سه‌شنبه ۲۸ مهر ۱۳۹۴ - ۱۱:۴۹
۰ نفر

همشهری دو - مریم سمائی: به این سو و آن سو می‌دود، بی‌صدا اشک می‌ریزد، گریه می‌کند، گاهی آرام می‌نشیند و به دوردست خیره می‌شود، گاهی می‌دود و با کفش‌هایی که به پایش بزرگ است بار‌ها به زمین می‌افتد، می‌دود و می‌نالد، می‌دود و می‌گرید، می‌دود و نام پدر را فریاد می‌زند.

همراه با کودکان حـرم

دخترك آرام و قرار ندارد، بر سر و رويش خاك غربت نشسته و خانه و كاشانه‌اش ويران شده است، او كه روزي شاهزاده زيباي پدر و مادرش بود و نازش هزاران بار خريدار داشت، حالا بر تلي از خاك نشسته و ديدن دوباره آنها را آرزو مي‌كند. كودك معناي جنگ را نمي‌داند اما تلخي جنگ را به اجبار مي‌فهمد. كودك هيچ نقشي در بحران ندارد اما در بحران جان مي‌دهد. كودكي دوران شيريني است كه جنگ‌ها تلخش مي‌كنند و حالا چند سالي مي‌شود كه كودكان سوري دنيايشان تلخ شده است. اين روزها گروهي از جوانان جهادگر اقدام به برپايي كمپين «با كودكان حرم» كرده‌اند تا از اين طريق به آوارگان سوري به‌خصوص كودكان در آستانه فصل سرما كمك شود. شما هم مي‌توانيد با اين كمپين همراه شويد.

  • سال‌هاي پرحادثه

بحران سوريه كه حدود ۵ سالي از آن مي‌گذرد تبديل به بحران فاجعه‌باري شده كه هر روز، مصايبش بيشتر مي‌شود و مردم اين كشور را بيش از پيش دچار مشكل مي‌كند. سايه سياه جنگ‌زدگي، اوضاع معيشتي ناگوار، كمبود امكانات و... به تنهايي مي‌تواند هركسي را از پاي درآورد، حال آنكه سرماي هوا هم به اوضاع نا‌بسامان سوريه اضافه شده و مردم آواره را به كام مرگ مي‌كشاند.

طبق آمار‌ها، سال گذشته سرد‌ترين سال كشور سوريه در ۱۰۰ سال اخير بوده است، به‌طوري كه ده‌ها آواره سوري جان خود را در اثر برودت هوا از دست دادند. تعداد زيادي از جان باختگان، كودكان بي‌گناه سوري بودند كه جسم نحيفشان قادر به تحمل سوز سرما نبود.

يك نوزاد شيرخواره و يك كودك ۴ساله در اردوگاهي واقع در منطقه‌ كوهستاني در شرق عرسال در شمال شرق لبنان به‌دليل دريافت نكردن خدمات درماني و پزشكي جان باختند. يك منبع پزشكي نيز در منطقه القلمون اعلام كرده كه 3كودك از يك خانواده به‌دليل بارش سنگين برف و فرو افتادن چادر در مرزهاي سوريه و لبنان، بر اثر سرما و يخ‌زدگي جان خود را از دست دادند. اين در حالي است كه امسال هم پيش‌بيني مي‌شود كه دماي هوا در اين مناطق كاهش قابل توجهي داشته باشد.

  • حركت به سوي زندگي

امسال همزمان با دهه اول‌ماه محرم و همزمان با مراسم شيرخوارگان حسيني(ع)، در يك اقدام خودجوش و مردمي، كمپيني با حضور ۵ هزار نيروي جهادي و فعال اجتماعي و فرهنگي با عنوان «با كودكان حرم» برپا شده تا به كودكان مظلوم و مصيبت‌ديده سوري كه با آغاز فصل سرما در معرض فاجعه انساني قرار دارند كمك شود. حسن شمشادي، خبرنگار صدا و سيما كه بيش از ۴ سال در بحران سوريه حضور داشته و وقايع را به‌طور مستقيم براي مردم گزارش كرده است، هم‌اكنون مسئول اطلاع‌رساني كمپين حمايت از آوارگان سوري است. او درباره وضعيت نابسامان آوارگان سوري مي‌گويد: «متأسفانه هر سال كه مي‌گذرد بر انبوه مشكلات مردم سوريه اضافه مي‌شود، جنگ و آوارگي از يك سو و سرماي شديد هوا از سوي ديگر، امان مردم سوريه را بريده است، آب و هواي سوريه يك آب و هواي مديترانه‌اي است و مردم اين كشور به هواي سرد عادت ندارند و وقتي هوا سرد مي‌شود شرايط براي مردم اين كشور و آوارگان سوري كشنده خواهد شد».

