رئیسجمهوری در سهساله حضور در سکان اجرایی کشور، با انجام سفرها، اتخاذ مواضع و رایزنیهای سیاسی متنوع، کوشیده تا کارآمدی این سیاست را به نمایش گذارد، هر چند که در نتیجه این شیوه عمل، تغییرات و جابهجاییهای فراوانی در ترکیب سفرا، گروه کاری شورایعالی امنیت ملی و بدنه کارشناسی وزارت امور خارجه صورت گرفته و بهنظر هم نمیرسد که این موج را پایانی باشد.
شرط تحقق اهداف سیاست تهاجمی، اثربخشی و تعادلگرایی آن در چارچوب دکترین سیاست خارجی ایران، یعنی عزت، حکمت و مصلحت است؛ بهعنوان مثال، تلاشی که چند ماه پیش از سوی ایران درباره بحران غزه شکل گرفت و رایزنی فشرده رئیسجمهوری توانست تا حدی کشورهای اسلامی را وادار به تحرک کند، از مصادیق مهم چنین سیاستی است اما روشن است که داشتن ایدههای خلاقانه در همه حال نمیتواندکارساز باشد.
منوچهر متکی، وزیر امور خارجه که بهنظر میرسد در حاشیه سیاست خارجی، حرکت میکند و ماموریتهای مهم را نه او، بلکه مشاوران اصلی رئیسجمهوری انجام میدهند، روز یکشنبه در یک گفتوگوی مطبوعاتی اعلام کرد که ایران یک بسته پیشنهادی را برای حل و فصل مشکلات جهانی آماده کرده است.
تنظیم بسته پیشنهادی احتمالا در دنباله سیاستهای اعلام شده از سوی رئیسجمهوری است که از وجود طرحهای ایران برای پایان دادن به مشکلات جهانی خبر داده بود.
بسته پیشنهادی که چند سالی است در ادبیات سیاسی کشور رواج پیدا کرده، پس از آن مورد توجه قرار گرفت که 1+5 در دور پیشین مذاکرات خود با ایران، پیشنهاد کرد تا مجموعه مشوقهایی را در قبال تعلیق غنیسازی اورانیوم، در اختیار ایران قرار دهد.
مشوقهایی که نام بسته پیشنهادی را بر خود داشت و احتمالا طبق یکی از بندهای سومین قطعنامه ضدایرانی شورای امنیت، در هفتههای آینده با سروشکلی مجدد به ایران ارائه خواهد شد.
پاسخ ایران به بسته مذکور روشن است و روشن است که این پیشنهادها در مذاکرات دوجانبه مطرح شده و در واقع نمایش روالی است که در گفتوگوهای طرفین شکل گرفته.
۵+۱ بدون مقدمه و در شرایطی کلی اقدام به ارائه چنین بستهای به ایران (یا در موارد مشابه به کشورهای دیگر) نکرده و نمیکند، با این وصف مبهم است که چگونه وزیر امور خارجه از تنظیم این بسته و ارائه آن به کل جهان سخن گفته است.
اگر این بسته شامل نکات حکیمانه (به مانند برخی نامهنگاریها در سال 85) باشد که کاری از پیش نمیرود و اگر حاوی برنامههایی عملی، ساز و کار عملیاتیشدن آن، در مکاتبات بیدنباله با فضای عمومی نیست.
اینکه گفته شود «ایران در تلاش است با تکیه بر همگرایی، یک بسته پیشنهادی را برای حل مشکلات منطقهای و بینالمللی تدوین کند و در گفتوگو و مذاکره با طرفهای مختلف آن را ارائه دهد» به شکلی جدی، جلوهای غیرکارا و تهی از معنا در معادلات سیاسی دارد و دلایل ابراز آن ناشفاف است.
انقلاب اسلامی، ایدهای بزرگ برای همه ملتها بوده و هست و نفس حرکات جمهوری اسلامی که با سیاست جهانی در بسیاری مواقع در تضاد قرار میگیرد، همواره برای دیگران آموزنده و راهگشاست و بهنظر نمیرسد بهکارگیری ابزارهای غیرمرسوم و نامتعارف، تحقق اهداف سیاست خارجی را هموارتر و آسانتر کند.