سه‌شنبه ۲۵ تیر ۱۳۸۷ - ۱۱:۰۲
۰ نفر

نوشزاد فتوحی: اوج سرزمینم، تو را دوست می‌دارم / دماوند تو سراپا غرور و افتخاری ولی آرام و خاموش.

تو را زمانی شناختم که شاید 10بهار در زندگی بیشتر ندیده بودم. [آشنایی با قله دماوند]

از  بلندای تو با افتخار به پهندشت لار و کوه‌های کوچک اطراف نگریستم و دنیا را دیدم؛ زمانی که شاید آنچنان از دنیا چیزی نمی‌دانستم. 

با دست‌های مهربان پدرم و کمک و راهنمایی‌های او که به همه اعضای گروه دلگرمی و روحیه می‌داد من و خواهرم (مهرزاد فتوحی) که 3 سال از من بزرگ‌تر است بر فراز تو ایستادیم و از شدت سرما، زیر سنگ‌های گوگردی زرد تو خزیدیم و بوی بد گوگرد را استشمام کردیم که شاید به ما می‌گفت زودتر برگردید تا به تاریکی برنخورید.

شاید زمانی که پدرم (محمود فتوحی؛ ازپیشکسوتان ورزش کوهنوردی) در تاریکی شب و زمانی که تنها چراغ‌مان مهتاب بود، من و خواهرم را راهنمایی می‌کرد تا پای‌مان به سنگی نخورد و زمانی که بدون غذا و وسایل گرمایشی با تاریکی شب می‌جنگید (ساعت 10 شب) تا ما را به بارگاه سوم ( ارتفاع 4100 متری که هیچ روشنایی‌ای ‌نیز نداشت) برساند، شاید آن زمان بود که من معنای زندگی را آموختم؛ که باید در زندگی تلاش کرد و راه زندگی را یافت، مواظب بود و درست قدم برداشت.  از آن زمان بیش از 20 سال می‌گذرد و امروز خاطره درس‌هایم را مرور می‌کنم:

کوهنوردی ورزشی بی‌تشویق است؛ تماشاچی وجود ندارد که با فریاد‌های تشویق انسان را به هدف برساند. آنچه انسان از این تلاش کسب می‌کند کاملاً درونی است و درونش لبریز از شادی می‌شود. در دنیا رسم بر این است که حرکت‌های ورزشی کودکان و نوجوانان مورد تشویق قرار می‌گیرد تا باعث ترویج و اشاعه حرکت‌های ورزشی شود.

بعد از گذشت چندی امروز هم باز نمی‌خواهم افتخارم را با دیگران تقسیم کنم؛ نمی‌خواهم با تشویق، ارزش واقعی کارمان را پایین بیاورم.

کد خبر 58090

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار محیط زیست

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز