دوشنبه ۷ خرداد ۱۳۸۶ - ۱۸:۲۷
۰ نفر

دکتر ابراهیم متقی: دیپلماسی آشکار ایران و آمریکا را می‌توان نقطه عطفی در سیاست خارجی ایران دانست. بالاخره بعد از ماه‌ها کشمکش و اختلاف‌نظر درمورد چگونگی و روند هدایت دیپلماسی علنی ایران – آمریکا، دیپلمات‌های دو کشور در تاریخ مقرر در برابر یکدیگر قرار گرفتند.

اگرچه روحیه طرف‌های مذاکره‌کننده با یکدیگر متفاوت است، اما شواهد نشان می‌دهد که فضای اولیه حاکم در مذاکرات مبتنی بر تداوم بحث درمورد موضوعات مورد توافق باشد.
شکل‌گیری چنین وضعیتی موضوع بدیهی به‌نظر می ‌رسد، زیرا در شرایط گفت‌وگوهای علنی دیگری که دیپلمات‌ها و استراتژیست‌های  ایرانی انجام داده‌اند، نشانه‌هایی از اختلاف‌نظر گسترده  وجود داشته است. به‌طور مثال می‌توان به مذاکرات هیأت‌های ایرانی و عراقی درمورد چگونگی اجرایی‌سازی قطعنامه 598 اشاره داشت. هشت سال جنگ را می‌توان عامل بی‌اعتمادی گسترده طرف‌های ایرانی و عراقی نسبت به یکدیگر دانست. اما برخلاف روندهای قبلی، آغاز دیپلماسی علنی ایرانی با آمریکا مبتنی بر اعتمادبه‌نفس متقابل و امید به آینده روابط است.
اگرچه نتایج نهایی مذاکره می‌تواند با روند آغازین آن متفاوت باشد، اما مدیریت دیپلماسی علنی فراتر  از هیأت‌های مذاکره‌کننده را می‌توان به‌عنوان یکی دیگر از ضرورت‌های نیل به مطلوبیت استراتژیک دانست. آمریکایی‌ها هم‌اکنون بر این امر واقف هستند که موقعیت مؤثر و تعیین‌کننده خود را در عراق از دست داده‌اند. فرسایشی شدن تعارض امنیتی را می‌توان ازجمله موارد و موضوعاتی دانست که متحدان آمریکا را در شرایط انفعال قرار داده است. از سوی دیگر، فضای سیاسی داخل آمریکا به‌گونه‌ای است که تیم سیاست خارجی و امنیت آمریکا نیازمند نیل به توافق مؤثر و سازنده است.
علی‌رغم چنین شرایطی، هنوز نشانه‌های جدال و تعارض آمریکا علیه ایران به‌گونه مشهودی به چشم می‌خورد. عملیات روانی آمریکایی‌ها قبل از آغاز دیپلماسی علنی را می‌توان انعکاس شرایط تعارضی تلقی نمود. به‌طور مثال، آمریکا هیچ‌گونه اقدام مؤثری در ارتباط با آزادسازی کارگزاران سیاست خارجی ایران که در سال 1385 در اربیل دستگیر شده‌اند، به انجام نرسانده است. این امر بیانگر تداوم مواضع منازعه‌آمیز آمریکا در برخورد با ایران تلقی می‌شود.
فضای سیاسی و بین‌المللی آمریکا در ارتباط با موضوع عراق و ایران، ماهیت دوگانه دارد. این امر انعکاس خود را در روند دیپلماسی دوگانه آمریکا با ایران ایجاد می‌نماید. علاوه بر آن، شاهد فضای مطبوعاتی جدیدی هستیم که از سوی کشورهای عربی سازماندهی شده است. رسانه‌های عربی، فضای موجود در دیپلماسی علنی ایران – آمریکا را به‌عنوان نمادی از توافق کشورهای غیرمرتبط در ارتباط با امنیت سرزمین‌های عربی می‌دانند. طبیعی است که چنین واژه‌هایی زمینه‌ساز شکل‌گیری حوزه‌های تعارض جدید خواهد بود.
امنیت بغداد در دوران مذاکرات به‌عنوان نشانه دیگری از تأثیر نیروهای گریز از مرکز در روند دیپلماسی علنی تلقی می‌شود. به هر میزان که فضای سیاسی و امنیتی عراق از ثبات و تعادل بیشتری برخوردار باشد، طبیعی است که امکان نیل به نتایج مؤثرتر در روابط متقابل وجود خواهد داشت. در این ارتباط اراده سیاسی آمریکا با فضای منطقه‌ای به یکدیگر پیوند می‌خورد. نتیجه این امر را می‌توان در مذاکرات دور اول مورد ارزیابی قرار داد.
جامعه ایران انتظار دارد که در اولین مرحله از مذاکرات، زمینه برای آزادی کارگزاران سیاست خارجی ایران فراهم شود. رئیس هیأت نمایندگی ایران، چند ماه گذشته اعلام کرده بود که این افراد در زمان محدودی آزاد می‌شوند. هم‌اکنون ادامه دیپلماسی علنی ایران به این موضوع بستگی دارد که در مرحله اول چه نتایجی حاصل شود. جامعه ایرانی به وعده‌های طولانی‌مدت کشورهای غربی اعتماد چندانی ندارد. بنابراین هرگونه دورنمای مؤثر در دیپلماسی علنی را می‌توان براساس نتایج هر دوره از مذاکرات مورد توجه قرار داد. در شرایط موجود، آمریکا برای تداوم فرایند ایجاد شده، نیاز وافری داشته و درنتیجه، لازم است تا هزینه‌های مربوطه را پرداخت نماید.
کد خبر 23175

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست داخلی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز