شنبه ۱۴ مهر ۱۳۸۶ - ۱۶:۴۷
۰ نفر

دکتر علیرضا سلطانی*: با وجود اینکه مقامات هندی دلایل منطقی و مشخصی را برای توجیه شرکت نکردن خود در 2 دور اخیر مذاکرات خط لوله صلح، ‌اعلام نکردهاند، اما این غیبت مباحث زیادی را در محافل سیاسی، اقتصادی و رسانه‌ای ایجاد کرد.

واقعیت این است که طرح خط لوله صلح در طول 16 سال گذشته از روند روبه جلو و پیشرفت قابل قبولی برخوردار نبوده است.

نکته قابل تامل اینکه در شرایط گسترش رقابت‌های اقتصادی چگونه یک طرح اقتصادی توجیه‌دار اقتصادی و حتی سیاسی و امنیتی مانند انتقال گاز ایران به 2 کشور هند و پاکستان، برای طرفین در یک دایره بسته مذاکرات طولانی و بدون نتیجه گرفتار شده است.

این روند هرچند با توافق اخیر تهران و نهایی شدن انتقال گاز ایران به پاکستان از بن بست خارج شد اما غیبت طرف هندی همچنان بر عملیاتی شدن طرح سایه افکنده است.

محافل سیاسی و رسانه‌ای هند در روزهای اخیر پس از انتشار خبر توافق تهران تلاش کرده‌اند با ایجاد تردید نسبت به اجرایی شدن این توافق، ضمن از بین بردن اثر سیاسی و اقتصادی آن، در روند اجرای توافق اخلال ایجاد کنند.

ضمن اینکه برخی مقامات هندی نیز در یک موضع‌گیری مبهم بدون اعلام دلایل عدم شرکت خود، پایبندی دهلی نو به ادامه مذاکرات را مورد تأکید قرار دادند.

این رویکرد هند می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد:

اولین دلیل ترس امنیتی این کشور به لحاظ بی‌اعتمادی به پاکستان در بلند مدت است.

دومین دلیل فشارهای گسترده آمریکا و مشروط شدن روابط اقتصادی و هسته‌ای این کشور با هند به نخریدن گاز از ایران است، سومین دلیل، ایجاد تأخیر در مذاکرات با هدف سپری‌شدن زمان و کاهش فشارهای بین‌المللی به ایران و در نتیجه فراهم شدن شرایط برای همکاری هند با ایران است و نهایتا، انجام بازی قایم موشک برای تحت‌‌تأثیر قراردادن ایران و پاکستان در جهت دادن امتیاز بیشتر به هند در این طرح است.

هند بر اساس پیش‌بینی‌ها و سناریوهای تعیین شده برای آینده آسیا به‌عنوان یکی از چرخ‌های پرقدرت حرکت اقتصادی آسیا قرار است ایفای نقش کند و همراه با چین بخش عمده‌ای از بار توسعه‌ای آسیا و اقتصاد جهانی را در قرن حاضر بر دوش کشد.

بر خلاف چین که امروزه رفتارهای موقرانه و هماهنگ با رشد قدرت اقتصادی نه تنها در آسیا بلکه در عرصه جهانی از خود نمایش می‌دهد که در فرصتی مناسب به آن پرداخته می‌شود، رفتارهای هند که عمدتا در محدوده منطقه‌ای صورت می‌گیرد، نمادی جز بازیگری کوچک و منفعل در شرایط اقتصادی و سیاسی امروز جهان نیست.

ایفای بازی برای کشورها در نقش قدرت اقتصادی الزامات خاص خود را دارد. این الزامات رفتارهای سنگین، اطمینان بخش برای دیگران، رفع‌کننده نگرانی‌ها و توأم با اعتماد به نفس را می‌طلبد که این موارد در رفتار مقامات هندی غایب است.

چنین رفتارهایی نتایجی جز بی‌اعتمادی منطقه‌ای و بین‌المللی و دست‌کم گرفتن هند از سوی دیگر قدرت‌های اقتصادی ندارد. حال این سؤال باقی ‌می‌ماند که آیا هند در جامه‌ای کوچک و رفتاری منفعلانه می‌تواند یک قدرت اقتصادی برای ‌آسیا باشد؟


* یادداشت‌های دکتر علیرضا سلطانی در همشهری آنلاین

کد خبر 33316

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز