كاوش نجاتبخشي سد هنزاف بافت كرمان در ارتفاعات و سرشاخههاي حوضه هليل رود شامل بررسي باستانشناسي در محدوده پشت سد هنزاف، كاوش در گورستان تخريب شده عصر مفرغ، كاوش در 2استقرار كوچ نشيني در محدوده پشت سد و همچنين بررسي و مطالعه اقوام باستانشناسي در منطقه است كه به گزارش خبرگزاري مهر، بهرغم كاوشهاي صورت گرفته در دشتهاي حوضه هليل رود تاكنون هيچ فعاليت پژوهشي در رابطه با استقرارهاي پراكنده جوامع كوچرو در ارتفاعات منطقه انجام نشده است.
غرق شدن محوطه عصر مفرغ
براساس اين گزارش، تخريبهاي اين محوطه باستاني متعلق به عصر مفرغ، در بهار1391 در هنگام عمليات خاكبرداري ساخت سد هنزاف شهرستان بافت و زماني كه آثاري از يك گورستان بهدست آمد متوقف شد.
پس از بازديد اوليه كارشناسان ميراث فرهنگي از محل كشف آثار، انجام كاوش نجاتبخشي در محوطه عصر مفرغ هنزاف ضروري تشخيص داده شد و پس از آن پروژه كاوش نجاتبخشي در محدوده سد هنزاف با صدور مجوز پژوهشكده باستانشناسي در تير و مرداد1391 به سرپرستي نصير اسكندري انجام شد.
آنطور كه خبرگزاري مهر اعلام كرده،گورستان عصر مفرغ هنزاف بر دامنه و شيب جبهه جنوب غربي تپهاي طبيعي قرار داشت كه خاكهاي تپه و تمامي تپههاي طبيعي اطراف آن تا عمق 3متري دپو شده بود و براي بارگيري و انتقال به باند سد آماده بود.
اما يافتن اشياي باستاني در اين محوطه عمليات سدسازي را متوقف كرد و با انجام كاوشهاي نجاتبخشي مشخص شد كه علاوه بر گورستان، 2محوطه استقرار كوچنشيني در پشت سد هنزاف قرار دارد كه يكي در 100متري غرب گورستان روي پشتهاي طبيعي و ديگري در 800متري شمال غرب آن قرار داشت.
آنطور كه در گزارش كاوشهاي نجاتبخشي آمده است، باستانشناسها موفق به يافتن 12قطعه شيء سالم شامل 10عدد ظرف سالم سفالي، يك ظرف سنگي و يك ظرف مفرغي شدهاند كه همين ظرف محرز كرده كه قدمت اين گورستان به عصر مفرغ ميرسد، شدند.
شناسايي 2محوطه باستاني جديد
هدف اصلي پروژه نجاتبخشي هنزاف ابتدا براساس آنچه در گزارش آمده است، كاوش در گورستان و نجات گورهاي تخريب نشده بود اما بررسيها به شناسايي 2محوطه تاريخي ديگر منجر شد. با آبگيري سد هنزاف، كل محدوه مورد پژوهش با محوطههاي باستاني كه در دل خود جاي داده زير آبهاي اين سد غرق ميشوند.
باستانشناسها اما در كاوشهاي نجاتبخشي محدودهاي كه گورها و اشياي بهدست آمده بودند را مورد گمانهزني قرار دادند تا به گورهاي سالم و دست نخورده برسند. پس از كاوش نجاتبخشي مشخص شده است كه هيچ گور سالم ديگري در اين محدوده باقي نمانده و تمامي آنها توسط بيلهاي مكانيكي سدسازها مورد تخريب قرار گرفتهاند.
باستانشناسها سپس به محوطه 100متري گورستان تخريب شده غربي تپه ميروند و با گمانه زني يك محوطه توانستند يك «كف استقراري» با سفالهاي مربوط به عصر مفرغ را در اين محوطه بيابند. آثار نامنظمي از يك ديوار سنگي نيز در كف استقراري محوطه دوره مفرغ يافت شده كه باستانشناسها براي آن كاركرد اسكان نيافتهاند.
گفته ميشود نمونههاي قابل مقايسه اين فضاي معماري در جوامع كوچرو امروزي زاگرس مركزي و منطقه كرمان وجود دارد كه كاربرد آن براي نگهداري و ذخيره آذوقه و غلات در برابر نفوذ رطوبت است. در اين ترانشه در عمق 20سانتي متري آثار معماري سنگي نيز بهدست آمده كه در اثر شخم زدن خاكهاي سطحي شكل خود را از دست داده بودند.
بيرون آمدن كف استقراري در كنار معماري سنگي باستانشناسها را براساس گاهنگاري مقايسه سفالها به اين نتيجه رساند كه اين لايه فرهنگي در بردارنده معماري سنگي و كف استقراري مرتبط به دوره ساساني است.
بررسيهاي بيشتر نشان داده است كه گورستان هنزاف نيز مربوط به عصر مفرغ و مرتبط با اقوام كوچرو در ايران آن زمان بود كه حين عمليات سدسازي بهطور كامل تخريب شده است.
نظر شما