چهارشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۸۶ - ۱۸:۵۵
۰ نفر

دکتر حسین علایی: تمایل و درخواست آمریکا برای مذاکره با ایران بیانگر شکست استراتژی‌هایی است که تاکنون این کشور در برخورد با ایران داشته است.

در حدود سه ماه قبل که استراتژی جدید جور‌ج‌بوش برای حل بحران عراق اعلام شد، بسیاری این استراتژی جدید را بجای آنکه طرحی برای حل ناامنی‌های فزاینده در عراق تلقی کنند، آن را سیاستی برای برخورد با ایران ارزیابی کردند.

بازداشت پنج دیپلمات ایرانی در اربیل، همزمان با اعلام استراتژی جدید آمریکا درباره عراق، این برداشت را قو‌ت بخشید و بسیاری احساس کردند که آمریکا قصد دارد فضای عراق را برای ایران ناامن‌ نموده و دولت عراق را وادار نماید تا فاصله خود را با ایران افزایش دهد؛ اما با شکست استراتژی جدید نظامی‌بوش در عراق و افزایش تلفات آمریکایی‌ها در صحنه درگیری‌های عراق و نیز فشار دموکرات‌ها برای تعیین زمان‌بندی جهت خروج نظامیان، حضور آمریکا در عراق به ضعف گراییده است و دولت آمریکا بایستی راه جدیدی را در پیش گیرد و به واقعیتهای موجود در صحنه عراق تن دهد و نفوذ طبیعی ایران را در عراق بپذیرد و از کمک ایران به مردم عراق در جهت ثبات‌بخشی به آن کشور جلوگیری ننماید.

از سوی دیگر اتخاد استراتژی تغییر رژیم ایران از سوی آمریکا که از ژوئن سال 2003 آغاز شد نیز نه تنها به هدف نرسید، بلکه باعث روی کارآمدن دولت رادیکال‌تری در ایران شده و انسجام حاکمیت را بیشتر کرد و با وجود فشارهای مستمر برای جلوگیری از فعالیت‌های هسته‌ای ایران و صدور قطعنامه‌های پی‌درپی و توسل به تهدیدات نظامی‌گاه‌به‌گاه، ایران توانست به مرحله اول غنی‌سازی اورانیوم دست یابد.

بنابراین راه‌های شکست خورده قبلی از یک سو و تمایل برای حل مسائل با آمریکا از طریق گفت‌وگو و تمایل دولت فعلی ایران برای شگفتی‌آفرینی در حوزه سیاست خارجی، موجب گردید تا آمریکا به این نتیجه برسد که مسیر مذاکره با قدرت واقعی منطقه خاورمیانه می‌تواند چاره‌ساز باشد؛

این برداشت آمریکا، استنباط صحیحی است و منافع ایران و آمریکا ایجاب می‌کند که تشنج در خاورمیانه کاهش یافته، بی‌ثباتی در عراق از بین برود و ملت عراق طعم حکومت بدون صدام در ذائقه خود حس کنند و اشغالگران راهی برای خروج از باتلاق خودساخته عراق بیابند.

بنابراین آمریکا که خود رابطه با ایران را قطع نموده بود بایستی پیشقدم می‌شد و گامی‌به جلو  برمی‌داشت. البته نفس مذاکره نمی‌تواند همه راه‌حل باشد و آمریکا تا زمانی که از خوی سلطه‌گرانه‌اش دست برندارد، زمینه‌ مذاکره فراگیر را فراهم نخواهد کرد.

در این میان آنچه برای ایران مهم است این است که:

1. آمریکا جایگاه منطقه‌ای ایران را بپذیرد و به‌عنوان یک بازیگر مهم در چالش‌های خاورمیانه، نقش ایران را به رسمیت بشناسد.
2. از سیاست تضعیف و منزوی‌سازی ایران دست بردارد و اجازه دهد تا ایران نقش مثبت خود را در امنیت خلیج‌فارس ایفا نماید.
3. از فشار به شورای امنیت بر روی پرونده هسته‌ای دست برداشته و اجازه دهد که ایران توانایی‌های صلح‌آمیز هسته‌ای خود را برای تولید انرژی به‌کار گیرد.
4. میلیاردها دلار اموال بلوکه شده ایران را آزاد نماید و دارایی‌های ملت ایران را به آنان بازگرداند.
5. دست از تحریم فناوری برداشته و اجازه دهد تا ایرانیان به انواع فناوری‌های پیشرفته به‌صورت آسان دسترسی یابند.
6. و به حضور نظامی‌خود در خاورمیانه پایان داده و دست از اشغالگری بردارد.
شاید در چنین شرایطی مذاکره، نه‌فقط بر سر عراق، بلکه برای ایجاد رابطه بین ایران و آمریکا امکان عملی شدن پیدا کند.

کد خبر 22239

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست داخلی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز