به گزارش ایسنا متن این مصاحبه به شرح ذیل است:
الوطن: سوالمان را از موضوع ترور رفیق حریری، نخست وزیر اسبق لبنان و اظهارات کاندولیزا رایس، وزیر امور خارجه آمریکا مبنی بر اینکه هیچ معاملهای با سوریه درخصوص عدم محاکمهی بینالمللی خانواده اسد صورت نگرفته، آغاز میکنیم، آیا شما این اظهارات را تهدیدی برای سوریه و خودتان و یا نوعی اعمال فشار سیاسی علیه کشورتان میدانید؟
اسد: ابتدا باید بگوییم ما از کسانی هستیم که به شدت با معاملات سیاسی مخالف هستیم، سیاست موضوعی نیست که قابل خرید و فروش باشد، این مساله به حقوق، اصول و منافع کشورها باز میگردد و دیگر این که شنیدن این قبیل اظهارات از سوی آمریکاییها برای ما عادی است هر چند که بارها اعلام کردهایم، موضوع دادگاه بینالمللی برای محاکمه عاملان ترور رفیق حریری کاملا به دولت لبنان ارتباط دارد و بر اساس توافق بین دولت لبنان و سازمان ملل متحد پیگیری میشود، پس با این وجود چطور سوریه میتواند در خصوص این موضوع مذاکره کند.
اما در مورد مساله خانواده اسد به نظر من این اظهارات احمقانه است و تاکنون کسی چنین موضوعی را مطرح نکرده است، در صورتی که مطرح هم شود، ما هرگز این معاملات را نخواهیم پذیرفت، ما از ابتدای امر حمایت همه جانبهمان را از انجام تحقیقات بینالمللی برای روشن شدن پرونده ترور حریری اعلام کردیم و دوستان سوریه در لبنان نیز از این تحقیقات حمایت کردهاند، لذا این اظهارات فاقد ارزش است.
- اظهارات آرلین اسپکتر، سناتور آمریکایی را که گفته بود دادگاه بینالمللی موجب نگرانی سوریه است، چگونه ارزیابی میکنید؟
این اظهارات صحت ندارد و هر گاه هر یک از مسوولان عرب و یا بینالمللی تاکید کرد که این دادگاه عامل نگرانی ما است، گفتهایم که چنین ادعاهایی صحت ندارد، اما همواره در این خصوص پافشاری میشود و تلاش میشود تا هر مشکلی در منطقه به ویژه لبنان به سوریه نسبت داده شود. اما موضوع این است، چنانچه هدف از تشکیل دادگاه بینالمللی شناسایی عاملان ترور حریری باشد، پس مشکلی وجود ندارد. سوریه از ابتدا با کمیته تحقیق بینالمللی همکاری کرده و گزارشهای سرژ برامرتز، رییس این کمیته به سازمان ملل متحد نیز این مساله را به اثبات میرساند، در این گزارش بر همکاری همه جانبه سوریه با کمیته تحقیق تاکید شده است
اما چنان چه برخی سعی دارند، این دادگاه را سیاسی کنند، باید بدانند که سیاسی کردن دادگاه بینالمللی بیش از سوریه، لبنان را متضرر میسازد. نگرانی ما هرگز از تشکیل این دادگاه نیست بلکه ما نسبت به ایجاد شکاف در لبنان نگران هستیم.
- کسی که از سیاسی شدن دادگاه سخن میگوید شما و رسانههای سوری هستند، علت این امر چیست؟
این نتیجه اظهارات دولت آمریکا است، زمانی که دولت آمریکا و مسوولان آن همواره میگویند، تحقیقات به فلان جا میانجامد یا دادگاه اینچنین عمل خواهد کرد، یعنی این که آنها خود را در جایگاه دادگاه قرار دادهاند و به جای قضات اظهارنظر میکنند، این مساله نشان میدهد آنها سعی در سیاسی کردن دادگاه دارند.
- یکی از دو شاهد اصلی این پرونده از اظهاراتش عقب نشینی کرده و شاهد دیگر در شرایطی نامعلوم ناپدید شده است، آیا به نظر شما این نوعی بازی علیه دمشق نیست.
من از جزییات این موضوع اطلاع ندارم اما میدانم که یکی از این افراد در زندانهای فرانسه گرفتار است، پس پنهان شدن او در شرایط پیچیده معنا ندارد.
- اما بر اساس اطلاعات ما او در زندان نیست و حتی در فرانسه نیز حضور ندارد.
من دقیقا اطلاعی ندارم اما این که چگونه توانسته از فرانسه خارج شود، مسلما پاریس باید در این خصوص توضیح دهد.
- میخواهم در کمال شفافیت بپرسم که چرا در خصوص پرونده ترور حریری و دیگر تروها در لبنان انگشتهای اتهام به سوی سوریه نشانه رفته است، هدف از این امر چیست؟
طبیعتا من نمیتوانم به نیابت از آنها این اهداف را مشخص کنم اما همانطور که میدانید سوریه از سالها پیش اینچنین هدف قرار گرفته است، نمیدانیم که چه کسی این تروها را انجام داده و هدفش از این اقدامات چیست و مسلما در شرایط کنونی بیان اهداف این امر نیز سخت و دشوار است.
- اما همزمانی خروج شما از لبنان با این ترور موجب شده که شما را به این اقدام ربط دهند و آن را نوعی انتقام جویی سوریه جلوه دهند، نظرتان چیست؟
بر عکس ترور حریری پیش از خروج نیروهای سوریه از لبنان صورت گرفته است.
- در خصوص دیگر ترورها چطور؟
ما از لبنان خارج شدیم زیرا بخش زیادی از مردم این کشور نسبت به ما دید منفی داشتند و دلیل خروج ما نیز همین بوده است. حضور نیروهای سوری از لبنان موجب ایجاد شکاف داخلی در این کشور شده بود و دیگر نمیتوانستف نتایجی را که ما انتظار داشتیم، بوجود آورد.
بر همین اساس ما نیروهایمن را از این کشور خارج کردیم. اما در خصوص جنایاتی که در لبنان روی داد، باید بگویم هر اقدامی که موجب بیثباتی درلبنان شود با حقایق موجود طی تاریخ 30 سالهای که سوریها جان و مالشان را برای حفظ صلح در لبنان و جلوگیری از تقسیم آن انجام دادهاند، تناقض دارد. از نظر ما هر گونه بیثباتی در لبنان سوریه را نیز وادار به پرداخت تاوان میکند و دیگر این که اصلا مصلحت سوریه از این امر چیست؟ از نظر ما انتقام جویی در سیاست احمقانه است، در سیاست باید به دنبال چیزهایی بود که منافع را تحقق بخشد و این اقدامات بر خلاف منافع سوریه است لذا آیا عاقلانه است که به قول ضربالمثل آمریکایی تو به پای خود شلیک کنی، مسلما چنین امری غیر ممکن است.
- اما در زمان حضور سوریها در لبنان نیز ترورهای زیادی صورت گرفت، این مساله را چگونه ارزیابی میکنید؟
طبیعتا ترورهایی نیز در سوریه روی داد آیا مسوول این ترورها نیز سوریه بود، ابتدا باید مشخص کنیم، مسوولیت سوریه در لبنان چه بود؟ مسلما مسوولیت سوریه حفظ امنیت شخصی نبود بلکه مسوولیت ما حفظ امنیت ملی و جلوگیری از درگیریهای داخلی بود که در این راستا حمایت همه جانبهای از ارتش لبنان به عمل آمد اما زمانی که در دهه 90 و با روی کار آمدن امیل لحود، رییس جمهور لبنان وضعیت در این کشور تحکیم یافت، شرایط برای خروج سوریه فراهم شد و ما عقب نشینی را پیش از ترور حریری آغاز کردیم.
- از مساله ترورها بگذریم و به موضوع انتخابات ریاست جمهوری روی آوریم، کاملا مشخص است که سوریه از نامزدی میشل سلیمان، فرمانده ارتش لبنان برای ریاست جمهوری حمایت میکند، چرا او تاکنون به عنوان رییس جمهور انتخاب نشده و دلیل عدم برگزاری جلسه پارلمان برای انتخاب رییس جمهور چیست؟
نمیتوانم به نیابت از لبنان جواب این سوال را بدهم از نظر ما میشل سلیمان یک شخصیت مورد اعتماد و شناخته شده است و ما نیز مانند سوریها او را فردی شایسته میدانیم اما مشکل انتخاب رییس جمهور نیست، این موضوع بخشی از مشکلات بزرگ ناشی از بیاعتمادی بین احزاب لبنانی است که به موضوعاتی همچون ریاست جمهوری، دولت، پارلمان و قوانین انتخابات باز میگردد. زمانی که حس اعتماد در یک کشور وجود نداشته باشد مشکلات حل نخواهد شد و هر مشکل مشکلی بزرگتر را بوجود میآورد.
- موضوع تاخیرهای مکرر در برگزاری جلسات پارلمان لبنان برای انتخاب رییس جمهور را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا این مساله وجهه نبیه بری، رییس پارلمان و هم پیمان شما را متضرر نمیسازد؟
تا زمانی که تمامی احزاب در خصوص اختلاف نظرها به توافق نرسند، نمیتوان مسوولیت آن را به گردن کسی انداخت، نبیه بری همان کاری را انجام میدهد که در قانون اساسی این کشور مشخص شده است و این امر با در نظر گرفتن منافع لبنان صورت میگیرد.
- شما با معارضان لبنانی روابط ویژهای دارید، تا چه اندازه میتوانید از این تاثیرگذاری برای حل بحران لبنان استفاده کنید؟
ما به اعمال فشار و یا نفوذ در تعامل با احزاب مختلف چه در لبنان و چه در دیگر مناطق اعتقاد نداریم و بارها این موضع را برای همه تشریح کردهایم، آنها میخواهند، ما با اعمال فشار بر احزاب معارض در این خصوص مداخله کنیم اما ما بر اساس روابط عادی بین دو طرف عمل میکنیم و با احزاب لبنانی بر اساس نقطهنظرهای خودمان مذاکره میکنیم و در نهایت مسلما احزاب لبنانی بیشتر از ما از منافعشان مطلع هستند.
- شما معتقدید که با سیاست اعمال فشار مخالف هستید اما در تاریخ روابطتان با لبنان شاهد اعمال فشارهای سوریه جهت تمدید دروه ریاست جمهوری امیل لحود بودیم، آیا اکنون نمیتوانید از این سیاست در تعامل با پرونده لبنان استفاده کنید؟
برخی طرفها در لبنان با این تمدید مخالف بودند، ما نیز موضوع را به خودشان واگذار کردیم و هرگز کسی را تحت فشار قرار ندادیم.اکنون نیز بر موضع قبلی خود هستیم و با اعمال فشار علیه گروهها مخالف هستیم.
- نظر شما راجع به میشل عون دشمن سابقتان و هم پیمان استراتژیکی حزبالله چیست؟ آیا این ائتلاف موجب میشود که روزی از عون برای سفر به سوریه دعوت شود؟
من عون را دشمن توصیف نیکنم، دشمن از نظر من کسی است که سرزمینم را تحت اشغال در آورد و یا به خاک آن تجاوز کند لذا اختلافاتی که منجر به خصومت شده را نباید به حساب دشمنی گذاشت، دشمن از نظر ما اسراییل است. در خصوص دعوت از او برای آمدن به سوریه نیز من بارها گفتهام، درهای سوریه به روی همه باز است، چنانچه میشل عون نیز در شرایط مناسب قصد سفر به دمشق را داشته باشد، درهای سوریه برای او باز است.
- آیا شما آمادگی برای ازسرگیری روابط دیپلماتیک متقابل با بیروت را دارید؟
من این مساله را در سال 2005 و در آخرین نشست شورای عالی مشترک سوریه و لبنان مطرح کردم. اگر موضوع سفارت برای حفظ روابط بین دو کشور لازم است، من مشکلی با این موضوع ندارم. سوریه همچنان لبنان را به عنوان یک کشور مستقل و عضو اتحادیه عرب به رسمیت میشناسد و اتهاماتی که علیه سوریه در این خصوص وارد میشود، فاقد صحت است.
اما بازگشایی سفارتها نیازمند ایجاد روابط خوب بین دولتهای دو کشور است. از سوی دیگر چنانچه ما در بسیاری از کشورها به دلایل مختلف سفارتخانه نداریم، این بدان معنا نیست که این کشورها را به رسمیت نمیشناسیم. در لبنان نیز هنگامی که دولت متحد ملی تشکیل شود و این دولت خواهان ایجاد روابط مثبت با سوریه باشد، طبیعتا مساله سفارتها نیز حل خواهد شد.
- اظهارات سعدحریری، رهبر حزب اکثریت پارلمان لبنان را علیه حکومت سوریه و تاثیر آن بر تیره و تار شدن هر چه بیشتر روابط دو جانبه چگونه ارزیابی میکنید.
مشکل ما با کل لبنان نیست، بلکه با یک گروه خاص در لبنان است، من نمیخواهم به چنین اظهاراتی واکنش نشان دهم اما مسلما هر کسی که چنین ادعاهایی را مطرح میسازد، باید برای ادعاهایش دلیل داشته باشد. در حال حاضر یک کمیته تحقیق بینالمللی تشکیل شده و توجه تمامی جهانیان به این موضوع دوخته شده است، چنانچه آنها مدارکی دال بر دخالت سوریه در ترور رفیق حریری دارند، باید ارایه دهند اما رد و بدل کردن اتهامات طی سه سال گذشته تنها به اتلاف وقت منجر شده است.
- واگذاری ریاست دورهای نشستهای کشورهای عربی به دمشق را با توجه به مشکلات موجود در عرصه جهان عرب و احتمالات ضعیف برای حل و فصل قریب الوقوع بحران لبنان چگونه ارزیابی میکنید؟
نشست کشورهای عربی جنبههای مثبت و منفی مختلفی داشت. جنبههای منفی به اختلافاتی بود که البته چیز جدیدی به نظر نمیرسد اما در این قبیل نشستها بیشتر خود را نشان میدهد. اما نکته مثبت مشارکت منسجم کشورهای عربی با توجه به شرایط نامناسب موجود و به رغم تمامی اعمال فشارهایی است که وجود دارد و نشان داد که وضعیت جهان عرب آنطورهم که تصور میشود، بد نیست. من به عنوان یک عرب معتقدم، ما باید از دروغ و فریب دوری کنیم، تمامی امور روشن و آشکار است و ما نباید از چیزهایی که وجود ندارند، سخن بگوییم. همبستگی کشورهای عربی، روابط برادرانه و دیگر چیزها واقعیتهای غیر موجود است که به صورت جزیی در برخی کشورها وجود دارد و در برخی دیگر از کشورها اصلا به چشم نمیخورد.
- آیا به نظر شما اعمال فشارهای جانبی از سوی گروههای خاص جهت شکست نشست دمشق وجود داشته یا خیر؟
مسلما بلی. با تاکید میتوانم، بگویم که اعمال فشارهای آمریکا در این خصوص غیر قابل انکار است.
- آیا شما به عنوان رییس دورهای نشست کشورهای عربی سفرهای دورهای به کشورهای عربی از جمله ریاض و قاهره خواهید داشت؟
من مشکلی با عربستان و یا مصر ندارم. مشکل از سوی آنهاست که نسبت به موضعگیری سوریه دچار سوء تفاهم شدند و من قصد دارم از تمام کشورهای عربی بدون استثنا دیدار کنم. لذا طبیعی است که در صورتی که رهبران ریاض و قاهره مشکلی نداشته باشند، به این دو کشور نیز سفر کنم.
- نشست ملک عبدالله بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان و حسنی مبارک، رییس جمهور مصر را که پس از نشست دمشق برگزار شد و در آن بر ضرورت ایجاد راهکاری جهت حل بحران لبنان جهت از بین بردن مشکلات در روابط کشورهای عربی تاکید شد، چگونه ارزیابی میکنید.
من پیش از این نیز گفتهام که از هر گونه راهکاری برای حل بحران لبنان حمایت میکنم و چنانچه هر کشور عربی و یا غیر عربی بخواهد، برای حل این مشکل وارد عمل شود، از آنها حمایت خواهم کرد. تا زمانی که تصور شود، ریشه مشکلات کشورهای عربی در لبنان است ما هم برای حل این مشکل آمادهایم اما اگر بگویند که سوریه مسوول بحران لبنان است، ما این موضوع را نخواهیم پذیرفت.
