دکتر محمد خسروشاهی که ریاست بخش تحقیقات بیابان مؤسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع کشور را برعهده دارد سال‌هاست در زمینه بیابان مشغول تحقیق و پژوهش است.

کویر لوت

 آنچه در پی می‌آید نوشتاری است به قلم وی در باب بیابان که براساس آخرین یافته‌های علمی و مطالعات میدانی به رشته تحریر در آمده است. در این نوشتار که اطلاعات جامعی درباره بیابان و زوایای مختلف آن ارائه می‌شود تلاش شده مباحث علمی مرتبط با بیابان به زبان ساده در دسترس مخاطبان قرار بگیرد. موضوع بیابان و نگرش سامانه‌ای به آن، چند سالی است که جدی‌تر از هر زمان دیگری مورد توجه برنامه‌ریزان و نخبگان اندیشمند در حوزه‌های مرتبط با رشد و توسعه ملی و منطقه‌ای قرارگرفته است. سکونتگاه‌های بشری، هر روز به‌دلیل افزایش شتابناک شمار آدمیان و نیازهای روبه تزاید آنها با محدودیت‌هایی چشمگیر مواجه شده و از این رو، توجه به بیابان و کویر، عرصه‌های فراخی که سال‌ها با کمترین توجه دولت‌ها مواجه بوده و در سکوتی پرسش‌برانگیز، عملا نادیده انگاشته می‌شدند، اینک رونق گرفته و دولت‌ها می‌کوشند تا بیشترین و بهینه‌ترین بهره‌مندی پایدار ممکن را از این زیست‌بوم‌های ارزشمند تدارک ببینند.

طبقه‌بندی بیابان‌ها

بیابان‌ها از نظر مشخصه‌های اقلیمی، فیزیکی و بیولوژیکی با یکدیگر تفاوت دارند. هر چند در جهت تبیین این تفاوت‌ها برای طبقه‌بندی بیابان‌ها به‌ویژه از جنبه عوامل محیط طبیعی تحقیقات مستند و مدونی به چشم نمی‌خورد اما برخی افراد و کشورها به فراخور نیازهای کاری خویش مطالعاتی کلی در این زمینه داشته‌اند. می‌توان گفت میگز (Meigs) جزو نخستین کسانی است که نسبت به این کار مبادرت ورزیده است. نامبرده در سال1953 مناطق خشک دنیا را برحسب بارش دریافتی به سه طبقه مناطق بی‌نهایت خشک، خشک و نیمه‌خشک تقسیم کرد. مناطق بی‌نهایت خشک سرزمین‌هایی را در بر می‌گیرد که 12‌ماه متوالی بدون بارندگی هستند، مناطق خشک کمتر از 250میلی‌متر بارندگی سالانه دارند و مناطق نیمه‌خشک دارای بارندگی سالانه بین 250 و 500میلی‌مترهستند.

روش دیگری که برای طبقه‌بندی بیابان‌های دنیا به‌کار گرفته شده، تقسیم آنها به چهار نوع مجزا و براساس علت خشکی و موقعیت آنها در ارتباط با کنترل‌های اقلیمی است. از این نظر مناطق بیابانی دنیا به چهار طبقه بیابان‌های ساپتروپکال (جنب‌حاره یا زیر‌استوایی)، بیابان‌های ساحلی، بیابان‌های با زمستان‌های سرد و بیابان‌های قطبی تقسیم شده‌اند.

سازمان زمین‌شناسی آمریکا نیز بیابان‌ها را با توجه به موقعیت جغرافیایی و الگوی هوای غالب، به انواع بیابان‌های باران پناهی، ساحلی، مونسونی، قطبی، بادهای تجارتی و بیابان‌های عرض میانه تقسیم کرده است این در حالی است که در اکثر طبقه‌بندی‌های مدرن، بیابان‌های ایالات‌متحده آمریکا و شمال مکزیک به چهار طبقه مجزا گروه‌بندی شده‌اند. این گروه‌بندی براساس ترکیب و توزیع (پوشش) گیاهی و رویش گونه‌های گیاهی در یک منطقه خاص بیابان صورت گرفته است. به‌طور معمول جوامع گیاهی به‌وسیله تاریخ زمین‌شناسی، خاک و شرایط کانی‌های معدنی، ارتفاع و الگوی بارش یک ناحیه شناسایی می‌شوند. سه نوع از این بیابان‌ها، چی‌هوآ هوآن، سونوران و موجاوه، به‌دلیل دمای بالایشان در طول تابستان تحت عنوان بیابان گرم نامیده می‌شوند، زیرا تحول (فرگشت) وابستگی زندگی این گیاهان به‌طور نسبتا زیادی با جوامع گیاهی جنب‌حاره شباهت دارد.

متغیر کلیدی دیگری که برای توصیف توزیع مکانی بیابان‌ها به‌کار می‌رود، پوشش گیاهی طبیعی و به‌عبارت بهتر غیبت انواع گونه‌های گیاهی قابل توجه در این مناطق است. پوشش گیاهی مناطق بیابانی دنیا ارتباط مستقیمی با عرض‌های جغرافیایی کره زمین دارد. از آنجا که تراکم کم پوشش گیاهی یک خاصیت ذاتی بیابان است از این‌رو طبقه‌بندی بیابان براساس تراکم گیاهی مشکل است. بهتر است توصیف نوع پوشش گیاهی به مولفه پایا‌بودن گیاهی محدود شود زیرا حضور گیاهان یکساله محدود، به دوره‌های کمیاب رطوبت کافی زمین وابسته است.طبقه‌بندی دیگری که در مورد بیابان دیده می‌شود، تقسیم آن به دو نوع بیابان گرم‌و‌خشک و بیابان سرد است. تفاوت این دو نوع بیابان براساس میزان بارندگی، درجه حرارت، موقعیت عرض جغرافیایی و توصیفی از نحوه زندگی جانوران و گیاهان در این دو محل صورت گرفته است.

به استناد این طبقه‌بندی بیشتر بیابان‌های گرم‌و‌خشک، نزدیک حاره و اطراف مدارین ر‌أس‌الجدی و راس‌السرطان و بیابان‌های سرد نزدیک قطبین کره زمین قرار گرفته‌اند. دامنه دمایی در بیابان‌های گرم‌وخشک 20 تا 25 درجه سانتی‌گراد و حداکثر درجه حرارت در این بیابان‌ها به 43 تا 49 درجه سانتی‌گراد می‌رسد درحالی‌که در بیابان‌های سرد، دامنه دمایی در زمستان از 2- تا چهار درجه و در تابستان از 21تا 26 درجه سانتی‌گراد است.بیابان‌های گرم‌و‌خشک بارندگی کمی دارند و این بارندگی معمولا در دوره‌های کوتاهی بین دوره‌های بدون بارندگی اتفاق می‌افتد. میانگین بارندگی سالانه در این بیابان‌ها حدود 150میلی‌متر است. بیابان‌های سرد معمولا برف دارند و بارندگی در حوالی بهار اتفاق می‌افتد. میانگین بارندگی سالانه این نوع بیابان 150 تا 260میلی‌متر است. در بیابان‌های گرم‌و‌خشک به ندرت پوشش گیاهی دیده می‌شود و گیاهان موجود نیز سازگاری خاصی برای زندگی در محیط پیدا کرده‌اند. در بیابان‌های سرد پوشش گیاهی پراکنده است و در برخی مناطق حدود 10درصد سطح زمین به‌وسیله گیاه پوشیده می‌شود.

دسته‌بندی دیگری از بیابان‌ها

بیابان‌های دنیا به چهار دسته بیابان‌های گرم‌وخشک، بیابان‌های نیمه‌خشک، بیابان‌های ساحلی و بیابان‌های سرد نیز تقسیم شده‌اند. در این تقسیم‌بندی، خشکی شدید هوا، اختلاف شدید دمای شب و روز، تبخیر و تعرق بالا، بارندگی‌کم و پوشش گیاهی ضعیف از ویژگی بیابان‌های گرم‌و‌خشک محسوب می‌شود. مرکز پرفشار جنب‌حاره و بادهای شرقی عامل مؤثر در تشکیل این بیابان‌هاست. بیابان لوت ایران در این طبقه قرار گرفته است.در بیابان‌های نیمه‌خشک، تفکیک فصول مشخص‌تر از بیابان‌های گرم‌و‌خشک است و گونه‌های گیاهی و جانوری در این ناحیه رونق بیشتری دارند. تابستان‌های معتدل‌تر خشک و طولانی، بارش‌کم زمستانی و میانگین دمای 21 تا 27درجه سانتی‌گراد تابستانه از دیگر ویژگی‌های بیابان‌های نیمه‌خشک است. بیابان‌های مونتانا و حوزه بزرگ در آمریکا، گرینلند، شمال روسیه، شمال اروپا، و شمال آسیا در این طبقه قرار می‌گیرند.

بیابان‌های ساحلی، زمستان‌های سرد و کوتاه، تابستان‌های نسبتا گرم و معتدل و طولانی دارند. در مقیاس جهانی بادهای شرقی در این منطقه غالب هستند و مانع نفوذ رطوبت به داخل سواحل می‌شوند. جریان‌های سرد اقیانوسی نیز عامل دیگری در شکل‌گیری این نوع بیابان‌ها هستند. این جریان‌ها باعث می‌شوند تا رطوبت موجود در هوای دریا به‌صورت مه در طول سواحل ظاهر شود. بیابان نامیب در آفریقای‌جنوبی و آتاکاما در شیلی در این طبقه قرار می‌گیرند.

بیابان‌های سرد عمدتا در مناطق قطبی و جنب قطبی قرار دارند. ریزش برف و هوای سرد زمستانی، بارش باران در طول زمستان و گاهی در تابستان از ویژگی این مناطق است. میانگین دامنه بارندگی سالانه در این مناطق 150 تا 260میلی‌متر است هرچند حداکثر و حداقل بارندگی سالانه به‌ترتیب 460 و 90میلی‌متر برآورد شده است. بیابان‌ها از جنبه‌های دیرینه اقلیمی نیز به دو نوع منطقه‌ای و غیرمنطقه‌ای تقسیم می‌شوند.

بیابان‌های منطقه‌ای وجودشان بسته به موقعیت آنها نسبت به پدیده‌های هواشناسی و در مقیاس جهانی سنجیده می‌شود (منطقه فشار زیاد و فشارهای جنب مداری). بیابان‌های غیرمنطقه‌ای وجودشان نتیجه یک موقعیت جغرافیایی خاص است که در حرکت جوی در مقیاس جهانی اختلالی ایجاد می‌کند مانند بیابان‌هایی که در پناه و پشت رشته‌کوه‌ها واقع شده‌اند (غرب ایالات متحده آمریکا- آسیای مرکزی و دشت کویر ایران) یا در وضعیتی هستند که بادهای مرطوب به‌زحمت به آنها می‌رسد (جنوب‌غربی ماداسگار- شمال‌غربی برزیل و بیابان تار در هند) و یا بیابان‌های اقیانوسی که تحت‌تأثیر یک جریان سرد هستند (غرب آمریکای مرکزی). بیابان‌های منطقه‌ای به تغییرات بیلان حرارتی زمین که قبل از هر چیز از حاصل تشعشع خورشید است، فوق‌العاده حساس هستند. بیابان‌های غیرمنطقه‌ای به این تغییرات حساسیت کمتری دارند، زیرا شرایط جغرافیایی ناحیه‌ای بر آنها غلبه دارد و این شرایط نیز کمتر تحت‌تأثیر پدیده‌های کیهانی هستند و فقط به‌طور مستقیم آنها را تحت‌تأثیر قرار می‌دهند.

همچنین از جنبه سینوپتیکی بیابان‌ها به دو طبقه بیابان‌های دینامیکی و بادپناهی تقسیم می‌شوند. در بیابان‌های دینامیکی نزول هوا زیر مرکز پرفشار جنب‌حاره در طول سال مانع صعود هرگونه هوایی می‌شود. حتی در تابستان که بر اثر تابش شدید خورشید هوای مجاور زمین بسیار گرم و ناپایدار می‌شود، وجود جریان نزولی در طبقات بالای اتمسفر مانع صعود هوا و در نتیجه مانع تشکیل ابر و باران می‌شود. بنابراین عامل اصلی خشکی، نبودن مکانیسم صعود است. به همین دلیل این نواحی را بیابان دینامیکی می‌نامند. اما بیابان‌های باد پناهی بیابان‌هایی هستند که در پناه ارتفاعات و کوهستان‌های بزرگ قرار گرفته‌اند. تفاوت ظاهری بیابان‌های بادپناهی و بیابان‌های دینامیک جنب حاره‌ای در پایین بودن دمای آنهاست. معمولا اینگونه بیابان‌ها جزئی از قلمرو بیابان‌های سرد یا نیمه‌بیابانی سرد محسوب می‌شوند. بیابان‌های بادپناه و دینامیک در داخل قاره‌ها به هم ملحق می‌شوند. در ایران دشت کویر بیابان بادپناهی است درحالی‌که دشت لوت بیابان دینامیکی محسوب می‌شود.

بیابان‌های ایران

در ایران بیابان‌ها به دو گروه اصلی بیابان‌های ساحلی و بیابان‌های داخلی تقسیم شده‌اند. بزرگ‌ترین مشخصه بیابان‌های ساحلی که به‌صورت نواری شرقی- غربی با پهنایی نابرابر از بندر گواتر در مشرق تا خوزستان در جنوب‌غرب ایران در سواحل شمالی دریای عمان و خلیج‌فارس گسترده شده است وجود رطوبت نسبی بالا به‌ویژه در فصل گرم سال است. حضور این پدیده در نواحی فوق، تراکم پوشش گیاهی را افزایش داده و میزان تبخیر را کاهش می‌دهد. در بیابان‌های ساحلی بر اثر جذب رطوبت هوا به‌وسیله خاک، قشر سطحی نسبتا سختی تشکیل می‌شود درحالی‌که در بیابان‌های داخلی چنین قشر سطحی سختی با ترکیب کانی‌شناسی متفاوت بر اثر تبخیر شدید یعنی دقیقا در جهت عکس تحول پدیده بیابان‌های ساحلی به‌وجود می‌آید. بیابان‌های داخلی در مرکز، مشرق و جنوب‌شرقی ایران به‌صورت حوزه‌های بسته مستقل یا نیمه‌مستقل پراکنده شده‌اند.

رشته‌های مرکب چین‌خورده و شکسته با توجه به روند ساختمان‌های اصلی و ناحیه‌ای این چاله‌ها را از یکدیگر جدا ساخته‌اند. چون تعدادی از این چاله‌ها حداقل از اواسط دوران سوم به‌صورت حوزه‌هایی مستقل شکل گرفته‌اند لذا تمام بیابان‌ها سرنوشت زمین‌شناسی مشابهی نداشته‌اند بلکه هر حوزه براساس شرایط حاکم به‌نحوی در حال تحول بوده است. با درنظر گرفتن مسائل متنوع زمین‌ساختی و اقلیمی حاکم بر فلات ایران، مجموعه حوزه‌های بیابانی داخلی به دو گروه بیابان‌های گرم و بیابان‌های نسبتا گرم نیز تقسیم شده‌اند.

نقشه بیابان‌های اقلیم‌‌شناسی ایران

نقشه بیابان‌های اقلیم شناسی ایران

قلمرو بیابان‌های ایران

در سیمای عمومی بیابان‌ها عوامل مختلفی مانند اقلیم، ژئومورفولوژی، هیدرولوژی، زمین‌شناسی، خاک و مشخصه‌های فن و فلور دخالت دارند. به همین دلیل برای تعیین قلمرو بیابان باید آن دسته از علوم زمین که به‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم در پیدایش شرایط بیابانی سهمی به‌عهده دارند مورد توجه قرار گیرند. به‌طور مثال در معیار اقلیم اکثر متخصصین و اقلیم‌شناسان از بین عناصر اقلیمی، میزان بارندگی را برای مشخص کردن محدوده‌های بیابانی به‌کار گرفته‌اند و در این میان اعدادی از 50 تا 250میلی‌متر و گاهی بیشتر را برای تعریف و تفکیک بیابان برشمرده‌اند. برای مقایسه مساحت بیابان‌های ایران، نقشه‌های رقومی پهنه بیابان‌ها برای بارندگی 50، 100، 150، 200 و 250میلی‌متر محاسبه و ترسیم شده است. مساحی حاصل از نقشه‌های تهیه‌شده نشان می‌دهد که چنانچه مقدار 50میلی‌متر بارندگی مبنای تفکیک مناطق بیابانی ایران قرار گیرد حدود 47هزار و 263کیلومترمربع از مساحت ایران در زمره بیابان قرار می‌گیرد.

مناطق بیابانی تعیین‌شده در این نقشه سطح بسیار کوچکی از استان‌های یزد، سمنان و مناطقی از نوار مرزی سیستان را دربرمی‌گیرد. چنانچه رقم 100میلی‌متر بارندگی مبنای تفکیک بیابان از غیر آن باشد 390هزار و 97کیلومترمربع از گستره کشور را مناطق بیابانی دربرمی‌گیرد. بخش‌هایی از استان‌های یزد، اصفهان، سمنان، کرمان، خراسان، قم و نوار باریکی از مرز سیستان و بلوچستان با افغانستان در این محدوده قرار می‌گیرد. توزیع مکانی سطوح تحت‌تأثیر بارندگی 150میلی‌متر در کشور، مناطق مرکزی و شرقی کشور را دربرمی‌گیرد و به جز لکه کوچکی از حوالی چاه‌بهار و بندرعباس سراسر ناحیه ساحلی جنوب کشور، خارج از این قلمرو قرار می‌گیرد. مساحت این مناطق معادل 679هزار و 381کیلومترمربع برآورد شده است. به استناد نقشه‌های تهیه‌شده مساحت مناطق با بارندگی کمتر از 200 و 250میلی‌متر به‌ترتیب معادل 871هزار و 859 و یک‌میلیون و 60هزار و 249کیلومترمربع برآورد شده است.

به‌دلیل تفرق و تفاوت دامنه اعداد پیشنهادی بارندگی برای تفکیک مناطق بیابانی کشور از سوی متخصصین مختلف ارائه یک تعریف جامع یا یک طبقه‌بندی واحد برای بیابان‌های ایران امکان‌پذیر نشده زیرا ارقام مربوط به وسعت و پراکندگی بیابان‌ها از این جنبه تفاوت‌های آشکاری را نشان می‌دهد. از این‌رو در معیار اقلیم‌شناسی برای شناسایی و تفکیک مناطق بیابانی ایران، فقط اشاره به میزان بارندگی یک ناحیه کفایت نمی‌کند بلکه برای تعیین ویژگی‌های بیابان علاوه‌بر میزان بارندگی باید از سایر عناصر جوی نیز کمک گرفت، زیرا تأثیر متقابل عوامل و عناصر جوی، فضای جغرافیایی بیابان را شکل می‌دهند. بدین‌منظور در تحقیقی دیگر برای تعیین مناطق بیابانی ایران با استفاده از آن دسته از عناصر جوی که به‌طور متعارف در بیان ویژگی‌های اقالیم بیابانی از آن یاد می‌شود مناطق بیابانی ایران در قالب یک نقشه رقومی(نقشه بیابان‌های اقلیم شناسی ایران) تهیه و ترسیم شد. مساحت حاصل از این نقشه که در مقیاس 1:2500000تهیه شده است نشان می‌دهد که 700هزار و 991کیلومترمربع معادل 5/42درصد از مساحت ایران در قلمرو مناطق بیابانی قرار می‌گیرد. این نقشه تقریبا نقشه جامعی است که می‌تواند مبنای تفکیک مناطق بیابانی ایران از دیدگاه اقلیم‌شناسی قرار گیرد.

برای تعیین و تفکیک بیابان‌های ایران با معیار ژئومورفولوژی محدوده عوارضی که از نظر علم ژئومورفولوژی جزو بیابان محسوب می‌شوند از قبیل دشت‌سر‌ها، تپه‌های ماسه‌ای، نبکاها، کویر‌ها و زمین‌های نمکی، بستر‌های طغیانی در مسیر شبکه آب‌ها، بدلندها، یاردانگ‌ها و کلوت‌ها، دشت‌های ریگی (REG)، گنبد‌های نمکی، دق‌ها و زمین‌های بدون پوشش گیاهی، دریاچه‌ها و مانداب‌های شور شناسایی و به‌صورت نقشه‌های رقومی تهیه شد. مساحی حاصل از این نقشه که در مقیاس 1:2500000 برای ایران تهیه شده نشان داد که 287هزار و 316کیلومترمربع از وسعت ایران از جنبه عامل ژئومورفولوژی بیابان‌ است. مساحت رخساره‌های ژئومورفولوژی خاص بیابان در جدول شماره یک به تفکیک آمده است.

در معیار زمین‌شناسی، میزان گسترش و پراکندگی جغرافیایی سازند‌های تبخیری (گچ و نمک) که در پیدایش بیابان‌ها نقش اساسی داشته‌اند، شناسایی و نقشه رقومی مربوطه تحت عنوان بیابان‌های اولیه تهیه شده است. در معیار هیدرولوژی مناطقی که توسط شبکه آبراهه‌هایی که با عبور از سازندهای شور و یا گنبدهای نمکی شور شده و باعث شور شدن مناطق پایین‌دست شده‌اند نیز تحت عنوان بیابان‌های ثانویه معرفی شده‌اند. از انطباق لایه بیابان‌های اولیه و ثانویه، گسترش بیابان‌های ایران از جنبه عوامل زمین‌شناختی مؤثر در تشکیل آنها به‌صورت رقومی مشخص شد. نتایج حاصل نشان داد که 208هزار و 41کیلومترمربع از مساحت ایران را بیابان‌های فوق دربرگرفته است.

در معیار پوشش گیاهی مرزگیاهان مخصوص نواحی بیابانی(گیاهان ماسه‌دوست، نمک‌دوست، خشکی‌پسند و...) و همچنین حدود گسترش مناطقی که گیاهان از حداقل تنوع برخوردار هستند به‌عنوان نواحی بیابانی درنظر گرفته شد. در مجموع از جنبه پوشش گیاهی سطحی معادل 600هزار و 467کیلومترمربع یعنی بیش از 36درصد مساحت ایران در قلمرو بیابان قرار می‌گیرد.
در معیار خاک‌شناسی ویژگی‌های محدود و مهمی از خاک شامل شوری، قلیائیت، گچ، عمق، بافت و سله‌بندی و امثال آن برای تعیین قلمرو مناطق بیابانی درنظر گرفته شده و محدوده بیابان‌های خاک‌شناسی تعیین شده است. براساس این نقشه، مساحت بیابان‌های خاکی ایران 544هزار و 320کیلومترمربع برآورد شده است.

مساحت بیابان‌های ایران

بررسی‌ها نشان می‌دهد که بیشترین مساحت مناطق بیابانی ایران با سطحی معادل 700هزار و 991کیلومترمربع مربوط به عامل اقلیم و سپس پوشش گیاهی است و کمترین آن در مرحله نخست متعلق به عامل زمین‌شناسی- هیدرولوژی (208هزار و 41کیلومترمربع) و بعد از آن عامل ژئومرفولوژی (287هزار و 316کیلومترمربع) است. مجموع سطوح بیابانی تحت پوشش عوامل فوق که از تلفیق تمامی نقشه‌های تهیه شده از جنبه‌های مختلف (اعم از سطوح مشترک و غیرمشترک) به‌دست آمده است و به‌عبارتی مناطق بیابانی ایران که حداقل یکی از عوامل محیطی مورد مطالعه آن‌را بیابان می‌داند معادل 985هزار و 798کیلومترمربع است که این مقدار 59/8درصد از مساحت ایران را در برمی‌گیرد (شکل 3). از همین نقشه لایه دیگری که فقط سطوح مشترک مناطق بیابانی را نشان می‌دهد استخراج شد یعنی مناطقی که از نظر تمامی عوامل محیطی (نه‌تنها یک عامل) بیابان شناخته می‌شود و تحت عنوان بیابان‌های واقعی نامگذاری شد.

شکل3) نقشه تلفیقی سطوح بیابانی عوامل مورد مطالعه در گستره ایران

شکل3) نقشه تلفیقی سطوح بیابانی  عوامل مورد مطالعه در گستره ایران

مساحی حاصل از نقشه اخیر نشان می‌دهد که 278هزار و 513کیلومترمربع (معادل 16/9درصد مساحت کشور) از گستره ایران زمین را بیابان‌های سخت یا واقعی در برگرفته است. قلمرو یادشده همان بیابان‌های واقعی یا مطلق (Real Deserts) است که منابع زیستی با محدودیت‌های مختلف محیطی در شرایط حاد روبه‌رو بوده و امکان توسعه فرایندهای زیستی به‌شدت محدود می‌شود. جان کلام آنکه مساحت مناطق بیابانی ایران که دست‌کم از جنبه یکی از عوامل محیطی بیابان شناخته می‌شود رقمی معادل 985هزار و 798کیلومترمربع است که بیش از 59/8درصد از کل مساحت ایران را دربرمی‌گیرد. این درحالی است که مساحت بیابان‌های ایران از سوی سازمان جنگل‌ها و مراتع کشور 32میلیون هکتار اعلام شده است. با توجه به توضیحات فوق می‌توان تعریفی بومی برای بیابان‌های ایران به‌شرح زیر پیشنهاد کرد: بیابان به مناطقی اطلاق می‌شود که دارای انواع سازندهای شور وگچی بوده و تنوع گونه‌های گیاهی که معمولا شامل گیاهان شور روی، ماسه روی و خشکزی است در آن کم است.

در اینگونه مناطق خاک‌های گچی، قلیا، شور و یا شور و قلیا به فراوانی یافت می‌شود و خاک معمولا فاقد ساختمان بوده و عمق و میزان ماده آلی آن نیز کم است. در این مناطق رخساره‌های متنوع ژئومورفولوژی از قبیل بدلند، کویر، گنبدهای نمکی، دشت‌های ریگی و تپه‌های ماسه بادی، نبکا، دغ و زمین‌های بدون پوشش گیاهی به‌وضوح دیده می‌شوند. حد نهایی میانگین بارندگی سالانه این مناطق به 200میلی‌متر نمی‌رسد. این مقدار در برخی از مناطق مرکزی ایران حتی کمتر از 90میلی‌متر است. در این مناطق‌ضریب تغییرات بارندگی بیش از 40میلی‌متر، ضریب بی‌نظمی بارش بیش از 13میلی‌‌متر و میزان تبخیر عموما بیش از 2500میلی‌متر و در مناطقی مانند یزد و سیستان و بلوچستان به بیش از سه‌هزارمیلی‌متر در سال نیز می‌رسد.

جدول شماره 1) مساحت رخساره های ژئومورفولوژی معرف بیابان در گستره ایران (به KM2)

دق و کفه رسی کویر و کفه‌های نمکی + مانداب های شور تپه و پهنه های شنی + نبکا بستر سیلابی بدلند اینسلبرگ گنبدنمکی دشت سر (گلاسی) چاله بادی و کلوت
19994 81013 51521 14726 39840 457 3192 68612 7961
کد خبر 197078

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار محیط زیست

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز