این ادعای زن جوانی است که بهعنوان مسافر سوار کامیونها میشد و دست به سرقت از رانندهها میزد.راز سرقتهای این زن زمانی فاش شد که هفته قبل مأموران پلیس هنگام گشتزنی در یکی از خیابانهای شمال پایتخت به زن جوانی که مقابل یک فروشگاه ایستاده بود و عابران را ورانداز میکرد، مشکوک شدند. احتمال میرفت که زن جوان در حال شناسایی طعمهای برای سرقت باشد و به همینخاطر مأموران وی را پیش از هر اقدامی بازداشت کردند.
در بازرسی وسایل همراه این زن که مهری نام دارد چندین مدرک شناسایی و گوشی تلفن همراه پیدا شد که متعلق به افراد مختلف بود. همین مسئله شک مأموران را به یقین تبدیل کرد و زن جوان برای بازجوییهای بیشتر به اداره پلیس انتقال یافت.
با دستور قاضی عبدی، دادیار شعبه سوم دادسرای ناحیه یک تهران زن جوان تحت بازجویی قرار گرفت اما خود را بیگناه دانست و مدعی شد هنگامی که مشغول قدم زدن در خیابان بوده کیفی که همراهش بوده را پیدا کرده است.
در کمین راننده کامیون ها
مأموران که حرفهای او را باور نمیکردند به بررسی یکی از موبایلهایی پرداختند که در کیف این زن بود. مأموران با صاحب این خط تماس گرفتند و او که مرد کامیونداری بود بعد از برداشتن گوشی به مأموران گفت که در یکی از اتوبانهای حاشیه تهران زن جوانی سوار ماشین وی شده و بعد از بیهوش کردن او دست به سرقت اموالش زده است.وقتی مأموران مشخصات زن جوان را از راننده کامیون پرسیدند متوجه شدند که آن زن همان مهری، متهم بازداشت شده است و به این ترتیب بازجویی از وی ادامه یافت.
زن جوان که چارهای جز اعتراف نداشت راز سرقتهای سریالی خود را فاش کرد و گفت: من به همراه خانوادهام در شهرستان زندگی میکنم. پیش از این دو بار ازدواج کردهام اما از هر دو همسرم جدا شدهام.
وی ادامه داد: شوهر اولم معتاد بود و شوهر دومم یک سال پیش با برادرم شریک شدند تا ساختمانسازی کنند اما بعد از مدتی شوهرم سر برادرم کلاه گذاشت و با برداشتن همه پولها فراری شد. برای همین برادرم ماند با چندین طلبکار که هر روز به خانه مادرم میرفتند و پولشان را میخواستند.
در چنین شرایطی مادرم بهخاطر فشار روحی زیاد سکته کرد و مدتی در بیمارستان بستری بود. من هم که آبرویم نزد خانواده رفته بود به دادگاه خانواده رفتم و بهصورت غیابی از شوهر فراریام طلاق گرفتم. همزمان با جدایی من، طلبکارها به دادسرا رفتند و از برادرم شکایت کردند و با در اختیار داشتن حکم جلب برادرم را که شریک شوهرم بود، دستگیر کردند و بهخاطر بدهی 300میلیون تومانی به زندان انداختند.
وی گفت: برادرم هیچ پولی نداشت که به طلبکارها بدهد و من که عذاب وجدان گرفته بودم تصمیم گرفتم هر طور شده قسمتی از این پول را تهیه کنم تا برادرم از زندان آزاد شود.وی درخصوص نقشهاش گفت: برای سرقت تصمیم گرفتم راهی تهران شوم. در بین راه سوار یک کامیون شدم و سر صحبت را با راننده کامیون باز کردم. بعد با تعارف یک خوراکی مسموم که آغشته به قرصهای خواب آور بود او را بیهوش کردم و دست به سرقت پول، موبایل و اموال با ارزش وی زدم.
دزدی های سریالی
زن جوان افزود: تصمیم گرفتم همین نقشه را ادامه دهم. برای همین بهعنوان مسافر سوار کامیونها میشدم و در فرصتی مناسب دست به سرقت میزدم و بعد پا به فرار میگذاشتم. من معمولا در اتوبانهای حاشیه تهران نقشه سرقت را عملی میکردم و بعد خودم را به تهران میرساندم و به خانه یکی از دوستان خانوادگیمان میرفتم.وی ادامه داد: من فقط از راننده کامیونها دزدی میکردم و اصلا در پایتخت دست به سرقت نمیزدم. روزی هم که دستگیر شدم منتظر یکی از دوستانم در مقابل فروشگاه ایستاده بود و هیچ نقشهای برای سرقت نداشتم.
این زن بعد از اعتراف به سرقت از راننده کامیونها، با دستور قاضی عبدی راهی بازداشتگاه شد و تحقیقات در این پرونده برای شناسایی مالباختهها و افشای راز جرائم ارتکابی از سوی این زن سارق ادامه دارد.