. البته در زمان کمتری باشیم. یقین داریم که این اتفاق رخ می‌دهد و نگاه جهانی شما به این موضوع کمک خواهد کرد که همانند همیشه همانطور که سینمای ایران در این سالها به کمک افرادی که در آن کار می‌کنند همیشه خود را روبرو با مخاطب جهانی و تاریخ جهان دیده باز هم بتواند این راه را برود و افق دید خود را محدود نکند.

  • سخنان یونس شکرخواه:

دکتر یونس شکرخواه نیز در ادامه برنامه در سخنانی گفت:

- در گام نخست باید بگویم که  کتاب بسیار نثر روان و خوش ساختی دارد و از معدود کتاب‌هایی است که می‌توانید سریع آن را دنبال کنید، قطع نکنید و به پایان برسانید. این موضوع مدیون سابقه ژورنالیستی ایوبی است. انتقاد هم به این کتاب دارم اما چون دفترم در دانشکده با حجت دیوار به دیوار است، آنها را در دفتر با هم در میان می‌گذاریم.

- همن جا اضافه کنم که این نثر روان در عین حال جابجا هم پس‌زمینه گذاری دارد و همانند سینما است که اگر سریع فلاش بک یا فلاش فوروارد نخورد فیلم از دست می‌رود.

- نکته دوم من این است که ایوبی سکانس به سکانس آنجایی که لازم بوده این زمینه‌گذاری‌ها را انجام داده است. متن کتاب متکی بر افراد است؛ پر از اسم است؛ اما در عین حال این نام‌ها و اسامی ارتباط مشخصی هم با نهادهای فرهنگی دارند که بلافاصله اسامی را با این نهادها می‌شناسیم

-  معتقدم این‌طور نیست که در این کتاب، خاطرات روزانه، بدون تفکر کنار هم قرار گرفته و چاپ شده باشند، بلکه یک سناریو و خط داستانی کاملا فکرشده برای نگارش این کتاب در نظر گرفته شده است. کتاب سناریو دارد؛ با یک پرواز شروع می‌شود دوباره و با یک پرواز دیگر در روزی که  بارانی است و قرار است به ایران برسد  ختم می‌شود. کتاب در عین حال با تعلیق هم همراه است و با همین تعلیق به پایان می‌رسد.

- نکته سوم نقش رفتار ارتباط گرایانه دکتر ایوبی است. باورم این است که هیچ چیز شکل نمی‌گیرد مگر در سایه ارتباط. ایوبی تصمیم می‌گیرد این ارتباطات را برقرار کند. بنابراین هتل پارتیکیوله خودش را ترک می‌کند و از گنج مورد بحثش در شماره شش ژان بارت می‌گذرد و دست به ارتباط گری می‌زندو از همکارانش می‌خواهد تا می‌توانند برایش قرار ملاقات بگذارند.

- نکته بعدی من این است که بگویم مقوله ارتباط در حوزه فرهنگ در ایران مشکلات فراوانی دارد. به عنوان نمونه بخشی از جمع شدن ما در نشر ثالث برای دوستی با ایوبی است و نه الزاما به خاطر دوستی با فرهنگ. پرسش من این است که ایوبی را با این نوع گزارشگری و گزارش نویسی در کجای بحث‌های مرتبط با مطالعات فرهنگی باید قرار داد؟ در مطالعات فرهنگی مدل مکتب فرانکفورت یا مدل آرنولدی فرهنگ یعنی ماتیو آرنولد؟ یا در طیف متاخر مطالعات فرهنگی بیرمنگهام؟ ادورنو از شخصیتی در عرصه فرهنگ سخن می‌گوید که به نوعی یک متخصص فرهنگ است که او انرا کارگر فرهنگی می‌خواند و در دولت کار می‌کند. این نوع از متخصصان فرهنگ نه از جانب نهادهای مدنی و روشنفکرها به رسمیت شناخته می‌شوند و نه از جانب دولت‌ها به مثابه یک متخصص فرهنگی خودشان. از نظر من ایوبی یک نمونه متخصص فرهنگی است. من حضور ایوبی در دولت و در پست معاون سینمایی را یک فرصت مغتنم می‌دانم. امیدوارم قبیله روشنفکری ما هم تجارب اجتماعی و صحنه اجتماعی را بی‌دریغ در دستان ایوبی قرار دهد و اجازه دهد این متخصص فرهنگی که در فاصله  کریدور روشنفکران و دولت رفت و آمد می‌کند بتواند تجربه اجتماعی را از دست روشنفکران بگیرد و به دولت دهد و نقش تسهیل گر خود را ایفا کند.

- و نکته پایانی من این است که ایوبی بسیار هوشیارانه به تهران پیام می‌دهد. از نظر من پیام شماره شش ژان بارت نه به پاریس بلکه به تهران است و اینکه می‌شود با پول کم و با آن اتاق و با گنجینه ایرانی خیلی کارها را انجام داد. این کتاب واقعا پیامی به تهران است نه یادگاری از پاریس و روزهایی که گذشت.

  • سخنان رضا میرکریمی:

رضا میرکریمی کارگردان سینمای کشور نیز این چنین ادامه داد:

- آشنایی من با ایوبی به ۱۲ یا ۱۳ سال قبل بر می‌گردد که در میان سفرهایی که برای نمایش فیلم من رخ می‌داد و قرار بود پخش کننده من فیلم کودک و سرباز را در پاریس نمایش بدهد. تلفن زنگ زد و یکی پشت گوشی گفت رایزن فرهنگی ایران در فرانسه می خواهد با شما صحبت کند. این اولین باری بود که این اتفاق رخ می داد زیرا ما می‌رفتیم و می آمدیم و رایزن‌های فرهنگی را نمی‌دیدیم و در جریان کارهای ما هم قرار نمی‌گرفتند. وقت هایی هم که بودند یک عکسی می گرفتند و می رفتند. حضور موثری نداشتند.

- ایوبی گفتند چه کارهایی می‌توانیم برای شما انجام دهیم. اگر اجازه بدهید یک سری قرارهایی را خارج از برنامه هایی که دارید را برای شما تنظیم کنیم. قرار شد چند مرکز را هماهنگ کنند که بازدید کنم. دو ساعت نشد یک کنداکتوری برای من فکس شد از فرودگاه تا فرودگاه و اولین سفری بود که برای من خیلی پربار بود. آنجا بود که فهمیدم با یک ذهن منظم و بلند اندیش روبرو شدم و این رفاقت به نفع من بود و آن را ادامه دادم.

- ایوبی در کتاب خود هرچی واژه من بوده را بیرون آورده است و فکر می‌کنم این لحن فروتنانه از اهمیت رویدادهایی که در آنجا رخ داده کاسته است. خیلی اتفاق بزرگی بود. اینکه می‌گویند درهای فرانسه به عنوان پایتخت فرهنگی اروپا به روی ایران باز بود. ایشان نمی‌گویند ولی تا مدتها بسیاری از سیاستمداران ما دست به دامن ایشان می‌شدند برای ارتباطاتی که می‌خواستند در حوزه سیاست بگیرند.

-اعتبار و آبرویی که ایوبی در فرانسه داشت حتی بیشتر از افرادی بود که می‌خواستند در حوزه سیاست کار کنند. در حقیقت این یک آبرویی برای همه اهالی فرهنگ کشور بود. ایوبی همه من‌های کتاب را برداشتند و به جای آن ایران قرار داده‌اند.

- موضوعی که من از معاشرت با ایشان لذت می‌برم این است که در هر چند جمله ایشان یک بار واژه ایران می‌آید. این میزان علاقه و مسئولیت در قبال ایران و ایرانی و فرهنگ ایران و هرچند که تعداد کمی رایزن فرهنگی در قد و قواره ایشان داشتیم. زیرا معمولا گله داشتیم که رایزن‌های فرهنگی به حوزه مسئولیت خود آشنا نیستند و فکر کنم ۱۵ سالی این بحث است که دیپلماسی عمومی و آن بخشی که هنر می‌تواند به عنوان بازوی قوی سیاست خارجی ما حضور داشته باشد ما آن را نادیده گرفتیم.

- خوشبختانه اینگونه بر می‌آید که دارد به این حوزه توجه می‌شود. البته راه داریم تا به آن بلوغ و فهم درست از این حوزه دست پیدا کنیم. تا بفهمیم که رایزن‌های فرهنگی حتی از سفرای ما هم مهم تر هستند و می‌توانند کارهای بسیار بزرگتر و ماندگارتر و پر اهمیت‌تری را انجام بدهند.

- خوشحالم از اینکه ایشان رئیس سازمان سینمایی هستند و روزی که می‌خواستند این حکم را دریافت کنند گفتم که شما برای وزارت مناسب هستید و نه برای ریاست سازمان و ایوبی همزمان چند پیشنهاد داشتند. ولی اصرار ایشان و سابقه فرهنگی وی باعث شد که این مسئولیت را بپذیرند. البته من نگران ایشان شدم و گفتم که سینما چند سالی است دچار حاشیه شده است و حاشیه بر متن غلبه پیدا کرده است.

- حاشیه سازان تریبون و رسانه زیاد در اختیار دارند و من نگران آبرو و موقعیت حرفه‌ای و شخصیت علمی شما هستم. البته در این مدت کوتاه چند اتفاق خوب افتاد. کسی که صادقانه و علمی در عین حال به مقوله‌ای نگاه کند خیلی زود در دل‌ها جا باز می‌کند و این اتفاق زود افتاد و اهالی سینما خیلی ایشان را دوست دارند.

  • سخنان رخشان بنی اعتماد

  رخشان بنی اعتماد کارگردان سینما در ادامه مراسم گفت:

- از علی جعفری تشکر می‌کنم که با توجه به شناختی که از روحیه و کاراکتر ایوبی دارم کار اصلا راحتی نبود که بخواهند این برنامه را برگزار کنند. از باب اهالی فرهنگ و هنر می‌توانم بگویم که این یک اتفاق مبارکی است که یکی از پست‌های مهم فرهنگی هنری کشور الان در دستان توانی فردی است که خود از اهالی عرصه فرهنگ و هنر هستند.

- بدون اینکه قصد توهین به همه مدیران را داشته باشم ولی این شانس را تا به حال نداشتیم که مدیران خود از اهالی فرهنگ و هنر باشند.

- پیرامون کتاب خیلی خلاصه و از دو منظر مطالب را بیان می‌کنم. فکر می‌کنم این حدود هزار روزی که در این کتاب گزارش نویسی شده چند روز کوتاهی را من همراه ایشان بودم. اگرچه تعداد کمی از رایزنان فرهنگی با تفاوت نسبت به اکثریت نیم نگاهی به عرصه فرهنگ و هنر داشتند ولی تجربه‌های ما حاکی از آن بود که اگر در جایی سینمای ایران حضور داشت آرزو می‌کردیم که فردی از بخش رایزنی فرهنگی حضور پیدا نکند.   زیرا عدم شناخت از وظیفه و موقعیت موجب می‌شد که برخوردها و اتفاق‌هایی رخ دهد که تمام تلاشی که ما داشتیم به عنوان نمایندگانی از عرصه هنر و از طرفی دیگر فشار زیادی که از مقاطع مختلف به خاطر فضای قبل از حضور ما در آن مجامع بوجود می‌آمد. ولی رایزنان فرهنگی که حضور پیدا می‌کردند ما تمام مدت زیر نگاه عیب یاب بودیم و دنبال جواب‌هایی بودیم که باید به رایزن خود می‌دادیم.

- تجربه آن چند روزی که همراه تاریخ آن زمان این کتاب بودم و طی دو سفری که رفتم به فرانسه نمی‌دانستم که برنامه ریزی نمایش این چنین فیلم‌هایی در "رن" و "پاریس" از طرف رایزنی فرهنگی است. بدون تعارف وقتی آنجا این موضوع را شنیدم موضع گرفتم. وقتی به فرانسه رفتیم و با برنامه‌های سینمایی تدارک دیده شده در آنجا روبرو شدیم بدون هیچ تعارفی دیدارهایی با ایوبی و صادق خرازی داشتیم و در میهمانی ساده‌ای که من در انجا جمعی از هنرمندان ایرانی که سالها به ایران نیامده بودند و شخصیت‌های فرهنگی که باورمان نمی‌شد که در میهمانی سفارت ایران حضور پیدا کنند.

- در آن زمان بود که من برای نخستین بار به عنوان یک فیلم ساز ایرانی قد کشیدم. بسیار خوشحال هستم که به عنوان یک فیلم ساز شما در مقام مدیریت، یکی از اصحاب بسیار بسیار اثر گذار در عرصه فرهنگ و در این شرایط سخت هستید.

-  سابقه گزارش نویسی و خاطره نویسی اصلا شناخته شده نیست. چیزی که در دنیا بسیار حائز اهمیت است. انتشار این یادداشت‌ها یکی از همان حرکت‌های فرهنگی است که بسیار موثر است.

- این کتاب می‌تواند به عنوان یک سرمشق و به عنوان یک الگویی برای افرادی که افتخار آنها در موقعیت‌های فرهنگی بازگرداندن بودجه ها به خزانه دولت در پایان کار است که همین نشانه کم کاری در این عرصه است باشد شما با یک امکان کوچک جنین موقعیتی را ایجاد کرده اید.

  • سخنان حسام الدین آشنا

دکتر حسام‌الدین آشنا مشاور فرهنگی رئیس جمهور نیز در سخنانی گفت:

- صرفا به اینجا نیامده‌ام که از حجت‌الله ایوبی برای نگارش این کتاب تشکر کنم. بلکه آمده‌ام تا از رویکردی که در این کتاب گزارش شده قدردانی کنم.

- در این کتاب با سه وجه یک فعالیت روبرو هستیم. وجه رایزنانه، وجه سیاستمدارانه و وجه روشنفکرانه. تعریفی که از رایزن فرهنگی در این کتاب مشاهده می‌کنید به معنای یک ارتباط دهنده بین فرهنگی است. کسی که وظیفه پیوند زدن فرهنگ‌ها را بر عهده دارد. این تعریف از رایزنی با تعاریفی که ما با ان سر و کار داریم بسیار متفاوت است.

- فردی که قصد برقراری ارتباطات بین فرهنگی را دارد باید چهار ویزگی را داشته باشد. اول نسبت به هردو فرهنگ مبدا و مقصد شناخت کافی را داشته باشد. لازم است نسبت به فرهنگ مبدا عشق داشته باشد زیرا شناخت کافی نیست. همچنین باید نسبت به فرهنگ کشور مقصد احترام قائل باشد.

- اگر کسی با نفرت از فرهنگ کشور مقصد رایزنی فرهنگی کند هرگز نخواهد توانست رایزنی کند. می‌تواند تبلیغات و پروپاگاندا  انجام دهد و می‌تواند برای یک جمع محدودی سخنرانی کند اما به هیچ وجه پیوند زننده دو فرهنگ نخواهد بود. در این کتاب این رویکرد مثبت و جدید تجربه شده است.

- آقای ایوبی محصول یک مکتب تربیتی هستند که در این کتاب نامی از آن برده نمی‌شود. ایشان فارغ التحصیل دانشگاه امام صادق (ع) هستند. بعد رئیس دانشکده علوم سیاسی آن دانشکده هستند. مکتبی که اسلام اعتدالی، اسلام رحمانی، اسلام عقلانی و اسلام اخلاقی را ترویج کرد.

- در طول سال ۶۱ که وارد دانشگاه امام صادق شدند و تا زمانی که دانشگاه را ترک کردند و به عنوان رایزن حرکت کردند این نوع اندیشه در دانشگاه جریان داشت. بعد آن چه گذشت قصه‌ای پر غصه است.

- اما این مطلب مهمی است که آشتی دادن بین دیانت و دنیای جدید. آشتی دادن علم سیاست که ایشان آن را به خوبی در دانشگاه امام صادق آموخت با مفاهیم اخلاقی بنیادین دینی در طول زمان دراز شبانه روزی در دانشگاه امام صادق (ع) شکل گرفت و درونی شد.

- سوال مهم این است که چگونه است که بسیاری از رایزنان ما اینگونه نیستند؟ شاید پاسخ را باید در این یافت که یا ایران را نمی‌شناسند، یا اسلام را نمی‌شناسند، یا فرهنگ مقصد را نمی‌شناسند و یا هیچ کدام را نمی شناسند. ایوبی با تجربه فرهنگی انتقال از دانشگاه امام صادق (ع) به محیط فرهنگی فرانسه به عنوان دانشجو و نه به عنوان یک مقام مسئول توانست جامعه روشنفکری فرانسه را از پایین بشناسد.

- توانست همانند یک دانشجو تجربه زیست خود را در دوره رایزنی خود به منصه ظهور بگذارد. رایزن فرهنگی احتیاج دارد باور کند که دو وظیفه اصلی بر عهده دارد. اولین مورد کاهش سوءتفاهم ها است. اگر کسی قائل به سوء تفاهم نباسد اساسا دلیلی برای رایزنی ندارد. فقط سوء تفاهم نیست بلکه فاصله فرهنگی هم هست. آن فاصله فرهنگی هم باید شناخته شود و هم باید به رسمیت شناخته شود. یعنی قبول کنیم که فاصله فرهنگی وجود دارد.

- کار دوم رایزن فرهنگی افزایش تفاهم‌ها است. اینجاست که ایوبی یکی از نمایندگان این رویکرد است که ما از مشترکات و نه از اختلافات آغاز می‌کنیم. اگر کسی از اختلافات شروع کند درها به روی او بسته خواهد ماند. برای باز شدن درها چاره‌ای جز این نیست که باید از مشترکات شروع کرد.

- ایوبی کشف کرد که مشترکات در امور مشترک فطری انسانی نهفته است. این کشف بزرگ راه ورود به هر فرهنگی است. او از موسیقی، نقاشی و تئاتر آغاز کرد. از زبانی آغاز کرد که زبان‌های مختلف همه آن زبان را می فهمند. این زبان ها زبان اخلاق، ادب و انسانیت است.

- کار دقیق و کارشناسی‌شده‌ی ایوبی در رایزنی فرهنگی در فرانسه باعث شد که او متهم ردیف اول در تهران باشد، آن هم به جرم این‌که رایزن کارهای بنیادین نیست، بلکه رایزن کارهای نمایشی است!

- متأسفم که اینجا بگویم من خجالت کشیدم وقتی که ماه گذشته در همان ساختمان کوچک رایزنی ایران در فرانسه حضور پیدا کردم و هیچ‌کدام از آن چیزهایی را که آقای ایوبی در کتابش نوشته است در آنجا ندیدم. در واقع، با ساختمانی خاک‌گرفته مواجه شدم که درگیر کارهای بنیادین است و مراجعه‌کننده‌ای ندارد.

- در زمانی که ایشان در فرانسه بود، آقای محمدجواد ظریف نماینده‌ی ایران در سازمان ملل بود، سفیر ایران در فرانسه‌ نیز صادق خرازی‌ و نماینده‌ی ایران در یونسکو احمد جلالی بود. در واقع، این چهار نفر یک مربع را تشکیل داده بودند که با همکاری یکدیگر کارهای خیلی خوبی را انجام می‌دادند، یعنی فعالیت ایشان به‌صورت یک تیم انجام می‌شد.

  • سخنان علی مرادخانی

علی مرادخانی معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز گفت:

- آشنایی من با ایشان به زمانی باز می‌گردد که ایوبی به عنوان رایزن فرهنگی ما در پاریس مشغول بودند. صادق خرازی که سفیر ایران در فرانسه بودند و از دوستان ما هم بودند روزی گفتند به من که یک رایزن فرهنگی خیلی خوبی داریم که فکر کنم بتواند خیلی کارها را انجام بدهد ولی تازه آمده و هنوز مقداری کار دارد.

- ایشان هنوز جا و مکان درستی نداشتند و در حیاط سفارت یک میزی قرار داده بودند. نگاه اول بسیاری از قضایا را در ذهن هر فرد حک می‌کند. ماجرا از انجایی شروع شد که ایوبی گفتند که خیلی علاقمند هستم که در این حوزه فرهنگی کاری را انجام بدهم.

- معمولا رایزن‌های ما حوزه‌های تخصصی حرفه‌ای در کشورهایی که هستند خوب نمیشناسند. همچنین نام و مکان محل‌های فرهنگی و هنری و حتی اسامی هنرمندان را هم به خوبی اطلاع ندارند. اما برای اولین بار دیدم فردی در پاریس در این سمت قرار گرفته که اولا خود او اینکاره است و زبان فرانسه را خوب می‌داند. از همانجا بود که خیلی از ارتباطات کاری ما شکل گرفت.

- در کتاب ایوبی می‌دیدم که اشاراتی داشتند که چگونه وارد ساختمان ایران در پاریس شدند و چگونه آهسته آهسته در آن مستقر شدند و حتی مشکلات و مسائل او نیز آمده است.

- ما در رایزنی‌های فرهنگی خود به علت اینکه نمی‌خواهیم وارد حوزه‌های فرهنگی آن مجموعه‌ها بشویم کمتر با چالش‌هایی  که ایوبی با آن‌ها روبرو بود روبرو هستیم. اما چون ایشان قصد داشت کاری متفاوت انجام دهد وارد درگیری‌هایی شد.

- این کتاب از این منظر بسیار خوب است که لازمه بسیاری از رایزن‌های فرهنگی ما آن را مطالعه کنند. همچنین حوزه‌ای که می‌خواهند به آن وارد شوند را نه فقط از موضع کار اداری با آن برخورد کنند بلکه از موضع فردی که دغدغه کار فرهنگی دارد باید برخورد کنند.

  • سخنان سیف الله صمدیان:

سیف الله صمدیان عکاس و کارگردان سینما در پایان این مراسم گفت:

- هیچ هنرمند اصیلی محتاج هیچ دولتی نیست ولی هر دولتی اسیر هنرمندان خودش است ولی این کشوری که فرصت نمی‌کنند فرهنگ را جدی بگیرند.

- من وقتی به موقعیت کسانی مثل آقای ایوبی فکر می‌کردم واقعا یک دونده دوی ماراتن به ذهنم آمد که از دوره زمانه قدیم هیچگاه نتوانسته هنرمند ریشه‌ای با حکومت طی کند ایشان راهی را پیمودند که سخت بود.

- آقای ایوبی موقعیتی را در این سال‌ها پس گرفت یعنی هنرمند و اهل فرهنگ جایی ایستادیم که به ما گفتند دولت تدبیر و امید است.

- من بسیار خوشحالم که کسی در موقعیت هولناک سینما است که قرار بود اتفاقات هولناکی بیفتد. در کل فهمیدم که کاری که آقای ایوبی کرده مستقیما دست به سوی تهران تکان داده است

در مراسم رونمایی از کتاب «۱۹۷۰ روز در شماره شش ژان بارت» امیرحسین شریفی، پرویز پرستویی، کامبیز درمبخش، احمد امینی، جهانگیر کوثری، امیر اثباتی، توفیق سبحانی‌، مینو فرشچی، محمد رسول‌اف، کامبیز نوروزی، رسول صادقی، سفیر افغانستان در ایران و ... حضور داشتند.

گفتنی است که کتاب ۱۹۷۰ روز در شماره شش ژان بارت به نویسندگی حجت الله ایوبی در ۳۲۰ صفحه توسط انتشارات نشر ثالث در ۱۱۰۰ نسخه و با قیمت ۱۴ هزار تومان چاپ و منتشر شده است.

 با استفاده از: نسیم، ایسنا و فارس

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار ادبیات و کتاب

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

برچسب‌ها

۲۹ آذر ۱۳۹۲ - ۱۰:۵۲