شمشادي برايمان از زمستان سال گذشته مي‌گويد كه سرد‌ترين زمستان اين كشور در يك قرن اخير ناميده شد و جان ده‌ها آواره سوري را در اردوگاه‌ها و مرزهاي تركيه و اردن گرفت. او همچنين از شمار زياد كودكاني مي‌گويد كه سرماي هوا برايشان غيرقابل تحمل است و گاهي جانشان را به‌خاطر سرماي شديد از دست مي‌دهند. شمشادي مي‌گويد: «در بحران سوريه حدود ۱۲ ميليون نفر آواره شده‌اند كه نيمي از اين جمعيت كودكان و خردسالان هستند؛ كودكاني كه ‌گاهي خانواده‌هايشان را هم از دست داده‌اند و حالا بدون سرپناه در سرماي هوا زندگي مي‌كنند». اين خبرنگار باسابقه به آمار دردناك ديگري هم اشاره مي‌كند و مي‌گويد:«بيش از ۲۴۰هزار نفر در درگيري‌هاي چند سال اخير سوريه جان خود را از دست داده‌اند كه ۱۲هزار نفر از آنها خردسالان هستند. يك ميليون معلول جنگي هم در سوريه وجود دارد كه تعداد زيادي از اين آمار را كودكان تشكيل مي‌دهند».

  • جنگ با هيچ‌كس شوخي ندارد

جنگ واژه منفوري است، جنگ مرگ دارد، غم دارد، قطع عضو دارد و... جنگ آوارگي مي‌آورد، خشونت دارد، جنگ مثل مرگ مي‌ماند با هيچ‌كس شوخي ندارد. هر كجا كه نام جنگ مي‌آيد دل مردم را مي‌لرزاند و حالا اين زلزله به دامن كشور سوريه افتاده است. شمشادي مي‌گويد: «مردم سوريه حدود ۵ سال است كه در شرايط بد اقتصادي به‌سرمي‌برند، حجم عظيمي از منازل، مراكز تجاري، اداري، پالايشگاه‌ها و به‌طور كلي زيرساخت‌هاي اين كشور تخريب شده و تعداد زيادي از شهروندان آن آواره شهر‌ها و حتي كشورهاي ديگر شده‌اند. آوارگي تبعات زيادي دارد. يك آواره تنها به فكر زنده ماندن است و زندگي نمي‌كند. آوارگان سوري واقعا وضعيت خوبي ندارند و در اين بين وضعيت كودكان و خردسالان از همه بد‌تر است».

او در ادامه صحبت‌هايش مي‌گويد: «متأسفانه سال گذشته، نبود وسايل گرمايشي حتي يك پتوي ساده در اردوگاه‌ها موجب مرگ ده‌ها آواره سوري شد. مردم سوريه اين روز‌ها حتي به نان شب محتاجند و ‌‌نهايت آرزويشان رسيدن نان و آب آشاميدني است. من در طول دوراني كه در سوريه مشغول به خدمت بودم آوارگان زيادي را ديدم كه وضعيتشان، دل هر انساني را به درد مي‌آورد. يادآوري خاطرات آن دوران هنوز هم مرا به هم مي‌ريزد. همه مناطق از حومه دمشق گرفته تا زينبيه، از استان حلب گرفته تا حمص و حما و قنيطره درگير بحران و حمله گروه‌هاي تروريستي شده‌اند و نمي‌توان شهري را بدون مشكل ناميد».

  • مثل كساني كه سال‌ها گرسنه‌اند

از شمشادي درباره تلخ‌ترين خاطره‌اي كه در اين سال‌ها در ذهنش نقش بسته است، مي‌پرسيم و او مي‌گويد: «تلخ‌ترين خاطرات من مربوط به دوراني است كه مردم سوريه هدف حملات تروريستي قرار مي‌گرفتند و ما براي تهيه گزارش مجبور بوديم كه به صحنه‌هاي جنايات وحشيانه گروه‌هاي تروريستي برويم و اجساد تكه‌تكه شده و مجروحان سخت آسيب ديده را ببينيم. اين فجايع هر روز اتفاق مي‌افتاد و نقش چهره‌هاي بي‌گناه براي هميشه در خاطر من مانده است. يادم مي‌آيد يك‌بار به همراه تيم خبري براي رساندن كمك‌هاي انسان‌دوستانه كه از سوي انجمن‌هاي بين‌المللي خيرخواهانه و مردمي رسيده بود به سمت حومه دمشق و اردوگاه يرموك رفتيم. جايي كه در اشغال گروه تروريستي داعش بود، كساني كه براي گرفتن آب و غذا مي‌آمدند مثل كساني بودند كه سال‌هاست چيزي نخورده‌اند. آنها از شدت گرسنگي گوشت بدنشان آب شده بود و كاملا مي‌شد استخوان‌هايشان را ديد. براي آنها نان حكم زندگي داشت و با ولع تكه‌هاي نان را از دست ما مي‌گرفتند».

او ادامه مي‌دهد: «زمستان سال پيش هم وقتي به همراه يك گروه خبري براي رساندن كمك‌هاي بين‌المللي رفته بوديم كودكي را ديديم كه از شدت سرما مي‌لرزيد، يكي از همراهان بعد از غذا دادن به او يك جفت دستكش و يك كلاه هم به او هديه داد و از او پرسيد: الان چه چيزي بيش از همه تو را خوشحال مي‌كند؟ پسربچه جواب داد: يك جفت كفش، تازه آن موقع بود كه همه ما متوجه پاهاي كوچكش شديم كه تا مچ در گل و لاي و برف بود و از سرما سر شده بود. واقعا ديدن اين صحنه‌ها دل هر انساني را به درد مي‌آورد».

  • همراه با جهادگران پيشرو

از شمشادي درباره نحوه شكل‌گيري كمپين با كودكان حرم مي‌پرسيم كه مي‌گويد: «ايجاد اين كمپين ايده جوانان جهادي بود. عده‌اي از جوانان دانشجو و غيردانشجو كه سال‌هاست در اردوهاي جهادي شركت مي‌كنند و طرح‌هاي عمراني- خدماتي را در مناطق محروم كشور به اجرا درمي‌آورند امسال همزمان با اجراي طرح‌هاي جهادي در مناطق محروم كشور به فكر آوارگان سوري افتادند. اين دوستان با توجه به اخبار ناگواري كه از وضعيت آوارگان سوري به گوش مي‌رسيد تصميم گرفتند از وضعيت آنان اطلاعات بيشتري به‌دست بياورند. مرگ آيلان، كودك 2ساله سوري كه دل همه جهانيان را به درد آورد و به نوعي موج جهاني به همراه داشت نيز عامل ديگري بود كه عزم اين جوانان را براي اطلاع از وضعيت آوارگان سوري جزم‌تر كند. بنابراين نمايندگاني از اردوي جهادي به كشور سوريه سفر كردند تا گزارش‌هاي موثقي تهيه شود. پس از بازگشت اين گروه، طرح ايجاد كمپيني براي حمايت از آوارگان سوري ارائه شد كه توجه بيشتر آن به كودكان و خردسالان سوري است كه در معرض آسيب‌هاي زيادي هستند».

او اضافه مي‌كند: «همزمان شدن برپايي اين كمپين با ايام سوگواري سالار شهيدان امام حسين(ع) موجب شد كه طرح حمايت از كودكان سوري به‌عنوان كمپين «با كودكان حرم» نامگذاري شود تا حال و هواي عاشورايي به‌خود بگيرد. به عقيده من واقعه كربلا و اسرايي كه روانه شام شدند به شكلي با آوارگي مردم سوريه يا مرگ همسر و فرزند آنها همخواني دارد».

شمشادي كه خودش صحنه‌هاي دردناكي را از آوارگي و خشونت ناشي از جنگ ديده است دوباره اضافه مي‌كند:«آوارگان سوري حتي آب آشاميدني مناسب ندارند، طبق آمار‌ها، ۱۶ ميليون سوري از آب سالم بي‌بهره‌اند كه نيمي از اين آمار كودكان هستند. آنها سال پيش در سرماي زمستان بدون لباس مناسب و وسايل گرمايشي در اردوگاه‌ها زندگي كردند و برخي از آنها از شدت رنج و اندوه جان باختند».

  • پايگاه‌ها براي كمك برپا شده

شمشادي در ادامه صحبت‌هايش به نوعدوستي بي‌مانند ايراني‌ها اشاره مي‌كند و مي‌گويد: «مردم مهربان ايران بار‌ها و بار‌ها نشان داده‌اند هر كجا كه موضوع كمك به همنوع باشد پيشقدم هستند، ما با ايمان به همين روحيه انسان‌دوستي ايراني‌ها اقدام به برپايي پايگاه‌هايي براي جمع‌آوري كمك‌هاي غيرنقدي كرده‌ايم. البته در حال حاضر اين پايگاه‌ها تنها در شهر تهران ايجاد شده و مردم شهرهاي ديگر مي‌توانند كمك‌هاي خود را به هيئات مذهبي كه در جريان اين امر هستند اهدا كنند». او مي‌گويد: «كمپين با كودكان حرم همزمان با برگزاري مراسم شيرخوارگان حسيني در مصلي تهران در روز جمعه آغاز به‌كار كرد و هم‌اكنون با ۷۲ پايگاه فعال، آماده دريافت كمك‌هاي نقدي و غيرنقدي شهروندان است. ۲۲پايگاه از اين پايگاه‌ها در ايستگاه‌هاي مترو واقع است و ۵۰پايگاه ديگر در ميادين اصلي شهر ايجاد شده است. شهرونداني كه تمايل دارند به آوارگان سوري كمك كنند مي‌توانند تا ۱۳ محرم با مراجعه به يكي از اين ۷۲ پايگاه، اقلام مورد نياز را هديه كنند». شمشادي درباره نحوه ارسال كمك‌ها براي آوارگان سوري نيز مي‌گويد: «براي ارسال كمك‌ها قرار بر اين است كه نمايندگان گروه‌هاي جهادي زيرنظر سازمان هلال احمر و سفارت ايران و سوريه وارد اردوگاه‌هاي آوارگان شوند و بدون هيچ واسطه‌اي اقلام به‌دست نيازمندان سوري برسد تا ان‌شاء‌الله از 2خطر بزرگ گرسنگي و سرما در امان بمانند».

  • چشم‌انتظار دستان مهربان شما

كمپين با كودكان حرم در بخش كمك‌هاي نقدي هم شماره حسابي درنظر گرفته كه مردم مي‌توانند به‌صورت مستقيم مبالغ خود را واريز كنند. شماره حساب ۱۰۰۸۰۱۰۸۵۰۲۷ در بانك شهر به نام كودكان حرم آماده جمع‌آوري كمك‌هاي مردمي براي آوارگان سوري است. اعضاي اين كمپين از همه مردم نوعدوست مي‌خواهد كه كمك‌هاي غيرنقدي اعم از پوشاك مناسب و گرم، پتو، زيرانداز، مواد غذايي و كنسروهاي فاسدنشدني را در اولويت هداياي خود قرار دهند چرا كه اين اقلام براي كودكان سوري حائز اهميت است.

  • مهمان امام‌حسين ع

هميشه شب‌هاي عاشورا خانه ما پر از مهمان بود؛ مهماناني كه در واقع مهمان امام‌حسين(ع) بودند و براي گرفتن غذاي نذري به خانه ما مي‌آمدند، مادرم سال‌ها پيش براي رفع يك گرفتاري نذر كرده بود كه شب عاشورا، عدس‌پلو درست كند و بين دوستداران امام‌حسين(ع) پخش كند.

مادر و پدرم بخشي از غذاهاي نذري را هم به يكي از محله‌هاي فقيرنشين مي‌بردند تا آنها هم همسفره امام‌حسين(ع) باشند. يك‌بار من و برادرم هم همراهشان بوديم، وقتي به محله رسيديم مادرم سيني بزرگي را برداشت و غذاها را كه در ظروف يك‌بار مصرف ريخته شده بود روي آن گذاشت، يك سيني كوچك‌تر هم آورده بود براي من و برادرم. برادرم سيني را گرفته بود و قرار بود من زنگ خانه‌ها را بزنم و غذا را تحويل دهم، به در يكي از خانه‌ها كه رسيديم، من يك ظرف غذا تعارف كردم اما خانمي كه در را باز كرده بود وقتي ديد آخرين ظرف غذاست به من گفت: پسرم اين غذا را به همسايه ما بده چون بچه‌اش مريض است.

من هم كه ناراحت و خجالت‌زده شده بودم مي‌خواستم همين كار را كنم كه مادرم از راه رسيد و چند ظرف غذا در سيني ما گذاشت، در عالم بچگي آنقدر خوشحال شده بودم كه نمي‌دانستم چه مي‌كنم، ظرف را به خانم تعارف كردم و گفتم: براي همسايه هم غذا داريم، بفرماييد.

اين خاطره هميشه در ذهنم هست، هر بار كه غذاي نذري مي‌بينم ياد غذاهاي مادر خدابيامرزم مي‌افتم و آن شب‌هايي كه در محله‌ها غذا پخش مي‌كرديم.
سعيد نوبري

  • شما چه مي‌كنيد؟

كودكان سوري اين روزها به‌شدت نيازمند دست‌هاي ياري خيرخواهانه‌اي هستند كه حداقل بتوانند در سرماي زمستان امسال از مرگ نجات يابند. . شما براي كمك به آنها چه مي‌كنيد؟
پيشنهادهاي خودرا به 30003344 پيامك كنيد يا با شماره 84321000 تماس بگيريد.

کد خبر 311027

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha