سعید مروتی: «زندگی خصوصی آقا و خانم میم» فیلم امساک و پرهیز است. امساک در دادن اطلاعات به تماشاگر، تعداد اندک شخصیت‌ها و لوکیشن‌های محدود (عمدتا در فضای داخلی یک هتل).

فیلم زندگی خصوصی آقا و خانم میم

تجربه‌گرایی فیلمساز چه در فرم بصری و چه در فیلمنامه‌ای که برای روایت انتخاب کرده کاملا مشهود است. این تجربه‌گرایی در کل به نفع فیلم تمام‌شده و توانسته میان انبوه آثار تکراری سینمای ایران، طعمی متفاوت را به مخاطب بچشاند اما قدری خام‌دستی که باتوجه به جوانی فیلمساز قابل توجیه است، زندگی خصوصی را در یک‌قدمی اثری فوق‌العاده نگاه داشته است.

اینکه شخصیت زن فیلم به‌درستی شکل نمی‌گیرد و پرهیز از دادن اطلاعات در موردش به گنگ شدن و در جاهایی تخت‌شدن کاراکتر آوا (مهتاب کرامتی) منجر می‌شود، مشکل اصلی زندگی خصوصی... نیست. مشکل اساسی فیلم، تکلفی است که فیلمساز با وجود تمام خوش‌ذوقی و خوش‌فکری‌اش نتوانسته آن‌را از پیکره اثرش جدا کند. به‌ندرت لحظه‌ای از فیلم را می‌توان سراغ گرفت که در آن حسی از زندگی مشهود باشد. در زندگی خصوصی فیلمساز چنان در بند تکنیک و رعایت تعادل و حرکت بر لبه باریک مضمونی ملتهب بوده که کمتر به حس و حال پرداخته است. مشکل فیلم هم این است که زیادی شیک و پرداخته است.

اما درعوض زندگی خصوصی آقا و خانم میم اثری است که موفق می‌شود حرفی مهم را بزند بی‌آنکه خود فیلم پای پیامش شهید شود. مسئله‌ای که فیلمساز بر آن انگشت می‌گذارد و گذار ناکام یک طبقه از سنت به مدرنیته را به تصویر می‌کشد رنگ و بوی زمانه را دارد و می‌تواند قدری از فضای انتزاعی اثر را با لوکشین‌ها و آدم‌های محدودش جبران کند. جشن بزرگ کارگردانی روح‌الله حجازی این است که اندازه نگه می‌دارد و با وجود کم‌ملات بودن داستانش می‌کوشد تا با دکوپاژ و میزانسن‌هایی سنجیده و البته استفاده بهینه از هنر فیلمبردار جوان و خوش‌ذوقش (هومن بهمنش) جبران مافات کند. فیلم با وجود تکلفش در پرداخت، لحن همگون و یکدست را تا انتها حفظ می‌کند و پایانش نیز به شکلی توأمان هوشمندانه و رندانه است؛ هم فرم دایره‌ای روایت را حفظ می‌کند (فیلم با حضور زن و شوهر در پشت ترافیک آغاز و با تصویری مشابه که به قهر زن و خروج مرد و بعد فرزندانشان از اتومبیل می‌انجامد، به پایان می‌رسد.) و هم اینکه ضمن یافتن یک معادل تصویری بسیار سینمایی و تأثیرگذار رندانه از نمایش پایان داستانی که آغاز کرده، طفره می‌رود.

این پایانی است که حسی از معلق بودن و پادرهوایی را به مخاطبش ارائه می‌کند و فیلمساز می‌گوید پاسخی بر چالشی که آغاز کرده ندارد یا ترجیح می‌دهد در شرایط فعلی آن‌را به نمایش نگذارد. فاصله میان «از میان ابرها» ساخته اول روح‌الله حجازی با زندگی خصوصی آقا و خانم میم قابل توجه است و می‌توان امیدوار بود که کارگردانی حساس و نکته‌سنج به میدان آمده که خوب می‌داند چطور سراغ مضمونی ملتهب برود و به سلامت بازگردد. چنان که خوب می‌داند چطور از حاتمی‌کیا به‌عنوان بازیگر استفاده و او را مبدل به برگ برنده فیلمش کند. با چنین هوشی می‌توان انتظار داشت در فیلم سوم حجازی، روح زندگی و حس و حالی درخور نیز با تسلط تکنیکی و آزمون فرم‌های تازه همراه شود.

کد خبر 194001

پر بیننده‌ترین اخبار سینما

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز