پالانیوک به لطف نمایش فیلم باشگاه مبارزه که در سال 1999 براساس کتابی به همین نام از او توسط استودیو فاکس ساخته شد به یکباره از یک نویسنده محلی درشمال غربی آمریکا به یکی از مطرحترین نامها درفهرست کتابهای پرفروش هفته بدل شد و همین موفقیت باعث شد تا تهیهکنندگان برای ساخت فیلمهایی براساس باقی کتابهای او وارد رقابت شوند. اخیرا استودیو فاکس سرچ لایت دومین اقتباس از کتابهای پالانیوک را به اکران گذاشت.این فیلم choke نام داشت که سام راکول، کلی مکدونالد و آنجلیکا هیوستون هنرپیشههای اصلی آن بودند.در این گفتوگو پالانیوک از تداوم این روند و رابطه اش با دنیای سینما میگوید:
- گفته میشد چند کتاب شما بهطور همزمان ازسوی استودیوها برای اقتباس سینمایی در نظر گرفته شده است؛ چرا choke پس از باشگاه مبارزه فیلم دوم این سری شد؟
شاید جالب باشد که بگویم choke به نوعی دنباله کتاب باشگاه مبارزه بود.من دوست داشتم کتابی داشته باشم که در آن تیلر داردن –شخصیت براد پیت در فیلم باشگاه مبارزه – مسنتر شده ولی او و دیگر شخصیتهای آنارشیست کتاب همچنان در پی دستیابی به اهداف شخصی شان هستند، هرچندکه هرگز به آنها دست پیدا نمیکنند و شاید بتوان گفت که آنجلیکا هیوستون در نقش آیدا مانسینی به نوعی همان شخصیت داردن در سالهای آخر زندگی اش است.
- کلارک گرگ هنرپیشهای باسابقه است ولی تجربه چندانی در کارگردانی ندارد.با این وجود او با علاقه زیادی choke را برای سینما مهیا کرد و درنهایت آن را روی پرده برد، هر چند که اشاره میکرد این قضیه حدود 2 سال وقت او را گرفته و قبل از اینکه فیلمنامه نهایی را بهمنظور تایید برای شما ارسال کند چندین بار بازنویسی شده بود.شیوه کار کلارک را چطور دیدید ؟
من فقط تلاش کردم این امکان را برایش بهوجود بیاورم که چندان به کتاب من وفادار نباشد و آزادی عمل مورد نظرش را به دست بیاورد.من معتقدم اگرفیلم بیش از حد به کتاب وفادار باشد هرگزفیلم خوبی نخواهد بود و اگر او نقطه نظراتش را در فیلمنامه اعمال نمیکرد، شاید اصلا رغبتی برای ساخت آن نداشت.من کتاب را همچون نوزادی به او سپردم تا او هرطورکه صلاح میداند تربیتش کند.
- بسیاری از نویسندگان این روزها بر این باورند فیلمهایی که براساس کتابهایشان ساخته میشود تفاوتهای آشکاری با اثرآنها دارد و آنها عمدتا این تفاوتها را تایید نمیکنند.آیا این موضوع باعث هراس شما نشد؟
شیوه کار من مثل یک ژورنالیست است چون داستانهای افراد زیادی را جمعآوری میکنم و بعد آنها را به شیوه خودم بازنویسی میکنم. بنابراین اگر من از داستانهای دیگران برای رسیدن به هدف خودم استفاده میکنم، نباید از اینکه کلارک برای ساخت فیلمش ازداستان من استفاده کرده چندان نگران باشم.من خودم را مالک 100 درصد داستانهایم نمیدانم.
- گذشته از این مسئله کلارک تا چه حد نسبت به داستان شما وفادار بود؟آیا شما ازنتیجه نهایی راضی هستید ؟
من از هر دو فیلم راضی هستم.باشگاه مبارزه تا حد امکان به کتاب وفادار بود و choke هم بیشتر ازآن وفاداری اش را به کتاب حفظ کرد.
- باشگاه مبارزه فیلمی بود که شما را به دنیای سینما و ادبیات درعرصه جهانی معرفی کرد و کتابهایتان را در کانون توجه تهیهکنندگان هالیوودی قرار داد.اما حالا 9 سال از ساخت باشگاه مبارزه میگذرد؛ آیا choke با انتظارات این روزهای تماشاگران ارتباطی دارد ؟
تصور میکنم این طورباشد ولی مشکل اینجاست که تعداد خوانندگان کتابهای من چند برابر شده و بین اکران فیلمهای باشگاه مبارزه و choke فاصلهای 10 ساله بوده و در حالی که در زمان اکران فیلم باشگاه مبارزه، کتاب برای همه ناآشنا بود، همه از محتوای کتاب choke پیش از اکران آن آگاهی داشتند و همین موضوع انتظارآنها را از فیلم کلارک بالا برد.
- آیا سام راکول، شخصیت ویکتور مانسینی –قهرمان کتاب choke – را برای شما تداعی میکرد ؟
او دقیقا همان کسی بود که من در نظرداشتم.الگوی من برای این شخصیت بروس درن بود که در فیلمهای اصلی اش در دهه 1970 بیشتر در نقش فردی روان پریش ظاهر شده بود و تصور میکنم سام راکول میتواند همان نقشها را به خوبی برای نسل فعلی ایفاکند.
- آیا شما و راکول قبل از شروع فیلمبرداری جلسات مشترکی داشتید؟
من تا وقتی که در یک جلسه مشترک با کارگردان با او آشنا شدم اطلاعات چندانی از سابقه کاراو نداشتم ولی درهمان دیدار کوتاه تصمیم گرفتم به او اعتماد کنم هرچند از نظر ادبی چندان با او وارد بحث نشدم.
- گروه درمانی و تلاش برای کسب هویت تازه محورهایی هستندکه در کتابهایchoke و باشگاه مبارزه با آنها روبهرو شدیم ولی این موضوعات در گیشه سینماهای امروز چندان خریداری ندارند. بهنظر شما تماشاگر فیلمی مثل choke چه کسی خواهد بود ؟
اولین گروه مورد نظر من جوانانی هستندکه نمیخواهند صرفا برای وقتگذرانی فیلم تماشا کنند اما در choke بر خلاف باشگاه مبارزه رابطه عاطفی بین قهرمانان فیلم پررنگتر و از محورهای اصلی داستان است. من همیشه choke را فیلمی دیدهام که تماشاگران بادیدن آن میتوانند در عوض پذیرفتن بیچون و چرای سرنوشتشان، ازقدرتشان در اثبات توانایی هایشان به دنیا استفاده کنند و این قدرت را افزایش دهند.
- مسئولان استودیو فاکس درکنفرانسی خبری اعلام کردند برای بازاریابی فیلم choke در وهله اول آن را به طرفداران کتابهای شما معرفی خواهند کرد هر چند که از میزان دقیق آنها اطلاعی نداشتند.آیا شما برآوردی از آنها دارید؟
طرفداران اولیه من افراد بسیار جوانی بودند که دهه دوم زندگی شان را میگذراندند اما حالا 15، 10 سال از اولین ملاقاتهای ما گذشته و آنها حالا تشکیل خانواده داده و حتی صاحب فرزند شدهاند.بنابراین حالا نسل تازهای کتابهای من را از کتابفروشیها میخرند و معدل سنی آنها بین 15 تا 45 سال است و این موضوع دراین اواخر برای من جالب بود چون هرگز خوانندگان مسن را برای کتابهایم در نظر نمیگرفتم.
- زمانی که با تهیه کنندهای وارد مذاکره میشوید تا چه حد درمورد تایید نسخه نهایی فیلمنامه وتعیین نویسنده آن حق اظهار نظر دارید ؟
من چنین حقی برای خودم قائل نیستم و علاقهای هم به داشتن آن ندارم.
حرفه من ایجاب میکند که بخشی را که خلق کردهام-داستان اصلی – کنترل کنم و فراتر از آن اجازه میدهم تا از نظر دیگران درمورد کتابم مطلع شوم وکار آنها را در نهایت شاهد باشم.
- فیلم بعدی که براساس یکی دیگر ازکتابهای شما ساخته شده Pygmy نام دارد و درسال آینده اکران خواهد شد.آیا بهطور کلی از ابتدا این کتاب را برای اقتباس سینمایی مناسب میدانستید ؟
بله چون این کتاب داستان چند جوان است که اطلاعاتشان درمورد زندگی مدرن بهمراتب بیشتر از بزرگسالانی است که عهده دار تربیت آنها هستند. اما بایدبگویم این کمدی تیره متأسفانه به خاطر تروریست بودن قهرمان 13 ساله اش شاید شانس تبلیغات چندانی دراکران نداشته باشد.
- آیا استقبال از فیلمهایی که براساس کتابهایتان ساخته شده، شیوه نگارش شما را تغییرداده ؟
تنها هدفم دراین سالها نوشتن داستانهایی بوده که اقتباس از آنها برای تلویزیون و یا سینما بهدلیل افراطی بودنشان بسیار مشکل باشد !کتاب همیشه رابطه خودش را باخواننده دارد و از اینرو میتوان بدون توجه به برخی مصلحتاندیشیها موضوعات افراطی را انتخاب کرد وموضوعات جذابی را به چالش کشید.
نیویورک تایمز- 1 دسامبر 2008