هدف مبارک از بیان این اظهارات تهدید کردن مردم و فخر فروشی نبود بلکه سخنان وی نشان میداد که خیالش از ادامه حکومتش راحت است. مصری که تحت سلطه مبارک قرار داشت به کشور قابل اعتمادی برای متحدانش تبدیل شده بود. در حقیقت، برقراری صلح و ثبات در مصر لازمه تداوم حکومت مبارک به حساب میآمد.
رئیسجمهوری مصر در نخستین روز نشست مشترک پارلمان آن کشور به نمایندگان گفت: من هم همراه با شما مرحله حرکت به سوی آینده را دنبال خواهم کرد و تا زمانی که نفسم میآید و میرود و قلبم در سینه میتپد، بار سنگین مسئولیتها را به دوش میکشم و در این راه هیچ شک و تردیدی بهخود راه نمیدهم و در مواضعم متزلزل نمیشوم. اما اکنون با گذشت 5 سال از آن ماجرا و در حالی که مصر به خاطر افزایش شعلههای خشم و شورشهای گسترده مردمی بهخودش میلرزد و تانکها در تمام شهرهای آن کشور به حرکت و غرش درآمدهاند، عهد و پیمانی که بین حسنی مبارک و طرفدارانش بسته شده بود، شکسته شد.
تأکید رئیسجمهوری مصر بر حفظ صلح و ثبات در آن کشور که بهطور گستردهای به استفاده از نیروهای سرکوبگر پلیس و حمایت کشورهای غربی وابسته بود، مهمترین مسئولیت وی به حساب میآمد. تظاهرکنندگان خشمگین مصری اکنون در خیابانهای شهرهای آن کشور در راهپیماییهای بزرگی شرکت میکنند و شعارهایی مانند «مرگ بر مبارک» سر میدهند.
هر کسی که لحظاتی را در کافیشاپها و مغازههای شهرهای مصر گذرانده و با مردم صحبت کرده باشد، میفهمد که همه از دست مبارک شاکی هستند. این در حالی است که برخورد نیروهای پلیس با مردم مصر بهشدت خشونتآمیز است. انتخابات با حقهبازی و تقلب برگزار میشود. فساد در دستگاه دولت قاهره بسیار فراوان است. زندگی برای تودههای مردم روز به روز سختتر و بدتر میشود بهصورتی که ثروتمندان هر روز پولدارتر و فقرا هم هر روز فقیرتر میشوند. حتی در حالی که اقتصاد مصر در سالهای اخیر به رشد قابل توجهی رسیده است اما تعداد افرادی که در فقر و بدبختی زندگی میکنند، افزایش یافته است.
علی سلیمان در حالی که یکی از روزهای هفته گذشته در مرکز شهر قاهره شعار «مرگ بر مبارک» سر میداد، گفت: تقریبا 16 سال پیش از دانشگاه فارغالتحصیل شدم اما نتوانستم شغلی برای خودم پیدا کنم و کارهایی که برایم فراهم شد فقط روزنامه فروشی و نظافت خانههای مردم بود. من خیلی خوششانس بودم که توانستم کارم را با فروش روزنامهها شروع کنم. 3 دختر دارم و روزی تقریبا 20 پوند معادل 3 دلار و 50 سنت درمیآورم.
این نمادی از کشور بحرانزده مصر است که مبارک بر آن حکومت میکند. تقریبا نیمی از مردم آن کشور با درآمد 2 دلار در روز یا کمتر از آن زندگیشان را میگذرانند. از سوی دیگر، مجتمعهای دیوارکشی شده با چمنهای سرسبز و استخرهای شنا در خارج از شهرها ساخته شده است و نامهایی مانند «دریاچه قو» هم برای این مجتمعها به چشم میخورد. این مناطق مکانهایی هستند که ثروتمندان دنیای جدیدی برای خود ساختهاند و مدارس خصوصی و باشگاههای انحصاری در آنجا وجود دارد. پولدارها شهرهای ویران شده را برای فقرا باقی گذاشتهاند.
«آنا ماریل پیترز» استادیار دانشگاه وسلیان که تحولات مصر را به دقت دنبال میکند، دراینباره میگوید: همه مردم آن کشور گسترش فساد در سیستم دولت قاهره را نتیجه اشتباهات حسنی مبارک میدانند. آنها بر این باورند که او یک دیکتاتور مستبد است.
بسیاری از مصریها و کسانی که از نزدیک تحولات دولت خودکامه مبارک را در طول 3دهه حکومت او بر آن کشور دنبال میکنند، بهدلیل اینکه نفرتها از وی گسترش یافته است تعجب نمیکنند بلکه شگفتی آنها به این خاطر است که اکثر مردم از اینکه دیدگاه خود را در مورد مبارک و دولت قاهره بیان کنند، دیگر ترس و واهمهای ندارند. شعار «مرگ بر مبارک» و دشمنی و خصومت مصریها، به نوشته سنگ قبر وی تبدیل شده است. مبارک که ژنرال سابق نیروی هوایی ارتش مصر بهحساب میآید، در سخنرانیاش در نخستین روز آغاز دوره ریاستجمهوریاش در سال 1981 میلادی گفت:ما گام برداشتن در راه بزرگمان را شروع خواهیم کرد و در اجرای اهدافی که در پیش گرفتهایم توقف نمیکنیم و تردیدی بهخود راه نمیدهیم. ما قصد ساختن مصر را داریم و نمیخواهیم این کشور را نابود کنیم. هدف ما حفاظت و نگهداری از منافع ملی است و نمیخواهیم این منابع را اتلاف کنیم.
کارشناسان مسائل سیاسی در این رابطه میگویند: فساد در تمام بخشهای دولت مبارک مشاهده میشود بهدلیل اینکه قدرت بهطور کلی در دست او قرار دارد. «دایانا سینگرمن» استاد دانشگاه در واشنگتن که چندین سال است وقایع مصر را به دقت دنبال میکند، در این باره میگوید: هنگامی که جامعه مدنی و اتحادیهها را سرکوب کنید و بر قدرتی که در اختیار دارید متمرکز شوید، در معرض خطر هستید و آسیبپذیر میشوید بنابراین ثبات دولت شما به هم میخورد. من فکر میکنم دلیل خوبی وجود دارد که مردم مصر از حسنیمبارک نفرت دارند. او آنها را بهطور پیوسته تحقیر میکند، همیشه نیاز دارد که کنترل بیش از حدی بر کارها داشته باشد و برای انجام آن از نیروی قهریه استفاده میکند.
مبارک 82 ساله در سال 1981 میلادی و پس از ترور «انور السادات» که سلفش به حساب میآمد، در مصر به قدرت رسید. سادات وقتی که همراه مبارک در جایگاه ناظران نشسته بود و از نزدیک رژه نظامی ارتش مصر را مشاهده میکرد، مورد سوءقصد قرار گرفت. حسنی مبارک با یک دیدگاه و تعهد به قدرت رسید. تعهد او تلاش برای حفظ صلح و ثبات در مصر بود. این بهانه خوبی برای ارتشیای که در اتحاد جماهیر شوروی سابق تحصیلکرده بود به حساب میآمد تا قانون حالت اضطراری را در کشورش وضع کند. این قانون به دولت مبارک اجازه داد تا گروههای مختلف و از همه بیشتر اسلامگرایان را سرکوب کند.
مبارک بر خلاف «جمال عبدالناصر» با یک ایدئولوژی به قدرت نرسید.
یکی از اعضای حزب حاکم دمکراتیک ملی در این باره میگوید: شما میتوانید حکومت مبارک را به 2 دوره تقسیم کنید که یک دوره مبارزه با شبه نظامیان و دوره دیگر تغییر مصر به یک کشور مدنی است. پس از آنکه مبارک به خاطر امضای معاهدهصلح با رژیم صهیونیستی مورد بیاعتنایی کشورهای عربی قرار گرفت و از طرف آنها رانده شد، تلاش کرد تا مصر را دوباره به جهان عرب بازگرداند. همچنین در کارنامه او میانجیگری در مذاکرات میان مقامات فلسطین و رژیم صهیونیستی دیده میشود.
موضوعی که بسیاری از معترضان مصری را وادار کرد به خیابانها بریزند، حکومت سرکوبگر مبارک و ورود دوستان و خویشاوندانش به صحنه سیاست بود که پس ازگذشت سالها، آسیبها و خسارتهای جبرانناپذیری به آن کشور زده است. مبارک همچنان به اعمال قانون حالت اضطراری در مصر ادامه میدهد تا دولتش بتواند بدون اینکه با اتهاماتی روبهرو شود، افراد را دستگیر و برپایی تجمعات مردمی را محدود کند و دادگاه ویژه امنیتی تشکیل دهد. برخوردهای تهدیدآمیز پلیس مصر با مردم آن کشور، این احساس را ایجاد میکند که نیروهای این حکومت دیکتاتور در برابر اجرای قانون از مصونیت قضایی برخوردارند و به همین خاطر به اعمال شکنجههای گسترده بر مردم روی میآورند.
یکی از موارد شکنجه پلیس مصر که محکومیتهای وسیع در سطح بینالمللی را در پی داشت، فیلمی بود که توسط یکی از شهروندان و با استفاده از تلفن همراه گرفته شده بود و نشان میداد که ماموران پلیس رانندهای را با دسته جارو کتک میزنند. در ماه ژوئن 2010 میلادی، پس از اینکه ماموران پلیس، خالد سعید 28 ساله را در اسکندریه تا حد مرگ کتک زدند، تظاهرات گستردهای در آن شهر صورت گرفت. مقامات مصری گفتند که او بر اثر بلعیدن ماری جوانا خفه شده است اما بعدها تصویری از صورت خونآلود وی منتشر شد. همچنین ماه گذشته مظنونی که در ارتباط با یک حادثه بمبگذاری مورد بازجویی قرار داشت و در حالی که تحت بازداشت پلیس بود تا حد مرگ کتک خورد.
در سالهای اخیر، رئیسجمهوری مصر کابینهای را تشکیل داد که رهبری آن را «احمد نظیف» نخستوزیر آن کشور که یک تکنوکرات است بر عهده داشت و مسئولیت وی بهبود و توسعه وضعیت اقتصادی بود. این کابینه تا حدودی پیشرفتهایی داشت و از سوی مقامات آن کشور مورد تعریف و تمجید قرار گرفت. با وجود این، سرانجام ثبات مصر تضعیف شد و در حالی که این کشور پول زیادی در اختیار داشت اما سهم ناچیزی از این سرمایه به دست مردم میرسید. یک فعال حقوق بشر در
این باره میگوید: مصریها از اینکه فساد مالی در کشورشان وجود دارد خسته و ناراحت هستند. هنگامی که شما مجبور باشید با درآمد 300 پوند یا تقریبا 51 دلار در ماه زندگی کنید، یا باید گدا شوید یا اینکه به دزدی روی بیاورید.
مردم مصر با تظاهرات اخیرشان پیام روشن و قاطعی به مبارک دادند و گفتند که ما گدا نیستیم و نمیخواهیم دزد شویم. مبارک و متحدانش شاهد خطری که تهدیدشان میکرد نبودند. آنها چندین سال بود که موفق شده بودند خشم مصریها را کنترل و با همکاری ارتش و همحزبیهایشان مردم را سرکوب کنند. مقامات حزب حاکم در ماه نوامبر فکر میکردند که در تحکیم بیشتر پایههای قدرتشان موفق عمل کردهاند و بهنظر آنها صلح و ثبات در مصر افزایش یافته است. انتخابات پارلمانی مصر با انتقادات زیادی همراه بود بهصورتی که حزب متعلق به رئیسجمهوری تقریبا توانست اکثر کرسیها را اشغال کند و کمتر از 20 کرسی به حزب مخالف «اخوان المسلمین» رسید. آن موضوع باعث شد که خشم مردم مصر در روزهای اخیر افزایش پیدا کند.
دلیل افزایش خشم مردم مصر این بود که حسنی مبارک قصد داشت پسرش جمال را جانشین خودش کند. یکی از بنیانگذاران «جنبش جوانان 6 آوریل» که تظاهرات روزهای گذشته را سازماندهی کرده بود در این رابطه میگوید: همه ما میخواهیم حداقل زمینهها برای ایجاد دمکراسی در مصر ایجاد و استانداردهای زندگی مردم بهتر شود و در زمینه توزیع عادلانه درآمدها رعایت شود. وی همچنین میافزاید: ما میخواهیم که با فساد مالی مبارزه کنیم. اینها تمام مواردی هستند که ما در موردشان به توافق رسیدیم. تظاهرکنندگان مصری اکنون از سنگرهایشان فریاد میزنند «مارک باید برود».
نیویورک تایمز