در این میان صدا و سیما هم میکوشد تا از این فرصت ویژه در جهت انتقال مفاهیم فرهنگی مورد نظر خود بیشترین بهره را در ساعات نزدیک به اذان مغرب و پس از آن ببرد؛ زمانی که اعضای خانواده پس از کار روزانه، خود را به سفره افطار رساندهاند تا علاوه بر بازکردن روزه، دقایقی را در کنار هم سپری کنند.
اما با گذشت حدود 2 هفته از شروع ماه مبارک رمضان، با وجود اینکه این انتظار وجود داشت تا سریالهای رمضانی از ابهام اولیه دربیایند تا مخاطبین بتوانند تصمیم نهاییشان را بگیرند که بالاخره کدامیک را برای تماشا انتخاب کنند و قید کدامیک را بزنند، متأسفانه این اتفاق نیفتاد. امسال نخستین سالی است که 3 سریال ماورائی برای پخش درنظر گرفته شده است؛ سریالهایی که هر کدامشان با انواع فرشته و شیطان و روحهای سرگردان سعی کردهاند تا تاثیر گذارتر از بقیه به میدان بیایند.
حالا باید پرسید خروجی این مجموعهها تا چه حد توانستهاند افراد را با مفاهیمی آشنا کنند که در طول سال از آن غفلت میشود؟ متأسفانه یکی از موارد بسیار ساده فاصله گرفتن این سریالها از مضمون ماه رمضانی است. البته نمیشود کتمان کرد که برخی از سریالهای ماه رمضان در سالهای قبل، در نوع خود مجموعههای بینظیری بودند که پیامهای خاص خودشان را ماهرانه به مخاطب انتقال دادند اما درک یک مفهوم قرآنی از طریق تصویر و داستان امری است که تاکنون کمتر در فیلمها و سریالهای تولید شده به آن دسترسی پیدا کردهایم و معمولا موضوعات اجتماعی از همان ابتدا پای ثابت سریالهای ماه رمضان بودهاند. نباید فراموش کنیم که در این ماه باید به روح سالم و پذیرنده مخاطب، مفهومی ناب القا داد؛ مفهومی که دقیقا در راستای مناسبت عنوان شده باشد، نه صرفا برنامهای برای پرکردن اوقات فراغت خانوادهها و نام نهادن سریالهای ماه رمضان بر آن.
در سریالهای امسال در مجموعه «سقوط یک فرشته» یک شیطان جوان و مرموز قرار دارد که میخواهد اساس و پایههای ایمان در خانوادهای سنتی و مذهبی را سست کند ؛ در مجموعه «سیامین روز» فرشتهای قرار است جوانی نجاتیافته از چوبه دار را به راه راست هدایت کند ؛ در مجموعه «پنج کیلومتر تا بهشت» هم جوانی به عالم ارواح پا گذاشته و تلاش میکند به دنیای زندهها برگردد؛ بهگونهای که روزهداران مجبور هستند پس از افطار در فضایی ماورائی و تخیلی غوطهور باشند و ارواح مختلف را بر صفحه تلویزیون تحمل کنند.
انواع و اقسام شیطانها و فرشتهها و ارواح سرگردان که در خواب دیگران، نمایشگاه و دانشگاه و سینما پرسه میزنند تا چه حد توانستهاند درک صحیحی از آموزههای معنوی را به مخاطب القا کنند؛ غیراز اینکه به ارزش و قداست روحانی عالم ملکوت با رفتارهای سطحی و سادهای که بهوسیله این ارواح نشان داده میشود لطمه میزنند. در کنار این بازار مکاره ارواح هم یک مجموعه طنز قرار گرفته که آن هم تکرار مجموعههای طنز گذشته است و هیچ ربطی با مضمون ماه مبارک رمضان ندارد. امسال امیدوار بودیم که مجموعههای شبکههای مختلف سیما با تبلیغاتی که از این مجموعهها شد، از کیفیت بهتری نسبت به گذشته برخوردار باشند و با مطرح کردن مباحث قدسی و اخلاقی و مرتبط با این ماه مبارک، اوقات مفرح و سودمندی برای مخاطبان خود به ارمغان بیاورند. اما این مجموعهها هیچ کدام نتوانستهاند، انتظارهایی که از آنها وجود داشته را برآورده کنند و در جذب مخاطب موفق باشند. در یک نتیجهگیری کلی میتوان گفت، سریالهای مناسبتی ماه مبارک رمضان، متأسفانه با فاصله گرفتن از مضمون ماه رمضانی و نبود یک سازوکار مشخص و تکیه بر آزمون و خطای هرساله باعث از دست دادن فرصت طلایی در این ماه برای جذب مخاطب شدهاند.