- از بحث کشورهای عربی خارج شویم و به پیشنهاد اخیر ایهود المرت، نخست وزیر اسراییل جهت ایجاد توافقنامه صلح با شما بپردازیم، آیا کانالهای ارتباطی بین شما وجود داشته و این اخبار صحت دارد؟
طبیعتا این رایزنیها و میانجیگریها به سالها قبل باز میگردد اما پس از حمله سال 2006 اسراییل علیه لبنان که با موفقیت و پیروزی مقاومت روبرو شد، ریشهایتر شده است. از آن زمان تاکنون حرف و حدیثهای زیادی مبنی بر تلاش جهت از سرگیری مذاکرات صلح بین سوریه و اسراییل آغاز شد اما این ابراز تمایلها از سوی ما نبوده ما همواره از طریق میانجیگرها این مساله را پیگیری کردهایم و بر اساس حقوق آشکارمان این مساله را دنبال میکنیم. ما زمانی میتوانیم، مذاکرات صلح را آغاز کنیم که این مذاکرات بر اساس اصول مشخص و معین صورت گیرد. اکنون نیز المرت از طریق میانجیگری ترکیه که از ماه آوریل گذشته تاکنون آغاز شده، آمادگیاش را برای ایجاد صلح با سوریه اعلام کرده است که این مساله از طریق رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه پیگیری میشود، ما نیز در واکنش به این پیشنهاد گفتهایم، شرایطمان کاملا مشخص است و معتقدیم که اولا باید المرت ثابت کند که خواهان صلح است و دیگر اینکه عملا آمادگی بازگرداندن کامل بلندیهای جولان به سوریه را دارد.
- آیا سفر نخست وزیر ترکیه به دمشق در این راستا صورت گرفته است؟
البته یکی از دلایل عمده این سفر نشست شورای بازرگانان سوریه و ترکیه جهت تحکیم و گسترش روابط اقتصادی است اما موضوع مذاکرات نیز طی آن بررسی میشود. اسراییل در حال حاضر پیشنهاد مذاکرات مستقیم را داده اما ما با توجه به شرایط موجود معتقدیم که باید این مذاکرات از طریق ترکیه دنبال شود. مذاکرات نیاز به شرایط مناسب دارد که باید این شرایط را فراهم کرد اما متاسفانه آمریکا نظر مساعدی نسبت به مذاکرات ندارد، دولت آمریکا هرگز عزم و اراده لازم برای پیگیری روند صلح را در اختیار ندارد. از سوی دیگر باید متذکر شوم که این مذاکرات هرگز محرمانه نیست، برای اینکه ما چیزی برای پنهان کردن نداریم و تمامی مذاکرات را بر اساس اصول مشخص و آشکارمان دنبال خواهیم کرد. ما باید کاملا هوشیارانه عمل کرده و این موضوع را بررسی کنیم و چنانچه شرایط مناسب فراهم آمد، چه بسا بتوانیم با همکاری دولت آینده آمریکا این مذاکرات را از سر بگیریم.
- آیا ما با این اظهارات رسمی شما میتوانیم به ملتهای عرب و منطقه نوید صلح نزدیک سوریه با اسراییل را بدهیم؟
نه، زیرا طرف دیگر نمیتواند، این مساله را تضمین کند.
- از شما میخواهیم حقایق مربوط به حمله ماه سپتامبر اسراییل به خاک سوریه را برای ما تشریح کنید؟
حقیقت آن است که این حمله پایگاه نظامی سوریه را هدف قرار داده بود و من نمیدانم اطلاعاتی که در خصوص وجود مرکز هستهای سوریه رد و بدل شده از کجا آمده است. آیا عاقلانه است که یک پایگاه هستهای بدون حمایتهای لازم در یک بیابان احداث شود و آیا ماهوارههای تجسسی نمیتوانستند، این راکتور را در صحرای باز ردیابی کنند؟ به نظر من این ادعاها تنها در راستای توجیه حمله اسراییل علیه پایگاه نظامی سوریه بیان شده است زیرا آنها هربار برای توجیه این مساله موضوع جدیدی را مطرح کردهاند، یکبار از وجود مرکز هستهای سخن گفتند و بار دیگر اعلام کردند که این مرکز به تجهیز حزبالله لبنان به سلاح اختصاص داشت.
- اما واکنش شما به این حمله اسراییل به ارایه شکایت به سازمان ملل متحد منحصر شد، آیا این واکنش با حملهای که علیه خاک کشورتان صورت گرفته منسجم بود؟
نه از نظر من نباید موشک را با موشک، بمب را با بمب، تیر را با تیر پاسخ داد. ما ابزارهای زیادی برای نشان دادن واکنش داریم، اما میدانیم که اسراییل قصد دارد، سوریه را به تنش و جنگ بکشاند. ما هرگز در راستای ایجاد جنگ تلاش نمیکنیم ولی چنانچه ضرورت داشته باشد از خود دفاع خواهیم کرد.
- آیا شما آماده جنگ با اسراییل هستید و آمادگی لازم برای واکنش به حملات احتمالی اسراییل را دارید؟
همه ما میدانیم، اسراییل از حمایت گسترده آمریکا برخوردار است و ارتشش قویترین ارتش جهان محسوب میشود اما سوال این است، آیا در جنگ سال 2006 علیه لبنان همین قویترین ارتش منطقه و جهان تحت حمایت آمریکا مقابل گروهی از مبارزان مقاومت شکست نخورد، لذا مهمترین نوع آمادگی برای رویارویی با این حملات آمادگی مردمی جهت دفاع از کشور است، باز هم میگویم، ما هرگز برای ایجاد جنگ تلاش نمیکنیم و معتقدیم جنگ باید زمانی مطرح شود که امیدهای نهایی برای دستیابی به صلح از دست رفته باشد. اما چنانچه حتی روزنهای کوچک برای تحقق صلح باز باشد، کسی حق سخن گفتن از جنگ را ندارد.
- نظر شما در مورد مانورهای اخیر اسراییل چیست؟
دقیقا نمیتوانم، اهداف این مانور را مشخص کنم اما شاید بتوان آن را نوعی تلاش جهت آمادگی برای حملات جدید دانست، در عین حال من احتمال جنگ جدید را ضعیف میدانم اما معتقدم ما همواره با علم به سیاستهای خصمانه اسراییل باید برای رویارویی با هر گونه جنگ جدید آماده باشیم.
- درباره ترور عماد مغنیه از فرماندهان ارشد حزبالله لبنان چه نظری دارید، آیا به اعتقاد شما اسراییل در این ترور دست داشته اگر اینچنین است، آیا آن را تهدیدی امنیتی برای خود قلمداد نمیکنید؟
تاکنون که تحقیقات تمام نشده است، البته بدیهی است که اسراییل متهم شود چون نخستین کسی است که از این ترور سود برده و تاریخ آن مملو از ترورهای علنی است. و طبیعی است که میان این ترور و نقش اسراییل ارتباطی باشد. اما من نمیتوانم تا زمانی که تحقیقات تمام نشده، نتیجهگیری کنم. این تحقیقات تاکنون به نتیجه نهایی نرسیده است و روشن شدن نتایج تحقیقات نیازمند زمان کافی است.
- گزارشهایی دال بر دست داشتن عربستان در ترور عماد مغنیه است که وزیر کشور عربستان این اخبار را تکذیب کرد، نظر شما در این باره چیست؟
ما هیچ اطلاعی در این زمینه و اتهامات علیه کشورهای عربی در این زمینه نداشتهایم و هنوز چیزی مشخص نشده و تحقیقات ادامه دارد.
- نظر شما در خصوص عبدالحلیم خدام، از معارضان نظام سوریه و جدا شدن وی از حکومت چیست؟
خوب این مساله به مصلحت ما است، کسانی که مخالف نظام هستند، از آن جدا شوند چون ممکن است به کشور آسیب برسانند. در واقع روشن شدن مسایل در یک کشور به نفع منافع ملی و رسمی کشور است.
- ارزیابی شما از سفر جیمی کارتر، رییس جمهور اسبق آمریکا به منطقه و دیدارش با اعضای حماس و واکنش دولت آمریکا به این دیدار چیست؟
بار دیگر تاکید میکنم که برای ما اظهارات مقامات دولت آمریکا اهمیتی ندارد چون جانبداری کورکورانه آمریکا از اسراییل روشن است و آنها میخواهند تنها برای مقاصد خود تلاش کنند، البته انتقادات از دیدار کارتر با مقامات حماس طبیعی بود. موضعگیری رییس جمهور سابق آمریکا، اعضای کنگره رییس کنگره و دیگر شخصیتهای هم پیمان آمریکا شکست این کشور را بر ملا میکند و طبیعی است که نسبت به چنین تلاشهایی انتقاد کنند. البته نباید فراموش کنیم که کارتر زمانی که در راس کار بود، توافقنامه کمپ دیوید را امضا کرد و از ایجاد دو کشور مستقل فلسطین و اسراییل سخن گفت، در حالی که بعد از گذشت سه دوره هنوز دو کشور فلسطین و اسراییل ایجاد نشدهاند و این یک شکست است. وی کتابی را درباره اوضاع جدید در اسراییل تالیف کرد و در آن اسراییل را نژادپرست خواند و این یک رسوایی واقعی برای اسراییل است که غربیها معمولا جرات بیان آن را ندارند.
- چه تلاشهایی برای حل اختلافات میان فتح و حماس داشتهاید.
ما در این باره تلاش میکنیم و در قبال هر دو گروه فتح و حماس موضع یکسانی داریم و معتقدیم که اسراییل تنها کسی است که از اختلافات میان فتح و حماس سود میبرد. در واقع حل اختلافات میان فتح و حماس یکی از اولویتهای ما در اجلاس سران عرب بود. البته حضور محمود عباس، رییس تشکیلات خودگردان فلسطین در این نشست نشاندهنده بیطرفی سوریه در درگیریهای داخلی فلسطین بود.
- اما فتح عکس این مساله را معتقد است و میگوید شما طرفدار حماس هستید؟
این مساله بسیار مهم است، من در دیدارم با عباس نیز گفتم که ما به عنوان اعراب درباره مسایل مختلف اختلاف نظر داریم. لذا باید با مذاکرات اختلافات را کمتر کنیم، تنها راه پایان درگیریها میان فتح و حماس مذاکره است، ما به عنوان رییس نشستهای سران عرب تلاش خود را برای حل اختلافات این دو گروه خواهیم کرد، فتح و حماس در مسایل اصلی مشکلی با هم ندارند بلکه در مسایل جزیی با هم اختلاف نظر دارند، مشکل ما این است که هرگز وارد جزئیات نمیشویم، اگر جزئیات را به طور صریح و مفصل بررسی کنیم، به راحتی مسایل ما حل میشود.
- درباره موضعگیری آمریکا در قبال مسایل منطقه، سفر مداوم کاندولیزا رایس، وزیر امور خارجهی آمریکا به منطقه و درخواستش از اعراب برای اثبات هویت عربی عراق چه میگویید؟
نمیتوانم، ماهیت این دولت را درک کنم، این اظهارنظر جدید آمریکا همان چیزی است که ما همیشه گفتهایم، این که بدون اثبات و حفظ هویت عربی عراق، برقراری ثبات در این کشور ممکن نیست. در واقع اگر دولت آمریکا نیز این نظر دارد، بسیار تحول مثبتی است اما باید از دولت آمریکا این سوال را بپرسیم که چرا موضعگیری این کشور در قبال عراق درست عکس عملکردش است.
- مقصود رایس کاهش نفوذ ایران در عراق بود، آیا این طور نیست؟
ما و دیگر کشورهای عربی معتقدیم که راهحل بحران عراق باید از سوی کشورهای عربی ارایه شود. ایران کشور موجود در منطقه است و کشوری نیست که تازه ایجاد شده باشد، نزدیک بودن تمدن ایران به تمدن اعراب علت ارتباط قوی ایران با اعراب است. ایران در حال حاضر کشور مهم و بزرگی در منطقه محسوب میشود، چه بخواهیم و چه نخواهیم. ما مدتها با ترکیه جنگ داشتهایم، به کجا رسیدیم؟ به هیچ چیز. اما در کمتر از 4 سال رابطه دوستانهای که با ترکیه داریم، دستاوردهای مهمی را برای دو کشور و منطقه محقق ساختهایم اما در مورد ایران اگر با این کشور دشمن شویم، به کجا میرسیم؟ و اگر با آن رابطهی خوبی داشته باشیم، اوضاع چطور خواهد بود؟ ایران مانند هر کشور دیگر منافعی دارد، ما نیز برای خود دیدگاهی داریم، کشورهایی که در یک منطقه زندگی میکنند، مسلما منافع متفاوتی دارند لذا ما باید در خصوص مسایل مختلف بررسی کنیم و به توافق برسیم، به این ترتیب مشکلات را حل کنیم. غیر ممکن است که کشوری مانند ایران دشمن ما باشد و با منافع ما اختلاف داشته باشد، غیر ممکن است که ایران عامل مشکل عراق باشد و آمریکا کشور حل کنندهی مشکل عراق. در واقع اساس مشکل ما در این مساله است، این بررسی باید غیر مشروط باشد، ما اگر معتقدیم که با ایران اختلافی هم داریم، باید صراحتا در خصوص اختلافاتمان با هم صحبت کنیم. اگر منافع ایران مخالف منافع ما بود، ما دیگر با این کشور نخواهیم بود، مثلا ایران در قبال وحدت ملی عراق جلوگیری از اختلافات طایفهیی در عراق موضعی همانند ما دارد.
- درباره برنامه هستهای ایران چه؟ آیا موافق حق ایران در دستیابی به انرژی هستهای هستید؟
حق تمام کشورها است که از انرژی هستهای استفادهی صلح آمیز داشته باشند، تمام کشورها باید از این حق برخوردار باشند، ایران نیز جزو این کشورها است. ما مخالف سلاحهای کشتار جمعی هستیم. ما از این رو طرحی را در خصوص پایان دادن به سلاحهای کشتار جمعی در سال 2003 به شورای امنیت ارایه کردیم اما این طرح بینتیجه ماند. آمریکا به نفع اسراییل مخالف این طرح بود، در حالی که ما مخالف سلاحهای کشتار جمعی بدون هیچ استثنایی هستیم.
- اما اگر ایران به بمب هستهای دست پیدا کند چه؟
بمبهای هستهیی بعد از جنگ جهانی دوم مورد استفاده قرار نگرفتهاند، اصلا از این بمبها کجا میتوان استفاده کرد؟ به نظر من هر گونه جنگ در منطقه به صورت قدیمی خواهد بود و به اعتقاد من ایران نیز به دنبال چنین مسالهای نیست که بمب هستهای بسازد.
- در خصوص احتمال جنگ آمریکا علیه ایران چه نظری دارید؟
این جنگ منجر به نتایجی خواهد شد که ممکن است سالهای سال تاوان آن طول بکشد، شاید یک قرن و من نمیدانم در صورت وقوع چنین جنگی چه بر سر منطقه خواهد آمد. ما به عنوان اعراب در حال حاضر پنج سال است که بهای جنگ عراق را میپردازیم و اگر این موضع ادامه یابد، دریای مدیترانه، اقیانوس اطلس و حتی اقیانوس آرام نیز تحت شعاع قرار خواهند گرفت و کشورهای اروپایی نیز تحت تاثیر قرار میگیرند، از این رو جنگ علیه ایران خطری جدی برای کل جهان است، از این رو بسیاری از مقامات آمریکایی مخالف جنگ آمریکا علیه ایران هستند.
- در صورت جنگ علیه ایران، سوریه چه موضعی اتخاذ خواهد کرد؟
ما هیچ توافقنامه دفاعی مشترکی با ایران نداریم البته درست نیست که ایران لشکر به سوریه بفرستد و یا سوریه به ایران لشگر بفرستد، ما از ایران حمایت خواهیم کرد اما لشگر به ایران نمیفرستیم، ما به نیابت از ایران وارد جنگ نخواهیم شد.
- بگذارید به مساله حزب بعث در عراق و سقوط آن بپردازیم آیا سقوط حزب بعث در عراق موجب نگرانی شما نشد؟
در عراق حزبی که در راس قدرت بود، سقوط کرد اما حقیقت این است که چه گروههایی جایگزین حزب بعث در عراق شدهاند، آیا احزاب سکولار و ملی هستند؟
به اعتقاد من احزاب ملی در عراق قویتر از احزاب طایفهگرا هستند و ما نسبت به این مساله نگران نیستیم.