همشهری آنلاین: حجت الاسلام راستگو درباره توصیه رئیس جمهوری درباره پرورش روحیه انتقادی و قانونگرایی در مدارس، تصریح کرد: در جامعه ما متأسفانه گاهی دیده می شود که اگر کسی برخلاف نظریه بزرگان مملکت نظری بدهد، بلافاصله به برانداز یا خودسر و یا ضد ولایت فقیه و... متهم می شود، آیا واقعا کسانی که با نظرات یک رئیس جمهور و یا یک مقام مسئول مخالفت می کنند، دشمن هستند؟ آیا مخالفت یعنی دشمنی؟ آیا انتقاد یعنی ضدیت؟ اگر قرار است مردم را تربیت کنیم، باید آزاد آنها را تربیت و هدایت کنیم چراکه لازمه آزادی اندیشه که خداوند به انسان داده گوناگونی و تنوع اندیشه ها و نظریات است.

حجت الاسلام محمد حسن راستگو

یکی از موضوعاتی که حجت الاسلام دکتر حسن روحانی رئیس جمهوری کشورمان در سخنرانی مراسم آغاز سال تحصیلی اشاره کرد، بحث ضرورت روحیه انتقادی و قانونمندی در جامعه است که رعایت این دو مسئله در روابط اجتماعی افراد ریشه در تربیت دوران کودکی و به ویژه دوران تحصیل دارد چراکه مدرسه اولین مجموعه ای است که کودک پس از خانواده در آن با افراد مختلف و به تبع آن افکار و مسائل گوناگون آشنا می شود.

دکتر روحانی طی سخنانی در عین تأکید بر ضرورت آشنایی با قانون و قانونمداری از مدرسه آغاز شود، اعتراض را حق دانش آموزان خواند و گفت: معتقدم حق اعتراض آغاز شکوفایی کرامت یک انسان است که باید از مدرسه آغاز شود و این می تواند جامعه را به سمت قانونمداری سوق دهد. سعادت و پیروزی یک ملت قانونمداری است و استبداد و ظلم زمانی در کشور حاکم می شود که ملت قانون گریز شوند. درخواست من از فرهنگیان این است که در محیط مدرسه به دانش آموزان کمک کنند تا بهتر و راحت تر با زندگی اجتماعی، قانون و حق و حقوق خود آشنا شوند.

فرزندان خود را با روحیه پذیرش سخن مخالف پرورش دهیم

حجت الاسلام محمدحسن راستگو از فعالان حوزه تعلیم و تربیت در گفتگو با خبرنگار مهر درباره توصیه رئیس جمهور درباره پرورش روحیه انتقادی در دانش آموزان گفت: یکی از زمینه های تربیت در خانواده رفتار پدر و مادر و اعضای خانواده است. اگر کودک زمانی ببیند که در خانه با بیان انتقاد و یا اشکالی همه با او با شدت و تغیض برخورد کردند، او در خودش خودسانسوری ایجاد می کند و حالت انتقادی را از دست می دهد اما اگر از کودکی فرزندان خود را با روحیه پذیرش سخن مخالف پرورش دهیم -و البته این به معنی قبول آن سخن نیست- باعث می شود که افراد به تدریج در سنین مختلف ظرفیت شنیدن سخن غیر را داشته باشند.

وی افزود: اینکه انتظار داشته باشیم همه یک گونه بیندیشند و یک چیز بگویند اصلا چنین چیزی وجود ندارد حتی شما دیدید که دوقلوهای به هم چسبیده ای مثل مرحومه لاله و لادن که از یک مادر به دنیا آمده بودند و بخشی از اندام و مغزشان هم مشترک بود، دو طرز تفکر داشتند پس ما نمی توانیم همه خانواده و یا جامعه را مجبور کنیم که یک حرف بزنند و یک حرف بشنوند.

وی با بیان اینکه لازمه آزادی اندیشه که خداوند به انسان داده گوناگونی و تنوع اندیشه ها و نظریات است افزود: افراد با وجود این گوناگونی نظرات می توانند با یکدیگر تعامل یا تخالف داشته باشند. یعنی می توانند هر روز با هم جنگ و دعوا کنند و هم می توانند در کنار هم زندگی مسالمت آمیز داشته باشند. در هند که کشور هفتاد و دو ملت است این حالت وجود دارد، کسانی که اصلا خدا و پیغمبر را قبول ندارند تا چه بر سد به امام و امامزاده، وقتی در برابر بارگاه یک امامزاده شیعه قرار می گیرند می ایستند، تعظیم می کنند و رد می شوند، متقابلا مسلمانان هم هیچ وقت نمی روند به معابد آنها حمله کنند و بگویند اینها شرک و کفر است. هندی که شاید بیش از 70 دین و مکتب دارد در کنار هم زندگی می کنند و هیچ کس مکتب دیگری را تخریب نمی کند و هیچ کس هم نمی آید نظر خود را به دیگران تحمیل کند.

اگر قرار است مردم را تربیت کنیم، باید آزاد آنها را تربیت و هدایت کنیم

راستگو تصریح کرد: باید پدر و مادر خود الگوی رفتاری باشند همانطور که پیامبر(ص) و ائمه(ع) که عالی ترین الگو هستند، الگوی ما قرار گرفته اند؛ اگر پدر و مادر با اعمال و رفتارشان الگوی رفتاری خوبی باشند کودک به تدریج در عمل مسائل مختلف را درک می کند. این مسئله ای که می خواهم اشاره کنم یک مسئله فرهنگی- تربیتی است، نه سیاسی و آن اینکه در جامعه ما متأسفانه گاهی دیده می شود که اگر کسی برخلاف نظریه بزرگان مملکت نظری بدهد، بلافاصله به برانداز یا خودسر و یا ضد ولایت فقیه و غیره متهم می شود آیا واقعا کسانی که با نظرات یک رئیس جمهور و یا یک مقام مسئول مخالفت می کنند، دشمن هستند؟ آیا مخالفت یعنی دشمنی؟ آیا انتقاد یعنی ضدیت؟ آیا بیان برخی از تجارب و نقایص یعنی لجبازی با نظام؟ اگر قرار است مردم را تربیت کنیم، باید آزاد آنها را تربیت و هدایت کنیم. کاری که پیامبر(ص) می کردند.

وقتی کسی با ما مخالفت می کند بلافاصله این مخالفت را حمل بر ضدیت می کنیم. البته اگر رگه های اطاعت اجنبی و یا جاسوسی در کسی بود باید اقدام کنیم و نمی گویم هر جاسوسی و هر براندازی را به نام انتقاد تحمل کنیم، خیر. ولی مرز دقیق بین این دو مشخص شود و آن مرز دقیق تحمل شنیدن حرف مخالف، و فرق مخالف با دشمنی است. در خانه اگر این الگو درست به کار گرفته شود وقتی کودک وارد مدرسه می شود با یک زمینه مناسب وارد شده است.

وی آموزش همه کارکنان یک مدرسه از مدیر تا مستخدم و سرایدار را در ارتقاء سطح تربیتی کودکان مؤثر دانست و افزود: اینها باید دوره های تربیتی دیده باشند نباید فکر کنیم که خب سرایدار تنها درب مدرسه را باز و بسته می کند و مدرسه را آب و جارو می کند و یا صرفا یک بوفه ای دارد، خیر. من یادم می آید در دوران تحصیل که بودم سرایداری داشتیم که به همراه همسرش بسیار مهربان و دلسوز بودند و نسبت به مسائل دینی و تربیتی آنقدر مطلع بودند که ما به همان اندازه ای که از معلمان و مربیان مان درس آموختیم، از این دو بزرگوار نیز درس می گرفتیم، پس مدرسه حتی سرایدارش باید یک ویژگی هایی داشته باشد تا مجموعه آموزه هایی که کودک در مدرسه کسب می کند نتیجه بخش باشد.

روش امام صادق(ع) در مواجه با عقاید مخالف الگویی برای ما قرار گیرد

این مدرس و فعال در حوزه معارف اسلامی با بیان اینکه روحیه انتقادگری و انتقادپذیری به تحمل شنیدن حرف مخالف و سعه صدر برمی گردد که این مسئله از طریق اعضای خانواده و اولیاء مدرسه امکان پذیر است، افزود: یکی از اصحاب امام صادق(ع) با یکی از غیرمسلمانان بحث می کرد و وسط بحث عصبانی شد و آن فرد غیرمسلمان گفت تو شاگرد جعفر بن محمد(ع) نیستی و او گفت که به خدا من شاگرد ایشان هستم و آن فرد غیرمسلمان گفت: وقتی ما با جعفربن محمد امام شما صحبت می کنیم آنچنان دقت می کند و گوش می کند که تصور می کنیم او به دین ما در آمده است اما وقتی حرف ما تمام می شود از ما اجازه سخن گفتن می گیرد و بعد با دلایل منطقی و مهربان به پاسخگویی و رد نظرات ما می پردازد.

حجت الاسلام راستگو با اشاره به سیره ائمه اطهار(ع) و به ویژه امام رضا(ع) در نشستهای علمی و مناظرات دینی و عقیدتی تصریح کرد: ائمه اطهار(ع) در مواجه با کسانی که به نقد دین اسلام و دیدگاه های آنها می پرداختند با نرم خویی و آرامش و با استدلال از کتاب و عقاید خودشان به آنها پاسخ می دادند و آن بزرگواران قدرت تحمل مخالف را داشتند اما متأسفانه یا مدارس و یا خانواده این موضوع را رعایت نمی کنند. در جامعه هم همینگونه است اگر کسی یک مقاله انتقادی بنویسد چقدر مورد بی حرمتی و توهین قرار می گیرد؟ این نشان دهنده این است که جامعه ما قدرت شنیدن حرف انتقادی و مخالف را ندارد و فرهنگی که در جامعه ما و در سایتهای ما و بر برخی صاحبنظران حاکم است، فرهنگ صحیحی نیست.

وی با اشاره به نتایج مثبت طرح همیار پلیس در مدارس، این طرح را نمونه عملی در ارتقاء روحیه انتقادی و قانونگرایی توصیف کرد و گفت: وقتی این کودکان بزرگ می شوند و گواهینامه می گیرند، آن موارد ششگانه که به آنها آموزش داده بودند، در درون آنها نهادینه خواهد شد و خود به خود تخلفات رانندگی را مرتکب نخواهد شد.

سه محور اساسی در حوزه تربیت باید با هم هماهنگ باشند

وی درباره تأکید رئیس جمهور در لزوم آشنایی دانش آموزان با زندگی اجتماعی و حق و حقوق گفت: سه محور اساسی در حوزه تربیت وجود دارد که باید با هم هماهنگ باشند؛ که به دو محور آن یعنی مدرسه و خانواده اشاره کردیم اما محور سوم جامعه و رسانه است، جامعه به طور عمومی و رسانه به صورت اخص. اگر اینها قانون را محور قرار دهند کودک از همان ابتدا قانونگرا بار می آید. کودک وقتی می بیند فلان تخلف اتفاق افتاد یا با فلان پارتی بازی فرد متخلف آزاد شد و یا با فلان نامه یا توصیه فلان خلاف نادیده گرفته شد و... دیگر چه می ماند؟ خب شاید کودک در مدرسه این بی قانونی و تبعیض را به خاطر توصیه و پارتی بازی هم ببیند مثلا می بیند که کودکی به خاطر دیر آمدن توبیخ می شود اما کودک دیگری که دیر آمده حتی تذکر هم نمی گیرد.

این مدرس حوزه و دانشگاه افزود: قانونمندی را باید از این سه محور با هم شروع کنیم، مدارسی هستند که بسیار برنامه ریزی شده قوانین را مستقیم و یا غیرمستقیم به دانش آموزان یاد می دهند اما ممکن است دانش آموزانی با والدین بی توجه به قوانین داشته باشند، در این صورت کودک دچار دوگانگی شخصیتی می شود و یا ممکن است برعکس خانواده ای منظبط باشد اما مدرسه برنامه مشخصی نداشته باشد و مربیان و مسئولین مدرسه نسبت به قانون بی توجه باشند، خب معلوم است که بچه در این فضا بی قید و بند می شود.

عدم رعایت قوانین از سوی مسئولین به دیکتاتوری در جامعه منجر می‌شود

حجت الاسلام راستگو با بیان اینکه آموزش و رفتار قانونگرایی باید از کل جامعه به خانواده و مدارس سرایت کند، یادآور شد: این مسئله از طریق رسانه ها و به ویژه صدا و سیما و مساجد و کسانی که عهده دار رسانه های جمعی- تبلیغی و... منتقل می شود، مثلا ما چند قانون داریم، وقتی قانونی در مجلس تصویب شد به شورای نگهبان می رود و اگر مسئله ای داشت و تأیید نشد این قانون به جمعی از فرهیختگان به نام مجمع تشخیص مصلحت نظام ارجاع داده می شود، بعد از این همه مراحل و مسائل دوباره به مجلس می رود و تصویب می شود و از طریق مجلس به رئیس جمهوری ابلاغ می شود و رئیس جمهوری موظف است که این قوانین مصوب را عمل کند اما رئیس جمهور راحت می آید در سخنرانی اش می‌گوید که من این قانون را قبول ندارد و امضا نمی کنم و اجرا نمی کنم -که این مسئله را ما در دوره قبل شاهد بودیم- خب وقتی یک رئیس جمهوری این حرف را می زند چگونه انتظار دارید که اقشار مختلف به قوانین پایبند باشند؟ فردا هم هر چیزی در خانه و جامعه بود و باب میل من برخی نبود پشت پا به همه قوانین می زند و این من نمی خواهم و من انجام نمی دهم ها منجر به دیکتاتوری می شود و بدترین نوع حکومت‌ها هم حکومت‌های دیکتاتوری هستند.

کد خبر 234093
منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز