«يا حسين(ع)» و «يا ابوالفضل(ع)» آخرين جملاتي بود كه ياران سفر كرده در واپسين لحظات زندگي زمينيشان بر زبان آوردند. آري 12سال از روزي كه پرنده جانسخت آسمان ايران سقوط كرد، سپري شد؛ روزي كه جمعي از همكاران خبرنگار، عكاس و تصويربردار روزنامهها، خبرگزاريها و صدا وسيما به آسمان پركشيدند و اين بار اصحاب رسانه خود «تيتر يك» شدند.
امروز پس از گذشت 12سال از آسمانيشدن همكاران صديقمان دوباره يادمان ميآيد كه «مرگ پايان كبوتر نيست»؛ هرچند كه پرنده مردني است. اينجا زمين است و خوب ميگويند كه ناگهان چقدر زود دير ميشود، شما ميرويد و صحنه يكتاي هنرمنديتان، پيوسته به جا ميماند.
خوب بهخاطر دارم حدود يكماه پيش از وقوع اين حادثه با بسياري از همكاراني كه در اين حادثه شهيد شدند در جريان يك تور رسانهاي، بازديدي از يك مجموعه در استان فارس داشتيم، با عزيزاني همچون محمد كربلايياحمد، همكار و دوست عزيزم در روزنامه همشهري، عليرضا افشار، محمود تورانپشتي و... همسفر بودم و خاطراتي از آنها به ياد دارم كه هرگز فراموش نميكنم. باوجود گذشت 12سال از حادثه سقوط هواپيماي سي130 در باورم نميگنجد كه اين همكاران آسماني شدهاند و من ماندهام در وانفساي چهكنم چه كنم روزگار.
وقتي شايان و پرنيان، فرزندان همكار شهيدمان محمد كربلايياحمد را ميبينم ياد مهرباني و صفاي همه شهداي حادثه سقوط هواپيماي ارتش ميافتم كه اكنون پس از 12سال قد كشيدهاند و از پدر تنها خاطرهاي در ذهن دارند.در اين بين البته خانواده شهدا، اصحاب رسانه و البته افكار عمومي جامعه همچنان دنبال اين پاسخ هستند كه چرا پرونده حادثه سقوط هواپيماي سي130 با وجود گذشت 12سال به سرانجام نرسيده است.
چند سال پيش در جريان گفتوگو با خانواده برخي از شهداي اين حادثه جملهاي از آنها شنيدم؛ «خاك سرد است و سردي ميآورد، نكند خون شهداي ما فراموش شود و به مرور زمان برخورد با مقصران يا مسببان آن به بوته فراموشي سپرده شود»، اين جمله اكنون آزارم ميدهد، اما چارهاي جز سكوت نيست. چه زود گرد فراموشي و بيوفايي صفحه دلمان را پوشاند و باور اين داغ جانسوز كه برايمان ناممكن مينمود، ممكن شد و در هياهوي روزمرگي و اخبار تكراري، عهدمان با همكاران سفر كرده را از ياد برديم. ياد و خاطره شهيد محمد كربلايياحمد و ساير همكاران شهيدمان در حادثه سقوط هواپيماي سي130را گرامي ميداريم.
نظر شما